عذاب قبر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

از روايات يك نوع عذاب در قبر و برزخ بدست مى آيد كه همان فشار قبر است و برخى روايات اين عذاب را عام شامل حال همه مؤمنان مى دانند.

معنای قبر

آيا مقصود از قبر همان قبر خاكي و متعارف است يا منظور چيز ديگري است؟ امام صادق عليه السلام فرمود: "البرزخ: القبر،...[۱]‌". عالم برزخ، قبر است؛ ايشان در روايت ديگر فرمودند: "القبر منذحين موته الي يوم القيامة" مقصود از قبر برزخ انسان است كه از لحظه ‌ي مرگ تا روز رستاخيز است.[۲]

از اين روايت و از رواياتي كه درباره‌ ي عذاب الهي قبر وارد شده است،[۳] استفاده مي‌گردد كه منظور از قبر عالم برزخ است، نه اين "قبر خاكي".

آيت اللّه سبحاني مي‌فرمايد: واقعيت قبر همان برزخ است.[۴] مرحوم شيخ مفيد فرموده: اثبات عذاب قبر از طريق آيات و اخبار است نه عقل، اخبار از طريق عامه (اهل سنت) و شيعه درباره عذاب و فشار قبر در حد تواتر است.[۵]

اخبار و روايات در مورد قبر متواتر است كه در اين قسمت به ذكر چند نمونه بسنده مي‌شود.

  • 1. پيامبر گرامي اسلام‌ صلي الله عليه و آله فرمود: "القبر روضة من رياض الجنّة اوْ حفرة من حفر النيران" قبر باغي است از باغ‌هاي بهشت، يا گودالي است از گودال‌هاي جهنم و كان ‌صلي الله عليه و آله يقول في آخر صلواته: "اعوذ بك من عذاب القبر." حضرت در آخر نمازش به خداوند عرض كرد: خدايا پناه مي‌برم به تو از عذاب قبر.[۶]
  • 2. از اميرمومنان ‌عليه السلام نقل شده است كه حضرت در نامه ‌اي به فرزندش مي‌نويسد: "قبر باغي است از باغ‌هاي بهشت، يا گودالي است از گودال‌هاي جهنم".[۷] با توجه به اخبار و مفاد آنها در عذاب قبر جاي ترديد باقي نمي‌ماند و فشار قبر اولين نقطه‌اي از كيفرهاي عالم برزخ است.
  • 3. در حديثي ديگر از پيامبر گرامي ‌صلي الله عليه و آله نقل شده است كه حضرت فرمود: "أنه ليس من المؤمن الاّوله ضمّة".[۸] هيچ مومني نيست كه فشار قبر نداشته باشد و آن را كفاره و جبران گناه اسراف نعمت‌هاي الهي مي‌داند كه انجام داده است.[۹]

فشار قبر

از روايات يك نوع عذاب جداگانه‌اى بدست مى آيد كه همان فشار قبر است و برخى روايات اين عذاب را عام مى دانند شامل حال مؤمنان. رسول خدا صلى الله عليه و آله پس از خاكسپارى جنازه ى سعد بن معاذ صحابى فرمود: هيچ مؤمنى نيست كه فشار قبر نداشته باشد.[۱۰] اگر كسى از فشار قبر رهايى مى يافت سعد بن معاذ از آن جمله مى بود.[۱۱]

از امام صادق عليه السلام سوال شد: آيا كسى از فشار قبر رهايى مى يابد؟ فرمود: از آن به خدا پناه مى برم! چه بسيار اندك اند كسانى كه از عذاب قبر نجات يابند.[۱۲]

در برخى از روايات اهل سنت نيز عذاب قبر متوجه همه معرفى شده است: مردگان در قبرشان عذاب مى شوند تا آنجا كه حيوانات صداى عذاب آنها را مى شنوند.[۱۳]

از اين دست روايات برمى آيد كه كافر، مؤمن و مستضعف همه فشار و عذاب قبر دارند. برخى منابع عذاب و فشار قبر را تنها مربوط كسانى مى دانند كه در قبر مورد سوال قرار مى گيرند يعنى گروه سوم كه مورد مواخذه سوال قرار نگرفته اند(ديوانگان و بچه ها و مستضعفين) عذاب قبر ندارند.[۱۴]

شايد اين روايت شاهد گفتارشان باشد، يسئال و هو مضغوط[۱۵] يعنى در حالى كه مورد پرسش قرار گرفته عذاب هم مى شود. اين روايت در منابع تنها يكبار آمده است كه برخى در توجيه آن گفته اند: شايد مراد توضيح وضع كفار باشد كه سوال از آنها ماهيت عذاب دارند.

روايات ديگر عذاب و فشار قبر را از مؤمن به دور مى دانند. حضرت امام صادق عليه السلام در پاسخ ابوبصير فرمودند: هيهات ما على المؤمنين فيها شىء؛[۱۶] دور باد هرگز چيزى از فشار قبر بر مؤمنين نيست.

مرحوم مجلسى مى فرمايند: اگر مراد از عذاب نديدن مؤمنان، مومن كامل و واقعى باشد پس رواياتى كه عذاب قبر را متوجه سعد بن معاذ و رقيه دختر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و فاطمه مادر حضرت على عليه السلام مى دانستند، چه مى شود؟

ممكن است گفته شود اين كه مؤمنان عذاب و فشار قبر ندارند مراد عذاب و فشار شديد باشد يا اين كه گفته شود، مؤمن عذاب و فشار قبر تنبيهى و از باب غضب الهى ندارند بلكه اگر فشارى دارد به خاطر لطف و كفاره ى گناهان او مى باشد.[۱۷]

چنان كه حديث مى فرمايد: فشار و عذاب قبر براى مؤمن كفاره ى (تاوان) كارهاى است كه انجام داده است مانند ضايع كردن نعمت هاى الهى.[۱۸]

عواملي كه باعث‌ ‌كاهش يا رفع فشار قبر مي‌شود

در حديثی ضمن تفسير آيه ى قرآن آمده است: «فيومئذ لايسال عن ذنبه»؛[۱۹] فرمودند: اينها كه روز قيامت از گناهانشان سوال نمى شود، كسانى اند كه از اميرالمؤمنان پيروى كرده اند و از دشمنانش بيزارى جسته اند، حلالش را حلال، حرامش را حرام داشته اند منتهى گناهانى داشته اند كه موفق به توبه نشده اند، خداوند آنها را برزخ عذاب مى كند تا در قيامت پاك شوند.[۲۰]

اما بايد دانست كه برخى از افراد به تصريح برخى از روايات از عذاب قبر معاف شده اند و نيز برخى از كارهاى خوب و مرگ در برخى از ساعات موجب كاهش و يا آمرزش فشار قبر مى شود.

رقيّه دختر گرامى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از كسانى است كه خود رسول خدا صلى الله عليه و آله برايش طلب بخشش از عذاب قبر فرمود و خداوند هم او را رهايى بخشيد.[۲۱]

فاطمه بنت اسد مادر امام على عليه السلام با دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله و تدفين در پيراهن مبارك او شامل آمرزش عذاب قبر شد.[۲۲]

افراد ذيل نيز از عذاب و فشار قبر معاف اند:

  • كسانى كه تلقين سوم شده اند، يعنى پس از خاكسپارى روى قبر او عقايد دينى يادآورى شود.
  • كسانى كه از ظهر پنج شنبه تا جمعه فوت كرده اند.[۲۳]
  • كسانى كه در قبر همراه شان جريدتين گذاشته اند، يعنى دو شاخه چوب سبز همراه او دفن كنند.
  • كسانى كه چهل نفر يا بيشتر به خوبى او شهادت دهند و از خداوند براى او طلب مغفرت كنند.[۲۴]
  • كسانى در ركوع نمازشان كامل و تمام باشد.[۲۵]
  • خواندن سوره نساء در هر شب جمعه، مداومت بر خواندن سوره زخرف، نماز شب، دفن شدن در سرزمين نجف اشرف و...[۲۶]
  • کسانی که برایشان نماز وحشت بخوانند.[۲۷]
  • و هر كس چهار‌ ‌مرتبه حج به جا آورد عذاب قبر از او ‌برداشته مي‌شود.[۲۸]

اما عذاب و فشار قبر براى انبياء و امامان معصوم عليهم السلام مانند سوال در قبر از آنها جايى تصريح نشده است و بر اساس قواعدى كه درباره ى فشار قبر بيان شد، هر گونه عذاب و فشارى از وجود مبارك آنها به دور است چون نه گناهى دارند كه از باب كفاره و لطف عذاب شوند و نه هيچ كدام عاملى براى اين گونه عذاب ها در مورد آنها صادق است.

مرحوم شبّر مى فرمايد: در حديث وارد شده است كه تنها انبياء و امامان عليهم السلام ارواح آنها با اجسادشان از زمين به آسمان منتقل مى شوند و با همان اجساد دنيايى خود در نعمت بسر مى برند و اين ويژه ى حجت هاى الهى است.[۲۹]

اما شهداء در فرهنگ قرآنى و روايى جايگاه ويژه اى دارند، از برخى امور دنيايى و آخرتى استثناء شده اند از جمله بى نيازى از كفن و غسل در صورتى كه در معركه ى جنگ به شهادت برسد.[۳۰] و همين طور بى نيازى از پرسش و پاسخ در قبر؛ از رسول خدا صلى الله عليه و آله سوال شد، چرا شهيد در قبر مورد امتحان و آزمايش قرار نمى گيرد؟ فرمود: همان برق هاى شمشير كه بر سرش فرود مى آيند، كفايت مى كند.[۳۱]

امام صادق عليه السلام: طوبا درختي است در بهشت در خانة اميرالمؤمنين عليه السلام هيچ يك از شيعيان نيست، جز اين كه شاخه‌اي از شاخه‌هايش در خانة اوست و امتي از امت‌ها مي‌تواند از برگي از برگ‌هايش سايه بگيرد.[۳۲]

اسناد معتبر بر اثبات عذاب قبر

روایات مربوط به فشار قبر و راههاي خلاصي از آن تماماً دلیل براي اثبات عذاب قبر است. يكي از ويژگي‌هاي عالم برزخ‌ ‌فشار قبر مي‌باشد. فشار قبر نسبت به افراد متفاوت است؛ ‌بعضي از افراد فشار قبر‌ ‌ندارند و آنها كه فشار قبر دارند از نظر شدت و ضعف يكسان ‌نيست و بستگي به اعمال‌ ‌آنها دارد‌.

عواملی که موجب فشار و عذاب قبر می شود

‌* 1. سخن چینی و مراعات نكردن طهارت و نجاست و پرهيز نكردن از بول‌‌ و بی­مهری به همسر.[۳۳]

  • 2. در كتاب ثواب الاعمال آمده است كه يكي‌ ‌از علماي بني‌اسرائيل از ‌دنيا رفت و فشار قبر بر او وارد شد؛ چرا كه او يك بار نماز‌ ‌را (عمداً) بي‌وضو خوانده بود و از ‌كنار مظلومي گذشته بود و او را ياري نكرده‌ ‌بود. [۳۴]
  • 3. ضايع نمودن نعمت‌هاي الهي: پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: فشار قبر براي مؤمن، ‌كفاره تباه نمودن نعمت‌ها از‌ ‌ناحيه‌ي اوست.[۳۵]
  • 4. امام صادق علیه السلام فرموند: افراد کمی از فشار قبر نجات پیدا می­کنند.[۳۶]

دو فرشته نکیر و منکر

تفتازانی در شرح المقاصد گفته است: مسلمین بر حقیقت داشتن سوال منکر و نکیر در قبر و عذاب کفار و برخی گناهکاران اتفاق نظر دارند اما خلاف این اتفاق به برخی از معتزله نسبت داده شده است.[۳۸]

برخی از معتزله مانند جبائی و فرزندش دو فرشته به نام نکیر و منکر را تکذیب می­کنند و معتقدند که منکر چیزی است که هنگام تحیر کافر از جواب دادن، از او صادر می­شود و نکیر نام جراحت کافر است.[۳۹]

اما در روایات و دعاهای بسیاری بر وجود منکر و نکیر به عنوان دو فرشته­ ای که مامور سوال نمودن از عقاید اصلی در عالم برزخ هستند، تصریح شده است.[۴۰] راههای در امان ماندن از سوالات و رنج و عذاب این دو فرشته را به بندگان آموخته ­اند؛ مانند تلقین میت، نوشتن دعای جوشن کبیر بر روی کفن، نماز شب، احیای شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان و قرائت صد رکعت نماز مخصوص در آن شب و روزه ماه شعبان به مدت نه روز، قرائت سوره الهیکم التکاثر هر شب در جای خواب و زیارت حضرت امام حسین علیه السلام و...[۴۱] تمام این روایات موجودیت این دو را ثابت می­کند بدون این که عقل در این مرحله حکمی داشته باشد.

پانویس

  1. علامه محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج6، باب احوال البرزخ و...، ص205.(بيروت: دارالاحياء التراث العربي)
  2. بحارالانوار، ج6، احوال البرزخ و...، حديث 116، (بيروت: دارالاحياء التراث العربي).
  3. همان مدرك، علامه محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج6، باب احوال البرزخ و...، ص272، "الحكام في عذاب القبر السمع دون العقل".
  4. منشور جاويد، ج9، ص239.
  5. همان، ص205 و 272.
  6. علامه محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج6، باب احوال البرزخ و...، ص205، (بيروت: دارالاحياء التراث العربي).
  7. حضرت فرمود: القبر روضة من رياض الجنة اؤ حفرة من حفر النّيران. همان مدرك، ص218.
  8. همان، ص 221، ح16-19.
  9. همان، 261.
  10. بحارالانوار، 6/221، حديث 19 و ص221، حديث 16.
  11. الفروع من الكافى، 3/236، حديث6؛ بحارالانوار، 6/261، حديث 102؛ علم اليقين، فيض كاشاني، تحقيق بيدار فر، قم، 1377.2/1068.
  12. الفروع من الكافى، 3/236، حديث 6؛ بحارالانوار، 6/261، حديث 102؛ علم اليقين، 2/1068.
  13. شرح الصدور، سيوطى، دار ابن كثير، بيروت، لبنان، 1413، ص225.
  14. حق اليقين، مجلسى، ص488.
  15. الفروع من الكافى، 3/236، حديث5.
  16. الفروع من الكافى، 3/130.
  17. حق اليقين، علامه مجلسى، ص492؛ حق اليقين، عبدالله شبّر، 2/392.
  18. بحارالانوار، 6/221.
  19. سوره الرحمن/39.
  20. بحارالانوار، 6/246، حديث 77.
  21. الفروع من الكافى، 3/241، حديث 18.
  22. گفتار صدوق، (ترجمه اعتقادات ابن بابويه، محسن رضواني، قائم، قم، 1403، ص48؛ حق اليقين، مجلسى، ص482.
  23. حق اليقين، عبدالله شبّر، 2/390؛ منازل الآخرة، شيخ عباس قمي، چاپ قائم قم، جيبي، بي تا، ص27.
  24. منازل الآخرة، ص30ـ26.
  25. منازل الآخرة، ص30ـ26.
  26. منازل الآخرة، ص30ـ26.
  27. حاشية مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي‌.
  28. شيخ صدوق، محمد بن علي بن الحسين؛ من لايحضره الفقيه، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1413 هجرى قمرى‌، 4 جلد، ج2، ص‌217، روايت 2209، باب 2.
  29. حق اليقين، عبدالله شبّر، 2/381 ـ380.
  30. تهذيب الاحكام فى شرح المقنعه، شيخ طوسى، 6/140 (321/7).
  31. فروع الكافى، 5/56، كتاب الجهاد، فضل الشهادة، حديث5.
  32. تفسير نورالثقلين، ج2، ص502.
  33. شيخ حر عاملى؛ محمد بن الحسن؛ وسائل الشيعة، قم، مؤسسه آل البيت عليهم‌السلام، 1409 هجرى قمرى‌، 29 جلدي، ج21، ص345.
  34. شيخ صدوق، محمد بن علي بن الحسين؛ ثواب الأعمال، قم، انتشارات شريف رضى، 1364 هجرى شمسى، يك جلدی، ص111‌‌.
  35. علامه مجلسى، محمدباقر؛ بحارالأنوار، بيروت-لبنان، مؤسسة الوفاء، 1404 هجرى قمرى‌، 110 جلدي، ج6، ص221‌‌.
  36. ثقة الاسلام كلينى، محمد بن يعقوب؛ الكافي، تهران، دارالكتب الإسلامية، 1365 هجرى شمسى‌، 8 جلدي، ج3، ص236.
  37. محدث نورى؛ ميرزا حسين؛ مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، 1408 هجرى قمرى‌، 18 جلدي، ج1، ص258.
  38. علامه مجلسى، محمدباقر؛ بحارالأنوار، بيروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، 1404 هجرى قمرى‌، 110 جلدي، ج6، ص275.
  39. پیشین، ص277.
  40. ثقة الاسلام كلينى، محمد بن يعقوب؛ الكافي، تهران، دارالكتب الإسلامية، 1365 هجرى شمسى‌، 8 جلدي، ج3، ص236.
  41. شيخ حر عاملى؛ محمد بن الحسن؛ وسائل الشيعة، قم، مؤسسه آل البيت عليهم‌ السلام، 1409 هجرى قمرى‌، 29 جلدي، ج8، ص19 و ج10، ص243 و 489.

منابع