سید ابراهیم دروازه ای: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
جلوه صداقت
+
'''آیت الله سید ابراهیم موسوی دروازه‌ای''' (۱۳۱۳ - ۱۳۸۱ ق)، از عالمان بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان [[شیخ الشریعه اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]] بود. وی از قریحه شعری بسیار سلیس و روان برخوردار بود و اشعار خود را در مدح [[اهل بیت]] علیهم السلام و مسائل اجتماعی، مواعظ و ارشاد مردم بکار می‌گرفت.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = سید ابراهیم موسوی دروازه‌ای
 +
|تصویر=[[پرونده:Darvazeh.jpg]]
 +
||زادروز =  ۱۳۱۳ قمری
 +
|زادگاه = [[تبریز]]
 +
|وفات =  ۱۳۸۱ قمری
 +
|مدفن =  [[قم]] - قبرستان نو یا قبرستان حاج شیخ
 +
|اساتید = [[سید ابوالحسن انگجی|میرزا ابوالحسن انگجی]]، [[شیخ الشریعه اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]]، [[سید محمد مولانا]]،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = تفسیر [[قرآن|قرآن کریم]]، کشکول، تحفة الاخیار فی علائم آخر الاعصار، حاشیه بر [[اللمعة الدمشقیة (کتاب)|لمعه]]،...
 +
}}
 +
==ولادت==
 +
سید ابراهیم دروازه‌ای فرزند آیت الله سید مهدی موسوی، در سال ۱۳۱۳ هجری در [[تبریز]] پا به عرصه وجود نهاد. پدر او از عالمان بزرگ و از فقیهان مبرز سده چهاردهم است. سید ابراهیم، کودکی را با سرپرستی پدر فرزانه‌اش پشت سر نهاد و شروع به تحصیل علوم دینی کرد.
  
'''اشاره:'''
+
==تحصیلات و استادان==
  
از ستارگان فروزان شهر عالم‌خيز تبريز، فقيه پرهيزگار، آيت الله سيد ابراهيم موسوي دروازه‌اي است. اين فقيه فرهيخته در حوزه‌هاي علميه تبريز و [[نجف]]، به امر تعليم و تعلم پرداخت و پس از خلق آثار سودمند و پرورش شاگردان فاضل و تبليغ دين مبين [[اسلام]]، دارفاني را وداع گفت و به خيل خاموشان پيوست.
+
آیت الله دروازه‌ای<ref> دروازه، در اصل «دروازه گجیل» بوده که بعدها دروازه گلستان نامیده شد و به مناسبت سکونت آن بزرگوار در آن محله، به دروازه‌ای شهرت یافت.</ref> پس از آموزش‌های ابتدایی و فراگیری مقدمات در مکتب‌خانه‌ها، به تحصیل [[علوم اسلامی|علوم اسلامی]] و ادبی پرداخت. او دروس متداول حوزه ([[صرف]]، [[علم نحو|نحو]]، [[منطق]]، [[کلام]]، [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]) را به نحو شایسته فراگرفت و سپس در محافل علمی و حلقات درسی بزرگان فقه و فقاهت، آیات عظام: حاج [[سید ابوالحسن انگجی|میرزا ابوالحسن انگجی]] (م، ۱۳۵۷ ق)، حاج [[سید محمد مولانا]] (م، ۱۳۶۳ ق) و حاج میرزا حسن مجتهد تبریزی (م، ۱۳۳۷ ق) حاضر شد و از محضر علمی آنان بهره‌ها برد.<ref> نامداران تاریخ، عمران علیزاده، ج ۲، ص ۲۷۹.</ref>
  
'''ولادت'''
+
سید ابراهیم دروازه ای پس از کسب اجازه [[اجتهاد]] از استاد بزرگوارش آیت الله حاج میرزا ابوالحسن انگجی، برای بهره‌وری از حوزه پررونق و کهن [[نجف]] و پژوهش در علوم اسلامی، رهسپار آن دیار گشت. وی در جلسات درسی فقه و اصول حضرات آیات: [[شیخ الشریعه اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]] (م، ۱۳۳۹ ق)، [[عبدالله مامقانی|شیخ عبدالله مامقانی]] (م، ۱۳۵۱ ق) و شیخ محمدتقی حائری شیرازی حاضر گردید. اقامت وی در [[نجف]] زیاد طول نکشید و به علت پاره‌ای از گرفتاری‌های خانوادگی، بعد از دو سال اقامت در مرکز علم و مهد فضیلت، به وطن خویش بازگشت.<ref> همان.</ref>
  
هزار و سيصد و سيزده سال پس از هجرت [[پيامبر اسلام]] از [[مكه]] به [[مدينه]] در خانه محقر آيت الله سيد مهدي موسوي، طفلي پا به عرصه وجود نهاد كه «سيد ابراهيم» نام گرفت. پدر او كه از عالمان بزرگ و از فقيهان مبرز سده چهاردهم است؛ در سال 1381 ق در تبريز بدرود حيات گفت<ref> مجله تاريخ و فرهنگ معاصر، سال اول، ش 3 و 4، ص 267.</ref> سيد ابراهيم، كودكي را با سرپرستي پدر فرزانه‌اش پشت سر نهاد و شروع به تحصيل علوم ديني كرد.
+
===اجازه اجتهاد===
  
'''تحصيلات'''
+
آیت الله دروازه‌ای در سایه تلاش و کوشش فراوان و تحمل زحمات بسیار در راه کسب دانش، به دریافت اجازه [[اجتهاد]] و روایت از شخصیت های بزرگواری نایل آمد که اسامی آنان بدین قرار است:
  
آيت الله دروازه‌اي<ref> دروازه، در اصل «دروازه گجيل» بوده كه بعدها دروازه گلستان ناميده شد و به مناسبت سكونت آن بزرگوار در آن محله، به دروازه‌اي شهرت يافت.</ref> پس از آموزش‌هاي ابتدايي و فراگيري مقدمات در مكتب‌خانه‌ها، به تحصيل علوم ادبي و اسلامي پرداخت. او دروس متداول حوزه (صرف، نحو، [[منطق]]، [[كلام]]، [[فقه]] و [[اصول]]) را به نحو شايسته فراگرفت و سپس در محافل علمي و حلقات درسي بزرگان فقه و فقاهت، آيات عظام: حاج ميرزا ابوالحسن انگجي، حاج سيد محمد مولانا و حاج ميرزا حسن مجتهد تبريزي حاضر شد و از محضر علمي آنان بهره‌ها برد.<ref> نامداران تاريخ، عمران عليزاده، ج 2، ص 279.</ref>
+
'''<I>۱- حاج میرزا ابوالحسن انگجی:</I>'''
 +
[[سید ابوالحسن انگجی|میرزا ابوالحسن انگجی]] در اجازه‌نامه مختصری که برای ایشان مرقوم داشته، اجتهاد او را تصدیق نموده و نوشته است: «بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله ربّ العالمین والصلوة والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین محمد و آله الطاهرین. و بعد فان شرف العلم لایخفی و فضلاً لایحصی، و ممن تصدی بالرجوع الی مدارک الاحکام حتی بلغ مرتبة الیقین و ترّقی من حضیض التقلید الی اوج الاجتهاد جناب العالم الفاضل سید الاعلام و حجة الاسلام الحاج السید ابراهیم دامت افاضاته فله العمل بما استنبطه من الاحکام و جزاه الله الملک العلام عن الاسلام واهله خیر جزاء المجتهدین».<ref> مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، ش ۳ و ۴، سال اول، ص ۲۶۹.</ref> کتبه بیده الداثرة ابوالحسن الحسینی.
  
'''به سوي حوزه نجف'''
+
'''<I>۲- آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی:</I>'''
 +
مرحوم [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانی]] در اجازه‌نامه‌ای که به آیت الله دروازه‌ای عنایت نموده، می‌نگارد: بسم الله الرحمن الرحیم بعد الحمد والصلوة فان جناب العالم العامل والفاضل الکامل السید الجلیل صفوة العلماء الاعلام و حجة المسلمین والاسلام السید ابراهیم الموسوی الدروازه‌ای دامت تأییداته ممن صرف عمره فی تحصیل العلوم الشرعیه و تنقیح مبانیها النظریة فاحصاً باحثاً مُجداً مجتهداً حتّی بلغ بحمدالله مرتبة الاجتهاد فله العمل بما یستنبطه من الاحکام علی المنهج المألوف بین الاعلام و قد احرزت اله ان یروی عنّی ما صحّ لی روایته بطرقی المنتهیئة الی المشایخ العظام و منهم الی ائمتنا المعصومین علیهم الصلوة والسلام و اوصیه و نفسی و جمیع اخوانی المؤمنین بملازمة التقوی و الاخذ بالاحتیاط الواقی زلل الصراة و الرّجاء من جنابه دامت توفیقاته ان لاینسانی من صالح الدعاء انه ولّی الاعطاء.<ref> همان.</ref> حرّر فی شهر [[شعبان]] المکرم سنه ۱۳۴۸. الاحقر ابوالحسن الموسوی الاصفهانی.
  
دروازه‌اي پس از كسب اجازه [[اجتهاد]] از استاد بزرگوارش آيت الله حاج ميرزا ابوالحسن انگجي، براي بهره‌وري از حوزه پررونق و كهن نجف و پژوهش در علوم اسلامي، رهسپار آن ديار گشت. وي در جلسات درسي [[فقه]] و اصول حضرات آيات: شيخ محمدحسين شيخ الشريعه اصفهاني، شيخ عبدالله مامقاني و شيخ محمدتقي حائري شيرازي حاضر گرديد. اقامت وي در [[نجف]] زياد طول نكشيد و به علت پاره‌اي از گرفتاري‌هاي خانوادگي، بعد از دو سال اقامت در مركز علم و مهد فضيلت، به وطن خويش بازگشت.<ref> همان.</ref>
+
'''<I>۳- [[سید محسن حکیم|سید محسن حکیم]]: که مراتب علم و پارسایی دروازه‌ای را ستوده است.</I>'''
  
'''استادان'''
+
'''<I>۴-</I>''' '''<I>ملا فتح الله شیخ الشریعه اصفهانی؛</I>'''
  
سيد ابراهيم، در طول چندين سال، با تلاش هاي پيگير و خستگي ناپذير، علوم رايج حوزوي را به خوبي فراگرفت و قله‌هاي علم و [[ايمان]] را فتح كرد. او با حضور در محافل علمي عالمان بزرگ و مجتهدان والامقام تبريز و [[نجف]]، شايستگي علمي خويش را به اثبات رساند و بر بام بلند [[اجتهاد]] صعود كرد. برخي از آن مردان بزرگ عبارتند از حضرات آيات:
+
'''<I>۵-</I>''' '''<I>شیخ عبدالله مامقانی؛</I>'''
  
'''<I>1- حاج ميرزا ابوالحسن انگجي (1282-1357 ق):</I>'''
+
'''<I>۶-</I>''' '''<I>محمدتقی حائری شیرازی؛</I>'''
  
اين شخصيت بزرگ جهان [[اسلام]]، از شاگردان برجسته حاج ميرزا حبيب الله رشتي، شيخ محمدحسن مامقاني، شيخ محمدحسين كاظميني، حاج ميرزا محمود اصولي خويي و حاج ميرزا فتاح سرابي است. آيت الله دروازه‌اي از اين استاد خود اجازه اجتهاد<ref> آشناي جانان، محمد الوانساز خويي، خطي.</ref> دريافت نموده است.
+
'''<I>۷-</I>''' '''<I>حاج [[آیت الله بروجردی|سید حسین بروجردی]].</I>'''<ref> همان.</ref>
  
'''<I>2- حاج سيد محمد مولانا (1294-1363 ق):</I>'''
+
==تدریس==
  
اين فقيه بزرگوار، متجاوز از چهل سال به امر تدريس پرداخت و صدها شاگرد عالم و فاضل تربيت كرد. وي آثار فراواني در موضوعات مختلف اسلامي پديد آورد كه همواره مورد استفاده استادان و طلاب علوم ديني بوده است.<ref> همان.</ref>
+
آیت الله دروازه‌ای، در تدریس و تفهیم کتاب‌های درسی و تقریر و تبیین مطالب علمی، تسلط و مهارت خاصی داشت. بیانش رسا، جذاب و شیوا بود. شاگردان وی در جلسه درسش کمترین خستگی و ناراحتی را احساس نمی کردند و نقطه مبهم و اشکالی برایشان باقی نمی‌ماند، به همین جهت، درس وی همواره مملو از بسیاری از فضلای طلاب و اهل علم بود.<ref> نامداران تاریخ، عمران علیزاده، ج ۲، ص ۲۸۳.</ref>
  
'''<I>3- ملا فتح الله شيخ الشريعه اصفهاني (1266-1339 ق):</I>'''
+
ایشان در زمینه ادبیات - به خصوص [[شعر]] عربی - استاد و کم نظیر بود. کتاب‌های درسی [[ادبیات عرب|ادبیات عرب]]، مانند: مغنی و مطول را در دوران جوانی‌اش چند دوره تدریس نمود و حواشی و تعلیقات سودمندی بر آن ها نوشت. در مواقع مقتضی قسمت‌هایی از کتاب‌های ادبی، مانند مقامات حریری و محاضرات [[راغب اصفهانی|راغب اصفهانی]] و... را از حفظ می خواند. به قدری استادانه به اشعار و [[قصیده|قصاید]] عربی استشهاد می‌کرد که شنونده را بی‌اختیار به اعجاب و تحسین وامی‌داشت.<ref> مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، سال اول، ش ۳ و ۴، ص ۲۷۱.</ref>
  
وي فقيهي اصولي و عالمي دقيق بود. احاطه كامل بر دروس حوزوي داشت و نظرياتش صائب و در بين فقيهان مقبول بود. حوزه درسي او پر از تشنگان علم و دانش بود، كه از كشورهاي اسلامي به دورش جمع شده بودند. بيشتر شاگردان وي از مراجع تقليد [[شيعه]] و از مدرسان بنام حوزه‌ها محسوب مي‌شدند.<ref> گلشن ابرار، ج 1، ص 471.</ref>
+
==آثار و تألیفات==
  
'''<I>4- شيخ عبدالله مامقاني (1290-1351 ق):</I>'''
+
سید ابراهیم دروازه ای در کنار تحصیل و تدریس، با نگارش حاشیه‌ها و تعلیقه‌های فراوان در مسائل و موضوعات مختلف ادبی، [[فقه|فقهی]]، [[تفسیر قرآن|تفسیری]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصولی]]، آثار خوبی از خود به یادگار گذاشت، از جمله:
  
ايشان عالمي عامل، فقيهي بارز، محدثي اديب و صاحب كمالات روحي و اخلاق فاضله بود. وي در سال 1290 ق، در [[نجف]] به دنيا آمد. او تحصيلات خود را پيش پدر ارجمندش و شيخ حسن خراساني فراگرفت. ايشان تأليفات و تصنيفاتي در موضوعات [[فقه]]، [[اصول]]، [[درايه]]، [[رجال]] و [[كلام]] داشت كه از مهمترين آن ها كتاب تنقيح المقال في احوال الرجال است. اين كتاب از زمان تأليف تا حال، همواره مرجع انديشمندان اسلامي بوده است. اين عالم رباني در سال 1351 ق رحلت كرد و در نجف اشرف به خاك سپرده شد.<ref> مفاخر آذربايجان، عبدالرحيم عقيقي بخشايشي، ج 1، ص 272.</ref>
+
#تفسیر [[قرآن|قرآن کریم]]؛
 +
#کشکول؛
 +
#کتاب الصلوة؛
 +
#تحفة الاخیار فی علائم آخر الاعصار؛
 +
#اللطائف الادبیة فی الحکایات الاصمعیة؛
 +
#حاشیه بر [[اللمعة الدمشقیة (کتاب)|لمعه]]؛
 +
#حاشیه بر مغنی الاریب؛
 +
#حاشیه بر مطول؛
 +
#حاشیه بر [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]؛
 +
#حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]].<ref> همان.</ref>
  
'''<I>5- حاج ميرزا حسن مجتهدي (متوفاي 1337 ق):</I>'''
+
متأسفانه آثار این [[فقیه|فقیه]] فرزانه به طبع نرسیده و هم اکنون در کتابخانه فرزند دانشمندش مرحوم آیت الله سید مهدی دروازه‌ای، نگهداری می‌شود.
  
وي در تبريز و خانواده [[علم]]، [[تقوا]] و فقاهت به دنيا آمد. او علوم مقدماتي را در تبريز آموخت و سپس به [[نجف]] اشرف مهاجرت كرد. در آن جا از درس‌هاي [[فقه]] و [[اصول]] [[شیخ مرتضی انصاری]]، سيد حسين تُرك كوه‌كمري، ميرزا محمدحسن مجدد شيرازي و ملا علي نهاوندي بهره‌مند شد و به مقام والاي [[اجتهاد]] دست يافت. آيت الله مجتهدي در زمان خود، بزرگترين مرجع ديني و در علم، تقوا، ذكاوت، دقت نظر، قوت حافظه و سرعت انتقال مطالب علمي بي نظير بود. وي حدود چهل سال، در تبريز به صدور فتوا، تدريس و حل و فصل مرافعات پرداخت. او يكي از مدافعان انقلاب مشروطيت در آذربايجان بود؛ ولي به علت يك سلسله كارهاي ناروا، از مشروطه روگردان شد و به مخالفت با آن پرداخت. حاج ميرزا حسن، در كنار كارهاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و قضايي، به تأليف آثار مفيدي پرداخت كه عبارتند از:
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
# تشريع الاصول (مطبوع)؛
+
سید مهدی دروازه‌ای، در مورد صفات و فضایل اخلاقی مرحوم پدر بزرگوارش می‌نویسد:
# رساله علميه (مطبوع)؛
 
# رساله‌اي در مقدمه واجب؛
 
# كتاب طهارت؛ او در [[جمادی الثانی]] سال 1337؛ در تبريز وفات نمود.<ref> نامداران تاريخ، ج 2، ص 218.</ref>
 
# شيخ محمدتقي حائري شيرازي (متوفاي 1338 ق).
 
  
آيت الله حائري شيرازي در شيراز ديده به جهان گشود و در [[كربلا]] رشد يافت. وي تحصيلات خويش را نزد شيخ محمدحسين فاضل اردكاني، سيد علي نقي طباطبايي و ميرزا محمدحسن مجدد شيرازي طي كرد. او از مبارزان واقعي عليه استعمار انگليس بود. مبارزات ايشان، جزيي از تاريخ روحانيت شيعه محسوب مي شود.<ref> معارف الرجال، محمد حرزالدين، ج 2، ص 215.</ref>
+
«او عالمی بود عامل، وارسته و [[تقوا|متقی]]. در برخورد با مردم گشاده‌رو، مهربان و [[تواضع|متواضع]] بود. از خودپسندی و خودنمایی به دور بود و از [[ریا]] و تظاهر به فضل، که احیاناً دامنگیر بعضی از ارباب فضل و کمال می شود، به طور جدی پرهیز داشت. از نفوذ فوق العاده و محبوبیت خاصی که در میان طبقات مختلف مردم داشت، هیچ گاه بهره‌برداری شخصی نمی‌کرد و دنبال اسم و رسم‌های ظاهری و عناوین فریبنده نبود و در یک کلام، خود را نباخته بود. ولی در عین حال در مقابل ارباب زر و زور و افراد از خود راضی و کسانی که بی جهت در میان مردم عزیز شده بودند، هرگز خود را کوچک و حقیر نمی‌شمرد و [[عزت نفس]] را با هیچ چیز معامله نمی‌کرد. او زندگی بسیار ساده و فقیرانه‌ای داشت و با وجود امکانات وسیع مالی و وجوه شرعی فراوانی که در اختیارش قرار می‌گرفت، در اداره زندگی خود و خانواده‌اش بسیار مقتصد و محتاط بود. و تمام توان و امکاناتش را در اداره طلاب علوم دینی و تأمین حوایج مستمندان و رفع نیاز نیازمندان مبذول می داشت. او ذاتاً عاشق درس و بحث بود و با این که از نظر بدنی و مزاجی ضعیف بود، تا پایان عمر، مطالعه و درس و بحث برایش نشاط آور و غذای روحی بود. روزهای جمعه و شب های ماه مبارک [[رمضان]] به [[تفسیر قرآن]] می‌پرداخت. وی در این زمینه، مطالب را طوری بیان می‌کرد که مورد استفاده همه اقشار مردم باشد. او واقعاً یک عالم ربانی بود که عمر پربرکت خود را در یک خانه محقر و قدیمی، که از پدرش به ارث برده بود و با یک زندگی ساده و بی تکلف و به ظاهر کم ارزش ولی توأم با عزت و کرامت نفس به پایان برد».<ref> مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، سال اول، ش ۳ و ۴، ص ۲۷۳.</ref>
  
'''مشايخ اجازه'''
+
==وفات==
  
آيت الله دروازه‌اي در سايه تلاش و كوشش فراوان و تحمل زحمات بسيار در راه كسب دانش، به دريافت اجازه [[اجتهاد]] و روايت از شخصیت هاي بزرگواري نايل آمد كه اسامي آنان بدين قرار است:
+
مرحوم آیت الله سید ابراهیم دروازه‌ای سرانجام پس از ۶۸ سال عمر بابرکت و سال‌ها تلاش در جهت نشر و گسترش علوم آل محمد و ترویج [[مذهب جعفری|مذهب جعفری]]، به سبب عارضه قلبی، در نهم [[رجب]] ۱۳۸۱ قمری (مطابق ۱۳۴۰ ش) در [[تهران]] بدرود حیات گفت.<ref> مفاخر آذربایجان، ج ۱، ص ۳۴۲.</ref> طبق وصیت وی، پیکر پاک و مطهرش به شهر مقدس [[قم]] منتقل گردید و در قبرستان «نو»، در مقبره خاندان «اتفاق»، به خاک سپرده شد.  
 
 
'''<I>1- حاج ميرزا ابوالحسن انگجي:</I>'''
 
 
 
ميرزا ابوالحسن در اجازه‌نامه مختصري كه براي ايشان مرقوم داشته، اجتهاد او را تصديق نموده و نوشته است: «بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله ربّ العالمين والصلوة والسلام علي اشرف الانبياء والمرسلين محمد و آله الطاهرين. و بعد فان شرف العلم لايخفي و فضلاً لايحصي، و ممن تصدي بالرجوع الي مدارك الاحكام حتي بلغ مرتبة اليقين و ترّقي من حضيض التقليد الي اوج الاجتهاد جناب العالم الفاضل سيد الاعلام و حجة الاسلام الحاج السيد ابراهيم دامت افاضاته فله العمل بما استنبطه من الاحكام و جزاه الله الملك العلام عن الاسلام واهله خير جزاء المجتهدين».<ref> مجله تاريخ و فرهنگ معاصر، ش 3 و 4، سال اول، ص 269.</ref> كتبه بيده الداثرة ابوالحسن الحسيني.
 
 
 
'''<I>2- آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني:</I>'''
 
 
 
ايشان در اجازه‌نامه‌اي كه به آيت الله دروازه‌اي عنايت نموده، مي‌نگارد: بسم الله الرحمن الرحيم بعد الحمد والصلوة فان جناب العالم العامل والفاضل الكامل السيد الجليل صفوة العلماء الاعلام و حجة المسلمين والاسلام السيد ابراهيم الموسوي الدروازه‌اي دامت تأييداته ممن صرف عمره في تحصيل العلوم الشرعيه و تنقيح مبانيها النظرية فاحصاً باحثاً مُجداً مجتهداً حتّي بلغ بحمدالله مرتبة الاجتهاد فله العمل بما يستنبطه من الاحكام علي المنهج المألوف بين الاعلام و قد احرزت اله ان يروي عنّي ما صحّ لي روايته بطرقي المنتهيئة الي المشايخ العظام و منهم الي ائمتنا المعصومين عليهم الصلوة والسلام و اوصيه و نفسي و جميع اخواني المؤمنين بملازمة التقوي و الاخذ بالاحتياط الواقي زلل الصراة و الرّجاء من جنابه دامت توفيقاته ان لاينساني من صالح الدعاء انه ولّي الاعطاء.<ref> همان.</ref> حرّر في شهر [[شعبان]] المكرم سنه 1348. الاحقر ابوالحسن الموسوي الاصفهاني.
 
 
 
'''<I>3- ملا فتح الله شيخ الشريعه اصفهاني؛</I>'''
 
 
 
'''<I>4- شيخ عبدالله مامقاني؛</I>'''
 
 
 
'''<I>5- محمدتقي حائري شيرازي؛</I>'''
 
 
 
'''<I>6- حاج سيد حسين بروجردي؛</I>'''
 
 
 
'''<I>7- سيد محسن حكيم:</I>'''<ref> همان.</ref>
 
 
 
كه مراتب علم و پارسايي دروازه‌اي را ستوده است.
 
 
 
'''تدريس'''
 
 
 
دروازه‌اي، در تدريس و تفهيم كتاب‌هاي درسي و تقرير و تبيين مطالب علمي، تسلط و مهارت خاصي داشت. بيانش رسا، جذاب و شيوا بود. شاگردان وي در جلسه درسش كمترين خستگي و ناراحتي را احساس نمي كردند و نقطه مبهم و اشكالي برايشان باقي نمي‌ماند، به همين جهت، درس وي همواره مملو از بسياري از فضلاي طلاب و اهل علم بود.<ref> نامداران تاريخ، عمران عليزاده، ج 2، ص 283.</ref>
 
 
 
'''آثار'''
 
 
 
سيد ابراهيم در كنار تحصيل و تدريس، با نگارش حاشيه‌ها و تعليقه‌هاي فراوان در مسائل و موضوعات مختلف ادبي، فقهي، تفسيري و اصولي، آثار خوبي از خود به يادگار گذاشت. آثار ايشان بدين شرح است:
 
 
 
# تفسير [[قرآن]] كريم؛
 
# كشكول؛
 
# كتاب الصلوة؛
 
# تحفة الاخيار في علائم آخر الاعصار؛
 
# اللطائف الادبيّة في الحكايات الاصمعية؛
 
# حاشيه بر لمعه؛
 
# حاشيه بر مغني الاريب؛
 
# حاشيه بر مطول؛
 
# حاشيه بر رسائل؛
 
# حاشيه بر مكاسب.<ref> همان.</ref>
 
 
 
متأسفانه آثار اين فقيه فرزانه به طبع نرسيده و هم اكنون در كتابخانه فرزند دانشمندش مرحوم آيت الله سيد مهدي دروازه‌اي، نگهداري مي‌شود.
 
 
 
'''در قلمرو شعر و ادب'''
 
 
 
دروازه‌اي از دوران جواني، عاشق شعر و ادب بود. در زمينه ادبيات - به خصوص شعر عربي - استاد و كم نظير بود. كتاب‌هاي درسي ادبيات عرب، مانند: مغني و مطول را در دوران جواني‌اش چند دوره تدريس نمود و حواشي و تعليقات سودمندي بر آن ها نوشت. در مواقع مقتضي قسمت‌هايي از كتاب‌هاي ادبي، مانند مقامات حريري و محاضرات راغب اصفهاني و... را از حفظ مي خواند. به قدري استادانه به اشعار و قصايد عربي استشهاد مي‌كرد كه شنونده را بي‌اختيار به اعجاب و تحسين وامي‌داشت. وي از قريحه شعري بسيار سليس و روان برخوردار بود و اشعار خود را در مدح [[اهل بيت]] علیهم السلام و مسائل اجتماعي، مواعظ و ارشاد مردم بكار مي‌گرفت.<ref> مجله تاريخ و فرهنگ معاصر، سال اول، ش 3 و 4، ص 271.</ref>
 
 
 
از جمله مسائلي كه قلب آيت الله دروازه‌اي را به درد آورد، حوادث سال 1347 بود. در آن سال، حوادث دردناكي در تبريز به وقوع پيوست. كارگزاران جنايتكار رضاخان، مجتهدان و عالمان بزرگ را دستگير و به نقاط مختلف كشور تبعيد مي‌كردند. تعداد زيادي از افراد با[[ايمان]] و مبارز هم به جرم طرفداري از مذهب و روحانيت روانه زندان ها شدند. اين حوادث غم انگيز موجب شد تا آيت الله دروازه‌اي در قصيده مفصلي، با عنوان توسل به حضرت ولي عصر عجل الله تعالی فرجه شریف، وقايع آن سال را بيان كند. بيتي از شعر چنين است:
 
----
 
بعض الي الري بلدة الطهران قد × سيروا و بعض نحو كرد سيرا
 
----
 
رژيم جنايتكار رضاخان برخي از عالمان را به ري و تهران و بعضي ديگر را به كردستان تبعيد كرد. ايشان همچنين در ضمن اين قصيده به تخريب قبور متبرك امامان بقيع، به دست وهابيان اشاره مي‌كند و مي‌گويد:
 
----
 
و اذلة الاسلام بعد فجيعة × قد تحرق الاكباد اذ ما تذكرا.<ref> نامداران تاريخ، ج 2، ص 281.</ref>
 
----
 
بعد از اين فاجعه دردناك (تخريب قبر امامان معصوم:) [[اسلام]] ذليل شد و زماني كه اين فاجعه غم بار به ياد انسان مي افتد، جگرها مي‌سوزد.
 
 
 
'''ويژگي‌هاي اخلاقي'''
 
 
 
سيد مهدي دروازه‌اي، در مورد صفات و فضايل اخلاقي مرحوم پدر بزرگوارش مي‌نويسد: «او عالمي بود عامل، وارسته و متقي. در برخورد با مردم گشاده‌رو، مهربان و متواضع بود. از منيت و خودپسندي و خودنمايي به دور بود و از ريا و تظاهر به فضل، كه احياناً دامنگير بعضي از ارباب فضل و كمال مي شود، به طور جدي پرهيز داشت. از نفوذ فوق العاده و محبوبيت خاصي كه در ميان طبقات مختلف مردم داشت، هيچ گاه بهره‌برداري شخصي نمي‌كرد و دنبال اسم و رسم‌هاي ظاهري و عناوين فريبنده نبود و در يك كلام، خود را نباخته بود. ولي در عين حال در مقابل ارباب زر و زور و افراد از خود راضي و كساني كه بي جهت در ميان مردم عزيز شده بودند، هرگز خود را كوچك و حقير نمي‌شمرد و عزت نفسش را با هيچ چيز معامله نمي‌كرد. او زندگي بسيار ساده و فقيرانه‌اي داشت و با وجود امكانات وسيع مالي و وجوه شرعي فراواني كه در اختيارش قرار مي‌گرفت، در اداره زندگي خود و خانواده‌اش بسيار مقتصد و محتاط بود. و تمام توان و امكاناتش را در اداره طلاب علوم ديني و تأمين حوايج مستمندان و رفع نياز نيازمندان مبذول مي داشت. او ذاتاً عاشق درس و بحث بود و با اين كه از نظر بدني و مزاجي ضعيف بود - به خصوص در اواخر عمرش از ضعف اعصاب و بيماري قلبي، مدام رنج مي‌برد و قوايش به تحليل رفته بود - تا پايان عمر، مطالعه و درس و بحث برايش نشاط آور و غذاي روحي بود. روزهاي جمعه و شب هاي ماه مبارك [[رمضان]] به [[تفسير قرآن]] مي‌پرداخت. وي در اين زمينه، مطالب را طوري بيان مي‌كرد كه مورد استفاده همه اقشار مردم باشد. او واقعاً يك عالم رباني بود كه عمر پربركت خود را در يك خانه محقر و قديمي، كه از پدرش به ارث برده بود و با يك زندگي ساده و بي تكلف و به ظاهر كم ارزش ولي توأم با عزت و كرامت نفس به پايان برد».<ref> مجله تاريخ و فرهنگ معاصر، سال اول، ش 3 و 4، ص 273.</ref>
 
 
 
'''غروب ستاره'''
 
 
 
آيت الله سيد ابراهيم دروازه‌اي سرانجام پس از 68 سال عمر بابركت و سال‌ها تلاش در جهت نشر و گسترش علوم آل محمد: و ترويج مذهب جعفري، به سبب عارضه شديد قلبي، در نهم [[رجب]] 1381 ق. (28 آذر 1340 ش) در تهران بدرود حيات گفت و از اين زندان خاكي رهايي يافت.<ref> مفاخر آذربايجان، ج ص 342.</ref>
 
 
 
'''محل دفن'''
 
 
 
طبق وصيت وي، پيكر پاك و مطهرش به شهر مقدس [[قم]] منتقل گرديد و پس از تشييع باشكوهِ مردم متدين و با حضور عالمان و روحانيان شهر، در قبرستان «نو»، در مقبره خاندان «اتفاق»، به خاك سپرده شد. مجالس بزرگداشت باشكوه و متعددي براي وي در شهرهاي تبريز، تهران و قم برپا گرديد و از مقام فقه و فقاهت او تجليل شد.<ref> همان.</ref>
 
 
 
در رثاي درگذشت آن فقيه پارسا، برخي از شاعران به زبان‌هاي فارسي و عربي شعر سرودند. از جمله اين شاعران برادر بزرگوار او علامه اديب مرحوم سيد هادي سينا (متوفاي 1342 ش) است كه در نود بيت، غم و اندوه خويش را در فراق برادرش اعلام داشت. مطلع شعر چنين است:
 
----
 
جزَعاً أَتت الخطوب هدوئاً × ودَعِ الدموع تفيض منك شجونا.<ref> همان.</ref>
 
----
 
جزع و ناله كن؛ زيرا حوادث بزرگ از سكون و آرامش ابا دارند (يعني حوادث بزرگ و دردناك آرامش و آسايش را مي‌گيرند) و اشك را واگذار كه در اين اندوه جاري شود.
 
 
 
'''فرزند دانشمند'''
 
 
 
آيت الله سيد مهدي امين محرر، مشهور به «دروازه‌اي»، فرزند برومند آيت الله سيد ابراهيم دروازه‌اي، در سيزده بهمن 1313 ش، در تبريز چشم به جهان گشود. وي دروس مقدماتي و سطح را از محضر استاداني چون: شيخ علي اكبر اهري، سيد مهدي انگجي (1322-1384)، سيد كاظم طباطبايي مشهور به «مفيد» (1297-1383 ق)، سيد محمد بادكوبه‌اي (1285-1387 ق) و پدر بزرگوار خود آموخت. او در سال 1333 ش راهي قم شد و از جلسات درس آيت الله بروجردي (1292-1380 ق) سيد كاظم شريعتمداري (1332-1404 ق) و سيد محمدباقر سلطاني طباطبايي به مدت هفت سال، بهره برد.
 
 
 
وي پس از وفات پدرش، در سال 1340 ش به تبريز بازگشت و در سال 1342 ش به دليل همگامي با نهضت [[امام خمینی]] به اتفاق شهيد قاضي طباطبايي، سيد احمد خسروشاهي، حاج ميرزا حسن ناصرزاده و حاج ميرزا محمدحسين انزابي، دستگير و در زندان قزل قلعه زنداني گرديد. او در سال 1346 ش در تهران اقامت گزيد و در يكي از مساجد تهران به امامت جماعت و ارشاد مردم پرداخت.<ref> نامداران تاريخ، ج 2، ص 283.</ref>
 
 
 
آيت الله دروازه‌اي، يكي از چهره‌هاي سرشناس روحانيت در عرصه‌هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي بود. نام ايشان ذيل 25 اطلاعيه و نامه از طرف جامعه روحانيت شهرهاي تهران و آذربايجان، عالمان مهاجر به تهران، حوزه علميه قم، سيد كاظم شريعتمداري، كه در موضوعات مختلف، چون: تصويب نامه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي، بازداشت امام خميني، مجلس شوراي ملي و مجلس سنا، مسائل سياسي و اجتماعي ايران، دستگيري علما، اعلام عزاي عمومي و مناسبت‌هاي مهم ديگر صادر شده، ديده مي شود.<ref> براي ملاحظه اعلاميه‌ها، اسناد انقلاب اسلامي، ج 1، ص 223؛ ج 3، 88، 94، 103، 107، 196، 223، 245، 283، 289، 308، 314، 386، 397، 412، 430، 436، 455، 470، 485، 500، 511، 518.</ref>
 
 
 
آيت الله دروازه‌اي در طول مبارزات، همواره مورد آزار و اذيت ساواك و در موارد متعدد، فعاليت‌هاي ايشان و ديگر روحانيان مبارز، به ساواك مركزي گزارش مي شد.<ref> جلوه محراب، مركز بررسي‌هاي تاريخي وزارت اطلاعات، ص 100؛ نامداران تاريخ، ج 2، ص 283.</ref> از آثار چاپ شده معظم‌له، مقاله‌اي تحت عنوان سخني در باب انتظار<ref> صبح وصال، ويژه‌نامه نيمه [[شعبان]]، 1418 ق، ص 48.</ref> است. وي در 28 آذر 1378 ه.ش رحلت نمود و در جوار يار آرام گرفت.
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
محمد الوانساز خويي، ستارگان حرم، جلد 18، صفحه 54-64
+
*محمد الوانساز خویی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۸، صفحه ۵۴-۶۴.
 
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|دروازه ای،سید ابراهیم]]
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
+
[[رده:فقیهان]]
 +
[[رده:شعرا]]
 +
[[رده:مدفونین در قبرستان نو]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۴۸

آیت الله سید ابراهیم موسوی دروازه‌ای (۱۳۱۳ - ۱۳۸۱ ق)، از عالمان بزرگ شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان شیخ الشریعه اصفهانی بود. وی از قریحه شعری بسیار سلیس و روان برخوردار بود و اشعار خود را در مدح اهل بیت علیهم السلام و مسائل اجتماعی، مواعظ و ارشاد مردم بکار می‌گرفت.

Darvazeh.jpg
نام کامل سید ابراهیم موسوی دروازه‌ای
زادروز ۱۳۱۳ قمری
زادگاه تبریز
وفات ۱۳۸۱ قمری
مدفن قم - قبرستان نو یا قبرستان حاج شیخ

Line.png

اساتید

میرزا ابوالحسن انگجی، شیخ الشریعه اصفهانی، سید محمد مولانا،...


آثار

تفسیر قرآن کریم، کشکول، تحفة الاخیار فی علائم آخر الاعصار، حاشیه بر لمعه،...

ولادت

سید ابراهیم دروازه‌ای فرزند آیت الله سید مهدی موسوی، در سال ۱۳۱۳ هجری در تبریز پا به عرصه وجود نهاد. پدر او از عالمان بزرگ و از فقیهان مبرز سده چهاردهم است. سید ابراهیم، کودکی را با سرپرستی پدر فرزانه‌اش پشت سر نهاد و شروع به تحصیل علوم دینی کرد.

تحصیلات و استادان

آیت الله دروازه‌ای[۱] پس از آموزش‌های ابتدایی و فراگیری مقدمات در مکتب‌خانه‌ها، به تحصیل علوم اسلامی و ادبی پرداخت. او دروس متداول حوزه (صرف، نحو، منطق، کلام، فقه و اصول) را به نحو شایسته فراگرفت و سپس در محافل علمی و حلقات درسی بزرگان فقه و فقاهت، آیات عظام: حاج میرزا ابوالحسن انگجی (م، ۱۳۵۷ ق)، حاج سید محمد مولانا (م، ۱۳۶۳ ق) و حاج میرزا حسن مجتهد تبریزی (م، ۱۳۳۷ ق) حاضر شد و از محضر علمی آنان بهره‌ها برد.[۲]

سید ابراهیم دروازه ای پس از کسب اجازه اجتهاد از استاد بزرگوارش آیت الله حاج میرزا ابوالحسن انگجی، برای بهره‌وری از حوزه پررونق و کهن نجف و پژوهش در علوم اسلامی، رهسپار آن دیار گشت. وی در جلسات درسی فقه و اصول حضرات آیات: شیخ الشریعه اصفهانی (م، ۱۳۳۹ ق)، شیخ عبدالله مامقانی (م، ۱۳۵۱ ق) و شیخ محمدتقی حائری شیرازی حاضر گردید. اقامت وی در نجف زیاد طول نکشید و به علت پاره‌ای از گرفتاری‌های خانوادگی، بعد از دو سال اقامت در مرکز علم و مهد فضیلت، به وطن خویش بازگشت.[۳]

اجازه اجتهاد

آیت الله دروازه‌ای در سایه تلاش و کوشش فراوان و تحمل زحمات بسیار در راه کسب دانش، به دریافت اجازه اجتهاد و روایت از شخصیت های بزرگواری نایل آمد که اسامی آنان بدین قرار است:

۱- حاج میرزا ابوالحسن انگجی: میرزا ابوالحسن انگجی در اجازه‌نامه مختصری که برای ایشان مرقوم داشته، اجتهاد او را تصدیق نموده و نوشته است: «بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله ربّ العالمین والصلوة والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین محمد و آله الطاهرین. و بعد فان شرف العلم لایخفی و فضلاً لایحصی، و ممن تصدی بالرجوع الی مدارک الاحکام حتی بلغ مرتبة الیقین و ترّقی من حضیض التقلید الی اوج الاجتهاد جناب العالم الفاضل سید الاعلام و حجة الاسلام الحاج السید ابراهیم دامت افاضاته فله العمل بما استنبطه من الاحکام و جزاه الله الملک العلام عن الاسلام واهله خیر جزاء المجتهدین».[۴] کتبه بیده الداثرة ابوالحسن الحسینی.

۲- آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی: مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی در اجازه‌نامه‌ای که به آیت الله دروازه‌ای عنایت نموده، می‌نگارد: بسم الله الرحمن الرحیم بعد الحمد والصلوة فان جناب العالم العامل والفاضل الکامل السید الجلیل صفوة العلماء الاعلام و حجة المسلمین والاسلام السید ابراهیم الموسوی الدروازه‌ای دامت تأییداته ممن صرف عمره فی تحصیل العلوم الشرعیه و تنقیح مبانیها النظریة فاحصاً باحثاً مُجداً مجتهداً حتّی بلغ بحمدالله مرتبة الاجتهاد فله العمل بما یستنبطه من الاحکام علی المنهج المألوف بین الاعلام و قد احرزت اله ان یروی عنّی ما صحّ لی روایته بطرقی المنتهیئة الی المشایخ العظام و منهم الی ائمتنا المعصومین علیهم الصلوة والسلام و اوصیه و نفسی و جمیع اخوانی المؤمنین بملازمة التقوی و الاخذ بالاحتیاط الواقی زلل الصراة و الرّجاء من جنابه دامت توفیقاته ان لاینسانی من صالح الدعاء انه ولّی الاعطاء.[۵] حرّر فی شهر شعبان المکرم سنه ۱۳۴۸. الاحقر ابوالحسن الموسوی الاصفهانی.

۳- سید محسن حکیم: که مراتب علم و پارسایی دروازه‌ای را ستوده است.

۴- ملا فتح الله شیخ الشریعه اصفهانی؛

۵- شیخ عبدالله مامقانی؛

۶- محمدتقی حائری شیرازی؛

۷- حاج سید حسین بروجردی.[۶]

تدریس

آیت الله دروازه‌ای، در تدریس و تفهیم کتاب‌های درسی و تقریر و تبیین مطالب علمی، تسلط و مهارت خاصی داشت. بیانش رسا، جذاب و شیوا بود. شاگردان وی در جلسه درسش کمترین خستگی و ناراحتی را احساس نمی کردند و نقطه مبهم و اشکالی برایشان باقی نمی‌ماند، به همین جهت، درس وی همواره مملو از بسیاری از فضلای طلاب و اهل علم بود.[۷]

ایشان در زمینه ادبیات - به خصوص شعر عربی - استاد و کم نظیر بود. کتاب‌های درسی ادبیات عرب، مانند: مغنی و مطول را در دوران جوانی‌اش چند دوره تدریس نمود و حواشی و تعلیقات سودمندی بر آن ها نوشت. در مواقع مقتضی قسمت‌هایی از کتاب‌های ادبی، مانند مقامات حریری و محاضرات راغب اصفهانی و... را از حفظ می خواند. به قدری استادانه به اشعار و قصاید عربی استشهاد می‌کرد که شنونده را بی‌اختیار به اعجاب و تحسین وامی‌داشت.[۸]

آثار و تألیفات

سید ابراهیم دروازه ای در کنار تحصیل و تدریس، با نگارش حاشیه‌ها و تعلیقه‌های فراوان در مسائل و موضوعات مختلف ادبی، فقهی، تفسیری و اصولی، آثار خوبی از خود به یادگار گذاشت، از جمله:

  1. تفسیر قرآن کریم؛
  2. کشکول؛
  3. کتاب الصلوة؛
  4. تحفة الاخیار فی علائم آخر الاعصار؛
  5. اللطائف الادبیة فی الحکایات الاصمعیة؛
  6. حاشیه بر لمعه؛
  7. حاشیه بر مغنی الاریب؛
  8. حاشیه بر مطول؛
  9. حاشیه بر رسائل؛
  10. حاشیه بر مکاسب.[۹]

متأسفانه آثار این فقیه فرزانه به طبع نرسیده و هم اکنون در کتابخانه فرزند دانشمندش مرحوم آیت الله سید مهدی دروازه‌ای، نگهداری می‌شود.

ویژگی‌های اخلاقی

سید مهدی دروازه‌ای، در مورد صفات و فضایل اخلاقی مرحوم پدر بزرگوارش می‌نویسد:

«او عالمی بود عامل، وارسته و متقی. در برخورد با مردم گشاده‌رو، مهربان و متواضع بود. از خودپسندی و خودنمایی به دور بود و از ریا و تظاهر به فضل، که احیاناً دامنگیر بعضی از ارباب فضل و کمال می شود، به طور جدی پرهیز داشت. از نفوذ فوق العاده و محبوبیت خاصی که در میان طبقات مختلف مردم داشت، هیچ گاه بهره‌برداری شخصی نمی‌کرد و دنبال اسم و رسم‌های ظاهری و عناوین فریبنده نبود و در یک کلام، خود را نباخته بود. ولی در عین حال در مقابل ارباب زر و زور و افراد از خود راضی و کسانی که بی جهت در میان مردم عزیز شده بودند، هرگز خود را کوچک و حقیر نمی‌شمرد و عزت نفس را با هیچ چیز معامله نمی‌کرد. او زندگی بسیار ساده و فقیرانه‌ای داشت و با وجود امکانات وسیع مالی و وجوه شرعی فراوانی که در اختیارش قرار می‌گرفت، در اداره زندگی خود و خانواده‌اش بسیار مقتصد و محتاط بود. و تمام توان و امکاناتش را در اداره طلاب علوم دینی و تأمین حوایج مستمندان و رفع نیاز نیازمندان مبذول می داشت. او ذاتاً عاشق درس و بحث بود و با این که از نظر بدنی و مزاجی ضعیف بود، تا پایان عمر، مطالعه و درس و بحث برایش نشاط آور و غذای روحی بود. روزهای جمعه و شب های ماه مبارک رمضان به تفسیر قرآن می‌پرداخت. وی در این زمینه، مطالب را طوری بیان می‌کرد که مورد استفاده همه اقشار مردم باشد. او واقعاً یک عالم ربانی بود که عمر پربرکت خود را در یک خانه محقر و قدیمی، که از پدرش به ارث برده بود و با یک زندگی ساده و بی تکلف و به ظاهر کم ارزش ولی توأم با عزت و کرامت نفس به پایان برد».[۱۰]

وفات

مرحوم آیت الله سید ابراهیم دروازه‌ای سرانجام پس از ۶۸ سال عمر بابرکت و سال‌ها تلاش در جهت نشر و گسترش علوم آل محمد و ترویج مذهب جعفری، به سبب عارضه قلبی، در نهم رجب ۱۳۸۱ قمری (مطابق ۱۳۴۰ ش) در تهران بدرود حیات گفت.[۱۱] طبق وصیت وی، پیکر پاک و مطهرش به شهر مقدس قم منتقل گردید و در قبرستان «نو»، در مقبره خاندان «اتفاق»، به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. دروازه، در اصل «دروازه گجیل» بوده که بعدها دروازه گلستان نامیده شد و به مناسبت سکونت آن بزرگوار در آن محله، به دروازه‌ای شهرت یافت.
  2. نامداران تاریخ، عمران علیزاده، ج ۲، ص ۲۷۹.
  3. همان.
  4. مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، ش ۳ و ۴، سال اول، ص ۲۶۹.
  5. همان.
  6. همان.
  7. نامداران تاریخ، عمران علیزاده، ج ۲، ص ۲۸۳.
  8. مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، سال اول، ش ۳ و ۴، ص ۲۷۱.
  9. همان.
  10. مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، سال اول، ش ۳ و ۴، ص ۲۷۳.
  11. مفاخر آذربایجان، ج ۱، ص ۳۴۲.

منابع