دیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ دیات را به دیه منتقل کرد)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
==دیات==
+
«دیات» جمع «دیه»، عبارت است از مقدار مالى که [[واجب]] است در برابر جنایت پرداخت گردد، خواه مقدار آن معلوم باشد یا نباشد. گاهى جرایمى را که مقدارش معین نیست «ارش» و «حکومت» (تفاوت میان صحیح و معیوب) و جرایمى را که مقدارش معین است «دیه» مى نامند.<ref> تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۵۵۳.</ref>
  
«ديات» جمع «ديه»، عبارت است از مقدار مالى كه واجب است در برابر جنايت پرداخت گردد، خواه مقدار آن معلوم باشد يا نباشد. گاهى جرايمى را كه مقدارش معين نيست «ارش» و «حكومت» (تفاوت ميان صحيح و معيوب) و جرايمى را كه مقدارش معين است «ديه» مى نامند.<ref> تحريرالوسيله، ج 2، ص 553.</ref>
+
== انواع دیه ==
  
ديه (خون‌بهاى) قتل عمد (در صورتى كه قصاص تبديل به ديه گردد) عبارت از يكى از موارد ذيل است كه قاتل در انتخاب آن مختار مى باشد:
+
===دیه قتل عمد===
  
* 1. صد شتر كه پنج سال را تمام كرده باشند؛
+
دیه (خون‌بهاى) قتل عمد (در صورتى که [[قصاص]] تبدیل به دیه گردد) عبارت از یکى از موارد ذیل است که قاتل در انتخاب آن مختار مى باشد:
  
* 2. دويست گاو سالم و متعارف؛
+
*۱. صد شتر که پنج سال را تمام کرده باشند؛
  
* 3. هزار گوسفند سالم و متعارف؛
+
*۲. دویست گاو سالم و متعارف؛
  
* 4. دويست «حله» كه هر «حله» عبارت از دو قطعه لباس از بُرد يمانى است؛
+
*۳. هزار گوسفند سالم و متعارف؛
  
* 5. هزار دينار (هزار مثقال طلاى سكه‌دار)؛
+
*۴. دویست «حله» که هر «حله» عبارت از دو قطعه لباس از بُرد یمانى است؛
  
* 6. ده‌هزار درهم (ده هزار مثقال نقره سكه‌دار).
+
*۵. هزار دینار (هزار مثقال طلاى سکه‌دار)؛
  
مهلت پرداخت ديه قتل عمد يك سال است و از مال خود قاتل پرداخت مى شود.<ref> تحريرالوسيله، ج 2، ص 554-555، مسائل 1-7.</ref>
+
. ده‌هزار درهم (ده هزار مثقال نقره سکه‌دار).
  
ديه قتل شبه عمد نيز يكى از همان موارد مذكور است با كمى تخفيف در سن شترها و مدت پرداخت آن كه دو سال است و از مال خود قاتل پرداخت مى شود.<ref> همان، ص 556-557، مسائل 13-17.</ref>  
+
مهلت پرداخت دیه قتل عمد یک سال است و از مال خود قاتل پرداخت مى شود.<ref> تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۵۵۴-۵۵۵، مسائل ۱-۷.</ref>
  
ديه قتل خطاى محض نيز يكى از موارد مذكور در قتل عمد با مقدارى تخفيف در سن شترها است و مهلت پرداخت آن سه سال مى باشد. پرداخت اين ديه بر عهده «عاقله» است كه بايد از مال خود بدهند و نمى توانند عوضش را از قاتل بگيرند.<ref> همان، ص 557-558، مسائل 18-22.</ref>
+
===دیه قتل شبه عمد===
  
«عاقله» خويشاوندان ذكور قاتل هستند كه از طرف پدر و مادر يا از طرف پدر با قاتل نسبت دارند، به شرط اين كه بالغ و عاقل باشند و فقير هم نباشند. اگر كسى خويشاوند پدر و مادرى يا پدرى نداشته باشد و «ضامن جريره»<ref> «ضامن جريره» كسى است كه با انسان تعهد مى بندد كه در صورت نبودن وارثى از خويشاوندان، از يكديگر ارث  ببرند و در زمينه جنايت‌هايى كه از طريق خطاى محض انجام مى گيرد، ضامن يكديگر باشند.</ref> هم نداشته باشد، عاقله او امام مسلمانان است كه ديه را از بيت المال مى پردازد.
+
دیه قتل شبه عمد نیز یکى از همان موارد مذکور است با کمى تخفیف در سن شترها و مدت پرداخت آن که دو سال است و از مال خود قاتل پرداخت مى شود.<ref> همان، ص ۵۵۶-۵۵۷، مسائل ۱۳-۱۷.</ref>
  
در قتل عمد و شبه عمد نيز اگر قاتل فرار كند و دستگيرى او ممكن نباشد، ديه را از مال او برمى دارند: اگر مال نداشته باشد، بايد خويشاوندان او بدهند و اگر خويشاوند نداشته باشد، ديه مقتول را امام از بيت المال مى دهد و در هيچ صورت، خون مسلمانى كه به ناحق كشته شده، هدر نمى رود.<ref> تحريرالوسيله، ج ص 599-602.</ref>
+
در قتل عمد و شبه عمد اگر قاتل فرار کند و دستگیرى او ممکن نباشد، دیه را از مال او برمى دارند: اگر مال نداشته باشد، باید خویشاوندان او بدهند و اگر خویشاوند نداشته باشد، دیه مقتول را امام از بیت المال مى دهد و در هیچ صورت، خون مسلمانى که به ناحق کشته شده، هدر نمى رود.<ref> تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۵۹۹-۶۰۲.</ref>  
  
در صورتى كه در يكى از ماه هاى حرام ([[رجب]]، [[ذی القعده]]، [[ذی الحجه]] و [[محرم]]) يا در حرم [[مكه]] معظمه قتلى انجام گيرد، قاتل علاوه بر ديه قتل، ثلث ديه را نيز بايد بپردازد. اگر كسى در بيرون از حرم مكه مرتكب قتل گردد و به حرم پناهنده شود، در حرم قصاص نمى شود ولى در آب و غذا بر او سخت گيرى مى شود تا از حرم خارج گردد و در خارج از حرم، مورد قصاص قرار گيرد. اما قاتلى كه در حرم مرتكب قتل شده است، در همان جا قصاص مى شود.<ref> همان، ص 558، مسأله 23 و 25.</ref>
+
همچنین لازم به ذکر است، در صورتى که در یکى از ماه هاى حرام ([[رجب]]، [[ذی القعده]]، [[ذی الحجه]] و [[ماه محرم|محرم]]) یا در حرم [[مکه]] معظمه قتلى انجام گیرد، قاتل علاوه بر دیه قتل، ثلث دیه را نیز باید بپردازد. اگر کسى در بیرون از حرم مکه مرتکب قتل گردد و به حرم پناهنده شود، در حرم [[قصاص]] نمى شود ولى در آب و غذا بر او سخت گیرى مى شود تا از حرم خارج گردد و در خارج از حرم، مورد قصاص قرار گیرد. اما قاتلى که در حرم مرتکب قتل شده است، در همان جا قصاص مى شود.<ref> همان، ص ۵۵۸، مسأله ۲۳ و ۲۵.</ref>
  
هر عضوى از بدن انسان ديه مشخصى دارد كه در كتاب هاى فقهى به تفصيل بيان شده است.
+
===دیه قتل غیر عمد===
  
'''كفاره قتل '''
+
دیه قتل خطاى محض نیز یکى از موارد مذکور در قتل عمد با مقدارى تخفیف در سن شترها است و مهلت پرداخت آن سه سال مى باشد. پرداخت این دیه بر عهده «عاقله» است که باید از مال خود بدهند و نمى توانند عوضش را از قاتل بگیرند.<ref> همان، ص ۵۵۷-۵۵۸، مسائل ۱۸-۲۲.</ref>
  
در قتل مسلمان - اعم از مرد و زن، بزرگ و كوچك و عاقل و ديوانه - علاوه بر ديه، قاتل بايد كفاره هم بدهد و كفاره قتل به شرح ذيل است:
+
«عاقله» خویشاوندان ذکور قاتل هستند که از طرف پدر و مادر یا از طرف پدر با قاتل نسبت دارند، به شرط این که بالغ و عاقل باشند و فقیر هم نباشند. اگر کسى خویشاوند پدر و مادرى یا پدرى نداشته باشد و «ضامن جریره»<ref> «ضامن جریره» کسى است که با انسان تعهد مى بندد که در صورت نبودن وارثى از خویشاوندان، از یکدیگر ارث  ببرند و در زمینه جنایت‌هایى که از طریق خطاى محض انجام مى گیرد، ضامن یکدیگر باشند.</ref> هم نداشته باشد، عاقله او امام مسلمانان است که دیه را از [[بیت المال|بیت المال]] مى پردازد.
  
* 1- در قتل عمد، كفاره جمع واجب است: آزادكردن يك بنده، دو ماه روزه و اطعام شصت فقير؛
+
===دیه‌ سقط جنین===
  
* 2- در قتل شبه عمد و خطاى محض، يك كفاره - به ترتيب - واجب است: بايد يك بنده آزاد كند. در صورت عدم امكان، دو ماه [[روزه]] بگيرد، اگر نتوانست به شصت فقير غذا بدهد.
+
اگر کسى کارى کند که زن، جنین خود را سقط کند، دیه‌ی آن بدین شرح است:
  
در قتل كافر - اعم از حربى، ذمى و معاهد - [[كفاره]] لازم نيست.<ref> همان، ص 606.</ref>
+
*نطفه: ۲۰ مثقال طلا؛
  
'''ديه‌ی سقط جنين'''
+
*علقه (خونه بسته): ۴۰ مثقال؛
  
اگر كسى كارى كند كه زن، جنين خود را سقط كند. ديه‌ی آن بدين شرح است:
+
*مضغه (پاره‌ی گوشت): ۶۰ مثقال؛
  
* نطفه: 20 مثقال طلا؛
+
*استخوان: ۸۰ مثقال؛
  
* علقه (خونه بسته): 40 مثقال؛
+
*استخوان گوشت‌دار بدون روح: ۱۰۰ مثقال؛
  
* مضغه (پاره‌ی گوشت): 60 مثقال؛
+
*روح دمیده باشد: ۱. پسر: ۱۰۰۰ مثقال. ۲. دختر: ۵۰۰ مثقال.
  
* استخوان: 80 مثقال؛
+
در تمام موارد فوق، مثقال شرعى ملاک است که تقریبا چهارپنجم مثقال بازارى است و طلاى سکه‌دار باید محاسبه شود. و اگر زن خودش کارى کند که بچه‌اش سقط شود، باید دیه‌ی آن را به وارث طفل بدهد.<ref> تحریرالوسیله، ج ۲ کتاب الدیات؛ القول فى اللواحق، ص ۵۹۷.</ref>
  
* استخوان گوشت‌دار بدون روح: 100 مثقال؛
+
===دیه‌ی اعضاء===
  
* روح دميده باشد: 1. پسر: 1000 مثقال. 2. دختر: 500 مثقال.
+
هر یک از اعضاى بدن؛ مانند دست و پا و حواس پنجگانه نیز دیه‌ی خاصى دارد که در کتاب‌هاى مفصل [[فقه|فقهى]] آمده است و در این جا تنها به بیان اعضایى که دیه‌ی آن‌ها، دیه‌ی کشتن است، اکتفا مى‌کنیم. برخى از اعضایى که دیه‌ی آن‌ها دیه‌ی قتل است:
  
در تمام موارد فوق، مثقال شرعى ملاك است كه تقريبا چهارپنجم مثقال بازارى است و طلاى سكه‌دار بايد محاسبه شود. و اگر زن خودش كارى كند كه بچه‌اش سقط شود، بايد ديه‌ی آن را به وارث طفل بدهد.<ref> تحريرالوسيله، ج 2 كتاب الديات؛ القول فى اللواحق، ص 597.</ref>
+
*کورکردن هر دو چشم؛
  
'''ديه‌ی اعضاء'''
+
*بریدن هر دو بینى، یا از کار انداختن آن‌ها؛
  
هر يك از اعضاى بدن؛ مانند دست و پا و حواس پنجگانه نيز ديه‌ی خاصى دارد كه در كتاب‌هاى مفصل فقهى آمده است و در اين جا تنها به بيان اعضايى كه ديه‌ی آن‌ها، ديه‌ی كشتن است، اكتفا مى‌كنيم. برخى از اعضايى كه ديه‌ي آن‌ها ديه‌ی قتل است:
+
*بریدن هر دو گوش، یا از کار انداختن آن‌ها؛
  
* كوركردن هر دو چشم؛
+
*بریدن هر دو لب؛
  
* بريدن هر دو بينى، يا از كار انداختن آن‌ها؛
+
*قطع زبان سالم؛
  
* بريدن هر دو گوش، يا از كار انداختن آن‌ها؛
+
*از بین بردن تمام دندان‌ها؛
  
* بريدن هر دو لب؛
+
*شکستن گردن به طورى که خم شود و قد او کوتاه شود (بنابر احتیاط واجب)؛
  
* قطع زبان سالم؛
+
*از بین بردن هر دو دست؛
  
* از بين بردن تمام دندان‌ها؛
+
*از بین بردن، انگشتان هر دو دست یا انگشتان هر دو پا؛
  
* شكستن گردن به طورى كه خم شود و قد او كوتاه شود (بنابر احتياط واجب)؛
+
*شکستن پشت؛
  
* از بين بردن هر دو دست؛
+
*قطع نخاع؛
  
* از بين بردن، انگشتان هر دو دست يا انگشتان هر دو پا؛
+
*قطع پاها؛
  
* شكستن پشت؛
+
*شکستن ترقوه (دو استخوان بالاى سینه، زیر گردن)؛<ref> تحریرالوسیله، ج ۲، کتاب الدیات؛ القول فى الجنایة على الاطرف، ص ۵۷۰.</ref>
  
* قطع نخاع؛
+
*شکستن کمر؛
  
* قطع پاها؛
+
*کندن موى سر یا ریش به گونه‌اى که دیگر نروید و بنابر احتیاط واجب در کندن موى چهار مژده (تمام مژدها)، اگر دیگر نروید.
  
* شكستن ترقوه (دو استخوان بالاى سينه، زير گردن)؛<ref> تحريرالوسيله، ج 2، كتاب الديات؛ القول فى الجناية على الاطرف، ص 570.</ref>
+
تمام اعضاى اصلى بدن انسان که جفت باشد، هر دوى آن‌ها دیه‌ی کامل دارد و یکى از آن‌ها نصف دیه‌ی کامل، به جز بیضتین که در مقدار دیه‌ی آن اختلاف است.
  
* شكستن كمر؛
+
===کفاره قتل===
  
* كندن موى سر يا ريش به گونه‌اى كه ديگر نرويد و بنابر احتياط واجب در كندن موى چهار مژده (تمام مژدها)، اگر ديگر نرويد.
+
در قتل مسلمان - اعم از مرد و زن، بزرگ و کوچک و عاقل و دیوانه - علاوه بر دیه، قاتل باید [[کفاره|کفاره]] هم بدهد و کفاره قتل به شرح ذیل است:
  
'''حكم كلى'''
+
*در قتل عمد، کفاره جمع واجب است: آزادکردن یک بنده، دو ماه روزه و اطعام شصت فقیر؛
  
تمام اعضاى اصلى بدن انسان كه جفت باشد، هر دوى آن‌ها ديه‌ی كامل دارد و يكى از آن‌ها نصف ديه‌ي كامل، به جز بيضتين كه در مقدار ديه‌ي آن اختلاف است.
+
*در قتل شبه عمد و خطاى محض، یک کفاره - به ترتیب - واجب است: باید یک بنده آزاد کند. در صورت عدم امکان، دو ماه [[روزه]] بگیرد، اگر نتوانست به شصت فقیر غذا بدهد.
  
==پانویس ==
+
در قتل [[کفر|کافر]] - اعم از حربى، ذمى و معاهد - کفاره لازم نیست.<ref> همان، ص ۶۰۶.</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
==منابع:==
 
  
(1). آشنايى با ابواب [[فقه ]]، محمداسماعيل نورى .
+
==منابع==
 +
* آشنایى با ابواب فقه، محمداسماعیل نورى.
 +
* آموزش فقه، محمدحسین فلاح‌زاده، بخش دیات.
  
(2). آموزش فقه، محمدحسين فلاح‌زاده، بخش دیات.
+
[[Category:احکام قضایی و جزایی]]
[[Category:احكام قضایی و جزایی]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۰۶

«دیات» جمع «دیه»، عبارت است از مقدار مالى که واجب است در برابر جنایت پرداخت گردد، خواه مقدار آن معلوم باشد یا نباشد. گاهى جرایمى را که مقدارش معین نیست «ارش» و «حکومت» (تفاوت میان صحیح و معیوب) و جرایمى را که مقدارش معین است «دیه» مى نامند.[۱]

انواع دیه

دیه قتل عمد

دیه (خون‌بهاى) قتل عمد (در صورتى که قصاص تبدیل به دیه گردد) عبارت از یکى از موارد ذیل است که قاتل در انتخاب آن مختار مى باشد:

  • ۱. صد شتر که پنج سال را تمام کرده باشند؛
  • ۲. دویست گاو سالم و متعارف؛
  • ۳. هزار گوسفند سالم و متعارف؛
  • ۴. دویست «حله» که هر «حله» عبارت از دو قطعه لباس از بُرد یمانى است؛
  • ۵. هزار دینار (هزار مثقال طلاى سکه‌دار)؛
  • ۶. ده‌هزار درهم (ده هزار مثقال نقره سکه‌دار).

مهلت پرداخت دیه قتل عمد یک سال است و از مال خود قاتل پرداخت مى شود.[۲]

دیه قتل شبه عمد

دیه قتل شبه عمد نیز یکى از همان موارد مذکور است با کمى تخفیف در سن شترها و مدت پرداخت آن که دو سال است و از مال خود قاتل پرداخت مى شود.[۳]

در قتل عمد و شبه عمد اگر قاتل فرار کند و دستگیرى او ممکن نباشد، دیه را از مال او برمى دارند: اگر مال نداشته باشد، باید خویشاوندان او بدهند و اگر خویشاوند نداشته باشد، دیه مقتول را امام از بیت المال مى دهد و در هیچ صورت، خون مسلمانى که به ناحق کشته شده، هدر نمى رود.[۴]

همچنین لازم به ذکر است، در صورتى که در یکى از ماه هاى حرام (رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم) یا در حرم مکه معظمه قتلى انجام گیرد، قاتل علاوه بر دیه قتل، ثلث دیه را نیز باید بپردازد. اگر کسى در بیرون از حرم مکه مرتکب قتل گردد و به حرم پناهنده شود، در حرم قصاص نمى شود ولى در آب و غذا بر او سخت گیرى مى شود تا از حرم خارج گردد و در خارج از حرم، مورد قصاص قرار گیرد. اما قاتلى که در حرم مرتکب قتل شده است، در همان جا قصاص مى شود.[۵]

دیه قتل غیر عمد

دیه قتل خطاى محض نیز یکى از موارد مذکور در قتل عمد با مقدارى تخفیف در سن شترها است و مهلت پرداخت آن سه سال مى باشد. پرداخت این دیه بر عهده «عاقله» است که باید از مال خود بدهند و نمى توانند عوضش را از قاتل بگیرند.[۶]

«عاقله» خویشاوندان ذکور قاتل هستند که از طرف پدر و مادر یا از طرف پدر با قاتل نسبت دارند، به شرط این که بالغ و عاقل باشند و فقیر هم نباشند. اگر کسى خویشاوند پدر و مادرى یا پدرى نداشته باشد و «ضامن جریره»[۷] هم نداشته باشد، عاقله او امام مسلمانان است که دیه را از بیت المال مى پردازد.

دیه‌ سقط جنین

اگر کسى کارى کند که زن، جنین خود را سقط کند، دیه‌ی آن بدین شرح است:

  • نطفه: ۲۰ مثقال طلا؛
  • علقه (خونه بسته): ۴۰ مثقال؛
  • مضغه (پاره‌ی گوشت): ۶۰ مثقال؛
  • استخوان: ۸۰ مثقال؛
  • استخوان گوشت‌دار بدون روح: ۱۰۰ مثقال؛
  • روح دمیده باشد: ۱. پسر: ۱۰۰۰ مثقال. ۲. دختر: ۵۰۰ مثقال.

در تمام موارد فوق، مثقال شرعى ملاک است که تقریبا چهارپنجم مثقال بازارى است و طلاى سکه‌دار باید محاسبه شود. و اگر زن خودش کارى کند که بچه‌اش سقط شود، باید دیه‌ی آن را به وارث طفل بدهد.[۸]

دیه‌ی اعضاء

هر یک از اعضاى بدن؛ مانند دست و پا و حواس پنجگانه نیز دیه‌ی خاصى دارد که در کتاب‌هاى مفصل فقهى آمده است و در این جا تنها به بیان اعضایى که دیه‌ی آن‌ها، دیه‌ی کشتن است، اکتفا مى‌کنیم. برخى از اعضایى که دیه‌ی آن‌ها دیه‌ی قتل است:

  • کورکردن هر دو چشم؛
  • بریدن هر دو بینى، یا از کار انداختن آن‌ها؛
  • بریدن هر دو گوش، یا از کار انداختن آن‌ها؛
  • بریدن هر دو لب؛
  • قطع زبان سالم؛
  • از بین بردن تمام دندان‌ها؛
  • شکستن گردن به طورى که خم شود و قد او کوتاه شود (بنابر احتیاط واجب)؛
  • از بین بردن هر دو دست؛
  • از بین بردن، انگشتان هر دو دست یا انگشتان هر دو پا؛
  • شکستن پشت؛
  • قطع نخاع؛
  • قطع پاها؛
  • شکستن ترقوه (دو استخوان بالاى سینه، زیر گردن)؛[۹]
  • شکستن کمر؛
  • کندن موى سر یا ریش به گونه‌اى که دیگر نروید و بنابر احتیاط واجب در کندن موى چهار مژده (تمام مژدها)، اگر دیگر نروید.

تمام اعضاى اصلى بدن انسان که جفت باشد، هر دوى آن‌ها دیه‌ی کامل دارد و یکى از آن‌ها نصف دیه‌ی کامل، به جز بیضتین که در مقدار دیه‌ی آن اختلاف است.

کفاره قتل

در قتل مسلمان - اعم از مرد و زن، بزرگ و کوچک و عاقل و دیوانه - علاوه بر دیه، قاتل باید کفاره هم بدهد و کفاره قتل به شرح ذیل است:

  • در قتل عمد، کفاره جمع واجب است: آزادکردن یک بنده، دو ماه روزه و اطعام شصت فقیر؛
  • در قتل شبه عمد و خطاى محض، یک کفاره - به ترتیب - واجب است: باید یک بنده آزاد کند. در صورت عدم امکان، دو ماه روزه بگیرد، اگر نتوانست به شصت فقیر غذا بدهد.

در قتل کافر - اعم از حربى، ذمى و معاهد - کفاره لازم نیست.[۱۰]

پانویس

  1. تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۵۵۳.
  2. تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۵۵۴-۵۵۵، مسائل ۱-۷.
  3. همان، ص ۵۵۶-۵۵۷، مسائل ۱۳-۱۷.
  4. تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۵۹۹-۶۰۲.
  5. همان، ص ۵۵۸، مسأله ۲۳ و ۲۵.
  6. همان، ص ۵۵۷-۵۵۸، مسائل ۱۸-۲۲.
  7. «ضامن جریره» کسى است که با انسان تعهد مى بندد که در صورت نبودن وارثى از خویشاوندان، از یکدیگر ارث ببرند و در زمینه جنایت‌هایى که از طریق خطاى محض انجام مى گیرد، ضامن یکدیگر باشند.
  8. تحریرالوسیله، ج ۲ کتاب الدیات؛ القول فى اللواحق، ص ۵۹۷.
  9. تحریرالوسیله، ج ۲، کتاب الدیات؛ القول فى الجنایة على الاطرف، ص ۵۷۰.
  10. همان، ص ۶۰۶.

منابع

  • آشنایى با ابواب فقه، محمداسماعیل نورى.
  • آموزش فقه، محمدحسین فلاح‌زاده، بخش دیات.