دروازه قرآن

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۵۳ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مقاله‌ی مربوط به این عنوان از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon article.jpg
محتوای فعلی "مقاله‌ یک نشریه" متناسب با این عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


دروازه قرآن یکی از نمادهای، تأثیر قرآن بر زندگی مردم ایران و از بناهای ارزشمند اسلامی در کشور ما به شمار می‌آید.دروازه قرآن، بنایی است اسلامی ایرانی که با معماری خاص خود در ورودی تعدادی از شهرهای ایران خودنمایی می‌کرده و می‌کند.از اینکه در طول تاریخ چه تعداد دروازه قرآن و در چه شهرهایی بنا شده است، اطلاع دقیقی در دسترس نیست؛امّا گزارش‌های تاریخی و نیز بناهای باقی مانده، حکایت از اهمیت این گونه بناها در فرهنگ دینی مردم ایران دارد.

در میان دروازه قرآن‌هایی که در ایران وجود داشته و دارد، دروازه قرآن شیراز،هم از نظر قدمت و هم از دیدگاه شهرت عمومی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است،از این رو به بررسی بنای این دروازه و دوره‌های تاریخی گذشته بر آن و نیز بررسی اعتقاد مردم به آن و گویه‌های عامیانه درباره آن می‌پردازیم.

مرحوم شهری درباره دروازه‌های شهر تهران می‌گوید:«در هر طرف از جهات چهار گانه شهر، سه دروازه وجود داشت».[۱]

هر یک از این دروازه‌ها به نامی شهرت داشت.پاره‌ای از این دروازه‌ها بر اساس راه اصلی شهر مقصد،نامگذاری می‌شد. مثلاً: دروازه‌ای که سر راه قزوین بود به دروازه قزوین نام می‌گرفت و برخی دروازه‌ها به نام همان محل نام گذاری می‌شد. مانند: دروازه ری و تعداد دیگری از دروازه ها به دلیل خصوصیت ویژه آن نامگذاری می‌شد. مانند: دروازه قرآن.

امّا دروازه قرآن‌،معمولاً به شکل بناهایی طاقی شکل هستند که جایگاه ویژه‌ای در بالای این طاق‌ها برای قرار دادن یک یا چند جلد قرآن کریم در نظر گرفته می‌شود و هدف از بنای این گونه ساختمان‌ها، عمل به آموزه‌هایی است که سفارش به پناه جویی از قرآن کریم کرده و مردم را به امنیت یابی از طریق قرآن تشویق و ترغیب نموده است.

دروازه قرآن شیراز

در شمال شهر شیراز در مسیر اصفهان به شیراز در میانه‌ کوه‌های بابا کوهی و چهل مقام، تنگ راهی وجود دارد که آن را تنگه الله اکبر می‌خواندند.در کناره راه اصلی،بنای تاریخی به چشم می‌خورد که مشهور به دروازه قرآن است.وجه تسمیه این بنا ـ دروازه قرآن ـ به خاطر قرآنی است که در درون اتاقکی بر بالای این بنا جای داده شده است.

درباره بنای اصلی دروازه قرآن شیراز گفته‌اند:در زمان حکومت شیعی آل بویه، هنگامی که عضدالدّوله دیلمی در فارس حکومت می‌کرد.در حدود سال 328 (هـ.ق) به دستور او بنای دروازه شیراز نهاده شد تا قرآنی را بر بالای دروازه گذاشته تا مردم، هنگام ورود و خروج از زیر قرآن رد شوند و مسافران به برکت عبور از زیر آن به سلامت،مسافرت خود را به پایان برند.این دروازه، شامل یک طاق مرتفع از نوع طاق کجاوه‌ای در وسط طاق با ارتفاع کم در طرفین بوده است.

به مرور زمان طاق شکسته و تخریب شد تا اینکه در زمان حکومت کریم خان زند( 1172 ـ 1193هـ .ق) مجدداً این دروازه را بازسازی نموده و در قسمت فوقانی اتاقکی ساختند و دو جلد قرآن نفیس به خط ثلث در آن جای دادند.

در زمان قاجاریه که چند زلزله شیراز را تکان داد، این دروازه آسیب‌هایی دید، امّا به وسیله محمد زکی خان نوری مورد بازسازی و مرمّت قرار گرفت.این بنا تا سال 1315 شمسی بر پا بود تا اینکه در طرح توسعه راه شمالی شیراز این بنا را که بر سر راه بود، تخریب و قرآن‌های آن را به موزه پاریس منتقل کردند.

از دروازه توصیف شده، تصویرهایی در دست است که در بالای آن اتاقی با پنجره مشبّک وجود دارد. در سال 1327 شمسی یکی از بازرگانان مشهور شیراز به نام حاج حسین ایگار معروف به اعتماد التجار،آستین همّت بال زده و دروازه جدید را با فاصله کمی از دروازه کهن برپا داشت.

دروازه جدید در اندازه بزرگ‌تر، شامل دهانه قوس تیزه دار و دو ورودی کوچک بر روی جرزهای دو طرف و اطاق مستطیل شکلی بر فراز آن برای گذاشتن قرآن برپا گردید.

در این بنا، آیاتی از قرآن را به خط ثلث و نسخ دور تا دور در دروازه قرآن نقش کرده‌اند؛در پیشانی شمالی این طاق آیه :«انّ هذا القران یهدی للتی هی اقوم» .(سوره اسراء، آیه 9) و بر پیشانی جنوبی و سمت شهر شیراز آیه :«قل لئن اجتمعت الانس و الجنّ علی…».(سوره اسراء، آیه 88) و در گوشه غربی طاق آیه :«انّا نحن نزّلنا الذّکر» و ادامه آیه در گوشه شرقی: «و انّا له لحافظون» (سوره حجر، آیه 9) نوشته شده است.[۲]

قرآن‌های دروازه شیراز و نویسندگان آنها

قرآن‌هایی که در دروازه قرآن قدیمی شیراز وجود داشت، از شهرت ویژه‌ای برخوردار بود و مورد اعتقاد عجیب مردم .این قرآن به «قرآن هفده من» شهرت داشته است و ظاهراً قرآن های بزرگی بود که به دید ظاهر بسیار سنگین می‌آمده، لذا در گفتگوی مردم به این نام مشهور شده است.

هدایت در کتابش می‌نویسد:«بالای این دروازه قرآنی است که معروف است، هفده من وزن دارد یک نفر که قرآن مزبور را دیده است می‌گوید:حدود سه چهار من بیشتر وزن آن نیست».[۳]

درباره نویسندگان این قرآن‌های نفیس خطی نیز اعتقادهایی وجود دارد.عده‌ای آن را به امام حسین(ع) نسبت داده و آن را به خط ایشان می‌دانند و عده‌ای دیگر آن را به خط امام زین العابدین؛ ولی غالباً آن را به خط سلطان ابراهیم فرزند شاهرخ گورکانی یاد کرده‌اند که در دو جلد و به خط ثلث نگاشته شده است.

مردم شیراز به رد شدن از زیر قرآن این دروازه، اعتقادی خاص داشتند، طی یک رسم قدیمی، مردم شیراز روز اول هر ماه قمری به کنار این دروازه می‌آمدند و از زیر این قرآن رد می‌شدند و بدین ترتیب خود را تا آخر ماه در پناه کتاب آسمانی در مقابل بلاها بیمه می‌کردند».[۴]

در فرهنگ مردم ایران به ویژه اهالی شیراز،گویه‌ها و مثل‌هایی نشأت گرفته از قرآن و دروازه قرآن وجود دارد که به یک نمونه از آن اشاره می‌کنیم.

گاه در گفتگوهای روزمره می‌شنویم: «مگر قرآن هفده من را تمام کرده‌ای».از گفتن این جمله اراده می‌کنند که:مگر کار فوق العاده‌ای انجام داده‌ای که این قدر ادّعا و افاده می‌کنی.مگر چنین قرآنی نوشته و تمام کرده‌ای که افاده زیادی داری.[۵]

دروازه قرآن‌های موقت

خوب است بدانیم، همیشه دروازه قرآن‌ها،دائمی و ساختمان‌های بزرگ و آن چنانی نیستند؛ بلگه گاه به صورت موقت دروازه قرآن‌هایی از چوپ و کاغذ و… ساخته می‌شود که هدف از ساخت آن همان رد شدن از زیر قرآن و امنیت جویی از آن است.

در مقاله‌ای از شهید آوینی با نام «دروازه قرآن» در وصف حال و هوای جبهه و رزمندگان اسلام در ایام جنگ ایران و عراق و در شب عملیات آمده است:«راهیان طریق ولایت، روز انتظار را با شب تحقق وعده‌های خدا طی می‌کنند و از میان سنگلاخ‌های منطقه کوهستانی، خود را به خط می‌رسانند، کدام پناهی از پناه حضرت امام زمان امن‌تر و محکم‌تر و کدام سایه‌ای از سایه قرآن گسترده‌تر… چند بسیجی در حال برپا کردن دروازه قرآن هستند؛بچه‌های لشکر سیدالشهد دروازه قرآن بر می‌افرازند ، همه چیز را برای ساعت اعزام سپاهیان رسول خدا آماده می‌سازند».

همچنین در یکی از سایت‌های آموزش و پرورش درباره به مدرسه رفتن سال اولی‌ها آمده است:کلاس اولی‌ها پس از اجرای برنامه‌های شاد و گلباران،با استقبال گسترده مسؤولان از زیر دروازه قرآن عبور کرده،راهی کلاس‌ها شدند.

پانویس

  1. تهران قدیم، ج 1،ص 17.
  2. مطالب این بخش برگرفته از دایرة المعارف تشیع، ج 7، ص 481 و برخی سایت‌های اینترنتی است.
  3. فرهنگ عامیانه مردم ایران، ص 137.
  4. از فرهنگ عامیانه مردم ایران، ص 137.
  5. داستان نامه بهنیاری، ص 509.

منابع

سید محسن موسوی آملی، بشارت: خرداد و تیر 1385، شماره 53.