حلیم (اسم الله): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
  
"حلیم" از اسماء و صفات خداوند متعال و به معنای مهلت دادن و شتاب نکردن بر عقوبت نسبت به گناه است. <ref> طبرسی، مجمع البیان، ج 2، ص 569، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372ش. </ref> و "حلم" در لغت به معنای نگهداری نفس و طبع از هیجان، خشم و غضب است.<ref> اصفهانی، راغب، مفردات ص 253، «حلم». </ref>
 
  
در قرآن یازده مورد خدای متعال به عنوان "حلیم" همراه با اسامی دیگر مانند: «علیم»، «غفور»، «غنی»، «شکور» توصیف شده است، همچنین در قرآن حضرت ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) به این صفت نیکو ستوده شده اند:
+
__toc__
 +
 
 +
"حلیم" از اسماء و صفات خداوند متعال و به معنای مهلت دادن و شتاب نکردن بر عقوبت نسبت به گناه است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 2، ص 569، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372ش.</ref> و "حلم" در لغت به معنای نگهداری نفس و طبع از هیجان، خشم و غضب است.<ref> اصفهانی، راغب، مفردات ص 253، «حلم».</ref>
 +
 
 +
در [[قرآن]] یازده مورد خدای متعال به عنوان "حلیم" همراه با اسامی دیگر مانند: «علیم»، «غفور»، «غنی»، «شکور» توصیف شده است، همچنین در قرآن [[حضرت ابراهیم]] علیه السلام و [[حضرت اسماعیل]] علیه السلام به این صفت نیکو ستوده شده اند:
 +
 
 +
* {{متن قرآن|«إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لأوَّاهٌ حَلِيمٌ»}}؛<ref>[[سوره توبه]]/114.</ref> به یقین ابراهیم مهربان و بردبار بود.
 +
 
 +
زمانی که ابراهیم علیه السلام فرزند صالحی را از درگاه احدیت درخواست می‌کند:
 +
 
 +
* {{متن قرآن|«رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ»}}؛ پروردگارا! به من از صالحان ببخش.<ref>[[سوره صافات]]/100.</ref>
  
« إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لأوَّاهٌ حَلِيمٌ »<ref> توبه/114. </ref>
 
«به یقین ابراهیم مهربان و بردبار بود »
 
زمانی که ابراهیم (ع) فرزند صالحی را از درگاه احدیت درخواست می‌کند:
 
«رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ »
 
«پروردگارا! به من از صالحان ببخش »<ref> صافات/100. </ref>
 
 
حاجتش با بشارت فرزندی حلیم به اجابت می‌رسد:
 
حاجتش با بشارت فرزندی حلیم به اجابت می‌رسد:
«فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ »
 
«ما ابراهیم را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم »<ref> صافات/101. </ref>
 
و در داستان ذبح اسماعیل (ع) آمده است که پدرش گفت:
 
« سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ »
 
«به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت »<ref> همان/102. </ref>
 
و بعد از آزمون الهی معلوم شد که اسماعیل واقعاً حلیم و بردبار است، <ref> میر علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج 2،ص 167، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371ش. </ref> بنابراین حلم از فضائل انسانهای صالح و شایسته بحساب می‌آید.
 
 
== آثار حلیم بودن خداوند در دنیا ==
 
  
=== عذاب نکردن مشرکان و فرصت توبه برای آنان: ===
+
* {{متن قرآن|«فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»}}؛ ما ابراهیم را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم.<ref>[[سوره صافات]]/101.</ref>
 +
 
 +
و در داستان ذبح اسماعیل علیه السلام آمده است که پدرش گفت:
 +
 
 +
* {{متن قرآن|«سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»}}؛ به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت.<ref>همان/102.</ref>
 +
 
 +
و بعد از آزمون الهی معلوم شد که اسماعیل واقعاً حلیم و بردبار است،<ref>میرعلی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج2، ص167، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371ش.</ref> بنابراین حلم از فضائل انسانهای صالح و شایسته بحساب می‌آید.
 +
 
 +
==آثار حلیم بودن خداوند در دنیا==
 +
 
 +
===عذاب نکردن مشرکان و فرصت توبه برای آنان:===
 +
 
 +
خداوند متعال در آیات 41 تا 44 [[سوره اسراء]] بعد از بیان اعتقادات و نسبت های ناروای مشرکین نسبت به انتخاب شدن [[فرشتگان ]] به عنوان دختران خدا! و سرزنش آنان، در آخر می‌فرماید:
 +
 
 +
* {{متن قرآن|«...إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا»}} یعنی خداوند حلم و حوصله‌اش بسیار است و در عقوبت مشرکان عجله نمی‌کند بلکه آنان را مهلت می‌دهد تا هر کسی را که [[توبه]] کرده و به سویش بازگردد، بیامرزد.<ref>محمدحسین طباطبائی، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، ج 13، ص 154، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، 1374ش.</ref>
 +
 
 +
===متلاشی نشدن آسمانها و زمین تا مدت معین شان===
  
خداوند متعال در آیات 41 تا 44 سوره اسراء بعد از بیان اعتقادات و نسبتهای ناروای مشرکین نسبت به انتخاب شدن فرشتگان به عنوان دختران خدا! و سرزنش آنان، در آخر می‌فرماید:
+
{{متن قرآن|«إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا»}}؛<ref> [[سوره فاطر]]/41.</ref> خداوند آسمانها و زمین را نگه می‌دارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هرگاه منحرف گردند کسی جز او نمی‌تواند آنها را نگه دارد، او بردبار و آمرزنده است.
«...إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا »
 
یعنی خداوند حلم و حوصله‌اش بسیار است و در عقوبت مشرکان عجله نمی‌کند بلکه آنان را مهلت می‌دهد تا هر کسی را که توبه کرده و به سویش بازگردد، بیامرزد. <ref> محمد حسین طباطبائی، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، ج 13، ص 154، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، 1374ش. </ref>
 
  
=== متلاشی نشدن آسمانها و زمین تا مدت معینشان: ===
+
مقتضای حلیم و غفور بودن این است که آسمان ها و زمین را از این که مشرف به زوال شوند تا مدتی معین نگه دارد.<ref>ترجمه المیزان، ج 17، ص 80، تفسیر نور، محسن قرائتی، ج 9، ص 510، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، تهران، 1383ش.</ref>
  
« إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا » <ref> فاطر/41. </ref>
+
==اثر حلم و بردباری با دیگران==
«خداوند آسمانها و زمین را نگه می‌دارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هرگاه منحرف گردند کسی جز او نمی‌تواند آنها را نگه دارد او بردبار و آمرزنده است »
 
  
مقتضای حلیم و غفور بودن این است که آسمانها و زمین را از اینکه مشرف به زوال شوند تا مدتی معین نگه دارد. <ref> ترجمه المیزان، ج 17، ص 80، تفسیر نور، محسن قرائتی، ج 9، ص 510، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، 1383ش. </ref>
+
{{متن قرآن|«وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ»}}؛<ref>[[سوره فصلت]]/41.</ref> هرگز نیکی و بدی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن ناگاه (خواهی دید) همان کسی که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است.
 
== اثر حلم و بردباری با دیگران ==
 
  
« وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ  » <ref> فصلت/ 41. </ref>
+
این آیه به یکی از آثار درخشان حلم و خویشتنداری اشاره می‌کند که به وسیله حلم و مدارا می­توان جهل و خشونت را دفع کرد و بدین وسیله دشمنان سرسخت را همچون دوستان، گرم و صمیمی کرد.<ref>ناصر مکارم شیرازی، نمونه، ج 20، ص 280، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374ش، ترجمه المیزان، ج 17، ص 595.</ref>
«هرگز نیکی و بدی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن ناگاه (خواهی دید) همان کسی که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است »
 
  
این آیه به یکی از آثار درخشان حلم  و خویشتن داری اشاره می‌کند که به وسیله حلم و مدارا می­توان جهل و خشونت را دفع کرد و بدین وسیله دشمنان سرسخت را همچون دوستان، گرم و صمیمی کرد. <ref> ناصر مکارم شیرازی، نمونه، ج 20، ص 280، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374ش، ترجمه المیزان، ج 17، ص 595. </ref>
+
==شعیب علیه السلام فردی حلیم و بردبار==
  
== شعیب (ع) فردی حلیم و بردبار ==
+
{{متن قرآن|«قَالُواْ يَا شُعَيْبُ أَصَلاَتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ»}}؛<ref>[[سوره هود]]/ 87.</ref> گفتند: ای شعیب! آیا نمازت به تو دستور می‌دهد که آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند، ترک کنیم یا آنچه را می‌خواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟! تو که مورد بردبار و فهمیده‌ای هستی!
  
« قَالُواْ يَا شُعَيْبُ أَصَلاَتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ »<ref> هود/ 87. </ref>
+
بعد از این که [[حضرت شعیب]] علیه السلام قوم خود را از پرستش بت ها، کم فروشی و نپرداختن حقوق مردم بازمی‌داشت. آنان این عمل وی را ناپسند تلقی کرده و با سخن خود «إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ» که با سه تأکید همراه است (حرف انّ، لام تأکید، جمله اسمیه بودن، خبر انّ) خواسته‌اند به وجه قوی‌تری حلم و رشد را بر آن بزرگوار اثبات کنند تا به گمان خود ناپسند بودن ملامت و انکار آن حضرت را نسبت به عادات خرافی و اعمال زشت خود اعلام کنند زیرا عمل سفیهانه از هر کسی بد است ولی از کسی که حلیم و رشد یافته است بدتر و شخصی که هیچ شکلی در حلم و رشد او نیست هرگز نباید به چنین عملی دست بزند! و علیه حریت و استقلال فکری و عقیدتی مردم قیام نماید!
«گفتند ای شعیب! آیا نمازت به تو دستور می‌دهد که آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند ترک کنیم، یا آنچه را می‌خواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟! تو که مورد بردبار و فهمیده‌ای هستی!»
 
بعد از اینکه حضرت شعیب (ع) قوم خود را از پرستش بتها، کم فروشی و نپرداختن حقوق مردم باز می‌داشت آنان این عمل وی را ناپسند تلقی کرده و با سخن خود « إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ » که با سه تأکید همراه است (حرف انّ، لام تأکید، جمله اسمیه بودن، خبر انّ) خواسته‌اند به وجه قوی‌تری حلم و رشد را بر آن بزرگوار اثبات کنند تا به گمان خود ناپسند بودن ملامت و انکار آن حضرت را نسبت به عادات خرافی و اعمال زشت خود اعلام کنند، زیرا عمل سفیهانه از هر کسی بد است ولی از کسی که حلیم و رشد یافته است بدتر، و شخصی که هیچ شکلی در حلم و رشد او نیست هرگز نباید به چنین عملی دست بزند! و علیه حریت و استقلال فکری و عقیدتی مردم قیام نماید!
 
با این بیان روشن شد بسیاری از مفسران در تفسیر این آیه دچار اشتباه شده‌اند که توصیف آن جناب توسط قومش به حلم و رشد را نیز از باب استهزاء گرفته و گفته‌اند: منظور اهل مدین از این توصیف این بوده که بگویند تو نه حلم داری و نه رشد بلکه مردی جاهل و گمراه هستی.<ref> ترجمه المیزان، ج 10، ص 548. </ref>
 
  
== پانویس ==
+
با این بیان روشن شد بسیاری از مفسران در تفسیر این آیه دچار اشتباه شده‌اند که توصیف آن جناب توسط قومش به حلم و رشد را نیز از باب استهزاء گرفته و گفته‌اند: منظور اهل مدین از این توصیف این بوده که بگویند تو نه حلم داری و نه رشد بلکه مردی جاهل و گمراه هستی.<ref>ترجمه المیزان، ج 10، ص 548. </ref>
  
 +
==پانویس==
 
<references/>
 
<references/>
  
== منابع ==
+
==منابع==
 +
[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=45938#_ftn1 حلیم، کاظم احمدزاده، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 25 بهمن 1391.
  
[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=45938#_ftn1 حلیم، کاظم احمد زاده، سایت پژوهشکده باقر العلوم(ع) (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی : 25 بهمن 1391 .
 
 
[[رده:اسماء و صفات الهی]]
 
[[رده:اسماء و صفات الهی]]

نسخهٔ ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۲۴

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


"حلیم" از اسماء و صفات خداوند متعال و به معنای مهلت دادن و شتاب نکردن بر عقوبت نسبت به گناه است.[۱] و "حلم" در لغت به معنای نگهداری نفس و طبع از هیجان، خشم و غضب است.[۲]

در قرآن یازده مورد خدای متعال به عنوان "حلیم" همراه با اسامی دیگر مانند: «علیم»، «غفور»، «غنی»، «شکور» توصیف شده است، همچنین در قرآن حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت اسماعیل علیه السلام به این صفت نیکو ستوده شده اند:

  • «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لأوَّاهٌ حَلِيمٌ»؛[۳] به یقین ابراهیم مهربان و بردبار بود.

زمانی که ابراهیم علیه السلام فرزند صالحی را از درگاه احدیت درخواست می‌کند:

  • «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ»؛ پروردگارا! به من از صالحان ببخش.[۴]

حاجتش با بشارت فرزندی حلیم به اجابت می‌رسد:

  • «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»؛ ما ابراهیم را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم.[۵]

و در داستان ذبح اسماعیل علیه السلام آمده است که پدرش گفت:

  • «سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»؛ به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت.[۶]

و بعد از آزمون الهی معلوم شد که اسماعیل واقعاً حلیم و بردبار است،[۷] بنابراین حلم از فضائل انسانهای صالح و شایسته بحساب می‌آید.

آثار حلیم بودن خداوند در دنیا

عذاب نکردن مشرکان و فرصت توبه برای آنان:

خداوند متعال در آیات 41 تا 44 سوره اسراء بعد از بیان اعتقادات و نسبت های ناروای مشرکین نسبت به انتخاب شدن فرشتگان به عنوان دختران خدا! و سرزنش آنان، در آخر می‌فرماید:

  • «...إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا» یعنی خداوند حلم و حوصله‌اش بسیار است و در عقوبت مشرکان عجله نمی‌کند بلکه آنان را مهلت می‌دهد تا هر کسی را که توبه کرده و به سویش بازگردد، بیامرزد.[۸]

متلاشی نشدن آسمانها و زمین تا مدت معین شان

«إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا»؛[۹] خداوند آسمانها و زمین را نگه می‌دارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هرگاه منحرف گردند کسی جز او نمی‌تواند آنها را نگه دارد، او بردبار و آمرزنده است.

مقتضای حلیم و غفور بودن این است که آسمان ها و زمین را از این که مشرف به زوال شوند تا مدتی معین نگه دارد.[۱۰]

اثر حلم و بردباری با دیگران

«وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ»؛[۱۱] هرگز نیکی و بدی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن ناگاه (خواهی دید) همان کسی که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است.

این آیه به یکی از آثار درخشان حلم و خویشتنداری اشاره می‌کند که به وسیله حلم و مدارا می­توان جهل و خشونت را دفع کرد و بدین وسیله دشمنان سرسخت را همچون دوستان، گرم و صمیمی کرد.[۱۲]

شعیب علیه السلام فردی حلیم و بردبار

«قَالُواْ يَا شُعَيْبُ أَصَلاَتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ»؛[۱۳] گفتند: ای شعیب! آیا نمازت به تو دستور می‌دهد که آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند، ترک کنیم یا آنچه را می‌خواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟! تو که مورد بردبار و فهمیده‌ای هستی!

بعد از این که حضرت شعیب علیه السلام قوم خود را از پرستش بت ها، کم فروشی و نپرداختن حقوق مردم بازمی‌داشت. آنان این عمل وی را ناپسند تلقی کرده و با سخن خود «إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ» که با سه تأکید همراه است (حرف انّ، لام تأکید، جمله اسمیه بودن، خبر انّ) خواسته‌اند به وجه قوی‌تری حلم و رشد را بر آن بزرگوار اثبات کنند تا به گمان خود ناپسند بودن ملامت و انکار آن حضرت را نسبت به عادات خرافی و اعمال زشت خود اعلام کنند زیرا عمل سفیهانه از هر کسی بد است ولی از کسی که حلیم و رشد یافته است بدتر و شخصی که هیچ شکلی در حلم و رشد او نیست هرگز نباید به چنین عملی دست بزند! و علیه حریت و استقلال فکری و عقیدتی مردم قیام نماید!

با این بیان روشن شد بسیاری از مفسران در تفسیر این آیه دچار اشتباه شده‌اند که توصیف آن جناب توسط قومش به حلم و رشد را نیز از باب استهزاء گرفته و گفته‌اند: منظور اهل مدین از این توصیف این بوده که بگویند تو نه حلم داری و نه رشد بلکه مردی جاهل و گمراه هستی.[۱۴]

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البیان، ج 2، ص 569، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372ش.
  2. اصفهانی، راغب، مفردات ص 253، «حلم».
  3. سوره توبه/114.
  4. سوره صافات/100.
  5. سوره صافات/101.
  6. همان/102.
  7. میرعلی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج2، ص167، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371ش.
  8. محمدحسین طباطبائی، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، ج 13، ص 154، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، 1374ش.
  9. سوره فاطر/41.
  10. ترجمه المیزان، ج 17، ص 80، تفسیر نور، محسن قرائتی، ج 9، ص 510، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، تهران، 1383ش.
  11. سوره فصلت/41.
  12. ناصر مکارم شیرازی، نمونه، ج 20، ص 280، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374ش، ترجمه المیزان، ج 17، ص 595.
  13. سوره هود/ 87.
  14. ترجمه المیزان، ج 10، ص 548.

منابع

حلیم، کاظم احمدزاده، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی) تاریخ بازیابی: 25 بهمن 1391.