حاشیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
اين واژه در لغت به‌ معناي كناره و شرحي است كه بر متن مي‌نويسند و در اصطلاح نسخه‌شناسي، مطالبي است كه در گذشته در اطراف متن اصلي كتاب‌ها براي توضيح مطالب مشكل يا مبهم يا نقد و ردّ اشكالات مطرح‌شده در متن نوشته مي‌شد. اين سنت از قرن‌ها پيش در ميان دانشمندان اسلامي رواج داشته كه به هنگام خواندن كتاب، نظرها و توضيحات خود را در سه طرف (بالا، پايين، و سمت چپ) صفحات آن مي‌نوشتند.
+
این واژه در لغت به‌ معنای كناره و شرحی است كه بر متن می‌نویسند و در اصطلاح [[نسخه‌شناسی]]، مطالبی است كه در گذشته در اطراف متن اصلی كتاب‌ها برای توضیح مطالب مشكل یا مبهم یا نقد و ردّ اشكالات مطرح‌شده در متن نوشته می‌شد. این سنت از قرن‌ها پیش در میان دانشمندان اسلامی رواج داشته كه به هنگام خواندن كتاب، نظرها و توضیحات خود را در سه طرف (بالا، پایین، و سمت چپ) صفحات آن می‌نوشتند.
  
نويسندگانِ حاشيه‌ها را "مُحَشّي" يا "حاشيه‌نويس" و عمل حاشيه‌نويسي را "تحشيه" مي‌گفتند. بعدها بر اساس اعتبار علمي نويسندگان حاشيه و يا نظر به اهميت حاشيه‌ها، ناسخان به هنگام نسخه‌برداري از كتاب‌هاي گوناگون، حاشيه‌هاي مهم را در اطراف صفحات ثبت مي‌كردند.
+
نویسندگانِ حاشیه‌ها را "مُحَشّی" یا "حاشیه‌نویس" و عمل حاشیه‌نویسی را "تحشیه" می‌گفتند. بعدها بر اساس اعتبار علمی نویسندگان حاشیه و یا نظر به اهمیت حاشیه‌ها، ناسخان به هنگام نسخه‌برداری از كتاب‌های گوناگون، حاشیه‌های مهم را در اطراف صفحات ثبت می‌كردند.
  
حاشيه‌نويسي در جهان اسلام به روزگار انتشار گسترده كتاب‌هاي خطي بازمي‌گردد كه هر كس مطلبي را مي‌خواند از نگارش نظر خويش درباره آن خودداري نمي‌كرد تا جايي كه بعضي از دانشمندان حاشيه‌نويسي را كار و وظيفه خود مي‌دانستند. آنان ضمن نسخه‌برداري از كتاب‌هاي معروف و معتبر، مطالب خود را در اطراف يا در لابه‌لاي صفحات گوناگون مي‌نوشتند و سپس دنباله مطلب را پي مي‌گرفتند.
+
حاشیه‌نویسی در جهان [[اسلام]] به روزگار انتشار گسترده كتاب‌های خطی بازمی‌گردد كه هر كس مطلبی را می‌خواند از نگارش نظر خویش درباره آن خودداری نمی‌كرد تا جایی كه بعضی از دانشمندان حاشیه‌نویسی را كار و وظیفه خود می‌دانستند. آنان ضمن نسخه‌برداری از كتاب‌های معروف و معتبر، مطالب خود را در اطراف یا در لابه‌لای صفحات گوناگون می‌نوشتند و سپس دنباله مطلب را پی می‌گرفتند.
  
چون حاشيه‌نويسي بر كتاب‌ها و اظهارنظر درباره آثار ديگران آسان‌تر از تأليف بود، از گذشته عموميت يافته است؛ به‌ نحوي كه پيش از قرن دهم هجري، منحصر به كشف برخي مسائل دشوار و شرح بعضي از عبارات پيچيده بود، اما از آن پس اندكي محدودتر شد. در اين دوره، حاشيه‌ها توضيح عبارت‌هاي پيچيده و عموماً روشن‌تر از متن بود، اما در دوره صفويه و قاجاريه ـ كه مي‌توان آن را دوره حاشيه‌نويسي ناميد ـ حاشيه‌ها پيچيده‌تر و دشوارتر از متن مي‌نمود.
+
چون حاشیه‌نویسی بر كتاب‌ها و اظهارنظر درباره آثار دیگران آسان‌تر از تألیف بود، از گذشته عمومیت یافته است؛ به‌ نحوی كه پیش از قرن دهم هجری، منحصر به كشف برخی مسائل دشوار و شرح بعضی از عبارات پیچیده بود، اما از آن پس اندكی محدودتر شد. در این دوره، حاشیه‌ها توضیح عبارت‌های پیچیده و عموماً روشن‌تر از متن بود، اما در دوره صفویه و قاجاریه ـ كه می‌توان آن را دوره حاشیه‌نویسی نامید ـ حاشیه‌ها پیچیده‌تر و دشوارتر از متن می‌نمود.
  
حواشي اين دوره را مي‌توان به سه دسته تقسيم كرد:
+
حواشی این دوره را می‌توان به سه دسته تقسیم كرد:
  
1. حواشي كتاب‌هاي ادبي به‌ ويژه متوني كه براي تدريس در حوزه‌هاي علمي تعيين شده بود. بعضي از اين حواشي، توضيحي و روشنگر و برخي حاوي شرح و بسط و نقد و استدلال‌هاي زائد بر متن بودند.
+
1. حواشی كتاب‌های ادبی به‌ ویژه متونی كه برای تدریس در حوزه‌های علمی تعیین شده بود. بعضی از این حواشی، توضیحی و روشنگر و برخی حاوی شرح و بسط و نقد و استدلال‌های زائد بر متن بودند.
  
2. حواشي كتاب‌هاي ديني كه درباره اصول اعتقادي يا فروع فقهي ([[احكام]] عملي) بود. اين حاشيه‌ها براي توضيح مقصود نويسنده متن، و بسط و تفصيل دلايل عقلي و نقلي وي نوشته مي‌شد كه بدان "شرح" مي‌گفتند و مستقل از كتاب اصلي بود و نويسنده شرح براي اثر خود، عنوان جداگانه دوجزئي برمي‌گزيد كه واژه شرح، غالباً در آغاز جزء دوم قرار داشت. همچنين هنگامي كه نويسنده‌اي مطالبي در ردّ يك يا چند بخش و يا همه مطالب نويسنده‌اي مي‌نوشت، بدان "ردّ" يا "ردّيه" مي‌گفتند كه به‌ صورت مستقل منتشر مي‌شد و عنوان جداگانه و دوجزئي داشت كه واژه ردّ، غالباً در آغاز جزء دوم آن واقع بود.
+
2. حواشی كتاب‌های دینی كه درباره اصول اعتقادی یا فروع فقهی ([[احكام]] عملی) بود. این حاشیه‌ها برای توضیح مقصود نویسنده متن، و بسط و تفصیل دلایل عقلی و نقلی وی نوشته می‌شد كه بدان "شرح" می‌گفتند و مستقل از كتاب اصلی بود و نویسنده شرح برای اثر خود، عنوان جداگانه دوجزئی برمی‌گزید كه واژه شرح، غالباً در آغاز جزء دوم قرار داشت. همچنین هنگامی كه نویسنده‌ای مطالبی در ردّ یك یا چند بخش و یا همه مطالب نویسنده‌ای می‌نوشت، بدان "ردّ" یا "[[ردّیه]]" می‌گفتند كه به‌ صورت مستقل منتشر می‌شد و عنوان جداگانه و دوجزئی داشت كه واژه ردّ، غالباً در آغاز جزء دوم آن واقع بود.
  
3. حواشي كتاب‌هاي كلامي و فلسفي، كه در دوره تيموري رو به كاهش نهاد و پس از آن تا اندازه‌اي رواج يافت. نويسندگان اين‌گونه حواشي، براي خود در اين زمينه حق اظهارنظر قائل بودند. اين قبيل كتاب‌ها ميدان جدال آراي مختلف و احياناً متضاد گرديد و كار به جايي رسيد كه به محض نوشته شدن اثري در اين زمينه، حاشيه از هر سو نوشته مي‌شد و پس از نشر آنها، ديگران نيز حواشي ديگري مي‌نوشتند و از آراي نويسنده اصلي، پشتيباني و نظرهاي مخالف وي را رد مي‌كردند. شايد گه‌گاه در اين ميان، كسي نقش داور و ميانجي را در ميان آراي متناقض برعهده مي‌گرفت.
+
3. حواشی كتاب‌های كلامی و فلسفی، كه در دوره تیموری رو به كاهش نهاد و پس از آن تا اندازه‌ای رواج یافت. نویسندگان این‌گونه حواشی، برای خود در این زمینه حق اظهارنظر قائل بودند. این قبیل كتاب‌ها میدان جدال آرای مختلف و احیاناً متضاد گردید و كار به جایی رسید كه به محض نوشته شدن اثری در این زمینه، حاشیه از هر سو نوشته می‌شد و پس از نشر آنها، دیگران نیز حواشی دیگری می‌نوشتند و از آرای نویسنده اصلی، پشتیبانی و نظرهای مخالف وی را رد می‌كردند. شاید گه‌گاه در این میان، كسی نقش داور و میانجی را در میان آرای متناقض برعهده می‌گرفت.
  
حواشي بر نسخ خطي به اعتبار حاشيه‌نويسان به سه گروه تقسيم مي‌شوند:
+
حواشی بر نسخ خطی به اعتبار حاشیه‌نویسان به سه گروه تقسیم می‌شوند:
  
# حاشيه طلاب كه از يك اثر، خلاصه‌اي تهيه مي‌كردند و سپس نقايص اين نسخه را فردي فاضل با مقايسه آن با نسخه كامل و اصلي برطرف و با رفع افتادگي‌ها، آن را كامل مي‌كرد.
+
# حاشیه طلاب كه از یك اثر، خلاصه‌ای تهیه می‌كردند و سپس نقایص این نسخه را فردی فاضل با مقایسه آن با نسخه كامل و اصلی برطرف و با رفع افتادگی‌ها، آن را كامل می‌كرد.
# حواشي علما و دانشمندان كه به‌ منظور شرح پيچيدگي‌ها و يا ردّ نظريات نويسنده در كنار صفحات متن نوشته مي‌شد.
+
# حواشی علما و دانشمندان كه به‌ منظور شرح پیچیدگی‌ها و یا ردّ نظریات نویسنده در كنار صفحات متن نوشته می‌شد.
# حواشي صاحبان نسخه كه شرح و بسط و تكميل نقايص كتاب خود بوده است.
+
# حواشی صاحبان نسخه كه شرح و بسط و تكمیل نقایص كتاب خود بوده است.
  
پس از پيدايش صنعت چاپ، حاشيه‌نويسي همچنان به دو صورت ادامه يافت:
+
پس از پیدایش صنعت چاپ، حاشیه‌نویسی همچنان به دو صورت ادامه یافت:
  
# مطالبي كه نويسنده كتاب يا مقاله نه آن‌قدر لازم مي‌داند كه جزو متن اصلي بياورد و نه آن‌قدر زائد كه از آوردن آن صرف‌نظر كند. بنابراين آنها را در ذيل صفحات، آخر فصل‌ها يا در آخر كتاب قرار مي‌دهد.
+
# مطالبی كه نویسنده كتاب یا مقاله نه آن‌قدر لازم می‌داند كه جزو متن اصلی بیاورد و نه آن‌قدر زائد كه از آوردن آن صرف‌نظر كند. بنابراین آنها را در ذیل صفحات، آخر فصل‌ها یا در آخر كتاب قرار می‌دهد.
# مطالبي كه مترجم كتاب يا مقاله در توضيح منظور نويسنده اصلي اثر مي‌آورد و بنا به رعايت امانت در ترجمه، نمي‌تواند آن را در متن ترجمه داخل كند و ناگزير آن را جدا از متن مي‌آورد. گروهي از صاحب‌نظران برآنند كه دوره حاشيه‌نويسي را مي‌توان دوره‌اي دانست كه كمتر انديشه تازه‌اي براي طرح وجود داشت و از اين رو، اهل فضل به حاشيه‌نويسي بر آثار پيشينيان پرداختند؛ چنان‌كه دوره مغول و قاجار نمونه‌هاي دوران حاشيه‌نويسي در ايران به‌شمار مي‌رود.
+
# مطالبی كه مترجم كتاب یا مقاله در توضیح منظور نویسنده اصلی اثر می‌آورد و بنا به رعایت امانت در ترجمه، نمی‌تواند آن را در متن ترجمه داخل كند و ناگزیر آن را جدا از متن می‌آورد. گروهی از صاحب‌نظران برآنند كه دوره حاشیه‌نویسی را می‌توان دوره‌ای دانست كه كمتر اندیشه تازه‌ای برای طرح وجود داشت و از این رو، اهل فضل به حاشیه‌نویسی بر آثار پیشینیان پرداختند؛ چنان‌كه دوره [[مغول]] و [[قاجار]] نمونه‌های دوران حاشیه‌نویسی در [[ایران]] به‌شمار می‌رود.
  
به هر روي، حاشيه‌نويسي در جهان اسلام به‌ويژه عالم تشيع، وسيله‌اي براي بسط علم، گسترش فهم و انديشه، ترويج آزادانه عقايد و توسعه بيشتر فرهنگ بود. بدين ترتيب، كتاب‌هاي حاشيه‌دار از شكل اصلي خود بيرون آمد و اثر تازه و جداگانه‌اي محسوب شد.
+
به هر روی، حاشیه‌نویسی در جهان اسلام به‌ویژه عالم تشیع، وسیله‌ای برای بسط علم، گسترش فهم و اندیشه، ترویج آزادانه عقاید و توسعه بیشتر فرهنگ بود. بدین ترتیب، كتاب‌های حاشیه‌دار از شكل اصلی خود بیرون آمد و اثر تازه و جداگانه‌ای محسوب شد.
  
شمار حاشيه‌هاي باارزش و سودمند تاريخي، فراوان است. آقا بزرگ طهراني در كتاب الذريعه، تعداد 1286 عنوان حاشيه از حاشيه‌نويسان شيعه را برشمرده كه تعداد مؤلفان آنها بيش از 300 نفر است.
+
شمار حاشیه‌های باارزش و سودمند تاریخی، فراوان است. [[آقا بزرگ طهرانی]] در كتاب [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعه]]، تعداد 1286 عنوان حاشیه از حاشیه‌نویسان [[شیعه]] را برشمرده كه تعداد مؤلفان آنها بیش از 300 نفر است.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D8%AD%D8%A7%D8%B4%D9%8A%D9%87.aspx دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "حاشیه" از محمدحسن رجبي]، بازیابی: 9 مرداد 1392.
+
* [http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D8%AD%D8%A7%D8%B4%D9%8A%D9%87.aspx دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "حاشیه" از محمدحسن رجبی]، بازیابی: 9 مرداد 1392.
  
 
[[رده:اصطلاحات کتابشناسی]]
 
[[رده:اصطلاحات کتابشناسی]]

نسخهٔ ‏۳ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۵۸

این واژه در لغت به‌ معنای كناره و شرحی است كه بر متن می‌نویسند و در اصطلاح نسخه‌شناسی، مطالبی است كه در گذشته در اطراف متن اصلی كتاب‌ها برای توضیح مطالب مشكل یا مبهم یا نقد و ردّ اشكالات مطرح‌شده در متن نوشته می‌شد. این سنت از قرن‌ها پیش در میان دانشمندان اسلامی رواج داشته كه به هنگام خواندن كتاب، نظرها و توضیحات خود را در سه طرف (بالا، پایین، و سمت چپ) صفحات آن می‌نوشتند.

نویسندگانِ حاشیه‌ها را "مُحَشّی" یا "حاشیه‌نویس" و عمل حاشیه‌نویسی را "تحشیه" می‌گفتند. بعدها بر اساس اعتبار علمی نویسندگان حاشیه و یا نظر به اهمیت حاشیه‌ها، ناسخان به هنگام نسخه‌برداری از كتاب‌های گوناگون، حاشیه‌های مهم را در اطراف صفحات ثبت می‌كردند.

حاشیه‌نویسی در جهان اسلام به روزگار انتشار گسترده كتاب‌های خطی بازمی‌گردد كه هر كس مطلبی را می‌خواند از نگارش نظر خویش درباره آن خودداری نمی‌كرد تا جایی كه بعضی از دانشمندان حاشیه‌نویسی را كار و وظیفه خود می‌دانستند. آنان ضمن نسخه‌برداری از كتاب‌های معروف و معتبر، مطالب خود را در اطراف یا در لابه‌لای صفحات گوناگون می‌نوشتند و سپس دنباله مطلب را پی می‌گرفتند.

چون حاشیه‌نویسی بر كتاب‌ها و اظهارنظر درباره آثار دیگران آسان‌تر از تألیف بود، از گذشته عمومیت یافته است؛ به‌ نحوی كه پیش از قرن دهم هجری، منحصر به كشف برخی مسائل دشوار و شرح بعضی از عبارات پیچیده بود، اما از آن پس اندكی محدودتر شد. در این دوره، حاشیه‌ها توضیح عبارت‌های پیچیده و عموماً روشن‌تر از متن بود، اما در دوره صفویه و قاجاریه ـ كه می‌توان آن را دوره حاشیه‌نویسی نامید ـ حاشیه‌ها پیچیده‌تر و دشوارتر از متن می‌نمود.

حواشی این دوره را می‌توان به سه دسته تقسیم كرد:

1. حواشی كتاب‌های ادبی به‌ ویژه متونی كه برای تدریس در حوزه‌های علمی تعیین شده بود. بعضی از این حواشی، توضیحی و روشنگر و برخی حاوی شرح و بسط و نقد و استدلال‌های زائد بر متن بودند.

2. حواشی كتاب‌های دینی كه درباره اصول اعتقادی یا فروع فقهی (احكام عملی) بود. این حاشیه‌ها برای توضیح مقصود نویسنده متن، و بسط و تفصیل دلایل عقلی و نقلی وی نوشته می‌شد كه بدان "شرح" می‌گفتند و مستقل از كتاب اصلی بود و نویسنده شرح برای اثر خود، عنوان جداگانه دوجزئی برمی‌گزید كه واژه شرح، غالباً در آغاز جزء دوم قرار داشت. همچنین هنگامی كه نویسنده‌ای مطالبی در ردّ یك یا چند بخش و یا همه مطالب نویسنده‌ای می‌نوشت، بدان "ردّ" یا "ردّیه" می‌گفتند كه به‌ صورت مستقل منتشر می‌شد و عنوان جداگانه و دوجزئی داشت كه واژه ردّ، غالباً در آغاز جزء دوم آن واقع بود.

3. حواشی كتاب‌های كلامی و فلسفی، كه در دوره تیموری رو به كاهش نهاد و پس از آن تا اندازه‌ای رواج یافت. نویسندگان این‌گونه حواشی، برای خود در این زمینه حق اظهارنظر قائل بودند. این قبیل كتاب‌ها میدان جدال آرای مختلف و احیاناً متضاد گردید و كار به جایی رسید كه به محض نوشته شدن اثری در این زمینه، حاشیه از هر سو نوشته می‌شد و پس از نشر آنها، دیگران نیز حواشی دیگری می‌نوشتند و از آرای نویسنده اصلی، پشتیبانی و نظرهای مخالف وی را رد می‌كردند. شاید گه‌گاه در این میان، كسی نقش داور و میانجی را در میان آرای متناقض برعهده می‌گرفت.

حواشی بر نسخ خطی به اعتبار حاشیه‌نویسان به سه گروه تقسیم می‌شوند:

  1. حاشیه طلاب كه از یك اثر، خلاصه‌ای تهیه می‌كردند و سپس نقایص این نسخه را فردی فاضل با مقایسه آن با نسخه كامل و اصلی برطرف و با رفع افتادگی‌ها، آن را كامل می‌كرد.
  2. حواشی علما و دانشمندان كه به‌ منظور شرح پیچیدگی‌ها و یا ردّ نظریات نویسنده در كنار صفحات متن نوشته می‌شد.
  3. حواشی صاحبان نسخه كه شرح و بسط و تكمیل نقایص كتاب خود بوده است.

پس از پیدایش صنعت چاپ، حاشیه‌نویسی همچنان به دو صورت ادامه یافت:

  1. مطالبی كه نویسنده كتاب یا مقاله نه آن‌قدر لازم می‌داند كه جزو متن اصلی بیاورد و نه آن‌قدر زائد كه از آوردن آن صرف‌نظر كند. بنابراین آنها را در ذیل صفحات، آخر فصل‌ها یا در آخر كتاب قرار می‌دهد.
  2. مطالبی كه مترجم كتاب یا مقاله در توضیح منظور نویسنده اصلی اثر می‌آورد و بنا به رعایت امانت در ترجمه، نمی‌تواند آن را در متن ترجمه داخل كند و ناگزیر آن را جدا از متن می‌آورد. گروهی از صاحب‌نظران برآنند كه دوره حاشیه‌نویسی را می‌توان دوره‌ای دانست كه كمتر اندیشه تازه‌ای برای طرح وجود داشت و از این رو، اهل فضل به حاشیه‌نویسی بر آثار پیشینیان پرداختند؛ چنان‌كه دوره مغول و قاجار نمونه‌های دوران حاشیه‌نویسی در ایران به‌شمار می‌رود.

به هر روی، حاشیه‌نویسی در جهان اسلام به‌ویژه عالم تشیع، وسیله‌ای برای بسط علم، گسترش فهم و اندیشه، ترویج آزادانه عقاید و توسعه بیشتر فرهنگ بود. بدین ترتیب، كتاب‌های حاشیه‌دار از شكل اصلی خود بیرون آمد و اثر تازه و جداگانه‌ای محسوب شد.

شمار حاشیه‌های باارزش و سودمند تاریخی، فراوان است. آقا بزرگ طهرانی در كتاب الذریعه، تعداد 1286 عنوان حاشیه از حاشیه‌نویسان شیعه را برشمرده كه تعداد مؤلفان آنها بیش از 300 نفر است.

منابع