جهاد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} '''جنگ‌ م...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دانشنامه جهان اسلام]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دانشنامه جهان اسلام]]}}
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
 
 
'''جنگ‌ مشروع‌ در راه‌ خدا و عنوان‌ یکی‌ از ابواب‌ فقه‌ اسلامی‌.'''  
 
'''جنگ‌ مشروع‌ در راه‌ خدا و عنوان‌ یکی‌ از ابواب‌ فقه‌ اسلامی‌.'''  
  
جِهاد واژه‌ای‌ عربی‌ است‌ از ریشه‌ ج‌ ه د به‌ معنای‌ مشقت‌، تلاش‌، مبالغه‌ در کار، به‌ نهایت‌ چیزی‌ رسیدن‌ و توانایی‌ (خلیل‌بن‌ احمد؛ ابن‌سکیت‌؛ جوهری‌؛ ابن‌اثیر، ذیل‌ «جهد»). مهم‌ترین‌ مفهوم‌ اصطلاحی‌ این‌ واژه‌ در متون‌ دینی‌، همانند کاربرد عام‌ آن‌، گونه‌ای‌ خاص‌ از تلاش‌ است‌ یعنی‌ مبارزه‌ کردن‌ در راه‌ خدا با جان‌، مال‌ و داراییهای‌ دیگر خود با هدف‌ گسترش‌ اسلام‌ یا دفاع‌ از آن‌ (رجوع کنید به ابن‌عابدین‌، ج‌ 3، ص‌ 217؛ هیکل‌، ج‌ 1، ص‌ 44).
+
جِهاد واژه‌ای‌ عربی‌ است‌ از ریشه‌ {ج‌ ه د} به‌ معنای‌ مشقت‌، تلاش‌، مبالغه‌ در کار به‌ نهایت‌ چیزی‌ رسیدن‌ و توانایی‌ (خلیل‌ بن‌ احمد؛ ابن‌سکیت‌؛ جوهری‌؛ ابن‌اثیر، ذیل‌ «جهد»). مهم‌ترین‌ مفهوم‌ اصطلاحی‌ این‌ واژه‌ در متون‌ دینی‌، همانند کاربرد عام‌ آن‌، گونه‌ای‌ خاص‌ از تلاش‌ است‌ یعنی‌ مبارزه‌ کردن‌ در راه‌ خدا با جان‌، مال‌ و دارایی های‌ دیگر خود با هدف‌ گسترش‌ اسلام‌ یا دفاع‌ از آن‌. (رجوع کنید به ابن‌عابدین‌، ج‌3، ص‌217؛ هیکل‌، ج‌1، ص‌44)
 +
 
 +
در متون‌ دینی‌، علاوه‌ بر این‌ معنای‌ خاص‌ و اصطلاحی‌، جهاد به‌ مفهوم‌ لغوی‌ و عام‌ خود نیز بسیار بکار رفته‌ است‌، مانند کاربرد تعبیر «جهاد اکبر» درباره‌ مجاهدت‌ و تلاش‌ نفس‌ در برابر [[شیطان‌]] و هوای‌ نفس‌ (رجوع کنید به حر عاملی‌، ج‌15، ص‌161؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌350؛ نیز رجوع کنید به جهادنفس‌) در [[احادیث‌]] برخی‌ از کارها به‌ مثابه‌ جهاد شمرده‌ شده‌اند که‌ ظاهراً برای‌ ارج‌ نهادن‌ به‌ این‌ کارها بوده‌ است‌ مانند امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، سخن‌ گفتن‌ به‌ عدالت‌ در برابر سلطان‌ ستمگر، تلاش‌ مرد برای‌ زنده‌ کردن‌ سنتی‌ نیکو در جامعه‌، خوب‌ شوهرداری‌ کردن‌ زن‌ و تلاش‌ مرد برای‌ کسب‌ روزی‌ حلال‌ برای‌ خانواده‌. (رجوع کنید به کلینی‌، ج‌4، ص‌259، ج‌5، ص‌910، 12، 60، 88؛ مناوی‌، ج‌3، ص‌366؛ حر عاملی‌، ج‌16، ص‌34؛ هیکل‌، ج‌1، ص‌4647، 109110)
 +
 
 +
چون‌ حکم‌ جهاد در [[مدینه‌]] تشریع‌ شده‌، واژه‌ جهاد و مشتقات‌ آن‌ در آیات‌ مکی‌ در معنای‌ عام‌ و لغوی‌ آن‌ به‌کار رفته‌ است‌. (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به [[سوره عنکبوت‌]]: 6، 8، 69؛ [[سوره لقمان‌]]:15)
 +
 
 +
نخستین‌ آیه‌ راجع‌ به‌ تشریع‌ جهاد به‌ جهاد دفاعی‌ اختصاص‌ دارد که‌ در سال‌ اول‌ هجری‌ نازل‌ شد و به‌ مسلمانان‌ اجازه‌ داد که‌ در برابر هجوم‌ مشرکان‌ به‌ دفاع‌ از خود بپردازند. (رجوع کنید به [[سوره حج‌]]: 39، 40؛ نیز رجوع کنید به واحدی‌ نیشابوری‌، ص‌208؛ طباطبائی‌، ذیل‌ آیات‌)
 +
 
 +
آیات‌ متعددی‌ در بسیاری‌ از سوره‌های‌ مدنی‌ به‌ ویژه‌ [[سوره بقره‌]]، [[سوره انفال‌]]، [[سوره آل‌ عمران‌]]، [[سوره توبه‌]] و [[سوره احزاب‌]]، به‌ جهاد و مباحث‌ متعلق‌ به‌ آن‌ اختصاص‌ دارد. در تحلیل‌ این‌ آیات‌ نباید شأن‌ نزول‌ آنها و اهداف‌ اساسی‌ پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله را به‌ ویژه‌ در زمینه‌ فلسفه‌ جنگ‌ و صلح‌، از نظر دور داشت‌.
 +
 
 +
پس‌ از [[فتح‌ مکه‌]] در سال‌ هشتم‌ هجری‌، آیاتی‌ نازل‌ شد که‌ به‌ حسب‌ ظاهر بر جنگ‌ با همه‌ مشرکان‌ در هر مکان‌ و زمان‌، دلالت‌ دارد. (رجوع کنید به [[سوره توبه‌]]: 5، 36، 41)
 +
 
 +
به‌ نظر برخی‌ از مفسران‌ و فقها، این‌ آیات‌ به‌ ویژه‌ آیه‌ 5 [[سوره‌ توبه‌]] مشهور به‌ آیه‌ «سیف‌» (یا شمشیر؛ قس‌ خوئی‌، 1395، ص‌ 305، که‌ آیه‌ 36 توبه‌ را آیه‌ سیف‌ دانسته‌ است‌)، آیات‌ دیگری‌ را که‌ به‌ گونه‌ای‌ دال بر مداراکردن‌ با مشرکان‌ هستند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به [[سوره اعراف‌]]: 199؛ [[سوره بقره‌]]: 109؛ [[سوره انعام‌]]: 112؛ [[سوره حجر]]: 85؛ [[سوره زخرف‌]]: 89) نسخ‌ کرده‌ است‌. (رجوع کنید به ابن‌حزم‌، الناسخ‌ والمنسوخ‌، ص‌30، 3435؛ طوسی‌، التبیان‌، ذیل‌ [[سوره بقره‌]]: 83؛ طبرسی‌، ذیل‌ [[سوره انعام‌]]: 159؛ [[سوره سجده‌]]: 30؛ ابن‌جوزی‌، ص‌242؛ ابن‌کثیر، ج‌2، ص‌350)
 +
 
 +
شماری‌ از مستشرقان‌ نیز در موافقت‌ با حکم‌ نسخ‌ گفته‌اند که‌ تنها آیاتی‌ که‌ به‌ ظاهر مسلمانان‌ را به‌ جهاد با مشرکان‌، از جمله‌ اهل‌ کتاب‌، در هر زمان‌ و مکان‌ دعوت‌ می‌کنند، به‌ قوت‌ خود باقی‌اند و بقیه‌ آیات‌ که‌ وجوب‌ جهاد را منوط‌ به‌ وجود شرایط‌ خاصی‌ مانند فتنه‌انگیزی‌ دشمنان‌ کرده‌اند، منسوخ‌ شده‌اند. (د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ «جهاد»)
 +
 
 +
در برابر مخالفان‌ نسخ‌ بر آن‌اند که‌ با توجه‌ به‌ قواعد نسخ‌ آیات‌ [[قرآن‌]] و تاریخ‌ و شأن‌ نزول‌ آیات‌ مورد نظر، امکان‌ نسخِ آنها وجود ندارد. (رجوع کنید به سیوطی‌، ج‌2، ص‌29؛ رشیدرضا، ج‌2، ص‌215؛ خوئی‌، 1395، ص‌305، 353؛ طباطبائی‌، ذیل‌ [[سوره بقره‌]]: 256؛ [[سوره حجر]]: 85؛ زحیلی‌، ص‌114120)
 +
 
 +
در آیات‌ و [[احادیث‌]] فضائل‌ دنیوی‌ و اخروی‌ جهاد مطرح‌ شده‌ است‌. به‌ موجب‌ آیات‌ [[قرآن‌]] ([[سوره نساء]]: 95؛ [[سوره عنکبوت‌]]: 69؛ [[سوره توبه‌]]: 20)، کسانی‌ که‌ جان‌ و مالشان‌ را در راه‌ خدا فدا کنند در درگاه‌ الاهی‌ از دیگر مسلمانان‌ برترند و خداوند به‌ آنها مژده‌ بهشت‌ و دستیابی‌ به‌ مقام‌ شهادت‌ داده‌ است‌. (نیز رجوع کنید به [[سوره توبه‌]]: 21؛ [[سوره آل‌ عمران‌]]: 169)
 +
 
 +
[[قرآن‌ کریم‌]] (رجوع کنید به [[سوره توبه‌]]: 24) مهم‌ترین‌ مانع‌ انسان‌ برای‌ جهاد را وابستگی‌ به‌ خانواده‌، مال‌ و خانمان‌ شمرده‌ است‌. همچنین‌ کسانی‌ را که‌ از جهاد رویگردان‌اند فاسق‌ خوانده‌ و به‌ آنها کیفر الاهی‌ را وعید داده‌ است‌. بنابر [[قرآن‌]]، پیروزی‌ تنها به‌ دست‌ خداست‌ (رجوع کنید به [[سوره آل‌ عمران‌]]: 126؛ [[سوره انفال‌]]: 10) و پیروی‌ از فرمان‌ خدا و پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله، دوری‌ از نزاع‌ و تفرقه‌، صبر و استقامت‌ و فرار نکردن‌ از دشمن‌، از مهم‌ترین‌ [[احکام‌]] جهاد به‌ شمار رفته‌ است‌. (رجوع کنید به [[سوره انفال‌]]: 1516، 4446)
 +
 
 +
به‌ موجب‌ آیات‌ [[قرآن‌]] ([[سوره انفال‌]]: 65-66؛ [[سوره آل‌ عمران‌]]: 123125)، مجاهدان‌ به‌ میزان‌ صبر و استقامت‌ خود از امدادهای‌ غیبی‌ برخوردار می‌شوند. (نیز رجوع کنید به [[سوره احزاب‌]]: 910؛ [[سوره توبه‌]]: 26)
 +
 
 +
از جمله‌ امدادهای‌ غیبی‌ الاهی‌، آرامش‌ بخشیدن‌ به‌ مجاهدان‌ و افکندن‌ ترس‌ و وحشت‌ در دل‌ کافران‌ است‌. (رجوع کنید به [[سوره آل‌ عمران‌]]: 126؛ [[سوره انفال‌]]: 12؛ [[سوره احزاب‌]]: 26)
 +
 
 +
بنابر [[احادیث‌]]، جهاد در راه‌ خدا از برترین‌ کارهاست‌ و پاداش‌ اخروی‌ مجاهد شهید چنان‌ است‌ که‌ وی‌ نیل‌ به‌ جهاد و شهادت‌ را دوباره‌ آرزو می‌کند. (رجوع کنید به ابن‌ حنبل‌، ج‌1، ص‌14، ج‌3، ص‌126؛ بخاری‌، ج‌1، ص‌12، ج‌6، ص‌15؛ مسلم‌ بن‌ حجاج‌، ج‌1، ص‌88؛ نیز رجوع کنید به مالک‌ بن‌ انس‌، ج‌2، ص‌443-445؛ کلینی‌، ج‌5، ص‌2)
 +
 
 +
به‌ سبب‌ اهمیت‌ و جایگاه‌ مهم‌ جهاد در اسلام‌، آثار بسیاری‌ درباره‌ آن‌ تدوین‌ شده‌ است‌. (رجوع کنید به حاجی‌خلیفه‌، ج‌1، ستون‌ 56؛ بغدادی‌، ایضاح‌المکنون‌، ج‌1، ستون‌ 251، 282 و جاهای‌ دیگر، ج‌2، ستون‌ 196، 707 و جاهای‌ دیگر؛ همو، هدیه‌ العارفین، ج‌1، ستون‌ 192، 264 و جاهای‌ دیگر، ج‌2، ستون‌123، و جاهای‌ دیگر)
 +
 
 +
همچنین‌ در منابع‌ جامع‌ حدیثی‌ و فقهی‌ همواره‌ بخشی‌ با عنوان‌ کتاب‌ «جهاد» یا «سِیر» به‌ [[احکام‌]] جهاد اختصاص‌ داشته‌ است‌. مهم‌ترین‌ موضوعات‌ این‌ مبحث‌ عبارت‌اند از: بالا بردن‌ آمادگی‌ رزمی‌ مجاهدان‌، شرایط‌ وجوب‌ جهاد بر مؤمنان‌، اقسام‌ جهاد، احکام‌ مربوط‌ به‌ میدان‌ جنگ‌ مانند شیوه‌ مبارزه‌ و چگونگی‌ رفتار با نظامیان‌، کشته‌ شدگان‌، اسرا و بازماندگان‌، تقسیم‌ غنایم‌ و خاتمه‌ دادن‌ به‌ جهاد (رجوع کنید به زید بن‌ علی‌، ص‌ 349-362؛ شافعی‌، ج‌4، ص‌167313؛ سحنون‌، ج‌2، ص‌2، 50؛ مسلم‌ بن‌ حجاج‌، ج‌2، ص‌1356-1450؛ کلینی‌، ج‌5، ص‌2-55؛ طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌275؛ ابن‌حزم‌، المحلّی‌، ج‌7، ص‌291-354؛ شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1403، ج‌10، ص‌2-144؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 364 635) «رباط‌» یا «مرابطه‌» (مرزبانی‌) نیز موضوعی‌ مرتبط‌ با جهاد و در برخی‌ موارد  بر پایه‌ [[احادیث‌]] از مصادیق‌ آن‌ است‌. (رجوع کنید به [[علامه‌ حلی‌]]، 1414، ج‌9، ص‌451؛ مناوی، ج‌4، ص‌18)
 +
 
 +
نگارش‌ کتاب هایی‌ با عنوان‌ «السِّیر» مانند السِیر اوزاعی‌ (متوفی‌ 157) و السیرالصغیر و السیرالکبیر محمد بن‌ حسن‌ شیبانی‌ (متوفی‌ 189) نیز که‌ بیانگر روش‌ برخورد مسلمانان‌ با غیرمسلمانان‌ در زمان‌ جنگ‌ و صلح‌ است‌، در میان‌ فقهای‌ متقدم‌ به‌ ویژه‌ اهل‌ سنّت‌، متداول‌ بود.
 +
 
 +
السیرالکبیر شیبانی‌ به‌ دلیل‌ قدمت‌ و جامعیت‌ مباحث‌، اهمیت‌ بسیاری‌ دارد و شروح‌ متعددی‌ بر آن‌ نوشته‌ شده‌ است‌. حکومت‌ عثمانی‌ این‌ کتاب‌ را به‌ مثابه‌ قانون‌ روابط‌ بین‌الملل‌ می‌دانست‌. (شمس‌ الائمه سرخسی‌، 1971، ج‌1، مقدمه‌ منجد، ص‌14؛ همو، 1403، ج‌10، ص‌2)
 +
 
 +
کتب‌ فقه‌ سیاسی‌ مانند الاحکام‌ السلطانیه‌ ماوردی‌ و کتاب‌ الخراج‌ قاضی‌ ابویوسف‌ (متوفی‌ 183)، نیز بخشی‌ را به‌ [[احکام‌]] جهاد اختصاص‌ داده‌اند. (نیز برای‌ آثار در [[فقه‌]] [[شیعه‌]] و اهل‌ سنّت‌ رجوع کنید به نجاشی‌، ص‌ 352، 354، 375، 388؛ بغدادی‌، هدیه‌العارفین‌، ج‌1، ستون‌ 5، 68، 248، 438، 589، 618، 706، ج‌2، ستون‌ 24، 52)
 +
 
 +
در منابع‌ جامع‌ فقه‌ شیعه‌، گاه‌ مباحث‌ مربوط‌ به‌ جهاد در ضمن‌ مباحث‌ دیگر مانند حدود و امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، مطرح‌ شده‌ است‌. (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مفید، ص‌ 810-812)
 +
 
 +
همچنین‌ برخی‌ از فتاوای‌ جهادی‌ علمای‌ شیعه‌ به‌ خصوص‌ در مواجهه‌ با هجوم‌ استعمارگران‌،از جمله‌ در جنگ های‌ ایران‌ و روسیه‌ در قرن‌ سیزدهم‌ که‌ نقش‌ عمده‌ای‌ در دفاع ‌از سرزمین های‌ اسلامی‌ داشته‌، در مجموعه‌هایی‌ گردآوری‌ شده‌ است‌. (رجوع کنید به میرزا بزرگ‌ قائم‌مقام‌، مقدمه‌ زرگری‌نژاد، ص‌62، 74، 76؛ رسایل‌ و فتاوای‌ جهادی، ص‌ 20351)
 +
 
 +
در پاره‌ای‌ مقاطع‌ تاریخی‌ دعوت‌ به‌ جهاد در میان‌ علمای‌ اهل‌ سنت‌ نیز دیده‌ می‌شود، مانند تشویق‌ ابن‌ عساکر (متوفی‌ 571) به‌ جهاد در جریان‌ جنگ های‌ صلیبی‌، با گردآوری‌ چهل‌ حدیث‌ در این‌ باره‌. (رجوع کنید به حلوانی‌، ص‌1113)
 +
 
 +
فقها در کتاب هایشان‌ جهاد را به‌ ابتدایی‌ و دفاعی‌ تقسیم‌ کرده‌اند، (منتظری‌، ج‌1، ص‌115) البته‌ این‌ تقسیم‌بندی‌ در کتابهای‌ فقهی‌ متقدم‌ صریحاً ذکر نشده‌ و آنان‌ معمولاً [[احکام‌]] جهاد ابتدایی‌ را به‌ گونه‌ای‌ مبسوط‌ و احکام‌ جهاد تدافعی‌ را به‌ طور ضمنی‌ بیان‌ کرده‌اند. (رجوع کنید به شافعی‌، ج‌4، ص‌170؛ کلینی‌، ج‌5، ص‌223؛ شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1971، ج‌1، ص‌187-189)
 +
 
 +
جهاد ابتدایی‌ به‌ معنای‌ جنگ‌ با مشرکان‌ و کفار برای‌ دعوت‌ آنان‌ به‌ [[اسلام‌]] و [[توحید]] و برقراری‌ عدالت‌ است‌. در این‌ نوع‌ از جهاد که‌ مسلمانان‌ آغازگر نبردند، هدف‌ از بین‌ بردن‌ سیطره‌ کفر و فراهم‌ آوردن‌ امکان‌ گسترش‌ دین‌ الاهی‌ است‌. (رجوع کنید به [[سوره بقره‌]]: 193؛ [[سوره انفال‌]]: 39؛ جصاص‌، ج‌ 3، ص‌ 65؛ قرطبی‌؛ طباطبائی‌، ذیل‌ [[سوره بقره‌]]: 193)
 +
 
 +
جهاد دفاعی‌ به‌ معنای‌ جنگ‌ برای‌ دفاع‌ از مسلمانان‌ و سرزمین های‌ اسلامی‌ است‌. (منتظری‌، ج‌1، ص‌115) معدودی‌ از فقهای‌ تابعی‌ قائل‌ به‌ وجوب‌ جهاد نبوده‌ یا آن‌ را مستحب‌ شمرده‌اند، (شمس‌الائمه‌ سرخسی‌،1971، ج‌1، ص‌187؛ مطیعی‌، ج‌19، ص‌268؛ نیز رجوع کنید به زحیلی‌، ص‌95، پانویس‌1)، ولی‌ بیشتر فقها جهاد ابتدایی‌ را در شمارِ وظایف‌ عبادی‌ قرار داده‌اند. (رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌)
 +
 
 +
فقهای‌ اهل‌ سنّت‌ جهاد ابتدایی‌ را در صورت‌ وجود مصلحت‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ در آن‌  که‌ حاکم‌، چه‌ عادل‌ چه‌ فاسق‌ آن‌ را تشخیص‌ می‌دهد، واجب‌ دانسته‌اند. (رجوع کنید به جصاص‌، ج‌3، ص‌154؛ شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1971، ج‌1، ص‌156-157؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌371؛ شوکانی‌، ج‌7، ص‌242-243)
 +
 
 +
به‌ نظر آنان‌، اطاعت‌ از حاکم‌ در امر جهاد مانند نمازهای‌ پنج‌گانه‌ واجب‌ است‌. (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌19، ص‌269؛ شروانی‌، ج‌9، ص‌237، 277)
  
در متون‌ دینی‌، علاوه‌ بر این‌ معنای‌ خاص‌ و اصطلاحی‌، جهاد به‌ مفهوم‌ لغوی‌ و عام‌ خود نیز بسیار به‌کار رفته‌ است‌، مانند کاربرد تعبیر «جهاد اکبر» در باره‌ مجاهدت‌ و تلاش‌ نفس‌ در برابر شیطان‌ و هوای‌ نفس‌ (رجوع کنید به حرّ عاملی‌، ج‌ 15، ص‌ 161؛ نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 350؛ نیز رجوع کنید به جهادنفس‌ * ). در احادیث‌ برخی‌ از کارها به‌مثابه‌ جهاد شمرده‌ شده‌اند، که‌ ظاهراً برای‌ ارج‌ نهادن‌ به‌ این‌ کارها بوده‌ است‌، مانند امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، سخن‌ گفتن‌ به‌ عدالت‌ در برابر سلطان‌ ستمگر، تلاش‌ مرد برای‌ زنده‌ کردن‌ سنّتی‌ نیکو در جامعه‌، خوب‌ شوهرداری‌ کردن‌ زن‌ و تلاش‌ مرد برای‌ کسب‌ روزی‌ حلال‌ برای‌ خانواده‌ (رجوع کنید به کلینی‌، ج‌4، ص‌259، ج‌ 5، ص‌ 910، 12، 60، 88؛ مناوی‌، ج‌ 3، ص‌ 366؛ حرّ عاملی‌، ج‌ 16، ص‌ 34؛ هیکل‌، ج‌ 1، ص‌ 4647، 109110).
+
بیشتر فقیهان‌ امامی‌ وجوب‌ جهاد ابتدایی‌ و حتی‌ مشروعیت‌ آن‌ را منوط‌ به‌ موافقت‌ و اجازه‌ امام‌ معصوم‌ یا نایب‌ او می‌دانند. (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به کلینی‌، ج‌5، ص‌23؛ طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌8؛ همو، 1400، ص‌290؛ شهیدثانی‌، ج‌3، ص‌9؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌11)
  
چون‌ حکم‌ جهاد در مدینه‌ تشریع‌ شده‌، واژه‌ جهاد و مشتقات‌ آن‌ در آیات‌ مکی‌ در معنای‌ عام‌ و لغوی‌ آن‌ به‌کار رفته‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به عنکبوت‌:6، 8، 69؛ لقمان‌:15). نخستین‌ آیه‌ راجع‌ به‌ تشریع‌ جهاد، به‌ جهاد دفاعی‌ اختصاص‌ دارد که‌ در سال‌ اول‌ هجری‌ نازل‌ شد و به‌ مسلمانان‌ اجازه‌ داد که‌ در برابر هجوم‌ مشرکان‌ به‌ دفاع‌ از خود بپردازند (رجوع کنید به حج‌:39، 40؛ نیز رجوع کنید به واحدی‌ نیشابوری‌، ص‌ 208؛ طباطبائی‌، ذیل‌ آیات‌). آیات‌ متعددی‌ در بسیاری‌ از سوره‌های‌ مدنی‌، به‌ویژه‌ بقره‌، انفال‌، آل‌عمران‌، توبه‌ و احزاب‌، به‌ جهاد و مباحث‌ متعلق‌ به‌ آن‌ اختصاص‌ دارد. در تحلیل‌ این‌ آیات‌ نباید شأن‌ نزول‌ آنها و اهداف‌ اساسی‌ پیامبر اکرم‌ را، به‌ویژه‌ در زمینه‌ فلسفه‌ جنگ‌ و صلح‌، از نظر دور داشت‌.
+
مراد این‌ فقها از نایب‌ امام‌، نایب‌ خاص‌ است‌ و شامل‌ نایبان‌ عام‌ امام‌ (فقها) در عصر غیبت‌ نمی‌شود. (رجوع کنید به شهید ثانی‌؛ نجفی‌، همان جاها)، اما به‌ نظر برخی‌ دیگر، اجازه‌ امام‌ معصوم‌ یا نایب‌ خاص‌ او برای‌ جهاد لازم‌ نیست‌ و حتی‌ نایب‌ عام‌ او نیز می‌تواند برای‌ بسط‌ توحید و عدل‌ و جلوگیری‌ از ظلم‌ و استبداد ظالمان‌ و حمایت‌ از مظلومان‌ به‌ حکم‌ عقل‌ به‌ جهاد ابتدایی‌ روی‌ آورد. (رجوع کنید به خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌364؛ منتظری‌، ج‌1، ص‌115؛ خامنه‌ای‌، ج‌1، ص‌331؛ نیز رجوع کنید به میرزا بزرگ‌ قائم‌مقام‌، ص‌66)
  
پس‌ از فتح‌ مکه‌ در سال‌ هشتم‌ هجری‌، آیاتی‌ نازل‌ شد که‌ به‌حسب‌ ظاهر، بر جنگ‌ با همه‌ مشرکان‌، در هر مکان‌ و زمان‌، دلالت‌ دارد (رجوع کنید به توبه‌:5، 36، 41). به‌ نظر برخی‌ از مفسران‌ و فقها، این‌ آیات‌، به‌ویژه‌ آیه‌ 5 سوره‌ توبه‌، مشهور به‌ آیه‌ «سیف‌» (یا شمشیر؛ قس‌ خوئی‌، 1395، ص‌ 305، که‌ آیه‌ 36 توبه‌ را آیه‌ سیف‌ دانسته‌ است‌)، آیات‌ دیگری‌ را که‌ به‌ گونه‌ای‌ دالّ بر مدارا کردن‌ با مشرکان‌ هستند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به اعراف‌:199؛ بقره‌:109؛ انعام‌:112؛ حجر:85؛ زخرف‌:89) نسخ‌ کرده‌ است‌ (رجوع کنید به ابن‌حزم‌، الناسخ‌ و المنسوخ‌، ص‌30، 3435؛ طوسی‌، التبیان‌، ذیل‌ بقره‌:83؛ طبرسی‌، ذیل‌ انعام‌:159؛ سجده‌:30؛ ابن‌جوزی‌، ص‌ 242؛ ابن‌کثیر، ج‌ 2، ص‌350). شماری‌ از مستشرقان‌ نیز در موافقت‌ با حکم‌ نسخ‌ گفته‌اند که‌ تنها آیاتی‌ که‌ به‌ ظاهر مسلمانان‌ را به‌ جهاد با مشرکان‌، از جمله‌ اهل‌ کتاب‌، در هر زمان‌ و مکان‌، دعوت‌ می‌کنند، به‌ قوّت‌ خود باقی‌اند و بقیه‌ آیات‌، که‌ وجوب‌ جهاد را منوط‌ به‌ وجود شرایط‌ خاصی‌ مانند فتنه‌انگیزی‌ دشمنان‌ کرده‌اند، منسوخ‌ شده‌اند ( د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ «جهاد»). در برابر، مخالفان‌ نسخ‌ بر آن‌اند که‌ با توجه‌ به‌ قواعد نسخ‌ آیات‌ قرآن‌ و تاریخ‌ و شأن‌ نزول‌ آیات‌ موردنظر، امکان‌ نسخِ آنها وجود ندارد (رجوع کنید به سیوطی‌، ج‌ 2، ص‌ 29؛ رشیدرضا، ج‌ 2، ص‌ 215؛ خوئی‌، 1395، ص‌ 305، 353؛ طباطبائی‌، ذیل‌ بقره‌:256؛ حجر:85؛ زحیلی‌، ص‌ 114120).
+
به‌ نظر این‌ فقها اجماع‌ مورد ادعا در این‌ زمینه‌، مناقشه‌پذیر است‌ و تعبیر «امام‌ عادل‌» در [[احادیث‌]] جهاد به‌ معنای‌ امام‌ معصوم‌ نیست‌. (رجوع کنید به منتظری‌، ج‌1، ص‌118)
  
در آیات‌ و احادیث‌ فضائل‌ دنیوی‌ و اخروی‌ جهاد مطرح‌ شده‌ است‌. به‌ موجب‌ آیات‌ قرآن‌ (نساء:95؛ عنکبوت‌:69؛ توبه‌:20)، کسانی‌ که‌ جان‌ و مالشان‌ را در راه‌ خدا فدا کنند در درگاه‌ الاهی‌ از دیگر مسلمانان‌ برترند و خداوند به‌ آنها مژده‌ بهشت‌ و دستیابی‌ به‌ مقام‌ شهادت‌ داده‌ است‌ (نیز رجوع کنید به توبه‌:21؛ آل‌عمران‌:169). قرآن‌ کریم‌ (رجوع کنید به توبه‌:24) مهم‌ترین‌ مانع‌ انسان‌ برای‌ جهاد را وابستگی‌ به‌ خانواده‌، مال‌ و خانمان‌ شمرده‌ است‌. همچنین‌ کسانی‌ را که‌ از جهاد رویگردان‌اند فاسق‌ خوانده‌ و به‌ آنها کیفر الاهی‌ را وعید داده‌ است‌. بنابر قرآن‌، پیروزی‌ تنها به‌ دست‌ خداست‌ (رجوع کنید به آل‌عمران‌:126؛ انفال‌:10) و پیروی‌ از فرمان‌ خدا و پیامبر اکرم‌، دوری‌ از نزاع‌ و تفرقه‌، صبر و استقامت‌ و فرار نکردن‌ از دشمن‌، از مهم‌ترین‌ احکام‌ جهاد به‌شمار رفته‌ است‌ (رجوع کنید به انفال‌:1516، 4446). به‌موجب‌ آیات‌ قرآن‌ (انفال‌:65 66؛ آل‌عمران‌:123125)، مجاهدان‌ به‌ میزان‌ صبر و استقامت‌ خود از امدادهای‌ غیبی‌ برخوردار می‌شوند (نیز رجوع کنید به احزاب‌:910؛ توبه‌:26). از جمله‌ امدادهای‌ غیبی‌ الاهی‌، آرامش‌ بخشیدن‌ به‌ مجاهدان‌ و افکندن‌ ترس‌ و وحشت‌ در دل‌ کافران‌ است‌ (رجوع کنید به آل‌عمران‌:126؛ انفال‌:12؛ احزاب‌:26).
+
از دیدگاه‌ برخی‌ مؤلفان‌ مسلمان‌، وجوب‌ جهاد به‌ معنای‌ وجود تقابل‌ همیشگی‌ میان‌ مسلمانان‌ و غیرمسلمانان‌ نیست‌ بلکه‌ جهاد به‌ منزله‌ آخرین‌ راه‌ حل‌ برای‌ تثبیت‌ مصالح‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ است‌. (زحیلی‌، ص‌90، 97)
  
بنا بر احادیث‌، جهاد در راه‌ خدا از برترین‌ کارهاست‌ و پاداش‌ اخروی‌ مجاهد شهید چنان‌ است‌ که‌ وی‌ نیل‌ به‌ جهاد و شهادت‌ را دوباره‌ آرزو می‌کند (رجوع کنید به ابن‌ حنبل‌، ج‌ 1، ص‌ 14، ج‌ 3، ص‌ 126؛ بخاری‌، ج‌ 1، ص‌ 12، ج‌ 6، ص‌ 15؛ مسلم‌بن‌ حجاج‌، ج‌ 1، ص‌ 88؛ نیز رجوع کنید به مالک‌بن‌ انس‌، ج‌ 2، ص‌ 443 445؛ کلینی‌، ج‌ 5، ص‌ 2، 4، 53).
+
پیش‌ از آغاز جهاد، لازم‌ است‌ که‌ طرف‌ مقابل‌ را به‌ [[اسلام‌]] و تعالیم‌الاهی‌ آن‌ و رهاکردن‌ کفر و عصیان‌ در برابر خدا و زیرپا نگذاشتن‌ حقوق‌ انسان ها دعوت‌ کرد و ابتدا باید به‌ مناطق‌ نزدیک‌تر به‌ سرزمین‌ اسلامی‌ پرداخت‌. (رجوع کنید به شافعی‌، ج‌4، ص‌177؛ مطیعی‌، ج‌19، ص‌285-287؛ فخرالمحققین‌، ج‌1، ص‌354؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌51؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌369)
  
به‌سبب‌ اهمیت‌ و جایگاه‌ مهم‌ جهاد در اسلام‌، آثار بسیاری‌ در باره‌ آن‌ تدوین‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به حاجی‌خلیفه‌، ج‌ 1، ستون‌ 56؛ بغدادی‌، ایضاح‌المکنون‌، ج‌ 1، ستون‌ 251، 282، و جاهای‌ دیگر، ج‌ 2، ستون‌ 196، 707، و جاهای‌ دیگر؛ همو، هدیه‌ العارفین، ج‌ 1، ستون‌ 192، 264، و جاهای‌ دیگر، ج‌ 2، ستون‌123، و جاهای‌ دیگر). همچنین‌ در منابع‌ جامع‌ حدیثی‌ و فقهی‌ همواره‌ بخشی‌ با عنوان‌ کتاب‌ «جهاد» یا «سِیر» به‌ احکام‌ جهاد اختصاص‌ داشته‌ است‌. مهم‌ترین‌ موضوعات‌ این‌ مبحث‌ عبارت‌اند از:بالا بردن‌ آمادگی‌ رزمی‌ مجاهدان‌، شرایط‌ وجوب‌ جهاد بر مؤمنان‌، اقسام‌ جهاد، احکام‌ مربوط‌ به‌ میدان‌ جنگ‌ مانند شیوه‌ مبارزه‌ و چگونگی‌ رفتار با نظامیان‌، کشته‌ شدگان‌، اسرا و بازماندگان‌، تقسیم‌ غنایم‌ و خاتمه‌ دادن‌ به‌ جهاد (رجوع کنید به زیدبن‌ علی‌، ص‌ 349 362؛ شافعی‌، ج‌ 4، ص‌ 167313؛ سحنون‌، ج‌ 2، ص‌ 2 50؛ مسلم‌بن‌ حجاج‌، ج‌ 2، ص‌ 1356 1450؛ کلینی‌، ج‌ 5، ص‌ 2 55؛ طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌ 275؛ ابن‌حزم‌، المحلّی‌، ج‌ 7، ص‌ 291 354؛ شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1403، ج‌10، ص‌ 2 144؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 364 635). «رباط‌» یا «مرابطه‌» (مرزبانی‌) نیز موضوعی‌ مرتبط‌ با جهاد و در برخی‌ موارد  بر پایه‌ احادیث‌  از مصادیق‌ آن‌ است‌(رجوع کنید به علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 451؛ مناوی، ج‌ 4، ص‌ 18؛ ).
+
به‌ نظر برخی‌ فقها، به‌ استنادِ سیره‌ پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله در صورت‌ وجود شرایط‌ مناسب‌ و آمادگی‌ سپاه‌ اسلام‌ برای‌ جهاد، انجام‌ دادن‌ آن‌ حداقل‌ یک‌بار در هر سال‌ واجب‌ است‌. (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌10؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌367-368؛ مطیعی‌، ج‌19، ص‌266؛ علامه‌ حلی‌، 1413-1419، ج‌1، ص‌477؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌49)
  
نگارش‌ کتابهایی‌ با عنوان‌ «السِّیر» مانند السِیر اوزاعی‌ (متوفی‌ 157) و السیر الصغیر و السیر الکبیر محمدبن‌ حسن‌ شیبانی‌ (متوفی‌ 189) نیز، که‌ بیانگر روش‌ برخورد مسلمانان‌ با غیرمسلمانان‌ در زمان‌ جنگ‌ و صلح‌ است‌، در میان‌ فقهای‌ متقدم‌، به‌ویژه‌ اهل‌ سنّت‌، متداول‌ بود. السیرالکبیر شیبانی‌ به‌دلیل‌ قدمت‌ و جامعیت‌ مباحث‌، اهمیت‌ بسیاری‌ دارد و شروح‌ متعددی‌ بر آن‌ نوشته‌ شده‌ است‌. حکومت‌ عثمانی‌ این‌ کتاب‌ را به‌ مثابه‌ قانون‌ روابط‌ بین‌الملل‌ می‌دانست‌ (شمس‌ الائمه سرخسی‌، 1971، ج‌ 1، مقدمه‌ منجد، ص‌ 14؛ همو، 1403، ج‌ 10، ص‌ 2). کتب‌ فقه‌ سیاسی‌، مانند الاحکام‌ السلطانیه‌ ماوردی‌ و کتاب‌ الخراج‌ قاضی‌ ابویوسف‌ (متوفی‌ 183)، نیز بخشی‌ را به‌ احکام‌ جهاد اختصاص‌ داده‌اند (نیز برای‌ آثار در فقه‌ شیعه‌ و اهل‌ سنّت‌ رجوع کنید به نجاشی‌، ص‌ 352، 354، 375، 388؛ بغدادی‌، هدیه‌العارفین‌، ج‌ 1، ستون‌ 5، 68، 248، 438، 589، 618، 706، ج‌ 2، ستون‌ 24، 52). در منابع‌ جامع‌ فقه‌ شیعه‌، گاه‌ مباحث‌ مربوط‌ به‌ جهاد در ضمن‌ مباحث‌ دیگر، مانند حدود و امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، مطرح‌ شده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مفید، ص‌ 810  812).
+
فرار از میدان‌ نبرد جایز نیست‌، مگر در موارد استثنایی‌ (نجفی‌، ج‌21، ص‌73؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌371)
  
همچنین‌ برخی‌ از فتاوای‌ جهادی‌ علمای‌ شیعه‌، به‌ خصوص‌ در مواجهه‌ با هجوم‌ استعمارگران‌،از جمله‌ در جنگهای‌ ایران‌ و روسیه‌ در قرن‌ سیزدهم‌، که‌ نقش‌ عمده‌ای‌ در دفاع ‌از سرزمینهای‌ اسلامی‌ داشته‌، در مجموعه‌هایی‌ گردآوری‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به میرزابزرگ‌ قائم‌مقام‌، مقدمه‌ زرگری‌نژاد، ص‌ 62، 74، 76؛ رسایل‌ و فتاوای‌ جهادی، ص‌ 20351؛). در پاره‌ای‌ مقاطع‌ تاریخی‌ دعوت‌ به‌ جهاد در میان‌ علمای‌ اهل‌ سنّت‌ نیز دیده‌ می‌شود، مانند تشویق‌ ابن‌عساکر (متوفی‌ 571) به‌ جهاد در جریان‌ جنگهای‌ صلیبی‌، با گردآوری‌ چهل‌ حدیث‌ در این‌ باره‌ (رجوع کنید به حلوانی‌، ص‌ 1113).
+
به‌ نظر مشهور در [[فقه‌]] اسلامی‌، جهاد ابتدایی‌ واجب‌ کفایی‌ است‌ یعنی‌ اگر تعداد مجاهدان‌ آماده‌ برای‌ جهاد کافی‌ باشد، جهاد از عهده‌ دیگران‌ برداشته‌ می‌شود، اما اگر حاکم‌ به‌ دلایل‌ خاصی‌ حضور کسانی‌ را در جنگ‌ ضروری‌ بداند، جهاد برای‌ آنها واجب‌ عینی‌ می‌شود. پس‌ از حضور در صحنه‌ جنگ‌ و رویارویی‌ دو طرف‌، جهاد واجب‌ عینی‌ است‌ و انصراف‌ از آن‌ حرام‌ است‌. (طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌2؛ مطیعی‌، ج‌19، ص‌267-277؛ علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌9، ص‌8؛ قس‌ ابن‌ قدامه‌، ج‌10، ص‌364)
  
فقها در کتابهایشان‌ جهاد را به‌ ابتدایی‌ و دفاعی‌ تقسیم‌ کرده‌اند (منتظری‌، ج‌ 1، ص‌ 115البته‌ این‌ تقسیم‌بندی‌ در کتابهای‌ فقهی‌ متقدم‌ صریحاً ذکر نشده‌ و آنان‌ معمولاً احکام‌ جهاد ابتدایی‌ را به‌ گونه‌ای‌ مبسوط‌ و احکام‌ جهاد تدافعی‌ را به‌طور ضمنی‌ بیان‌ کرده‌اند(رجوع کنید به شافعی‌، ج‌ 4، ص‌170؛ کلینی‌، ج‌ 5، ص‌ 223؛ شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1971، ج‌ 1، ص‌ 187 189). جهاد ابتدایی‌ به‌ معنای‌ جنگ‌ با مشرکان‌ و کفار برای‌ دعوت‌ آنان‌ به‌ اسلام‌ و توحید و برقراری‌ عدالت‌ است‌. در این‌ نوع‌ از جهاد، که‌ مسلمانان‌ آغازگر نبردند، هدف‌، از بین‌ بردن‌ سیطره‌ کفر و فراهم‌ آوردن‌ امکان‌ گسترش‌ دین‌ الاهی‌ است‌ (رجوع کنید به بقره‌:193؛ انفال‌:39؛ جصاص‌، ج‌ 3، ص‌ 65؛ قرطبی‌؛ طباطبائی‌، ذیل‌ بقره‌:193). جهاد دفاعی‌ به‌ معنای‌ جنگ‌ برای‌ دفاع‌ از مسلمانان‌ و سرزمینهای‌ اسلامی‌ است‌ (منتظری‌، ج‌ 1، ص‌ 115). معدودی‌ از فقهای‌ تابعی‌ قائل‌ به‌ وجوب‌ جهاد نبوده‌ یا آن‌ را مستحب‌ شمرده‌اند (شمس‌الائمه‌ سرخسی‌،1971، ج‌ 1، ص‌ 187؛ مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 268؛ نیز رجوع کنید به زحیلی‌، ص‌ 95، پانویس‌1)، ولی‌ بیشتر فقها جهاد ابتدایی‌ را در شمارِ وظایف‌ عبادی‌ قرار داده‌اند (رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌).
+
شرایط‌ مذکور در منابع‌ فقهی‌ برای‌ جهادگران‌ عبارت‌ است‌ از: مردبودن‌، عاقل‌ بودن‌، آزادبودن‌ (برده‌ نبودن‌داشتن‌ توانایی‌ جسمی‌ و مالی‌ بر جهاد و نداشتن‌ عذر شرعی‌ بر ترک‌ آن‌، بنابراین‌ جهاد از عهده‌ بردگان‌، زنان‌، کودکان‌، دیوانگان‌، پیرمردان‌، نابینایان‌ و کسانی‌ که‌ به‌ سبب‌ شدت‌ بیماری‌ یا به‌ سبب‌ نقص‌ عضو توان‌ جهاد را ندارند، ساقط‌ است‌. (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌2، 45؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌366-367؛ مطیعی‌، ج‌19، ص270-272؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌362-363)
  
فقهای‌ اهل‌ سنّت‌ جهاد ابتدایی‌ را در صورت‌ وجود مصلحت‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ در آن‌  که‌ حاکم‌، چه‌ عادل‌ چه‌ فاسق‌، آن‌ را تشخیص‌ می‌دهد  واجب‌ دانسته‌اند (رجوع کنید به جصاص‌، ج‌ 3، ص‌ 154؛ شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1971، ج‌ 1، ص‌ 156 157؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 371؛ شوکانی‌، ج‌ 7، ص‌ 242 243). به‌ نظر آنان‌، اطاعت‌ از حاکم‌ در امر جهاد مانند نمازهای‌ پنج‌گانه‌ واجب‌ است‌ (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 269؛ شروانی‌، ج‌ 9، ص‌ 237، 277). بیشتر فقیهان‌ امامی‌ وجوب‌ جهاد ابتدایی‌ و حتی‌ مشروعیت‌ آن‌ را منوط‌ به‌ موافقت‌ و اجازه‌ امام‌ معصوم‌ یا نایب‌ او می‌دانند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به کلینی‌، ج‌ 5، ص‌ 23؛ طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌ 8؛ همو، 1400، ص‌290؛ شهیدثانی‌، ج‌ 3، ص‌ 9؛ نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 11). مراد این‌ فقها از نایب‌ امام‌، نایب‌ خاص‌ است‌ و شامل‌ نایبان‌ عام‌ امام‌ (فقها) در عصر غیبت‌ نمی‌شود (رجوع کنید به شهیدثانی‌؛ نجفی‌، همانجاها)، اما به‌ نظر برخی‌ دیگر، اجازه‌ امام‌ معصوم‌ یا نایب‌ خاص‌ او برای‌ جهاد لازم‌ نیست‌ و حتی‌ نایب‌ عام‌ او نیز می‌تواند برای‌ بسط‌ توحید و عدل‌ و جلوگیری‌ از ظلم‌ و استبداد ظالمان‌ و حمایت‌ از مظلومان‌، به‌ حکم‌ عقل‌ به‌ جهاد ابتدایی‌ روی‌ آورد (رجوع کنید به خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 364؛ منتظری‌، ج‌ 1، ص‌ 115؛ خامنه‌ای‌، ج‌ 1، ص‌ 331؛ نیز رجوع کنید به میرزابزرگ‌ قائم‌مقام‌، ص‌ 66). به‌ نظر این‌ فقها اجماع‌ مورد ادعا در این‌ زمینه‌، مناقشه‌پذیر است‌ و تعبیر «امام‌ عادل‌» در احادیث‌ جهاد به‌معنای‌ امام‌ معصوم‌ نیست‌ (رجوع کنید به منتظری‌، ج‌ 1، ص‌ 118).
+
همچنین‌ جهاد از عهده‌ کسی‌ که‌ پدر و مادرش‌ راضی‌ به‌ شرکت‌ کردن‌ او در جهاد نیست‌، برداشته‌ شده‌ است‌. مگر آن که‌ جهاد برای‌ او واجب‌ عینی‌ باشد. فقها درباره‌ ضرورت‌ اجازه‌ گرفتن‌ از پدر و مادر مشرک‌ و نیز اجداد خود و نیز درباره‌ لزوم‌ اجازه‌ گرفتن‌ از طلبکار برای‌ عزیمت‌ به‌ جهاد اختلاف‌ نظر دارند. (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌19، ص‌274-276؛ علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌9، ص‌27-33؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌21-26؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌366-367)
  
از دیدگاه‌ برخی‌ مؤلفان‌ مسلمان‌، وجوب‌ جهاد به‌ معنای‌ وجود تقابل‌ همیشگی‌ میان‌ مسلمانان‌ و غیرمسلمانان‌ نیست‌، بلکه‌ جهاد به‌ منزله‌ آخرین‌ راه‌حل‌ برای‌ تثبیت‌ مصالح‌ اسلام‌ و مسلمانان‌است‌ (زحیلی‌، ص‌90، 97). پیش‌ از آغاز جهاد، لازم‌ است‌ که‌ طرف‌ مقابل‌ را به‌ اسلام‌ و تعالیم‌الاهی‌ آن‌ و رها کردن‌ کفر و عصیان‌ در برابر خدا و زیرپا نگذاشتن‌ حقوق‌ انسانها دعوت‌ کرد و ابتدا باید به‌ مناطق‌ نزدیک‌تر به‌ سرزمین‌ اسلامی‌ پرداخت‌ (رجوع کنید به شافعی‌، ج‌ 4، ص‌ 177؛ مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 285 287؛ فخرالمحققین‌، ج‌ 1، ص‌ 354؛ نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 51؛ خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 369).
+
همچنین‌ درباره‌ اجیرگرفتن‌ و نیز قراردادن‌ جعاله‌ برای‌ جهاد اختلاف‌ نظر وجود دارد.(رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌19، ص‌280؛ علامه‌ حلّی، 1414، ج‌9، ص‌5457)
  
به‌ نظر برخی‌ فقها، به‌ استنادِ سیره‌ پیامبر اکرم‌، در صورت‌ وجود شرایط‌ مناسب‌ و آمادگی‌ سپاه‌ اسلام‌ برای‌ جهاد، انجام‌ دادن‌ آن‌ حداقل‌ یک‌بار در هر سال‌ واجب‌ است‌ (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌10؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 367368؛ مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 266؛ علامه‌ حلّی‌، 14131419، ج‌ 1، ص‌ 477؛ نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 49). فرار از میدان‌ نبرد جایز نیست‌، مگر در موارد استثنایی‌ (نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 73؛ خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 371).
+
برای‌ جهادِ دفاعی‌ بسیاری‌ از شرایط‌ مذکور از جمله‌ اجازه‌ امام‌ لازم‌ نیست‌، زیرا دفاع‌ از جان‌ و مال‌ و حیثیت‌ مسلمانان‌ بر هر مسلمانی‌ که‌ توان‌ دفاع‌ دارد، در هر شرایطی‌ واجب‌ است‌. (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌19، ص‌269؛ علامه‌ حلی‌، 1414، ج‌9، ص‌37؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌ 15-16، ج‌ 41، ص‌650-651؛ برای‌ دیگر تفاوت های‌ جهاد ابتدایی‌ با جهاد دفاعی‌ رجوع کنید به نجفی‌، ج‌21، ص‌15-16؛ نیز رجوع کنید به دفاع‌)
  
به‌ نظر مشهور در فقه‌ اسلامی‌، جهاد ابتدایی‌ واجب‌ کفایی‌ است‌، یعنی‌ اگر تعداد مجاهدان‌ آماده‌ برای‌ جهاد، کافی‌ باشد، جهاد از عهده‌ دیگران‌ برداشته‌ می‌شود، اما اگر حاکم‌ به‌ دلایل‌ خاصی‌ حضور کسانی‌ را در جنگ‌ ضروری‌ بداند، جهاد برای‌ آنها واجب‌ عینی‌ می‌شود. پس‌ از حضور در صحنه‌ جنگ‌ و رویارویی‌ دو طرف‌، جهاد واجب‌ عینی‌ است‌ و انصراف‌ از آن‌ حرام‌ است‌ (طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌ 2؛ مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 267، 277؛ علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 8؛ قس‌ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 364).
+
جنگ‌ در ماه های‌ حرام‌ ([[رجب‌]]، [[ذی القعده‌]]، [[ذی الحجه‌]]، [[محرم‌]]) نزد عرب‌ قبل‌ از اسلام‌، ممنوع‌ بود و اسلام‌ نیز آن‌ را تأیید کرد و فقها به‌ استناد آیات‌ [[قرآن]] از جمله‌ آیه‌ 217 [[سوره بقره‌]] و 5 [[سوره توبه‌]]، قائل‌ به‌ حرمت‌ جهاد در این‌ ماه ها شده‌اند. (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌3؛ قرطبی‌، ذیل‌ [[سوره بقره‌]]: 90؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌368-369)
  
شرایط‌ مذکور در منابع‌ فقهی‌ برای‌ جهادگران‌ عبارت‌ است‌ از:مرد بودن‌، عاقل‌ بودن‌، آزاد بودن‌ (برده‌ نبودن‌)، داشتن‌ توانایی‌ جسمی‌ و مالی‌ بر جهاد و نداشتن‌ عذر شرعی‌ بر ترک‌ آن‌، بنابراین‌، جهاد از عهده‌ بردگان‌، زنان‌، کودکان‌، دیوانگان‌، پیرمردان‌، نابینایان‌ و کسانی‌ که‌ به‌سبب‌ شدت‌ بیماری‌ یا به‌سبب‌ نقص‌ عضو توان‌ جهاد را ندارند، ساقط‌ است‌ (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌ 2، 45؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 366367؛ مطیعی‌، ج‌ 19، ص 270272؛ خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 362 363). همچنین‌ جهاد از عهده‌ کسی‌ که‌ پدر و مادرش‌ راضی‌ به‌ شرکت‌ کردن‌ او در جهاد نیست‌، برداشته‌ شده‌ است‌، مگر آنکه‌ جهاد برای‌ او واجب‌ عینی‌ باشد. فقها در باره‌ ضرورت‌ اجازه‌ گرفتن‌ از پدر و مادر مشرک‌، و نیز اجداد خود و نیز در باره‌ لزوم‌ اجازه‌ گرفتن‌ از طلبکار برای‌ عزیمت‌ به‌ جهاد اختلاف‌نظر دارند (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 274276؛ علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 27 33؛ نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 2126؛ خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 366 367). همچنین‌ در باره‌ اجیرگرفتن‌ و نیز قراردادن‌ جعاله‌ برای‌ جهاد اختلاف‌نظر وجود دارد (رجوع کنید به مطیعی‌،ج‌ 19، ص‌280؛ علامه‌ حلّی، 1414، ج‌ 9، ص‌ 5457).
+
البته‌ به‌ نظر برخی‌ از فقهای‌ اهل‌ سنت‌ حرمت‌ کارزار در ماه های‌ حرام‌ نسخ‌ شده‌ و جهاد در همه‌ مکان ها و زمان ها جایز است‌. (رجوع کنید به جصاص‌، ج‌1، ص‌390؛ قرطبی‌، همانجا)
  
برای‌ جهادِ دفاعی‌ بسیاری‌ از شرایط‌ مذکور از جمله‌ اجازه‌ امام‌ لازم‌ نیست‌، زیرا دفاع‌ از جان‌ و مال‌ و حیثیت‌ مسلمانان‌ بر هر مسلمانی‌ که‌ توان‌ دفاع‌ دارد، در هر شرایطی‌ واجب‌ است‌ (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 269؛ علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 37؛ نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 1516، ج‌ 41، ص‌ 650651؛ برای‌ دیگر تفاوتهای‌ جهاد ابتدایی‌ با جهاد دفاعی‌ رجوع کنید به نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 15 16؛ نیز رجوع کنید به دفاع‌ *).
+
همچنین‌ فقها جهاد را در منطقه‌ حرم‌ (محدوده‌ خاصی‌ که‌ شهر [[مکه‌]] جزو آن‌ است‌) حرام‌ دانسته‌اند مگر آن که‌ دشمن‌ در این‌ منطقه‌ اقدام‌ به‌ پیکار کند. (رجوع کنید به ابن‌جوزی‌، ص‌ 72-74؛ علامه‌ حلی‌، 1414، ج‌9، ص‌9؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌369)
  
جنگ‌ در ماههای‌ حرام‌ (رجب‌، ذیقعده‌، ذیحجه‌، محرّم‌) نزد عرب‌ قبل‌ از اسلام‌، ممنوع‌ بود و اسلام‌ نیز آن‌ را تأیید کرد و فقها به‌ استناد آیات‌ قرآن‌، از جمله‌ آیه‌ 217 بقره‌ و 5 توبه‌، قائل‌ به‌ حرمت‌ جهاد در این‌ ماهها شده‌اند (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌ 3؛ قرطبی‌، ذیل‌ بقره‌:90؛ خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 368 369). البته‌ به‌ نظر برخی‌ از فقهای‌ اهل‌ سنّت‌ حرمت‌ کارزار در ماههای‌ حرام‌ نسخ‌ شده‌ و جهاد در همه‌ مکانها و زمانها جایز است‌ (رجوع کنید به جصاص‌، ج‌ 1، ص‌390؛ قرطبی‌، همانجا). همچنین‌ فقها جهاد را در منطقه‌ حرم‌ (محدوده‌ خاصی‌ که‌ شهر مکه‌ جزو آن‌ است‌) حرام‌ دانسته‌اند مگر آنکه‌ دشمن‌ در این‌ منطقه‌ اقدام‌ به‌ پیکار کند (رجوع کنید به ابن‌جوزی‌، ص‌ 7274؛ علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 9؛ خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 369؛ ).
+
در منابع‌ فقهی‌ به‌ استناد احادیث‌، برخی‌ کارهای‌ مستحب‌ برای‌ جهاد ذکر شده‌ است‌، از جمله‌: بالابردن‌ روحیه‌ نظامی‌ مجاهدان‌ و برقراری‌ نظم‌ میان‌ آنها با قراردادن‌ علائم‌ و پرچم هایی‌ برای‌ هر گروه‌ و نیز تکبیر گفتن‌ و رجزخواندن‌ (زید بن‌ علی‌، ص‌ 355؛ کلینی‌، ج‌5، ص‌34؛ بیهقی‌، ج‌9، ص‌153؛ علامه‌ حلی‌، 1414، ج‌9، ص‌52؛ بهوتی‌ حنبلی‌، ج‌3، ص‌72) آغاز کردن‌ به‌ پیکار پس‌ از به‌ جا آوردن‌ [[نماز ظهر]] (علامه‌ حلی‌، 1414، ج‌9، ص‌71؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌81؛ شوکانی‌، ج‌8، ص‌64) و خواندن‌ دعاهای‌ مخصوص‌ (معزی‌ ملایری‌، ج‌16، ص‌ 190-199) همچنین‌ مجاهدان‌ از آسیب‌ رساندن‌ به‌ طبیعت‌ و کشتن‌ زنان‌، کودکان‌ و پیران‌ و کارهای‌ ضدانسانی‌ نهی‌ شده‌اند.
  
در منابع‌ فقهی‌، به‌استناد احادیث‌، برخی‌ کارهای‌ مستحب‌ برای‌ جهاد ذکر شده‌ است‌، ازجمله‌:بالا بردن‌ روحیه‌ نظامی‌ مجاهدان‌ و برقراری‌ نظم‌ میان‌ آنها با قراردادن‌ علائم‌ و پرچمهایی‌ برای‌ هر گروه‌ و نیز تکبیر گفتن‌ و رجز خواندن‌ (زیدبن‌ علی‌، ص‌ 355؛ کلینی‌، ج‌ 5، ص‌ 34؛ بیهقی‌، ج‌ 9، ص‌ 153؛ علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 52؛ بهوتی‌ حنبلی‌، ج‌ 3، ص‌ 72)، آغاز کردن‌ به‌ پیکار پس‌ از به‌جا آوردن‌ نماز ظهر (علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 71؛ نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 81؛ شوکانی‌، ج‌ 8، ص‌ 64) و خواندن‌ دعاهای‌ مخصوص‌ (معزی‌ ملایری‌، ج‌ 16، ص‌ 190 199). همچنین‌ مجاهدان‌ از آسیب‌ رساندن‌ به‌ طبیعت‌ و کشتن‌ زنان‌، کودکان‌ و پیران‌ و کارهای‌ ضدانسانی‌ نهی‌ شده‌اند.
+
جهاد ممکن‌ است‌ از یکی‌ از این‌ راهها به‌ پایان‌ برسد: اسلام‌ آوردن‌ دشمن‌ در صورتی‌ که‌ جنگ‌ با هدف‌ هدایت‌ آغاز شده‌ باشد، (رجوع کنید به بخاری‌، ج‌1، ص‌39؛ طبری‌، ذیل‌ [[سوره فتح‌]]: 16) پناهندگی افراد دشمن‌ به‌ مسلمانان‌، بستن‌ قرار داد موقت‌ ترک‌ مخاصمه‌ یا مصالحه‌ دائم‌.
  
جهاد ممکن‌ است‌ از یکی‌ از این‌ راهها به‌ پایان‌ برسد:اسلام‌ آوردن‌ دشمن‌ در صورتی‌ که‌ جنگ‌ با هدف‌ هدایت‌ آغاز شده‌ باشد (رجوع کنید به بخاری‌، ج‌ 1، ص‌ 39؛ طبری‌، ذیل‌ فتح‌:16)، پناهندگی افراد دشمن‌ به‌ مسلمانان‌، بستن‌ قرارداد موقت‌ ترک‌ مخاصمه‌ یا مصالحه‌ دائم‌.
+
==منابع==
 +
دانشنامه جهان اسلام، جلد11، ذیل مدخل ''جهاد'' از سیف‌اللّه‌ صرّامی‌ و سعید عدالت نژاد.
  
== منابع ==
 
دانشنامه جهان اسلام، جلد11، ذیل مدخل ''جهاد'' از سیف‌اللّه‌ صرّامی‌ و سعید عدالت نژاد .
 
 
[[رده:احکام عبادی]]
 
[[رده:احکام عبادی]]

نسخهٔ ‏۲۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۳۰

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


جنگ‌ مشروع‌ در راه‌ خدا و عنوان‌ یکی‌ از ابواب‌ فقه‌ اسلامی‌.

جِهاد واژه‌ای‌ عربی‌ است‌ از ریشه‌ {ج‌ ه د} به‌ معنای‌ مشقت‌، تلاش‌، مبالغه‌ در کار به‌ نهایت‌ چیزی‌ رسیدن‌ و توانایی‌ (خلیل‌ بن‌ احمد؛ ابن‌سکیت‌؛ جوهری‌؛ ابن‌اثیر، ذیل‌ «جهد»). مهم‌ترین‌ مفهوم‌ اصطلاحی‌ این‌ واژه‌ در متون‌ دینی‌، همانند کاربرد عام‌ آن‌، گونه‌ای‌ خاص‌ از تلاش‌ است‌ یعنی‌ مبارزه‌ کردن‌ در راه‌ خدا با جان‌، مال‌ و دارایی های‌ دیگر خود با هدف‌ گسترش‌ اسلام‌ یا دفاع‌ از آن‌. (رجوع کنید به ابن‌عابدین‌، ج‌3، ص‌217؛ هیکل‌، ج‌1، ص‌44)

در متون‌ دینی‌، علاوه‌ بر این‌ معنای‌ خاص‌ و اصطلاحی‌، جهاد به‌ مفهوم‌ لغوی‌ و عام‌ خود نیز بسیار بکار رفته‌ است‌، مانند کاربرد تعبیر «جهاد اکبر» درباره‌ مجاهدت‌ و تلاش‌ نفس‌ در برابر شیطان‌ و هوای‌ نفس‌ (رجوع کنید به حر عاملی‌، ج‌15، ص‌161؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌350؛ نیز رجوع کنید به جهادنفس‌) در احادیث‌ برخی‌ از کارها به‌ مثابه‌ جهاد شمرده‌ شده‌اند که‌ ظاهراً برای‌ ارج‌ نهادن‌ به‌ این‌ کارها بوده‌ است‌ مانند امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، سخن‌ گفتن‌ به‌ عدالت‌ در برابر سلطان‌ ستمگر، تلاش‌ مرد برای‌ زنده‌ کردن‌ سنتی‌ نیکو در جامعه‌، خوب‌ شوهرداری‌ کردن‌ زن‌ و تلاش‌ مرد برای‌ کسب‌ روزی‌ حلال‌ برای‌ خانواده‌. (رجوع کنید به کلینی‌، ج‌4، ص‌259، ج‌5، ص‌910، 12، 60، 88؛ مناوی‌، ج‌3، ص‌366؛ حر عاملی‌، ج‌16، ص‌34؛ هیکل‌، ج‌1، ص‌4647، 109110)

چون‌ حکم‌ جهاد در مدینه‌ تشریع‌ شده‌، واژه‌ جهاد و مشتقات‌ آن‌ در آیات‌ مکی‌ در معنای‌ عام‌ و لغوی‌ آن‌ به‌کار رفته‌ است‌. (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به سوره عنکبوت‌: 6، 8، 69؛ سوره لقمان‌:15)

نخستین‌ آیه‌ راجع‌ به‌ تشریع‌ جهاد به‌ جهاد دفاعی‌ اختصاص‌ دارد که‌ در سال‌ اول‌ هجری‌ نازل‌ شد و به‌ مسلمانان‌ اجازه‌ داد که‌ در برابر هجوم‌ مشرکان‌ به‌ دفاع‌ از خود بپردازند. (رجوع کنید به سوره حج‌: 39، 40؛ نیز رجوع کنید به واحدی‌ نیشابوری‌، ص‌208؛ طباطبائی‌، ذیل‌ آیات‌)

آیات‌ متعددی‌ در بسیاری‌ از سوره‌های‌ مدنی‌ به‌ ویژه‌ سوره بقره‌، سوره انفال‌، سوره آل‌ عمران‌، سوره توبه‌ و سوره احزاب‌، به‌ جهاد و مباحث‌ متعلق‌ به‌ آن‌ اختصاص‌ دارد. در تحلیل‌ این‌ آیات‌ نباید شأن‌ نزول‌ آنها و اهداف‌ اساسی‌ پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله را به‌ ویژه‌ در زمینه‌ فلسفه‌ جنگ‌ و صلح‌، از نظر دور داشت‌.

پس‌ از فتح‌ مکه‌ در سال‌ هشتم‌ هجری‌، آیاتی‌ نازل‌ شد که‌ به‌ حسب‌ ظاهر بر جنگ‌ با همه‌ مشرکان‌ در هر مکان‌ و زمان‌، دلالت‌ دارد. (رجوع کنید به سوره توبه‌: 5، 36، 41)

به‌ نظر برخی‌ از مفسران‌ و فقها، این‌ آیات‌ به‌ ویژه‌ آیه‌ 5 سوره‌ توبه‌ مشهور به‌ آیه‌ «سیف‌» (یا شمشیر؛ قس‌ خوئی‌، 1395، ص‌ 305، که‌ آیه‌ 36 توبه‌ را آیه‌ سیف‌ دانسته‌ است‌)، آیات‌ دیگری‌ را که‌ به‌ گونه‌ای‌ دال بر مداراکردن‌ با مشرکان‌ هستند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به سوره اعراف‌: 199؛ سوره بقره‌: 109؛ سوره انعام‌: 112؛ سوره حجر: 85؛ سوره زخرف‌: 89) نسخ‌ کرده‌ است‌. (رجوع کنید به ابن‌حزم‌، الناسخ‌ والمنسوخ‌، ص‌30، 3435؛ طوسی‌، التبیان‌، ذیل‌ سوره بقره‌: 83؛ طبرسی‌، ذیل‌ سوره انعام‌: 159؛ سوره سجده‌: 30؛ ابن‌جوزی‌، ص‌242؛ ابن‌کثیر، ج‌2، ص‌350)

شماری‌ از مستشرقان‌ نیز در موافقت‌ با حکم‌ نسخ‌ گفته‌اند که‌ تنها آیاتی‌ که‌ به‌ ظاهر مسلمانان‌ را به‌ جهاد با مشرکان‌، از جمله‌ اهل‌ کتاب‌، در هر زمان‌ و مکان‌ دعوت‌ می‌کنند، به‌ قوت‌ خود باقی‌اند و بقیه‌ آیات‌ که‌ وجوب‌ جهاد را منوط‌ به‌ وجود شرایط‌ خاصی‌ مانند فتنه‌انگیزی‌ دشمنان‌ کرده‌اند، منسوخ‌ شده‌اند. (د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ «جهاد»)

در برابر مخالفان‌ نسخ‌ بر آن‌اند که‌ با توجه‌ به‌ قواعد نسخ‌ آیات‌ قرآن‌ و تاریخ‌ و شأن‌ نزول‌ آیات‌ مورد نظر، امکان‌ نسخِ آنها وجود ندارد. (رجوع کنید به سیوطی‌، ج‌2، ص‌29؛ رشیدرضا، ج‌2، ص‌215؛ خوئی‌، 1395، ص‌305، 353؛ طباطبائی‌، ذیل‌ سوره بقره‌: 256؛ سوره حجر: 85؛ زحیلی‌، ص‌114120)

در آیات‌ و احادیث‌ فضائل‌ دنیوی‌ و اخروی‌ جهاد مطرح‌ شده‌ است‌. به‌ موجب‌ آیات‌ قرآن‌ (سوره نساء: 95؛ سوره عنکبوت‌: 69؛ سوره توبه‌: 20)، کسانی‌ که‌ جان‌ و مالشان‌ را در راه‌ خدا فدا کنند در درگاه‌ الاهی‌ از دیگر مسلمانان‌ برترند و خداوند به‌ آنها مژده‌ بهشت‌ و دستیابی‌ به‌ مقام‌ شهادت‌ داده‌ است‌. (نیز رجوع کنید به سوره توبه‌: 21؛ سوره آل‌ عمران‌: 169)

قرآن‌ کریم‌ (رجوع کنید به سوره توبه‌: 24) مهم‌ترین‌ مانع‌ انسان‌ برای‌ جهاد را وابستگی‌ به‌ خانواده‌، مال‌ و خانمان‌ شمرده‌ است‌. همچنین‌ کسانی‌ را که‌ از جهاد رویگردان‌اند فاسق‌ خوانده‌ و به‌ آنها کیفر الاهی‌ را وعید داده‌ است‌. بنابر قرآن‌، پیروزی‌ تنها به‌ دست‌ خداست‌ (رجوع کنید به سوره آل‌ عمران‌: 126؛ سوره انفال‌: 10) و پیروی‌ از فرمان‌ خدا و پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله، دوری‌ از نزاع‌ و تفرقه‌، صبر و استقامت‌ و فرار نکردن‌ از دشمن‌، از مهم‌ترین‌ احکام‌ جهاد به‌ شمار رفته‌ است‌. (رجوع کنید به سوره انفال‌: 1516، 4446)

به‌ موجب‌ آیات‌ قرآن‌ (سوره انفال‌: 65-66؛ سوره آل‌ عمران‌: 123125)، مجاهدان‌ به‌ میزان‌ صبر و استقامت‌ خود از امدادهای‌ غیبی‌ برخوردار می‌شوند. (نیز رجوع کنید به سوره احزاب‌: 910؛ سوره توبه‌: 26)

از جمله‌ امدادهای‌ غیبی‌ الاهی‌، آرامش‌ بخشیدن‌ به‌ مجاهدان‌ و افکندن‌ ترس‌ و وحشت‌ در دل‌ کافران‌ است‌. (رجوع کنید به سوره آل‌ عمران‌: 126؛ سوره انفال‌: 12؛ سوره احزاب‌: 26)

بنابر احادیث‌، جهاد در راه‌ خدا از برترین‌ کارهاست‌ و پاداش‌ اخروی‌ مجاهد شهید چنان‌ است‌ که‌ وی‌ نیل‌ به‌ جهاد و شهادت‌ را دوباره‌ آرزو می‌کند. (رجوع کنید به ابن‌ حنبل‌، ج‌1، ص‌14، ج‌3، ص‌126؛ بخاری‌، ج‌1، ص‌12، ج‌6، ص‌15؛ مسلم‌ بن‌ حجاج‌، ج‌1، ص‌88؛ نیز رجوع کنید به مالک‌ بن‌ انس‌، ج‌2، ص‌443-445؛ کلینی‌، ج‌5، ص‌2)

به‌ سبب‌ اهمیت‌ و جایگاه‌ مهم‌ جهاد در اسلام‌، آثار بسیاری‌ درباره‌ آن‌ تدوین‌ شده‌ است‌. (رجوع کنید به حاجی‌خلیفه‌، ج‌1، ستون‌ 56؛ بغدادی‌، ایضاح‌المکنون‌، ج‌1، ستون‌ 251، 282 و جاهای‌ دیگر، ج‌2، ستون‌ 196، 707 و جاهای‌ دیگر؛ همو، هدیه‌ العارفین، ج‌1، ستون‌ 192، 264 و جاهای‌ دیگر، ج‌2، ستون‌123، و جاهای‌ دیگر)

همچنین‌ در منابع‌ جامع‌ حدیثی‌ و فقهی‌ همواره‌ بخشی‌ با عنوان‌ کتاب‌ «جهاد» یا «سِیر» به‌ احکام‌ جهاد اختصاص‌ داشته‌ است‌. مهم‌ترین‌ موضوعات‌ این‌ مبحث‌ عبارت‌اند از: بالا بردن‌ آمادگی‌ رزمی‌ مجاهدان‌، شرایط‌ وجوب‌ جهاد بر مؤمنان‌، اقسام‌ جهاد، احکام‌ مربوط‌ به‌ میدان‌ جنگ‌ مانند شیوه‌ مبارزه‌ و چگونگی‌ رفتار با نظامیان‌، کشته‌ شدگان‌، اسرا و بازماندگان‌، تقسیم‌ غنایم‌ و خاتمه‌ دادن‌ به‌ جهاد (رجوع کنید به زید بن‌ علی‌، ص‌ 349-362؛ شافعی‌، ج‌4، ص‌167313؛ سحنون‌، ج‌2، ص‌2، 50؛ مسلم‌ بن‌ حجاج‌، ج‌2، ص‌1356-1450؛ کلینی‌، ج‌5، ص‌2-55؛ طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌275؛ ابن‌حزم‌، المحلّی‌، ج‌7، ص‌291-354؛ شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1403، ج‌10، ص‌2-144؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 364 635) «رباط‌» یا «مرابطه‌» (مرزبانی‌) نیز موضوعی‌ مرتبط‌ با جهاد و در برخی‌ موارد بر پایه‌ احادیث‌ از مصادیق‌ آن‌ است‌. (رجوع کنید به علامه‌ حلی‌، 1414، ج‌9، ص‌451؛ مناوی، ج‌4، ص‌18)

نگارش‌ کتاب هایی‌ با عنوان‌ «السِّیر» مانند السِیر اوزاعی‌ (متوفی‌ 157) و السیرالصغیر و السیرالکبیر محمد بن‌ حسن‌ شیبانی‌ (متوفی‌ 189) نیز که‌ بیانگر روش‌ برخورد مسلمانان‌ با غیرمسلمانان‌ در زمان‌ جنگ‌ و صلح‌ است‌، در میان‌ فقهای‌ متقدم‌ به‌ ویژه‌ اهل‌ سنّت‌، متداول‌ بود.

السیرالکبیر شیبانی‌ به‌ دلیل‌ قدمت‌ و جامعیت‌ مباحث‌، اهمیت‌ بسیاری‌ دارد و شروح‌ متعددی‌ بر آن‌ نوشته‌ شده‌ است‌. حکومت‌ عثمانی‌ این‌ کتاب‌ را به‌ مثابه‌ قانون‌ روابط‌ بین‌الملل‌ می‌دانست‌. (شمس‌ الائمه سرخسی‌، 1971، ج‌1، مقدمه‌ منجد، ص‌14؛ همو، 1403، ج‌10، ص‌2)

کتب‌ فقه‌ سیاسی‌ مانند الاحکام‌ السلطانیه‌ ماوردی‌ و کتاب‌ الخراج‌ قاضی‌ ابویوسف‌ (متوفی‌ 183)، نیز بخشی‌ را به‌ احکام‌ جهاد اختصاص‌ داده‌اند. (نیز برای‌ آثار در فقه‌ شیعه‌ و اهل‌ سنّت‌ رجوع کنید به نجاشی‌، ص‌ 352، 354، 375، 388؛ بغدادی‌، هدیه‌العارفین‌، ج‌1، ستون‌ 5، 68، 248، 438، 589، 618، 706، ج‌2، ستون‌ 24، 52)

در منابع‌ جامع‌ فقه‌ شیعه‌، گاه‌ مباحث‌ مربوط‌ به‌ جهاد در ضمن‌ مباحث‌ دیگر مانند حدود و امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، مطرح‌ شده‌ است‌. (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مفید، ص‌ 810-812)

همچنین‌ برخی‌ از فتاوای‌ جهادی‌ علمای‌ شیعه‌ به‌ خصوص‌ در مواجهه‌ با هجوم‌ استعمارگران‌،از جمله‌ در جنگ های‌ ایران‌ و روسیه‌ در قرن‌ سیزدهم‌ که‌ نقش‌ عمده‌ای‌ در دفاع ‌از سرزمین های‌ اسلامی‌ داشته‌، در مجموعه‌هایی‌ گردآوری‌ شده‌ است‌. (رجوع کنید به میرزا بزرگ‌ قائم‌مقام‌، مقدمه‌ زرگری‌نژاد، ص‌62، 74، 76؛ رسایل‌ و فتاوای‌ جهادی، ص‌ 20351)

در پاره‌ای‌ مقاطع‌ تاریخی‌ دعوت‌ به‌ جهاد در میان‌ علمای‌ اهل‌ سنت‌ نیز دیده‌ می‌شود، مانند تشویق‌ ابن‌ عساکر (متوفی‌ 571) به‌ جهاد در جریان‌ جنگ های‌ صلیبی‌، با گردآوری‌ چهل‌ حدیث‌ در این‌ باره‌. (رجوع کنید به حلوانی‌، ص‌1113)

فقها در کتاب هایشان‌ جهاد را به‌ ابتدایی‌ و دفاعی‌ تقسیم‌ کرده‌اند، (منتظری‌، ج‌1، ص‌115) البته‌ این‌ تقسیم‌بندی‌ در کتابهای‌ فقهی‌ متقدم‌ صریحاً ذکر نشده‌ و آنان‌ معمولاً احکام‌ جهاد ابتدایی‌ را به‌ گونه‌ای‌ مبسوط‌ و احکام‌ جهاد تدافعی‌ را به‌ طور ضمنی‌ بیان‌ کرده‌اند. (رجوع کنید به شافعی‌، ج‌4، ص‌170؛ کلینی‌، ج‌5، ص‌223؛ شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1971، ج‌1، ص‌187-189)

جهاد ابتدایی‌ به‌ معنای‌ جنگ‌ با مشرکان‌ و کفار برای‌ دعوت‌ آنان‌ به‌ اسلام‌ و توحید و برقراری‌ عدالت‌ است‌. در این‌ نوع‌ از جهاد که‌ مسلمانان‌ آغازگر نبردند، هدف‌ از بین‌ بردن‌ سیطره‌ کفر و فراهم‌ آوردن‌ امکان‌ گسترش‌ دین‌ الاهی‌ است‌. (رجوع کنید به سوره بقره‌: 193؛ سوره انفال‌: 39؛ جصاص‌، ج‌ 3، ص‌ 65؛ قرطبی‌؛ طباطبائی‌، ذیل‌ سوره بقره‌: 193)

جهاد دفاعی‌ به‌ معنای‌ جنگ‌ برای‌ دفاع‌ از مسلمانان‌ و سرزمین های‌ اسلامی‌ است‌. (منتظری‌، ج‌1، ص‌115) معدودی‌ از فقهای‌ تابعی‌ قائل‌ به‌ وجوب‌ جهاد نبوده‌ یا آن‌ را مستحب‌ شمرده‌اند، (شمس‌الائمه‌ سرخسی‌،1971، ج‌1، ص‌187؛ مطیعی‌، ج‌19، ص‌268؛ نیز رجوع کنید به زحیلی‌، ص‌95، پانویس‌1)، ولی‌ بیشتر فقها جهاد ابتدایی‌ را در شمارِ وظایف‌ عبادی‌ قرار داده‌اند. (رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌)

فقهای‌ اهل‌ سنّت‌ جهاد ابتدایی‌ را در صورت‌ وجود مصلحت‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ در آن‌ که‌ حاکم‌، چه‌ عادل‌ چه‌ فاسق‌ آن‌ را تشخیص‌ می‌دهد، واجب‌ دانسته‌اند. (رجوع کنید به جصاص‌، ج‌3، ص‌154؛ شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1971، ج‌1، ص‌156-157؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌371؛ شوکانی‌، ج‌7، ص‌242-243)

به‌ نظر آنان‌، اطاعت‌ از حاکم‌ در امر جهاد مانند نمازهای‌ پنج‌گانه‌ واجب‌ است‌. (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌19، ص‌269؛ شروانی‌، ج‌9، ص‌237، 277)

بیشتر فقیهان‌ امامی‌ وجوب‌ جهاد ابتدایی‌ و حتی‌ مشروعیت‌ آن‌ را منوط‌ به‌ موافقت‌ و اجازه‌ امام‌ معصوم‌ یا نایب‌ او می‌دانند. (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به کلینی‌، ج‌5، ص‌23؛ طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌8؛ همو، 1400، ص‌290؛ شهیدثانی‌، ج‌3، ص‌9؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌11)

مراد این‌ فقها از نایب‌ امام‌، نایب‌ خاص‌ است‌ و شامل‌ نایبان‌ عام‌ امام‌ (فقها) در عصر غیبت‌ نمی‌شود. (رجوع کنید به شهید ثانی‌؛ نجفی‌، همان جاها)، اما به‌ نظر برخی‌ دیگر، اجازه‌ امام‌ معصوم‌ یا نایب‌ خاص‌ او برای‌ جهاد لازم‌ نیست‌ و حتی‌ نایب‌ عام‌ او نیز می‌تواند برای‌ بسط‌ توحید و عدل‌ و جلوگیری‌ از ظلم‌ و استبداد ظالمان‌ و حمایت‌ از مظلومان‌ به‌ حکم‌ عقل‌ به‌ جهاد ابتدایی‌ روی‌ آورد. (رجوع کنید به خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌364؛ منتظری‌، ج‌1، ص‌115؛ خامنه‌ای‌، ج‌1، ص‌331؛ نیز رجوع کنید به میرزا بزرگ‌ قائم‌مقام‌، ص‌66)

به‌ نظر این‌ فقها اجماع‌ مورد ادعا در این‌ زمینه‌، مناقشه‌پذیر است‌ و تعبیر «امام‌ عادل‌» در احادیث‌ جهاد به‌ معنای‌ امام‌ معصوم‌ نیست‌. (رجوع کنید به منتظری‌، ج‌1، ص‌118)

از دیدگاه‌ برخی‌ مؤلفان‌ مسلمان‌، وجوب‌ جهاد به‌ معنای‌ وجود تقابل‌ همیشگی‌ میان‌ مسلمانان‌ و غیرمسلمانان‌ نیست‌ بلکه‌ جهاد به‌ منزله‌ آخرین‌ راه‌ حل‌ برای‌ تثبیت‌ مصالح‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ است‌. (زحیلی‌، ص‌90، 97)

پیش‌ از آغاز جهاد، لازم‌ است‌ که‌ طرف‌ مقابل‌ را به‌ اسلام‌ و تعالیم‌الاهی‌ آن‌ و رهاکردن‌ کفر و عصیان‌ در برابر خدا و زیرپا نگذاشتن‌ حقوق‌ انسان ها دعوت‌ کرد و ابتدا باید به‌ مناطق‌ نزدیک‌تر به‌ سرزمین‌ اسلامی‌ پرداخت‌. (رجوع کنید به شافعی‌، ج‌4، ص‌177؛ مطیعی‌، ج‌19، ص‌285-287؛ فخرالمحققین‌، ج‌1، ص‌354؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌51؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌369)

به‌ نظر برخی‌ فقها، به‌ استنادِ سیره‌ پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله در صورت‌ وجود شرایط‌ مناسب‌ و آمادگی‌ سپاه‌ اسلام‌ برای‌ جهاد، انجام‌ دادن‌ آن‌ حداقل‌ یک‌بار در هر سال‌ واجب‌ است‌. (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌10؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌367-368؛ مطیعی‌، ج‌19، ص‌266؛ علامه‌ حلی‌، 1413-1419، ج‌1، ص‌477؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌49)

فرار از میدان‌ نبرد جایز نیست‌، مگر در موارد استثنایی‌ (نجفی‌، ج‌21، ص‌73؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌371)

به‌ نظر مشهور در فقه‌ اسلامی‌، جهاد ابتدایی‌ واجب‌ کفایی‌ است‌ یعنی‌ اگر تعداد مجاهدان‌ آماده‌ برای‌ جهاد کافی‌ باشد، جهاد از عهده‌ دیگران‌ برداشته‌ می‌شود، اما اگر حاکم‌ به‌ دلایل‌ خاصی‌ حضور کسانی‌ را در جنگ‌ ضروری‌ بداند، جهاد برای‌ آنها واجب‌ عینی‌ می‌شود. پس‌ از حضور در صحنه‌ جنگ‌ و رویارویی‌ دو طرف‌، جهاد واجب‌ عینی‌ است‌ و انصراف‌ از آن‌ حرام‌ است‌. (طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌2؛ مطیعی‌، ج‌19، ص‌267-277؛ علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌9، ص‌8؛ قس‌ ابن‌ قدامه‌، ج‌10، ص‌364)

شرایط‌ مذکور در منابع‌ فقهی‌ برای‌ جهادگران‌ عبارت‌ است‌ از: مردبودن‌، عاقل‌ بودن‌، آزادبودن‌ (برده‌ نبودن‌)، داشتن‌ توانایی‌ جسمی‌ و مالی‌ بر جهاد و نداشتن‌ عذر شرعی‌ بر ترک‌ آن‌، بنابراین‌ جهاد از عهده‌ بردگان‌، زنان‌، کودکان‌، دیوانگان‌، پیرمردان‌، نابینایان‌ و کسانی‌ که‌ به‌ سبب‌ شدت‌ بیماری‌ یا به‌ سبب‌ نقص‌ عضو توان‌ جهاد را ندارند، ساقط‌ است‌. (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌2، 45؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌366-367؛ مطیعی‌، ج‌19، ص270-272؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌362-363)

همچنین‌ جهاد از عهده‌ کسی‌ که‌ پدر و مادرش‌ راضی‌ به‌ شرکت‌ کردن‌ او در جهاد نیست‌، برداشته‌ شده‌ است‌. مگر آن که‌ جهاد برای‌ او واجب‌ عینی‌ باشد. فقها درباره‌ ضرورت‌ اجازه‌ گرفتن‌ از پدر و مادر مشرک‌ و نیز اجداد خود و نیز درباره‌ لزوم‌ اجازه‌ گرفتن‌ از طلبکار برای‌ عزیمت‌ به‌ جهاد اختلاف‌ نظر دارند. (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌19، ص‌274-276؛ علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌9، ص‌27-33؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌21-26؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌366-367)

همچنین‌ درباره‌ اجیرگرفتن‌ و نیز قراردادن‌ جعاله‌ برای‌ جهاد اختلاف‌ نظر وجود دارد.(رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌19، ص‌280؛ علامه‌ حلّی، 1414، ج‌9، ص‌5457)

برای‌ جهادِ دفاعی‌ بسیاری‌ از شرایط‌ مذکور از جمله‌ اجازه‌ امام‌ لازم‌ نیست‌، زیرا دفاع‌ از جان‌ و مال‌ و حیثیت‌ مسلمانان‌ بر هر مسلمانی‌ که‌ توان‌ دفاع‌ دارد، در هر شرایطی‌ واجب‌ است‌. (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌19، ص‌269؛ علامه‌ حلی‌، 1414، ج‌9، ص‌37؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌ 15-16، ج‌ 41، ص‌650-651؛ برای‌ دیگر تفاوت های‌ جهاد ابتدایی‌ با جهاد دفاعی‌ رجوع کنید به نجفی‌، ج‌21، ص‌15-16؛ نیز رجوع کنید به دفاع‌)

جنگ‌ در ماه های‌ حرام‌ (رجب‌، ذی القعده‌، ذی الحجه‌، محرم‌) نزد عرب‌ قبل‌ از اسلام‌، ممنوع‌ بود و اسلام‌ نیز آن‌ را تأیید کرد و فقها به‌ استناد آیات‌ قرآن از جمله‌ آیه‌ 217 سوره بقره‌ و 5 سوره توبه‌، قائل‌ به‌ حرمت‌ جهاد در این‌ ماه ها شده‌اند. (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌2، ص‌3؛ قرطبی‌، ذیل‌ سوره بقره‌: 90؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌368-369)

البته‌ به‌ نظر برخی‌ از فقهای‌ اهل‌ سنت‌ حرمت‌ کارزار در ماه های‌ حرام‌ نسخ‌ شده‌ و جهاد در همه‌ مکان ها و زمان ها جایز است‌. (رجوع کنید به جصاص‌، ج‌1، ص‌390؛ قرطبی‌، همانجا)

همچنین‌ فقها جهاد را در منطقه‌ حرم‌ (محدوده‌ خاصی‌ که‌ شهر مکه‌ جزو آن‌ است‌) حرام‌ دانسته‌اند مگر آن که‌ دشمن‌ در این‌ منطقه‌ اقدام‌ به‌ پیکار کند. (رجوع کنید به ابن‌جوزی‌، ص‌ 72-74؛ علامه‌ حلی‌، 1414، ج‌9، ص‌9؛ خوئی‌، 1410، ج‌1، ص‌369)

در منابع‌ فقهی‌ به‌ استناد احادیث‌، برخی‌ کارهای‌ مستحب‌ برای‌ جهاد ذکر شده‌ است‌، از جمله‌: بالابردن‌ روحیه‌ نظامی‌ مجاهدان‌ و برقراری‌ نظم‌ میان‌ آنها با قراردادن‌ علائم‌ و پرچم هایی‌ برای‌ هر گروه‌ و نیز تکبیر گفتن‌ و رجزخواندن‌ (زید بن‌ علی‌، ص‌ 355؛ کلینی‌، ج‌5، ص‌34؛ بیهقی‌، ج‌9، ص‌153؛ علامه‌ حلی‌، 1414، ج‌9، ص‌52؛ بهوتی‌ حنبلی‌، ج‌3، ص‌72) آغاز کردن‌ به‌ پیکار پس‌ از به‌ جا آوردن‌ نماز ظهر (علامه‌ حلی‌، 1414، ج‌9، ص‌71؛ نجفی‌، ج‌21، ص‌81؛ شوکانی‌، ج‌8، ص‌64) و خواندن‌ دعاهای‌ مخصوص‌ (معزی‌ ملایری‌، ج‌16، ص‌ 190-199) همچنین‌ مجاهدان‌ از آسیب‌ رساندن‌ به‌ طبیعت‌ و کشتن‌ زنان‌، کودکان‌ و پیران‌ و کارهای‌ ضدانسانی‌ نهی‌ شده‌اند.

جهاد ممکن‌ است‌ از یکی‌ از این‌ راهها به‌ پایان‌ برسد: اسلام‌ آوردن‌ دشمن‌ در صورتی‌ که‌ جنگ‌ با هدف‌ هدایت‌ آغاز شده‌ باشد، (رجوع کنید به بخاری‌، ج‌1، ص‌39؛ طبری‌، ذیل‌ سوره فتح‌: 16) پناهندگی افراد دشمن‌ به‌ مسلمانان‌، بستن‌ قرار داد موقت‌ ترک‌ مخاصمه‌ یا مصالحه‌ دائم‌.

منابع

دانشنامه جهان اسلام، جلد11، ذیل مدخل جهاد از سیف‌اللّه‌ صرّامی‌ و سعید عدالت نژاد.