جنگ ذات الصواری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


ذات‌ الصَوارى (يا ذوالصوارى)، نخستين نبرد بزرگ دريايى مسلمانان و روميان در سال 31 يا 34. صَوارى جمع صاريه به معناى دكل است. گفته شده است كه سبب نام‌گذارى اين جنگ به ذات‌الصوارى،[۱] ذوالصوارى [۲] والصوارى [۳] آن است كه در اين جنگ، كشتي هاى جنگى بسيارى بكار گرفته شد كه داراى دكل بود.[۴] بنابر رواياتى نيز ذات‌الصوارى نام محل جنگ بوده است.[۵]

به روايت ابن‌اعثم كوفى،[۶] مسلمانان مصر و شام با كشتي هاى خود از ساحل بندر عكّا حركت كردند. مورخان در ذكر مكان جنگ اختلاف دارند؛ به روايتى،[۷] اين جنگ در دريا و نزديك سواحل اسكندريه روى داده است. برخى محققان معاصر، محل جنگ را نزديك فينيكس [۸] در ساحل ليكيه در جنوب آناطولى دانسته‌اند.[۹] تاريخ وقوع جنگ را واقِدى سال 31 و ابومَعْشَر سال 34 ذكر كرده،[۱۰] كه ظاهراً روايت دوم صحيح است. (رجوع کنید به ادامه مقاله)

زمينه‌ها و علت وقوع جنگ

معاويه كه در زمان خلافت عمر فقط حاكم دمشق و اردن بود، در ابتداى خلافت عثمان رفته‌رفته حاكم تمام شام شد.[۱۱] وى براى خود نيروى دريايى تشكيل داد و از عثمان اجازه حمله دريايى خواست كه عثمان پذيرفت. معاويه دو جزيره قبرس (قبرص) و رودس را به‌ ترتيب در سالهاى 28 و 53 فتح كرد.[۱۲]

كنستانس دوم، فرمانرواى روم‌شرقى (بيزانس) كه از فتوحات مسلمانان در درياى مديترانه و سواحل افريقيه به تنگ آمده بود با لشكرى عظيم از راه دريا به سوى سرزمين مسلمانان حركت كرد. گفته شده است كه از آغاز نبرد مسلمانان با روميان تا آن‌زمان، چنين نيرويى از روميان بسيج نشده بود. شمار كشتي هاى جنگى روميان را در اين نبرد از پانصد تا هزار كشتى نوشته‌اند.[۱۳] چون اين خبر به عثمان رسيد به معاويه و عبداللّه‌ بن سعد بن ابي‌سَرح، حاكم مصر [۱۴] دستور داد تا از طريق دريا با سپاه شام و مصر به مقابله دشمن بروند، همچنين به عمرو بن عاص دستور داد تا با مال و سلاح به عبداللّه كمك كند.[۱۵]

در اين جنگ، معاويه با همدستى ناوگان عبداللّه‌ بن سعد به مقابله با دشمن برآمد.[۱۶] مجموع كشتي هاى جنگى مسلمانان را از دويست تا پانصد نوشته‌اند.[۱۷] برخى از قبطيان نيز همراه مسلمانان در اين جنگ شركت داشتند.[۱۸] هنگام رويارويى مسلمانان و روميان، وزش باد مخالفى كه سه روز به طول انجاميد سبب شد تا دو طرف لنگر بيندازند و تا آرام شدن دريا صبر كنند.[۱۹]

پس از آن، مسلمانان براى روميان پيغام فرستادند كه يك شب ميان دو طرف امان باشد و روميان پذيرفتند. مسلمانان آن شب را تا صبح به نماز و دعا و خواندن قرآن گذراندند و روميان نيز به نواختن ناقوس [۲۰] و چنگ و طنبور پرداختند و در بوقها مي‌دميدند و شراب مي‌نوشيدند.[۲۱]

روز بعد معاويه و ابن‌ ابي‌سرح كسى را نزد كنستانس فرستادند و پيشنهاد كردند جنگ در خشكى باشد، اما روميان نپذيرفتند و خواهان نبرد در دريا بودند.[۲۲] نقل است كه كشتيهاى روميان حامل شيشه‌هاى نفت و وسايل آتش‌زنه بود.[۲۳] جنگ با پرتاب تير و سنگ آغاز شد و به‌ تدريج شدت يافت.

بنابر گزارش مورخان مسلمان، مسلمانان با روشى خاص هر كشتى خود را به يك كشتى رومى مي‌بستند و به جنگ تن به تن مي‌پرداختند.[۲۴] تعداد كشته‌هاى دو طرف بسيار زياد بود، آب اجساد را به ساحل آورد و تلى از اجساد به‌ وجود آمد، آب دريا نيز رنگ خون گرفت.[۲۵] در اين جنگ، كنستانس زخمهايى برداشت كه تا مدتها درمان نشد؛ از اين‌ رو و نيز به‌ سبب كثرت كشتگان و زخميان، قسطنطين هزيمت يافت و روانه صقليه گرديد و از روميان جز اندكى نجات نيافتند و مسلمانان پيروز شدند.[۲۶]

اين جنگ كه در آن نيروى دريايى روم (بيزانس) به‌ كلى درهم شكست، چندان اهميت داشت كه فيليپ حِتّى، مورخ معاصر عرب آن را با نبرد يَرموك مقايسه كرده است. با اين‌ حال مسلمانان از اين پيروزى بهره نگرفتند و حمله را تا قسطنطنيه ادامه ندادند؛ شايد به‌ سبب آشوبهاى داخلى مسلمانان و قتل عثمان در سال 35 [۲۷] زيرا بنابر روايتى كه طبرى نقل كرده، هم‌زمان با اين جنگ شورشهايى بر ضد عثمان آغاز شد و حتى افرادى از سپاهيان ابن‌ابي‌سرح در جنگ ذات‌الصوارى، در ميان همراهان خود به تبليغ بر ضد عثمان مي‌پرداختند.[۲۸] اگر اين روايت درست باشد، جنگ ذات‌الصوارى بايد نزديك به زمان قتل عثمان رخ داده باشد كه در اين صورت، روايت ابومعشر درباره تاريخ اين جنگ يعنى سال 34 مرجّح مي‌نمايد.

پانویس

  1. مسعودى، ص158؛ ابن‌خلدون، ج2، ص575.
  2. ابن‌عبدالحكم، ص299، 320؛ كندى، ص36.
  3. رجوع کنید به خليفة بن خياط، ص98؛ طبرى، ج4، ص288.
  4. كندى، ص36ـ37؛ مسعودى، همانجا؛ نيز رجوع کنید به حتى، ص200، پانويس 6.
  5. ابن‌عبدالحكم، ص321؛ طبرى، ج4، ص291ـ292؛ ابن‌خلدون، همانجا.
  6. ج2، ص355.
  7. ابن‌عبدالحكم، همانجا؛ ابن‌تغرى بردى، ج1، ص80.
  8. فينيكى امروز در تركيه.
  9. حتى، ص200؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه.
  10. طبرى، ج4، ص288.
  11. طبرى، ج4، ص288ـ290؛ ابن‌اثير، ج3، ص117.
  12. رجوع کنید به ابن‌اعثم، ج2، ص347ـ354؛ ابن‌اثير، ج3، ص95، 493.
  13. طبرى، ج4، ص290؛ ابن‌حبيش، ج1، ص378؛ ابن‌اثير، ج3، ص117ـ118؛ قس ابن‌ اعثم كوفى، ج2، ص355.
  14. 25ـ35.
  15. ابن‌اعثم، ج2، ص354ـ355.
  16. طبرى، ج4، ص290.
  17. ابن‌اعثم كوفى؛ كندى، همانجاها؛ ابن‌تغرى بردى، ج1، ص80.
  18. طبرى، ج4، ص291.
  19. بلعمى؛ ابن‌حبيش، همانجاها؛ ابن‌اثير، ج3، ص118.
  20. ابن‌حبيش؛ ابن‌اثير، همانجاها.
  21. ابن‌اعثم كوفى، ج2، ص355.
  22. همانجا؛ طبرى، ج4، ص290.
  23. ابن‌اعثم، همانجا.
  24. ابن‌ عبدالحكم، ص322؛ طبرى، ج4، ص290.
  25. طبرى، ج4، ص290ـ291؛ ابن‌حبيش؛ ابن‌اثير، همانجاها.
  26. طبرى، ج4، ص292؛ مسعودى، ص158؛ ابن‌اثير، ج3، ص118؛ ابن‌كثير، ج7، ص164.
  27. حتّى، ص201.
  28. رجوع کنید به طبرى، ج4، ص292.


منابع

  • دانشنامه جهان اسلام، مدخل جنگ ذات الصواری از على جليلى.