تمکین: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{مدخل دائره المعارف|[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]}}
+
«تمکین» واژه ای فقهی است که معمولا در بحث [[ازدواج|نکاح]] مورد استفاده قرار می گیرد و آن یکی از حقوق زوج بر عهده زوجه است.<ref> فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌۲، ص ۶۳۳. </ref> تمکین به معنای خاص یعنی برآوردن درخواست‌های جنسی معقول شوهر و تمکین عام به معنای انجام وظایف خانوادگی، اطاعت از شوهر و یا به طور کلی حسن معاشرت می باشد.
  
'''سلطه و اختیار دادن به دیگرى'''
+
==تعریف تمکین ==
  
از عنوان تمكین در باب نكاح بحث شده و به مناسبت در باب‌هاى طهارت، صلات و تجارت نیز مطرح شده است.  
+
«تمکین» در لغت به معنای سلطه و اختیار دادن به دیگری است و در اصطلاح [[فقه|فقهی]] معمولا در بحث [[ازدواج|نکاح]] مورد استفاده قرار گرفته و بیانگر یکی از حقوق زوج بر عهده زوجه است.  
  
'''تمكین زوجه:'''
+
در کتاب «حقوق خانواده» نوشته دکتر صفایی و امامی در این باره چنین آمده است: «از جمله آثار ریاست مرد بر خانواده، تکلیف تمکین برای زن است. تمکین دارای یک معنی خاص و یک معنی عام است. تمکین به معنی خاص آن است که زن نزدیکی جنسی با شوهر به طور متعارف را بپذیرد و جز در مواردی که مانع موجهی داشته باشد از برقراری رابطه جنسی با او سر باز نزند. اما تمکین به معنای عام، آن است که زن وظایف خود را نسبت به شوهر انجام دهد و از او در حدود قانون و تعارف اطاعت کند و ریاست شوهر را در خانواده بپذیرد. پس اگر شوهر توقعات نامشروع یا نامتعارفی از زن داشته باشد زن مکلف به اطاعت از او نیست. مثلاً اگر شوهر، زن را از ادای فرایض مذهبی باز دارد یا از زن بخواهد که اموالش را به او انتقال دهد، زن می تواند از اطاعت شوهر سر باز زند.»<ref> مهدی مهریزی، تمکین و نشوز در فقه و قانون، پیام زن، اردیبهشت ۱۳۷۸، شماره ۸۶. </ref>
  
مراد این است كه زن جهت استمتاع، خود را در اختیار شوهر قرار دهد و استمتاع شوهر از خود را - جز در موارد وجود مانع عقلى یا شرعى - محدود به زمان یا مكان و یا كیفیت خاصى نكند.<ref> جواهرالكلام، ج31، ص303. </ref>
+
به طور کلی مصادیق انواع تمکین - اعم از خاص و عام - به قرار زیر است:
  
تمكین از حقوق واجب شوهر بر زن است و در صورت خوددارى زن از آن بدون عذر، نفقه او به سبب تحقق نشوز بر شوهر واجب نخواهد بود. البته در فقه، این بحث مطرح است كه آیا نفقه زوجه به صرف عقد دائم بر زوج واجب مى‌شود یا منوط به تمكین وى پس از عقد است؟ مشهور، قول دوم است.<ref> الحدائق الناضرة، ج25، ص99. </ref>
+
*در صورتی که زن بدون داشتن عذر شرعی از نزدیکی با مرد خودداری کند.
  
برخى قول اول را برگزیده و افزوده‌اند تنها با ظهور نشوز، نفقه از عهده شوهر ساقط مى‌شود؛ بنابراین در فرض عدم تحقق نشوز با عدم تمكین، تأمین نفقه بر شوهر واجب خواهد بود، هر چند - به عللى مانند درخواست نكردن شوهر - تمكین حاصل نشده باشد.<ref> همان، 98-102؛ جواهرالكلام، ج31، ص 303-304؛ فقه الصادق ج22، ص 324-327. </ref>
+
*زن از دستورات مرد که مبنی بر ریاست خانواده است، سرپیچی کند.
  
زن، پس از عقد و پیش از دریافت مهر مى‌تواند از تمكین خوددارى كند، به شرط آن كه مهرش نقد و امتناع، قبل از آمیزش باشد.<ref> جواهرالكلام، ج31، ص41. </ref> برخى، توانایى شوهر در پرداخت مهر را نیز بر شرایط یاد شده افزوده و گفته‌اند: اگر شوهر قدرت پرداخت مهر را نداشته باشد، زن حق امتناع از تمكین ندارد.<ref> كتاب السرائر، ج2، ص 591-592. </ref> بر اصل حكم، ادعاى اجماع شده است؛ لیكن برخى آن را نپذیرفته و گفته‌اند: هر یك از زن و شوهر مكلف به وظیفه خویش است؛ زن به تمكین و مرد به پرداخت مهر و هیچ‌كدام بر دیگرى توقف ندارد و هر كدام به وظیفه خود عمل نكند، مرتكب معصیت شده است.<ref> الحدائق الناضرة، ج24، ص 460-462. </ref>
+
*در تربیت فرزندان با شوهر همکاری نداشته باشد.
  
در ازدواج موقت، استقرار همه مهر، متوقف بر تمكین زن در تمامى مدت تعیین شده در عقد است.<ref> جواهرالكلام، ج30، ص167. </ref> در موارد حرمت آمیزش یا حرمت مطلق استمتاع تمكین نیز بر زن حرام است.  
+
*منزلی که مرد برای او تهیه کرده است را ترک کند.
  
'''سایر احكام‌'''
+
*زن، به مشاغلی که مخالف منافع مصالح خانواده باشد مشغول به کار شود.
 +
==تمکین در فقه==
 +
تمکین از حقوق [[واجب]] شوهر بر زن است و در صورت خوددارى زن از آن بدون عذر، [[نفقه]] او به سبب تحقق [[نشوز]] (خودداری از انجام وظایف زناشویی)، بر شوهر واجب نخواهد بود.
  
تمكین كودك و دیوانه نسبت به پوشیدن حریر بنابر مشهور بر ولىّ آنان حرام نیست؛ هر چند كراهت دارد.<ref> الحدائق الناضرة، ج7، ص200؛ جواهرالكلام ج8، ص122. </ref> آیا بر ولىّ یا غیر ولىّ كودك، تمكین او نسبت به لمس خطوط [[قرآن]] حرام است یا جایز؟ برخى به حرمت و برخى دیگر به جواز آن قائل شده‌اند.<ref> جواهرالكلام، ج2، ص316. </ref> تمكین كودكان، دیوانگان و بردگان نسبت به ایستادن در صف اول [[نماز جماعت]] كراهت دارد.<ref> كشف الغطاء ج3، ص329 و جواهرالكلام ج13، ص266. </ref> تمكین كافران حتى اهل كتاب نسبت به‌ دخول در مسجد، حرام است.<ref> الحدائق الناضرة، ج7، ص279. </ref> تمكین یهود و نصارا نسبت به دسترسى به قرآن جز به منظور ارشاد و هدایت ایشان جایز نیست.<ref> منهاج الصالحین (خوئى)، ج2، ص6. </ref>  
+
البته در فقه، این بحث مطرح است که آیا نفقه زوجه به صرف عقد دائم بر زوج واجب مى‌شود، یا منوط به تمکین وى پس از عقد است؟ مشهور، قول دوم می باشد.<ref> الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۹۹. </ref> برخى قول اول را برگزیده و افزوده‌اند تنها با ظهور نشوز، نفقه از عهده شوهر ساقط مى‌شود؛ بنابراین در فرض عدم تحقق نشوز با عدم تمکین، تأمین نفقه بر شوهر واجب خواهد بود، هر چند - به عللى مانند درخواست نکردن شوهر - تمکین حاصل نشده باشد.<ref> همان، ۹۸-۱۰۲؛ جواهرالکلام، ج۳۱، ص ۳۰۳-۳۰۴؛ فقه الصادق ج۲۲، ص ۳۲۴-۳۲۷. </ref>  
  
كسى كه زن كافر ذمّى (رجوع شود به: [[اهل ذمّه]]) را از ناچارى به دایگى كودك خویش برگزیده، كراهت دارد او را نسبت به بردن كودك به منزلش تمكین دهد.<ref> المختصر النافع/ 175. </ref>  
+
زن، پس از عقد و پیش از دریافت [[مهریه]] مى‌تواند از تمکین خوددارى کند، به شرط آن که مهرش نقد و امتناع، قبل از آمیزش باشد.<ref> جواهرالکلام، ج۳۱، ص۴۱. </ref> برخى، توانایى شوهر در پرداخت مهر را نیز بر شرایط یاد شده افزوده و گفته‌اند: اگر شوهر قدرت پرداخت مهر را نداشته باشد، زن حق امتناع از تمکین ندارد.<ref> کتاب السرائر، ج۲، ص ۵۹۱-۵۹۲. </ref> بر اصل حکم، ادعاى [[اجماع]] شده است؛ لیکن برخى آن را نپذیرفته و گفته‌اند: هر یک از زن و شوهر مکلف به وظیفه خویش است؛ زن به تمکین و مرد به پرداخت مهر، و هیچ‌کدام بر دیگرى توقف ندارد و هر کدام به وظیفه خود عمل نکند، مرتکب [[گناه|معصیت]] شده است.<ref> الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص ۴۶۰-۴۶۲. </ref>  
  
==پانویس ==
+
در ازدواج موقت، استقرار همه مهر، متوقف بر تمکین زن در تمامى مدت تعیین شده در عقد است.<ref> جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۶۷. </ref> در موارد حرمت آمیزش یا حرمت مطلق استمتاع، تمکین نیز بر زن [[حرام]] است.<ref> فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌۲، ص ۶۳۳. </ref>
 +
==موارد جواز عدم تمکین==
 +
موارد ذیل عذرهای موجهی می باشند که زن مجاز به عدم تمکین است:
 +
 
 +
*زمانی که مرد دچار امراض مقاربتی شده باشد که در اینصورت زن می تواند از تمکین خاص امتناع نماید.
 +
*استفاده زن باکره از «حق حبس»<ref>حق حبس یعنی اینکه زن باکره می تواند در دفاع از الزام به تمکین خود بگوید تا زمانی که شوهر او تمام مهریه او را پرداخت نکند، می تواند از شوهر خود تمکین ننماید. </ref> خود، به شرطی که تمکین عام نکرده باشد.
 +
*اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی برای زن باشد زن می تواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه بر عهده شوهر خواهد بود.<ref> ماده ١١١۵ قانون مدنی. </ref>
 +
*عدم تهیه منزل مناسب شأن و شئونات زوجه.
 +
*اگر زن در دوره عادت ماهانه باشد، می تواند از رابطه زناشویی با شوهر خودداری نماید.
 +
 
 +
==تمکین در قانون مدنی ایران==
 +
در قانون مدنی [[ایران]]، عنوان تمکین و نشوز به کار نرفته و حقوقدانان آن را از برخی مواد استنباط کرده اند:
 +
 
 +
ماده ۱۱۰۸ ـ «هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق [[نفقه]] نخواهد بود.»
 +
 
 +
ماده ۱۰۸۵ ـ «زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر اینکه مهر او حالّ باشد و این امتناع مُسقط حق نفقه نخواهد بود.»
 +
 
 +
ماده نخست بر نشوز دلالت دارد. برخی حقوقدانان از آن تمکین عام را نیز استفاده کرده اند و ماده دوم را مستند برای تمکین خاص گرفته اند.<ref> مهدی مهریزی، تمکین و نشوز در فقه و قانون، پیام زن، اردیبهشت ۱۳۷۸، شماره ۸۶. </ref>
 +
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج ‌۲، ص ۶۳۳.
جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌2، ص 633
+
*مهدی مهریزی، تمکین و نشوز در فقه و قانون، پیام زن، اردیبهشت ۱۳۷۸، شماره ۸۶، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/4047/23150 سایت حوزه نت].
 +
*"تمکین چیست و عدم تمکین به چه معناست؟"، [https://edalatsara.com/%D8%AA%D9%85%DA%A9%DB%8C%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F-%D8%B9%D8%AF%D9%85-%D8%AA%D9%85%DA%A9%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%87-%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ سایت عدالت سرا].
 +
*"تمکین چیست و عدم تمکین به چه معناست؟"، [https://www.heyvalaw.com/web/articles/view/127/%D8%AA%D9%85%DA%A9%DB%8C%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%B9%D8%AF%D9%85-%D8%AA%D9%85%DA%A9%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%87-%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html سایت مشاوره حقوقی دینا].
 
[[رده:احکام ازدواج]]
 
[[رده:احکام ازدواج]]
 
[[رده:اصطلاحات فقهی]]
 
[[رده:اصطلاحات فقهی]]
 +
[[رده:حقوق]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۶

«تمکین» واژه ای فقهی است که معمولا در بحث نکاح مورد استفاده قرار می گیرد و آن یکی از حقوق زوج بر عهده زوجه است.[۱] تمکین به معنای خاص یعنی برآوردن درخواست‌های جنسی معقول شوهر و تمکین عام به معنای انجام وظایف خانوادگی، اطاعت از شوهر و یا به طور کلی حسن معاشرت می باشد.

تعریف تمکین

«تمکین» در لغت به معنای سلطه و اختیار دادن به دیگری است و در اصطلاح فقهی معمولا در بحث نکاح مورد استفاده قرار گرفته و بیانگر یکی از حقوق زوج بر عهده زوجه است.

در کتاب «حقوق خانواده» نوشته دکتر صفایی و امامی در این باره چنین آمده است: «از جمله آثار ریاست مرد بر خانواده، تکلیف تمکین برای زن است. تمکین دارای یک معنی خاص و یک معنی عام است. تمکین به معنی خاص آن است که زن نزدیکی جنسی با شوهر به طور متعارف را بپذیرد و جز در مواردی که مانع موجهی داشته باشد از برقراری رابطه جنسی با او سر باز نزند. اما تمکین به معنای عام، آن است که زن وظایف خود را نسبت به شوهر انجام دهد و از او در حدود قانون و تعارف اطاعت کند و ریاست شوهر را در خانواده بپذیرد. پس اگر شوهر توقعات نامشروع یا نامتعارفی از زن داشته باشد زن مکلف به اطاعت از او نیست. مثلاً اگر شوهر، زن را از ادای فرایض مذهبی باز دارد یا از زن بخواهد که اموالش را به او انتقال دهد، زن می تواند از اطاعت شوهر سر باز زند.»[۲]

به طور کلی مصادیق انواع تمکین - اعم از خاص و عام - به قرار زیر است:

  • در صورتی که زن بدون داشتن عذر شرعی از نزدیکی با مرد خودداری کند.
  • زن از دستورات مرد که مبنی بر ریاست خانواده است، سرپیچی کند.
  • در تربیت فرزندان با شوهر همکاری نداشته باشد.
  • منزلی که مرد برای او تهیه کرده است را ترک کند.
  • زن، به مشاغلی که مخالف منافع مصالح خانواده باشد مشغول به کار شود.

تمکین در فقه

تمکین از حقوق واجب شوهر بر زن است و در صورت خوددارى زن از آن بدون عذر، نفقه او به سبب تحقق نشوز (خودداری از انجام وظایف زناشویی)، بر شوهر واجب نخواهد بود.

البته در فقه، این بحث مطرح است که آیا نفقه زوجه به صرف عقد دائم بر زوج واجب مى‌شود، یا منوط به تمکین وى پس از عقد است؟ مشهور، قول دوم می باشد.[۳] برخى قول اول را برگزیده و افزوده‌اند تنها با ظهور نشوز، نفقه از عهده شوهر ساقط مى‌شود؛ بنابراین در فرض عدم تحقق نشوز با عدم تمکین، تأمین نفقه بر شوهر واجب خواهد بود، هر چند - به عللى مانند درخواست نکردن شوهر - تمکین حاصل نشده باشد.[۴]

زن، پس از عقد و پیش از دریافت مهریه مى‌تواند از تمکین خوددارى کند، به شرط آن که مهرش نقد و امتناع، قبل از آمیزش باشد.[۵] برخى، توانایى شوهر در پرداخت مهر را نیز بر شرایط یاد شده افزوده و گفته‌اند: اگر شوهر قدرت پرداخت مهر را نداشته باشد، زن حق امتناع از تمکین ندارد.[۶] بر اصل حکم، ادعاى اجماع شده است؛ لیکن برخى آن را نپذیرفته و گفته‌اند: هر یک از زن و شوهر مکلف به وظیفه خویش است؛ زن به تمکین و مرد به پرداخت مهر، و هیچ‌کدام بر دیگرى توقف ندارد و هر کدام به وظیفه خود عمل نکند، مرتکب معصیت شده است.[۷]

در ازدواج موقت، استقرار همه مهر، متوقف بر تمکین زن در تمامى مدت تعیین شده در عقد است.[۸] در موارد حرمت آمیزش یا حرمت مطلق استمتاع، تمکین نیز بر زن حرام است.[۹]

موارد جواز عدم تمکین

موارد ذیل عذرهای موجهی می باشند که زن مجاز به عدم تمکین است:

  • زمانی که مرد دچار امراض مقاربتی شده باشد که در اینصورت زن می تواند از تمکین خاص امتناع نماید.
  • استفاده زن باکره از «حق حبس»[۱۰] خود، به شرطی که تمکین عام نکرده باشد.
  • اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی برای زن باشد زن می تواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه بر عهده شوهر خواهد بود.[۱۱]
  • عدم تهیه منزل مناسب شأن و شئونات زوجه.
  • اگر زن در دوره عادت ماهانه باشد، می تواند از رابطه زناشویی با شوهر خودداری نماید.

تمکین در قانون مدنی ایران

در قانون مدنی ایران، عنوان تمکین و نشوز به کار نرفته و حقوقدانان آن را از برخی مواد استنباط کرده اند:

ماده ۱۱۰۸ ـ «هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود.»

ماده ۱۰۸۵ ـ «زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر اینکه مهر او حالّ باشد و این امتناع مُسقط حق نفقه نخواهد بود.»

ماده نخست بر نشوز دلالت دارد. برخی حقوقدانان از آن تمکین عام را نیز استفاده کرده اند و ماده دوم را مستند برای تمکین خاص گرفته اند.[۱۲]

پانویس

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌۲، ص ۶۳۳.
  2. مهدی مهریزی، تمکین و نشوز در فقه و قانون، پیام زن، اردیبهشت ۱۳۷۸، شماره ۸۶.
  3. الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۹۹.
  4. همان، ۹۸-۱۰۲؛ جواهرالکلام، ج۳۱، ص ۳۰۳-۳۰۴؛ فقه الصادق ج۲۲، ص ۳۲۴-۳۲۷.
  5. جواهرالکلام، ج۳۱، ص۴۱.
  6. کتاب السرائر، ج۲، ص ۵۹۱-۵۹۲.
  7. الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص ۴۶۰-۴۶۲.
  8. جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۶۷.
  9. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌۲، ص ۶۳۳.
  10. حق حبس یعنی اینکه زن باکره می تواند در دفاع از الزام به تمکین خود بگوید تا زمانی که شوهر او تمام مهریه او را پرداخت نکند، می تواند از شوهر خود تمکین ننماید.
  11. ماده ١١١۵ قانون مدنی.
  12. مهدی مهریزی، تمکین و نشوز در فقه و قانون، پیام زن، اردیبهشت ۱۳۷۸، شماره ۸۶.

منابع

  • سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج ‌۲، ص ۶۳۳.
  • مهدی مهریزی، تمکین و نشوز در فقه و قانون، پیام زن، اردیبهشت ۱۳۷۸، شماره ۸۶، در دسترس در سایت حوزه نت.
  • "تمکین چیست و عدم تمکین به چه معناست؟"، سایت عدالت سرا.
  • "تمکین چیست و عدم تمکین به چه معناست؟"، سایت مشاوره حقوقی دینا.