تعاون: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{عالی}}
 
{{عالی}}
تعاون و همکاری به معناي «يکديگر را ياري کردن» يا «ياري کردن برخي، برخي ديگر را» آمده است.<ref>دهخدا، علي اكبر؛ لغت نامه دهخدا، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1379 هـ.ش، ذیل واژه تعاون.</ref>  
+
«تعاون» به معنای همکاری و یاری کردن یکدیگر آمده است.<ref>علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل واژه تعاون.</ref> [[قرآن]] و [[ائمه اطهار|ائمه معصومین]] علیهم السلام بر همدلی و تعاون مؤمنان با یکدیگر تأکید نموده اند.
  
 
==تعاون و همدلی در آیات==
 
==تعاون و همدلی در آیات==
  
خداوند در [[سوره مائده]] می­فرماید: {{متن قرآن|«وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ»}}؛ و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید و (هرگز) در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید.<ref>[[سوره مائده]]، آیه2.</ref>
+
خداوند در [[سوره مائده]] می­ فرماید: {{متن قرآن|«وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ»}}؛ و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید و (هرگز) در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید.<ref>[[سوره مائده]]، ۲.</ref>
  
در آیه دیگری مصادیق برّ را شمرده شده است:
+
در آیه دیگری مصادیق «بِرّ» را شمرده شده است: {{متن قرآن|«لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِکةِ وَالْکتابِ وَالنَّبِیینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‌ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى‌ وَالْیتامى‌ وَالْمَساکینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَالضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولئِک الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ»}}؛ نیکى آن نیست که روى خود را به طرف مشرق کنید (که چون مسیحى هستید) و یا به طرف مغرب (که چون یهودى هستید) بلکه نیکى براى کسى است که به خدا و روز آخرت و ملائکه و کتاب آسمانى و پیغمبران [[ایمان]] داشته باشد و مال خود را با آن که دوستش مى‌دارد به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و راه ماندگان و دریوزگان و بردگان بدهد و نماز را بپا دارد و [[زکات]] بدهد و کسانی اند که به عهد خود وقتى عهدى مى‌بندند، وفا مى‌کنند و از فقر و بیمارى و جنگ، خویشتن دارند. اینان هستند که راست گفتند و همینهایند که تقوى دارند.<ref>[[سوره بقره]]، ۱۷۷.</ref>
  
{{متن قرآن|«لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتابِ وَالنَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‌ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى‌ وَالْيَتامى‌ وَالْمَساكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَالضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»}}. ([[سوره بقره]]/177)
+
لیکن آنچه در این آیه گفته شده مصادیق بارز «برّ» است و برّ و نیکوکاری به اصطلاح فقهاء عنوانی اولی است، مانند معروف و [[احسان]] و [[تقوا|تقوی]] هرگاه عقل تشخیص دهد. کاری برّ و معروف و احسان است که خداوند بدان امر کرده است و هر عملی که در عقل قبیح و منکر و اثم و فحشا باشد از آن نهی کرده است.<ref>علامه شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه «برّ».</ref>
  
نيكى آن نيست كه روى خود را به طرف مشرق كنيد (كه چون مسيحى هستيد) و يا به طرف مغرب (كه چون يهودى هستيد) بلكه نيكى براى كسى است كه به خدا و روز آخرت و ملائكه و كتاب آسمانى و پيغمبران [[ايمان]] داشته باشد و مال خود را با آن كه دوستش مى‌دارد به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و راه ماندگان و دريوزگان و بردگان بدهد و نماز را بپا دارد و [[زكات]] بدهد و كسانيند كه به عهد خود وقتى عهدى مى‌بندند، وفا مى‌كنند و از فقر و بيمارى و جنگ، خويشتن دارند. اينان هستند كه راست گفتند و همينهايند كه تقوى دارند لیکن آنچه در این آیه گفته شده مصادیق بارز «برّ» است و بر و نیکوکاری به اصطلاح فقهاء عنوانی اولی است مانند معروف و احسان و تقوی هرگاه عقل تشخیص دهد کاری بر و معروف و احسان است خداوند بدان امر کرده است و هر عملی که در عقل قبیح و منکر و اثم و فحشا باشد از آن نهی کرده است.<ref>علامه شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه «برّ».</ref>
+
و " تقوا" مراقب امر و نهى خداست، با این توضیح تعاون و تقوی به معنای اجتماع بر ایمان و عمل صالح بر اساس تقوای الهی است و این صلاح و تقواى اجتماعى است، و در مقابل آن، تعاون بر [[گناه]] - یعنى عمل زشت که موجب عقب افتادگى از زندگى سعیده است - و بر "عدوان" که تعدى بر حقوق حقه مردم و سلب امنیت از جان و مال و ناموس آنان است، قرار مى‌گیرد؛<ref>تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج‌۵، ص۱۶۳.</ref> که خدا از آن نهی فرموده است.
  
و " تقوا" مراقب امر و نهى خداست، با این توضیح تعاون و تقوی به معنای اجتماع بر ایمان و عمل صالح بر اساس تقوای الهی است و اين صلاح و تقواى اجتماعى است، و در مقابل آن تعاون بر گناه - يعنى عمل زشت كه موجب عقب افتادگى از زندگى سعيده است، - و بر " عدوان" كه تعدى بر حقوق حقه مردم و سلب امنيت از جان و مال و ناموس آنان است، قرار مى‌گيرد.<ref>تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج‌5، ص163.</ref> که خدا از آن نهی فرموده است.
+
==تعاون و همدلی در روایات==
  
==حکم فقهی تعاون==
+
روایات با عناوین مختلفی مسلمانان را به یاری یکدیگر فراخوانده و در بعضی از امور، آن را [[واجب]] و ضروری دانسته است. [[امام علی]] علیه السلام در این باره می­ فرماید: «بر شماست که یکدیگر را نصیحت کنید و نیکو همکاری نمایید. درست است که هیچ کس نمی تواند حق اطاعت خداوندی را چنان که باید بگذارد، لکن باید به قدر توان، حقوق الهی را رعایت کند که یکی از واجبات الهی، یکدیگر را به اندازه توان نصیحت کردن و برپا داشتن حق و یاری دادن به یکدیگر است».<ref>دشتی، محمد؛ نهج البلاغه، قم، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، پاییز۱۳۸۱، خطبه۲۱۶.</ref> 
  
علامه شعرانی در این مورد می گوید: فقهای عهد ما در معنی اعانت و فروع آن سخن بسیار گفته اند که ذکر آن مناسب نیست به آنچه به نظر ما صحیحتر و موافق قول بزرگان علمای [[شیعه]] است اکتفا می کنیم: هر عمل که بدانی بگناه منتهی می شود مانند آن که کارد را به دست قاتل دهی هنگامی که می خواند کسی را بکشد اعانت بر گناه است و حرام و اگر دانی منتهی به عمل خیر و ثواب دارد مانند دادن مصحف و کتاب دعا به کسی که می خواهد قرائت کند و هر عمل که ندانی به چه منتهی خواهد شد و احتمال هر دو دارد مانند تجارت و خرید و فروش انگور و چوب که ندانی خریدار با آنها چه می سازد شاید منبر بسازند یا طنبور و شاید سرکه کنند یا خمر حلال یا حرام بودن خرید و فروش بسته به نیت است.
+
[[امام صادق]] علیه السلام در خصوص پیوند خویشاوندی می فرماید: اگر خویشاوندان همگى سه چیز را رعایت نکنند زندگیشان در معرض گسیختگى و شماتت دشمن قرار گیرد: بر یکدیگر حسد نبرند تا دودستگى پدید نیاید و رشته کارها از هم نگسلد؛ با هم پیوند (و رفت و آمد) داشته باشند تا الفتها محفوظ ماند؛ با همدیگر همکارى کنند تا همه از عزت (و قدرت) برخوردار باشند.<ref>تحف العقول عن آل الرسول علیهم‏ السلام، ابن ‏شعبه حرانی، ترجمه احمد جنتی،‏  ص۳۲۳</ref>
  
و این سخن در تمام نظائر آن جاری است مثلاً قتل مؤمن حرام است و دو احتمال ندارد و قتل کافر حربی در جنگ جائز است و یک احتمال بیش نیست اما برداشتن مال مؤمن و بیرون بردن از محل خطر اگر به نیت سرقت باشد، حرام است و اگر برای حفظ باشد مباح است و آوازی که هم ممکن باشد در لهو خواند و هم در غیر لهو اگر به نیت لهو باشد حرام است وگرنه حلال و امثله این بسیار است حتی در تعلیم فقه نیز اگر بدانی خواننده آن را در باطل بکار می برد، حرام است و اگر ندانی جائز.<ref>علامه شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه «برّ».</ref>
+
از سویی تعاون و همکاری در کارهای زشت، مورد نفرت [[اسلام]] است تا جایی که مرتکب آن را به [[دوزخ]] تهدید کرده و گفته شده اینان در روز [[قیامت]] مشمول [[عذاب]] خدا خواهند بود. تا خدا تکلیف سایر بندگان را تعیین فرماید و سپس به کیفر آنان رسیدگی کند.
  
==تعاون و همدلی در روایات==
+
از [[امام صادق]] علیه السلام روایت شده است که: «روز قیامت، دستیاران ستمگران در سراپرده­ای آتشین جای می ­گیرند تا خداوند میان بندگان داوری کند».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب؛ فروع کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ه.ق، ج۵، ص۱۰۷.</ref> و فرمود: «هر که اعانت کند ظالمى را در ظلمى که مى‏ کند، خدا ظالمى را بر او مسلّط مى‏ سازد که او را [[ظلم]] کند و او هر چه دعا کند به اجابت نرسد و بر ظلمى که بر او مى ‏شود اجرى از براى او نباشد».<ref>معراج السعادة، ملا احمد نراقی، ص ۴۸۴</ref>
  
روايات  با عناوين مختلفي مسلمانان را به ياري يکديگر فراخوانده و در بعضي از امور، آن را واجب و ضروري دانسته است. امام علی علیه السلام در این باره می­فرماید: «بر شماست که یکدیگر را نصیحت کنید و نیکو همکاری نمایید. درست است که هیچ کس نمی تواند حق اطاعت خداوندی را چنان که باید بگذارد. لکن باید به قدر توان، حقوق الهی را رعایت کند که یکی از واجبات الهی، یکدیگر را به اندازه توان نصیحت کردن و برپا داشتن حق و یاری دادن به یکدیگر است».<ref>دشتی، محمد؛ نهج البلاغه، قم، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، پاییز1381، خطبه216.</ref> 
+
==حکم فقهی تعاون==
 
+
[[علامه شعرانی]] در این مورد می گوید: فقهای عهد ما در معنی اعانت و فروع آن سخن بسیار گفته اند که ذکر آن مناسب نیست، به آنچه به نظر ما صحیحتر و موافق قول بزرگان علمای [[شیعه]] است اکتفا می کنیم: هر عمل که بدانی به [[گناه]] منتهی می شود مانند آن که کارد را به دست قاتل دهی هنگامی که می خواهد کسی را بکشد، اعانت بر گناه است و [[حرام]] و اگر دانی منتهی به عمل خیر و [[ثواب]] دارد مانند دادن مصحف و کتاب دعا به کسی که می خواهد قرائت کند؛ و هر عمل که ندانی به چه منتهی خواهد شد و احتمال هر دو دارد مانند تجارت و خرید و فروش انگور و چوب که ندانی خریدار با آنها چه می سازد، شاید منبر بسازند یا طنبور و شاید سرکه کنند یا خمر، [[حلال]] یا حرام بودن خرید و فروش بسته به [[نیت]] است.
امام صادق علیه السلام در خصوص پیوند خویشاوندی می فرماید: اگر خويشاوندان همگى سه چيز را رعايت نكنند زندگيشان در معرض گسيختگى و شماتت دشمن قرار گيرد: بر يك ديگر حسد نبرند، تا دودستگى پديد نيايد و رشته كارها از هم نگسلد. با هم پيوند (و رفت و آمد) داشته باشند، تا الفتها محفوظ ماند. با همديگر همكارى كنند تا همه از عزت (و قدرت) برخوردار باشند.  <ref>تحف العقول عن آل الرسول عليهم‏ السلام، ابن ‏شعبه حرانی، ترجمه احمد جنتی،‏  ص323</ref>
 
 
 
از سویی تعاون و همکاری در کارهای زشت، مورد نفرت [[اسلام]] است تا جايی که مرتکب آن را به دوزخ تهديد کرده و گفته شده اينان در روز قيامت مشمول عذاب خدا خواهند بود. تا خدا تکليف ساير بندگان را تعيين فرمايد و سپس به کيفر آنان رسيدگی کند.
 
  
از [[امام صادق]] علیه السلام روایت شده است که: «روز قيامت، دستياران ستمگران در سراپرده­ای آتشين جای می­گيرند تا خداوند ميان بندگان داوری کند».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب؛ فروع کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ه.ق، ج5، ص107.</ref> و فرمود: «هر كه اعانت كند ظالمى را در ظلمى كه مى‏كند، خدا ظالمى را بر او مسلّط مى‏سازد كه او را ظلم كند. و او هر چه دعا كند به اجابت نرسد. و بر ظلمى كه بر او مى‏شود اجرى از براى او نباشد».<ref>معراج السعادة، ملا احمد نراقی، ص 484</ref>
+
و این سخن در تمام نظائر آن جاری است مثلاً قتل مؤمن حرام است و دو احتمال ندارد و قتل [[کفر|کافر]] حربی در جنگ جائز است و یک احتمال بیش نیست. اما برداشتن مال مؤمن و بیرون بردن از محل خطر اگر به نیت سرقت باشد، حرام است و اگر برای حفظ باشد مباح است و آوازی که هم ممکن باشد در لهو خواند و هم در غیر لهو اگر به نیت لهو باشد حرام است وگرنه حلال؛ و امثله این بسیار است حتی در تعلیم [[فقه]] نیز اگر بدانی خواننده آن را در باطل بکار می برد، حرام است و اگر ندانی جائز.<ref>علامه شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه «برّ».</ref>
  
 
==موانع تعاون==
 
==موانع تعاون==
'''1. حسد:'''
+
'''۱. حسد:'''
 
 
حسد به معنای طلب کردن زوال نعمتی از برادر مسلمان است. کسی که به این صفت رذیله دچار می­شود، آرزوی زوال نعمت از برادر دینی خود را دارد لذا از جراحت و مصیبت­هایی که بر او وارد می­شود. خشنود خواهد شد و اگر او در مرحله­ای نیاز به یاری کردن داشته باشد به سبب حسدی که از در او وجود دارد او را یاری نخواهد کرد.
 
  
'''2. عجب و خود بزرگ بینی:'''
+
[[حسد]] به معنای طلب کردن زوال نعمتی از برادر مسلمان است. کسی که به این صفت رذیله دچار می­ شود، آرزوی زوال نعمت از برادر دینی خود را دارد لذا از جراحت و مصیبت­هایی که بر او وارد می­ شود خشنود خواهد شد و اگر او در مرحله ­ای نیاز به یاری کردن داشته باشد به سبب حسدی که در او وجود دارد او را یاری نخواهد کرد.
  
عجب به معنای آن است که آدمی خود را به علت صفتی که در او هست و یا نیست بزرگ­تر بشمارد، این صفت رذیله موجب می­شود انسان خود را از بقیه جدا و بالاتر ببیند و به سبب آن از مردم فاصله بگیرد و اگر دست نیازی به سمت او دراز شد، رد کند.
+
'''۲. عجب و خود بزرگ بینی:'''
  
'''3. عداوت و دشمنی:'''
+
[[عجب|عُجب]] به معنای آن است که آدمی خود را به علت صفتی که در او هست و یا نیست بزرگ­تر بشمارد، این صفت رذیله موجب می ­شود انسان خود را از بقیه جدا و بالاتر ببیند و به سبب آن از مردم فاصله بگیرد و اگر دست نیازی به سمت او دراز شد، رد کند.
  
یکی از موانع تعاون و همکاری، عداوت و دشمنی است، این صفت خبیثه که منجر به کینه و در ادامه موجب انتقام می­شود سبب می­شود شخص هیچ تمایل و علاقه­ای به یاری کردن برادر دینی­اش نداشته باشد و سعی می­نماید از این طریق کینه و عداوتی که با او داشته را تلافی کند.<ref>نراقی، احمد؛ معراج السعاده، ص253 تا 255.</ref>
+
'''۳. عداوت و دشمنی:'''
  
 +
یکی از موانع تعاون و همکاری، عداوت و دشمنی است، این صفت خبیثه که منجر به [[کینه]] و در ادامه موجب انتقام می­ شود سبب می ­شود شخص هیچ تمایل و علاقه ­ای به یاری کردن برادر دینی­ اش نداشته باشد و سعی می­ نماید از این طریق کینه و عداوتی که با او داشته را تلافی کند.<ref>نراقی، احمد؛ معراج السعاده، ص۲۵۳ تا ۲۵۵.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
* تعاون (همدلي، همكاريسيده معصومه جوادي زاويه،[http://www.pajoohe.com پژوهشكده باقرالعلوم علیه السلام].
+
*"تعاون (همدلی، همکاری)"، سیده معصومه جوادی زاویه، [http://www.pajoohe.com پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام].
* تفسیر المیزان، علامه طباطبائی.
+
*تفسیر المیزان، علامه طباطبائی.
* نثر طوبی، علامه شعرانی.
+
*نثر طوبی، علامه شعرانی.
  
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۹

«تعاون» به معنای همکاری و یاری کردن یکدیگر آمده است.[۱] قرآن و ائمه معصومین علیهم السلام بر همدلی و تعاون مؤمنان با یکدیگر تأکید نموده اند.

تعاون و همدلی در آیات

خداوند در سوره مائده می­ فرماید: «وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ»؛ و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید و (هرگز) در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید.[۲]

در آیه دیگری مصادیق «بِرّ» را شمرده شده است: «لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِکةِ وَالْکتابِ وَالنَّبِیینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‌ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى‌ وَالْیتامى‌ وَالْمَساکینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَالضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولئِک الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ»؛ نیکى آن نیست که روى خود را به طرف مشرق کنید (که چون مسیحى هستید) و یا به طرف مغرب (که چون یهودى هستید) بلکه نیکى براى کسى است که به خدا و روز آخرت و ملائکه و کتاب آسمانى و پیغمبران ایمان داشته باشد و مال خود را با آن که دوستش مى‌دارد به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و راه ماندگان و دریوزگان و بردگان بدهد و نماز را بپا دارد و زکات بدهد و کسانی اند که به عهد خود وقتى عهدى مى‌بندند، وفا مى‌کنند و از فقر و بیمارى و جنگ، خویشتن دارند. اینان هستند که راست گفتند و همینهایند که تقوى دارند.[۳]

لیکن آنچه در این آیه گفته شده مصادیق بارز «برّ» است و برّ و نیکوکاری به اصطلاح فقهاء عنوانی اولی است، مانند معروف و احسان و تقوی هرگاه عقل تشخیص دهد. کاری برّ و معروف و احسان است که خداوند بدان امر کرده است و هر عملی که در عقل قبیح و منکر و اثم و فحشا باشد از آن نهی کرده است.[۴]

و " تقوا" مراقب امر و نهى خداست، با این توضیح تعاون و تقوی به معنای اجتماع بر ایمان و عمل صالح بر اساس تقوای الهی است و این صلاح و تقواى اجتماعى است، و در مقابل آن، تعاون بر گناه - یعنى عمل زشت که موجب عقب افتادگى از زندگى سعیده است - و بر "عدوان" که تعدى بر حقوق حقه مردم و سلب امنیت از جان و مال و ناموس آنان است، قرار مى‌گیرد؛[۵] که خدا از آن نهی فرموده است.

تعاون و همدلی در روایات

روایات با عناوین مختلفی مسلمانان را به یاری یکدیگر فراخوانده و در بعضی از امور، آن را واجب و ضروری دانسته است. امام علی علیه السلام در این باره می­ فرماید: «بر شماست که یکدیگر را نصیحت کنید و نیکو همکاری نمایید. درست است که هیچ کس نمی تواند حق اطاعت خداوندی را چنان که باید بگذارد، لکن باید به قدر توان، حقوق الهی را رعایت کند که یکی از واجبات الهی، یکدیگر را به اندازه توان نصیحت کردن و برپا داشتن حق و یاری دادن به یکدیگر است».[۶]

امام صادق علیه السلام در خصوص پیوند خویشاوندی می فرماید: اگر خویشاوندان همگى سه چیز را رعایت نکنند زندگیشان در معرض گسیختگى و شماتت دشمن قرار گیرد: بر یکدیگر حسد نبرند تا دودستگى پدید نیاید و رشته کارها از هم نگسلد؛ با هم پیوند (و رفت و آمد) داشته باشند تا الفتها محفوظ ماند؛ با همدیگر همکارى کنند تا همه از عزت (و قدرت) برخوردار باشند.[۷]

از سویی تعاون و همکاری در کارهای زشت، مورد نفرت اسلام است تا جایی که مرتکب آن را به دوزخ تهدید کرده و گفته شده اینان در روز قیامت مشمول عذاب خدا خواهند بود. تا خدا تکلیف سایر بندگان را تعیین فرماید و سپس به کیفر آنان رسیدگی کند.

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که: «روز قیامت، دستیاران ستمگران در سراپرده­ای آتشین جای می ­گیرند تا خداوند میان بندگان داوری کند».[۸] و فرمود: «هر که اعانت کند ظالمى را در ظلمى که مى‏ کند، خدا ظالمى را بر او مسلّط مى‏ سازد که او را ظلم کند و او هر چه دعا کند به اجابت نرسد و بر ظلمى که بر او مى ‏شود اجرى از براى او نباشد».[۹]

حکم فقهی تعاون

علامه شعرانی در این مورد می گوید: فقهای عهد ما در معنی اعانت و فروع آن سخن بسیار گفته اند که ذکر آن مناسب نیست، به آنچه به نظر ما صحیحتر و موافق قول بزرگان علمای شیعه است اکتفا می کنیم: هر عمل که بدانی به گناه منتهی می شود مانند آن که کارد را به دست قاتل دهی هنگامی که می خواهد کسی را بکشد، اعانت بر گناه است و حرام و اگر دانی منتهی به عمل خیر و ثواب دارد مانند دادن مصحف و کتاب دعا به کسی که می خواهد قرائت کند؛ و هر عمل که ندانی به چه منتهی خواهد شد و احتمال هر دو دارد مانند تجارت و خرید و فروش انگور و چوب که ندانی خریدار با آنها چه می سازد، شاید منبر بسازند یا طنبور و شاید سرکه کنند یا خمر، حلال یا حرام بودن خرید و فروش بسته به نیت است.

و این سخن در تمام نظائر آن جاری است مثلاً قتل مؤمن حرام است و دو احتمال ندارد و قتل کافر حربی در جنگ جائز است و یک احتمال بیش نیست. اما برداشتن مال مؤمن و بیرون بردن از محل خطر اگر به نیت سرقت باشد، حرام است و اگر برای حفظ باشد مباح است و آوازی که هم ممکن باشد در لهو خواند و هم در غیر لهو اگر به نیت لهو باشد حرام است وگرنه حلال؛ و امثله این بسیار است حتی در تعلیم فقه نیز اگر بدانی خواننده آن را در باطل بکار می برد، حرام است و اگر ندانی جائز.[۱۰]

موانع تعاون

۱. حسد:

حسد به معنای طلب کردن زوال نعمتی از برادر مسلمان است. کسی که به این صفت رذیله دچار می­ شود، آرزوی زوال نعمت از برادر دینی خود را دارد لذا از جراحت و مصیبت­هایی که بر او وارد می­ شود خشنود خواهد شد و اگر او در مرحله ­ای نیاز به یاری کردن داشته باشد به سبب حسدی که در او وجود دارد او را یاری نخواهد کرد.

۲. عجب و خود بزرگ بینی:

عُجب به معنای آن است که آدمی خود را به علت صفتی که در او هست و یا نیست بزرگ­تر بشمارد، این صفت رذیله موجب می ­شود انسان خود را از بقیه جدا و بالاتر ببیند و به سبب آن از مردم فاصله بگیرد و اگر دست نیازی به سمت او دراز شد، رد کند.

۳. عداوت و دشمنی:

یکی از موانع تعاون و همکاری، عداوت و دشمنی است، این صفت خبیثه که منجر به کینه و در ادامه موجب انتقام می­ شود سبب می ­شود شخص هیچ تمایل و علاقه ­ای به یاری کردن برادر دینی­ اش نداشته باشد و سعی می­ نماید از این طریق کینه و عداوتی که با او داشته را تلافی کند.[۱۱]

پانویس

  1. علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل واژه تعاون.
  2. سوره مائده، ۲.
  3. سوره بقره، ۱۷۷.
  4. علامه شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه «برّ».
  5. تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج‌۵، ص۱۶۳.
  6. دشتی، محمد؛ نهج البلاغه، قم، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، پاییز۱۳۸۱، خطبه۲۱۶.
  7. تحف العقول عن آل الرسول علیهم‏ السلام، ابن ‏شعبه حرانی، ترجمه احمد جنتی،‏ ص۳۲۳
  8. کلینی، محمد بن یعقوب؛ فروع کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ه.ق، ج۵، ص۱۰۷.
  9. معراج السعادة، ملا احمد نراقی، ص ۴۸۴
  10. علامه شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه «برّ».
  11. نراقی، احمد؛ معراج السعاده، ص۲۵۳ تا ۲۵۵.

منابع