ترحیم

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۰۸ توسط عربصالحی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} {{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}} مجلسی که خانواد...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

مجلسی که خانواده و خویشانِ شخصِ درگذشته به منظور آمرزش خواهی برای وی ترتیب می دهند.

معنای واژه ترحیم

ترحیم در لغت به معنای «مهربانی کردن بر کسی »، «طلب آمرزش کردن »، «درود فرستادن برای میّت » و «رَحِمَهُ اللّه گفتن برای کسی » است . در عربی به مجلس ترحیم ، تَأبین ، حَفْلَة التَّأبین [۱]، فاتحه ، و تعزیه [۲] گفته می شود.

انواع مجالس ترحیم در ایران

در ایران برای متوفی مجالس ترحیم متعددی برگزار می شود که عبارت اند از: مجلس سومین روز درگذشتِ متوفی ، که مجلس ترحیم ، ختم ، فاتحه خوانی ، تذکر (در تهران )، تعزیه (در مشهد) و پُرسه (در میان زردشتیان و اهالی کرمان و یزد و شیراز) خوانده می شود؛ مجلسی در روز هفتم و چهلم (چله ، اربعین)؛ گاه نیز مجلسی در روز هفتم و سی ام در برخی شهرهای کردستان برگزار می شود [۳]؛ و مجلس سالروز. تاجیکان در روز بیستم و چهلم و سالروز ([۴] نیز مجلسی برگزار می کنند و در آن برای آمرزش متوفی خیرات می دهند. در برخی شهرهای کردستان و در میان اهل سنّت ، مراسمی به مدت سه روز از صبح تا عصر در مسجد محل برای شرکت آقایان و مجلس ختمی برای شرکت بانوان در منزل برگزار می شود. اخیراً در این شهرها، این مدت به دو روز تقلیل یافته است و مراسم شب هفتم ، چهلم و سالگرد به هیچ وجه برگزار نمی شود [۵] .

پذیرایی در مجالس ترحیم

از گذشته پذیرایی از شرکت کنندگان در مراسم سوگواری معمول بوده است . در روایات شیعی و سنّی با استناد به حدیثی از پیامبراکرم در شهادت جعفربن ابی طالب ، تصریح شده که مستحب است خویشان و نزدیکان متوفی به مدت سه روز در تهیة غذا و فراهم آوردن برخی امکانات ، به خانوادة او که دچار تألمات روحی شده اند یاری رسانند و از آنان مراقبت و به آنان مهربانی کنند. به گفتة امام صادق علیه السلام ازهمان زمان ، این کار به صورت «سنّت » در آمد [۶]؛ [۷] [۸] [۹]. از پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام سخن روشنی دالّ بر رد یا پذیرش برگزاری مجالس پرهزینه برای متوفی در دست نیست ؛ اما بنا بر قراینی ، در سیرة ایشان این کار پذیرفته نبوده است [۱۰] [۱۱]. به گفتة ابن بطوطه [۱۲] در سدة هشتم ، آوردن طعام به منزل صاحب عزا از رسوم معمول در هند دورة اسلامی بوده است .

مهمترین مجلس ترحیم

در ایران ، اولین و مهمترین مجلس در سومین روز پس از خاکسپاری ، در خانة متوفی یا مسجد یا تکیه برگزار می شود که برگزاری آن سابقه ای دیرینه دارد؛ مقدسی در سدة چهارم (ص 440)، ابن اثیر در سدة هفتم (ج 8، ص 134) و شبانکاره ای در سدة هشتم (ص 45) در بارة برگزار کردن مراسم سه روزة عزاداری مطالبی نوشته اند. به نوشتة ابن بطوطه [۱۳]، هندیان مجلس ترحیم را بر سر مزار برگزار می کردند. در پاکستان نیز در روز سوم مراسمی برگزار می شود که آن را «رسم قُل » می نامند.

آداب مجلس ترحیم

در ایران غالباً در قسمتی از محل برگزاری مجلس ترحیم ، شال ترمه پهن می کنند و بر آن قرآن و گلاب پاش و صندوقی حاوی جزوه هایی مشتمل بر یک دورة کامل قرآن به نام سی پاره یا شصت پاره یا صدوبیست پاره و گاه گلدان یا گلدانهایی با گلهای سفید و شمعهای سیاه یا سفید و ظرفهای حلوا و خرما و عکس متوفی می گذارند [۱۴] [۱۵] در تاجیکستان شمعهایی به نام «نوکچه » درست می کنند که طی سه یا هفت روز عزاداری دائماً روشن است[۱۶]. گذاشتن قرآن و گلاب و حلوا بر این سفره متداولتر و قدیمتر است [۱۷] [۱۸]. در برخی نواحی ایران خوراکیهای دیگری نیز برای پذیرایی از مهمانان بر سفره می گذارند؛ از جمله ، قهوه [۱۹] و قُوَّتو (یا قاووت ، مخلوطی از قهوه وتخم چند گیاه و شکر، هر سه آسیاب شده ) در خراسان ؛ قهوه و قوّتو و کاکائو و کُماج و روغن جوشی (هردو از شیرینیهای محلی ) در کرمان ؛ و رَنگینَک در شیراز [۲۰] [۲۱]. به نوشتة ابن بطوطه [۲۲] در هند در مجلس ترحیم از مهمانان با شربت و میوه های خشک و نارگیل پذیرایی می شده است . در کردستان از مهمانان در مسجد و خانه فقط با آب خنک پذیرایی می کنند و دعوت از آنان برای صرف غذا معمول نیست [۲۳]. قبلاً در کردستان مرسوم بود که روز سوم خانوادة میّت به زنانی که بر سر مزار حضور داشتند کلوچه می دادند [۲۴]. به نوشتة پورکریم [۲۵] ترکمنها از مهمانان با آبگوشتی به نام «اللّه یُلی » در روز سوم و پنجم پذیرایی می کردند. در میان کُردها به پیروی از سنّت پیامبر، وابستگان دورتر میّت یا همسایگان او، خانوادة متوفی و اقوام نزدیک او را برای صرف غذا دعوت می کنند یا به خانة متوفی غذا می فرستند [۲۶] در برخی شهرهای جنوبی ایران ، پیش از مجلس یا پس از آن ، غذاهایی مانند عدس پلو[۲۷] و خوراکی از گوشت و برنج به نام «صواب ] ثواب [ میّت » [۲۸] داده می شود. دود کردن اسفند [۲۹] و کُندر و عود نیز از دیگر آداب این مجالس در برخی نواحی تاجیکستان است . معمولاً صاحبان مجلسِ ترحیم ، قاریانی دعوت می کنند تا در طول مجلس ، قرآن تلاوت کنند[۳۰] در بعضی شهرهای ایران این قاریان را «مُعرِّف » می گویند [۳۱] به گفتة ابن بطوطه[۳۲]، در دمشق هنگام ورود بزرگان به مجلس «تعزیه » (ترحیم )، معرّف موظف بود که با صدای بلند نام و لقب آنان و جای مناسب برای نشستن هریک را اعلام کند. صاحبان عزا همچنین یک روحانی و یک روضه خوان به مجلس دعوت می کنند. روحانی در بارة سجایای اخلاقی متوفی و گذرا بودن زندگی و ناگزیر بودن مرگ و لزوم توجه به آخرت سخن می گوید و بازماندگان را به صبر دعوت می کند. روضه خوان نیز با اشاره به واقعة کربلا و سوکواری برای اهل بیت ، فضای سوکوارانة مجلس را تشدید می کند. در بعضی نواحی ، مانند خراسان [۳۳]، روضه خوانِ مجلسِ زنانه ، زن است که او را «آتو» یا «آتون » [۳۴] می نامند. پیشتر، روضه خوانان مجلس سه یا پنج تن بودند؛ شمار آنها می بایست فرد می بود [۳۵] صاحبان عزا از مهمانان که برای «عرض تسلیت » و «سرسلامتی » می آیند استقبال می کنند، اما خودشان از آنان پذیرایی نمی کنند، بلکه کسی که گاه او را «میاندار» می گویند [۳۶]، به مهمانان گلاب و جزوه ای از قرآن تعارف می کند و چند تنِ دیگر نیز از مهمانان با خوراکیها پذیرایی می کنند. حاضران در مجلس ، معمولاً سکوت می کنند یا زیرلب قرآن می خوانند. بازماندگان معمولاً در جلو یا بالای مجلس ، به ترتیب درجة قرابتشان با متوفی یا اهمیت جایگاه اجتماعی و شیخوختشان ، قرار می گیرند. هر تازه وارد، پس از تسلیت گفتن به بازماندگان ، در جایی که می یابد یا به او نشان می دهند می نشیند و حمدوسوره می خواند و برای متوفی آمرزش می طلبد. در برخی شهرهای کردستان در روز آخر مراسم در مسجد، بعد از اقامة نماز عصر، حاضران حدود نیم ساعت قرآن می خوانند به این نیت که ثواب آن به متوفی برسد. سپس ، روحانی مسجد با خواندن فاتحه ، ختم مجلس را اعلام می کند [۳۷] در پایان مجلس حاضران نزد صاحبان عزا می روند و با عباراتی کوتاه آنان را دلداری می دهند [۳۸] [۳۹] در مصر و برخی کشورهای عربی زنانی که در عزاداری کردن مهارت دارند («باکیه »ها) برای تأثرانگیزتر کردن مجلس ، دعوت می شوند [۴۰]. شدت عزاداری زنان در مصر چنان بود که گاه برای حفظ نظم مجلس ، از شرکت کردن آنان در مراسم سوکواری جلوگیری می کردند [۴۱] شیون ، خودزنی ، کندن موی سر، دریدن جامه و سنگ بر سینه کوفتن ، از جمله کارهای برخی زنان در مجلس ترحیم است . آنان در مجالسی که در منزل برگزار می شود معمولاً دیرتر از مردان مجلس را ترک می کنند [۴۲] به گزارش مقدسی [۴۳]در سدة چهارم ، در شیراز نواختن طبل و نی در مجلس ترحیم معمول بود. از گذشته های دور در مصر، بویژه در روستاها، موسیقی خاصی با دف نواخته می شد و زنانی که به آنان «ندّابه » می گفتند با رنگ کردن چهره هایشان با نیل ، حرکاتی موزون انجام می دادند [۴۴] [۴۵]. در میان یزیدیة عراق نیز نواختن نغمات حزن آور با طبل و زَمّاره(نوعی نی لبک ) معمول بوده است [۴۶] [۴۷]. در روز هفتم و چهلم و سالروز درگذشتِ متوفی نیز مجالسی برگزار می شود که کمابیش مشابه مجلس ترحیم ، اما بیشتر به قصد تذکر، است . حضور اشخاص در مجالس چهلم و سالروز به دعوت بازماندگان بستگی دارد. مدعوین پس از حضور یافتن بر سر مزار متوفی ، به خانه یا مسجدی که محل برگزاری مجلس است ، می روند. در آذربایجان مراسم شب هفتم برگزار نمی شود، بلکه بعد از مجلس ترحیم در هر شب جمعه تا چهلم ، بازماندگان و آشنایان در خانة متوفی عزاداری می کنند. در کرمان شرکت کنندگان در مجلس هفتم ، برای صاحبان عزا به رسم احترام و برای کمک در تأمین مخارج مراسم ، کله قند و چای می بردند. به نوشتة پورکریم [۴۸] ترکمنهای اینجه برون یک روز پس از خاکسپاری هدایایی چون کله قند و پارچه و برّه برای صاحبان عزا می بردند.

مراسم چهلم

39 روز پس از خاکسپاری ، سنگ قبر روی مدفن قرار می دهند که این رسم را در تهران «پاگرفتن » می نامند [۴۹] و به همین سبب مجلس چهلم را «شب پا گرفتن » نیز می خوانند. در برخی شهرهای ایران برای تعیین تاریخ چهلمین روز، تعداد کل فرزندان یا تعداد فرزندان ذکور متوفی را از عدد چهل کم می کنند و تاریخ به دست آمده را چهلم اعلام می کنند. در تاجیکستان در مراسم چهلم حلوای مخصوصی می پزند و بنا به عقیدة عامه ، این حلوا نشان دهندة تجزیة جسد میّت در چهلمین روز است [۵۰] در تاجیکستان تا سالروز مرگ ، جمعه ها مجلس کوچکی برای قرآن خوانی به نام «جمعگی » برگزار می شود.

مجلس نوروزی ترحیم

در نخستین عیدنوروز پس از مرگ متوفی نیز «مجلس نوروزی » برگزار می شود که در آن از مهمانان با برگة زردآلو پذیرایی می کنند [۵۱]. در ایران نیز حضور در منزل متوفی و دیداراز بازماندگان در اولین عید مذهبی یا ملی پس از فوت وی ، مرسوم است . امروزه خویشان و آشنایان متوفی را برای شرکت در مراسم خاکسپاری و اطلاع از ساعت و روز برگزاری مجلس ترحیم از طریق درج آگهی در روزنامه و اطلاعیة چاپی آگاه می کنند. گاه بازماندگان از تعداد مجالس ترحیم و سایر تشریفات سوکواری می کاهند و مخارج آن را صرف امور خیر می کنند. در برخی نواحی ایران اگر صاحبان عزا برای برگزاری مراسم توانایی مالی نداشته باشند، اهالی محل در پرداخت هزینه ها یاری می کنند [۵۲] برگزاری مجالس ترحیم در برخی جوامع مسلمان از مراسم خانوادگی و شخصی فراتر می رفت و نوعی پافشاری بر معتقدات دینی و هویت قومی به شمار می آمد، چنانکه در جمهوریهای مسلمان نشین در دورة شوروی سابق این مجالس برای درگذشت برخی مقامات حزبی برگزار می شد [۵۳].


پانویس

  1. ابن منظور؛ آذرنوش ، ذیل «ابن »
  2. شاکرصابر ضابط ، ص 67ـ 68
  3. وکیلیان ، مصاحبة مورخ اسفند 1380
  4. مسلمانیان قبادیانی ، مصاحبة مورخ اسفند 1380
  5. ضیایی ، مصاحبة مورخ اسفند 1380؛ نیز رجوع کنید به ادامة مقاله
  6. رجوع کنید به ابوداوود، ج 3، ص 497، ش 3132
  7. ابن ماجه ، ج 1، ص 511، ش 1601؛
  8. ترمذی ، ج 3، ص 323، ش 998؛
  9. حرّعاملی ، ج 3، ص 235ـ 238
  10. اربابی ، ص 72ـ73؛
  11. خن و دیگران ، ج 1، ص 264
  12. ج 2، ص 585
  13. ج 2، ص 584
  14. بلوکباشی ، ص 79؛
  15. شکورزاده ، ص 214ـ 215
  16. مسلمانیان قبادیانی ، همانجا
  17. مظاهری ، ص 82، به نقل از بسحاق اطعمه ؛
  18. نیز رجوع کنید به ابن بطوطه ، ج 1، ص 109
  19. کتیرایی ، ص 286
  20. ماسه ، ج 1، ص 157؛
  21. شکورزاده ، ص 215
  22. ج 2، ص 584 ـ 585،
  23. ضیایی ، همانجا
  24. همانجا
  25. ص 32،
  26. ضیایی ، همانجا.
  27. همایونی ، ص 557
  28. افشارسیستانی ، ص 278
  29. مسلمانیان قبادیانی ، همانجا
  30. بلوکباشی ، همانجا.
  31. احمد پناهی ، ص 271.
  32. ج 1، ص 108ـ109
  33. شکورزاده ، ص 216
  34. وکیلیان ؛ مسلمانیان قبادیانی ، همانجاها
  35. کتیرایی ، ص 286.
  36. بلوکباشی ، همانجا
  37. ضیایی ، همانجا.
  38. شکورزاده ، ص 214؛
  39. شاکرصابرضابط ، ص 67ـ 68؛ نیز رجوع کنید به بلوکباشی ، ص 80.
  40. رجوع کنید به فاخوری ، ص 146
  41. برای نمونه رجوع کنید بهمظاهری ، ص 76.
  42. کتیرایی ، ص 283ـ284.
  43. ص 440
  44. احمد امین ، ذیل «جنازه »، «عزا»؛
  45. لین ، ص 517
  46. رجوع کنید به حسنی ، ص 807؛
  47. تونجی ، ص 165
  48. ص 31،
  49. بلوکباشی ، ص 82 ـ83؛
  50. مسلمانیان قبادیانی ، همانجا.
  51. همانجا
  52. احمدپناهی ، ص 271.
  53. رجوع کنید به رحمانف ، ص 12

منبع

افسانه منفرد و سوسن فرهنگی .