منابع و پی نوشتهای ضعیف
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

امام موسی صدر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(فلسفه)
(فلسفه)
سطر ۶۰: سطر ۶۰:
 
====فلسفه====
 
====فلسفه====
  
آیت‌الله [[طباطبایی، محمدحسین|علامه‌ طباطبائی]] (اسفار اربعه و نقد دیالکتیک)  
+
* آیت‌الله [[طباطبایی، محمدحسین|علامه‌ طباطبائی]] (اسفار اربعه و نقد دیالکتیک)  
آیت‌الله [[سید رضا صدر]] (برادرش منظومهٔ سبزواری)
+
* آیت‌الله [[سید رضا صدر]] (برادرش منظومهٔ سبزواری)
  
 
===نجف===
 
===نجف===

نسخهٔ ‏۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۴

آیت الله سید موسی موسوی صدر (۱۳۰۷ - ناپدیدشده در: ۱۳۵۷ ش)، فیلسوف، متفکر و مجاهد ایرانی جهان اسلام است. ایشان نائب علامه شرف الدین بودند که با محبوبیت فوق العاده خود، خدمات شایانی را به مردم لبنان و منطقه ارزانی داشتند. از زمان ربایش ایشان در سال 57 شمسی در لیبی، تاکنون هیچ خبر موثقی پیرامون زندگانی ایشان در دسترس نیست.

نسب

تبار سید موسی به یکی از نامی‌ترین و مبارز‌ترین دانشمندان شیعه لبنان به نام «سید صالح سید شرف‌الدین» می‌رسد. این عالم مجاهد در روستای «شحور» نزدیکی «صور» در جنوب لبنان تولد یافته و در‌‌ همان جا اقامت جسته است. آنها از نسل امام موسی بن جعفر علیه السلام هستند.

جد پدری

پدربزرگ سید موسی، آیت‌الله سید اسماعیل صدر بود که در سال ۱۲۱۶ شمسی در اصفهان به دنیا آمد ولی پدر و مادر او از جبل عامل لبنان به این شهر هجرت کرده بودند. در زمان حکومت خلفای عثمانی در لبنان، که قتل و غارت شیعیان کار عادی و روزمرّه کارگزاران آن حکومت شده بود، پدر سید اسماعیل که در روستای «شدغیث» از حومه «معرکه» در «جبل عامل» لبنان سکونت داشت آن آبادی را به سوی عراق ترک می‌کند و بعد از اقامتی کوتاه در آنجا، به طرف ایران حرکت کرده و در شهر اصفهان (که آن زمان دارای حوزه علمیه پررونقی بود) ساکن می‌شود.

پدر

پدر وی آیت‌الله العظمی سید صدرالدین صدر بودند. وی در شهر مقدس مشهد سکونت گزید. اندکی بعد به دعوت مرجع عالیقدر و بنیانگذار حوزه علمیه قم، شیخ عبدالکریم حایری یزدی، به منظور معاونت و جانشینی ایشان به شهر قم هجرت کرد و پس از سال‌ها تلاش و خدمت، در‌‌ همان جا دار فانی را وداع گفت.

مادر

صفیه مادر سید موسی، از سلاله پاک پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، دختر آیت‌الله حاج «آقا حسین طباطبائی قمی» بود.

تولد

سید موسی در ۱۴خرداد ماه سال ۱۳۰۷ شمسی ، در شهر قم در خانه اجاره ای پدر که در کوچه عشقعلی و محله چهار مردان بود، بدنیا آمد.

تحصیلات

سید در سن 7 ساگی و در مهرماه ۱۳۱۳ در دبستان «حیات» شهر قم شروع به تحصیل کرد.

پایان دبیرستان

سید موسی در مهر ماه ۱۳۱۹ وارد دبیرستان «سنایی» شهر قم شد و در خرداد ۱۳۲۲ دورهٔ متوسطه (سیکل اول) را با کسب رتبهٔ ممتاز به پایان رساند[۱]. ایشان در چهارده‌سالگی مقاله‌ای با عنوان «رنج تا کی؟» در روزنامۀ استوار چاپ قم منتشر کرد و در آن به شرح دردها و آرزوهای مردم پرداخت.

طلبگی

هر چند وی همپای گذراندن درس‌های دبستان و دبیرستان، به دروس حوزوی نیز می‌پرداخت ولی شروع به تحصیل تمام وقت او در حوزهٔ علمیهٔ قم از سال ۱۳۶۰ هـ ق مقارن ۱۳۲۰ هـ ش آغاز شد. تحصیلات حوزوی سید موسی در قم، بیش از یک دهه به طول انجامید.

دانشجویی

سید موسی صدر در جنب تحصیل و تدریس درس‌های حوزه، برای ورود به دانشگاه در آزمون کنکور سراسری شرکت کرد و پس از موفقیت‌ در آزمون‌ ورودی در مهرماه ۱۳۲۹ در دانشکدهٔ حقوق تهران مشغول به تحصیل شد.

ایشان نهایتاً‌ در تاریخ خرداد ماه ۱۳۳۲ با اتمام پایان نامه‌ای تحت عنوان «ترجمهٔ شروط وصحت آن» و با کسب نمرهٔ (بسیار عالی) به اخذ درجهٔ لیسانس حقوق اقتصادی نایل می‌آید.[۲]

اساتید

وی پس از گذراندن دورهٔ مقدمات و سطح متوسط و عالی، در درس خارج فقه و اصول و فلسفه استادان نامی و بزرگ حوزه شرکت جست که برخی از آن‌ها عبارتند از:

قم

سطح مقدم و مأخر

  • آیت‌الله سلطانی طباطبائی و شیخ عبدالجواد جبل عاملی (شرح لمعه)
  • آیت‌الله علوی اصفهانی و شیخ حسینعلی منتظری (مطول)
  • آیت‌الله محقق داماد و سلطانی طباطبائی (رسائل)
  • آیت‌الله سلطانی طباطبائی و محقق داماد و جبل عاملی (مکاسب)
  • آیت‌الله جبل عاملی و محقق داماد (کفایه الاصول)

خارج فقه

خارج اصول

ـ آیت‌الله محقق داماد

فلسفه

نجف

۱. سید محسن حکیم (فقه) ۲. شیخ مرتضی آل یاسین (فقه) ۳. سید ابوالقاسم خویی (اصول) ۴. سید عبدالهادی شیرازی (فقه) ۵. آقا شیخ حسین حلی (فق) ۶. آقا شیخ صدرا باد کوبه‌ای (اسفار ملاصدرا) ۷. سید محمود شاهرودی (فقه)

تدریس و تربیت شاگرد

سید موسی صدر در کنار تحصیل خارج فقه و اصول به تدریس مقدمات و سطح نیز اشتغال داشت. از جمله کتاب با ارزش «شرح لمعه [۵]» را برای شاگردانی چند که در حوزه از برجستگی خاصی نیز برخوردار بودند، تدریس می‌کرد و در ارائه مسایل مهم و پیچیدهٔ آن، با بیانی شیوا و گیرا همه را سخت به تعجب و تحسین وا می‌داشت. [۶] او در سایهٔ پشتکار شبانه‌روزی، توانست در مدت کوتاهی خود را در صف اساتید حوزهٔ علمیهٔ قم جا دهد، و پس از چندی به تدریس فقه و اصول منطق و فلسفه نیز بپردازد [۷] و کتب درسی حوزوی مانند: «مُطَوَّل»، «قوانین»، «رسائل» و «مکاسب» را تدریس نموده و شاگردان فاضلی را ترتیب کند که اسامی بعضی از آنان که تا کنون شناسایی شده‌اند به شرح زیر است:

۱. علی‌اصغر مسلمی کاشانی (مدرس حوزهٔ علمیه قم) ۲. یوسف صانعی (مرجع تقلید) ۳. علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی ۴. محمدجواد حجتی کرمانی (محقق و نویسنده) ۵. محمد حسین بهجت (شفق) شاعر، نویسنده ۶. زین‌العابدین قربانی محقق و نویسنده ۷. سید محمد غروی ۸. سید عیسی طباطبائی


[۱] این دبیرستان به مدیریت آقای احمد اوحدی اداره می‌شد و در کنار دبستان سنایی قرار داشت. [۲] یادنامه امام موسی صدر، به نقل از آیت الله مجدالدین محلاتی، ص۳۰۰. [۳] یادنامه امام موسی صدر، ص۳۹۵. [۴] یادنامه امام موسی صدر، ص۱۱۸. [۵] این کتاب اثر شهید ثانی (زین الدین الجبلی العاملی) در شرح کتاب «اللمعه الدمشقیه» شهید اول (محمد بن جمال الدین مکی العاملی) می‌باشد که حاوی یک دوره کامل فقه استدلالی است. [۶] به نقل از آیت الله سید محمد ابطحی اصفهانی. این شخصیت یکی از اندیشمندان معروف در حوزه علمیه قم و نجف به شمار می‌رود که در نجف اشرف با سید موسی صدر معاشرت علمی، تحقیقی داشته است و هم اکنون نیز در حوزۀ علمیه قم مشغول به تدریس درس خارج فقه، اصول و... می‌باشد. [۷] علی حجتی کرمانی، لبنان به روایت امام موسی صدر، مقدمه، ص۱۶. [۸] صاحب کتاب معروف «الکلام یجر الکلام» که دارای برجستگی‌های اخلاقی و عرفانی کم نظیری است. این عالم توانا در اصل از علمای توابع شهر میانه بنام «ترک» هستند ولی در عین حال بیشتر به زنجانی مشهور هستند. [۹] هفته نامه بعثت، سال دوازدهم شماره ۲۶، ص۴. [۱۰] هم اکنون این شخصیت به عنوان یکی از استوانه‌های حوزۀ علمیه قم مطرح بوده و به آیت الله حاج آقا موسی شبیری زنجانی معروف است. علاوه بر فقه و اصول، درس رجال این مجتهد تلاشگر بیشتر شهرت دارد. [۱۱] قسمتی از نامه امام موسی صدر به یکی از دوستانش در ایران به نقل از «لبنان به روایت امام موسی صدر» [۱۲] به نقل از آیت الله آقا موسی زنجانی. به احتمال قوی تاریخ این موضوع، سال ۱۳۶۲ بوده است.


هجرت به نجف

پس از رحلت پدر [در تاریخ ۱۳۳۲/۱۰/۵ ش. مطابق با شنبه ۱۹ ربیع‌الثانی ۱۳۷۳ ق]، در‌‌ همان سال بی‌درنگ برای تکمیل آگاهی‌های فقهی، اصولی و... و به خاطر درک محضر علمی و اخلاقی استادان بزرگ حوزهٔ نجف، آهنگ سفر به آستان قدس علوی کرد و با مشورت و حمایت آیت‌الله العظمی بروجردی (قدس سره) و به قصد اقامت در نجف اشرف، به سوی کشور عراق حرکت نمود و تا سال ۱۳۳۷ شمسی ۱۳۷۸ قمری در آن شهر علم و معرفت، مشغول کسب و دانش و بینش شد و در این مدت از محضر اساتید و مراجع استفاده کامل نمود [۱] و در ضمن شرکت در درس‌ها به یادداشت برداری پرداخت و چندین رساله در موضوعات مختلف فقهی و اصولی تقریر نمود. [۲] به علاوه جلسهٔ بحث پربار و عمیقی در فقه، اصول و فلسفه با پسرعمو و شوهر خواهرش شهید آیت‌الله سید محمد باقر صدر و آیت‌الله سید محمد علی موحد ابطحی برقرار کرد و در کنار این همه به تدریس کتب رسائل، مکاسب و شرح منظومهٔ ملاهادی سبزواری پرداخت.


[۱] علی حجتی کرمانی، لبنان به روایت امام موسی صدر، ص۱۷. [۲] به نقل از آیت الله سید محمد علی موحد ابطحی اصفهانی. [۳] مجله نور علم دورۀ چهارم، شماره ۱۱، مسلسل ۴۷، ص۶۴ و تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه نامه (۵)، ص۳۹۶. [۴] تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه نامه (۵) ص۱۳۰ به نقل از آیت الله سید عباس کاشانی. [۵] نامۀ مفید سال چهارم، شمارۀ چهارم، شمارۀ مسلسل ۱۶، ص۲۴، به نقل از آیت الله موسوی اردبیلی. [۶] سه تن از بزرگان معروف حوزه تأکید داشتند که ایشان قبل از آنکه به نجف مشرف شود در حوزه علمیه قم به حد اعلایی از اجتهاد رسیده و در مسایل مختلف فقهی و اصولی صاحب نظر بود. ر. ک.: هفته نامۀ بعثت، سال دوازدهم، شماره ۲۶، دوشنبه ۱۸/۶/۱۳۷۰. [۷] یادنامه امام موسی صدر، ص۵۵ و ۵۴.


اولین سفر به لینان

بیست و هفت بهار از عمر سید موسی و دو سال از اقامتش در شهر نجف اشرف می‌‌گذشت، که به دیدار لبنان سرزمین خاطره‌ها شتافت و با بستگان خویش در «صور» «شحور» و «معرکه» آشنا شد.سید موسی در این سفر تاریخی که در سال ۱۳۳۴ه‍ ـ ش برابر ۱۳۷۴ ه‍ ق اتفاق افتاد[۱]، به واقعیت‌های مهمی دست یافت که شاید تا آن روز، غافل از همۀ آن‌ها بود.

یکی از رخدادهای مهم و به یاد ماندنی وی در این سفر، ملاقات با دانشمند توانا و مجاهد «سید عبدالحسین شرف‌الدین» بود.

بازگشت به ایران

سید موسی پس از آن اقامت کوتاه و دید و بازدیدهای به یادماندنی، سرزمین لبنان را به سوی کشور ایران ترک کرد و برای ادامه تحصیل، دوباره در حریم حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در قم برای خود مسکن گزید. بلافاصله در جلسات درسی فقه و اصول آقایان مراجع حاضر شد و برنامه‌های تحصیلی و تحقیقی خود را که قبلاً با همبحث‌های خود داشت، دوباره در این حوزۀ مقدس از سر گرفت.


[۱] گفتنی است که وی در این سال‌ها در دو مرحله به لبنان سفر کرد. نخستین آن در همین سال بود و مرحله دوم در سال ۱۳۳۶ ه ش برابر ۱۳۷۷ ه ق، اندکی قبل از رحلت مرحوم آیت الله سید عبدالحسین شرف‌الدین انجام گرفت که در متن کتاب به سفر دومی اشاره نشد. [۲] قال النبی «ص»: النظر الی وجه العالم عباده. و... زیارة العلماء احب الی الله تعالی من سبعین طوافاً حول البیت و افضل من سبعین حجة و عمرة مبرورة مقبولة...، محمدرضا حکیمی، الحیاه، ج۲، ص۲۷۱. [۳] مرحوم سید عبدالحسین شرف‌الدین در سال ۱۳۱۵ شمسی وقتی برای زیارت امام هشتم رضا (ع) و خواهرش حضرت معصومه (س) وارد ایران شد، در قم چند روزی می‌ه‌مان آیت الله سید صدرالدین صدر، پدر امام موسی صدر بود. در آن زمان سید موسی هفت سال بیبش‌تر نداشت. قابل ذکر است که مرحوم شرف‌الدین پسر خالۀ پدر سید موسی صدر نیز بود. این همه حکایت از آن دارد که قبل از این دیدار هم او شناخت خوبی از شخصیت سید موسی صدر داشت. [۴] شهید چمران، لبنان، ص ۶۱ و علی حجتی کرمانی، لبنان به روایت امام موسی صدر، ص ۱۸.


ازدواج

او در سن ۲۸ سالگی با نوۀ مرحوم آیت‌الله العظمی حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل) پیوند زناشویی و تعهد و تقوا بست که حاصل این وصلت دو دختر و دو پسر شد.

مهاجرت دوم به عراق

وی پس از حدود یک سال اقامت در قم، درحالی که صاحب یک فرزند پسر به نام صدرالدین شده بود، همراه خانواده خود عازم کشور عراق گردید و ضمن شرکت در دروس حوزۀ علمیۀ نجف به تدریس فقه، اصول و فلسفه ادامه داد.


[۱] تعداد این افراد که از سه نفر تجاوز نمی‌کرد، عبارت بودند از: حجج اسلام مرحوم محمدی گلپایگانی برای اعزام به هامبورگ (آلمان) و آقای حاج مهدی حایری یزدی فرزند آیت الله مؤسس حوزه برای واشنگتن (پایتخت آمریکا) و سید موسی صدر برای کشور ایتالیا، که اعزام اخیر انجام نگرفت. بعد از محمدی گلپایگانی هم آقایان: مرحوم حاج شیخ محمد محققی لاهیجانی و شهید دکتر بهشتی به ترتیب به کشورآلمان اعزام شدند و منشأ خدمات درخشان گردیدند ر. ک. به؛ علی دوانی؛ زندگانی آیت الله بروجردی، ص۲۵۲و ۲۹۸. [۲] مصاحبۀ آیت الله سید محمد علی موحد ابطحی.

بازگشت دوباره به قم و انتشار مجله

سید موسی در اوایل زمستان سال ۱۳۳۷ شمسی، دوباره به ایران و حوزه علمیه قم باز می‌گردد. ولی هیچ وقت از تلاش و مبارزه و ایفای نقش حیاتی خود شانه خالی نمی‌کند. او سال‌ها پیش با دوستان و همفکران خود درحوزه علمیه قم، در مورد راه اندازی یک مجله حوزوی، گفتگوهایی داشت و به آن‌ها قول همکاری و همگامی داده بود. بی‌درنگ مقدمات کار آماده شد و با توکل به خدا و پیشتیبانی مرجع آگاه زمان آیت الله العظمی بروجردی (رضوان‌الله علیه) در آذر ماه ۱۳۳۷ شمسی اولین شماره نخستین مجله حوزوی در قم به نام درسهایی از مکتب اسلام منتشر گردید و چراغ همت و هدایت را در دلهای دین باوران فروزان کرد.[۱]

تأسیس دبیرستان صدر

سید موسى صدر با همکارى فرهنگیان متدین و خدمتگزار، امتیاز یک دبیرستان ملى را از وزارت فرهنگ گرفت و دبیرستان صدر تحت مدیریت ایشان شروع به فعالیت نمود و بعد از هجرت ایشان به لبنان مدیریت مدرسه را به شخص دیگرى واگذار نمود.



[۱] آقای علی دوانی در زندگانی آیت الله بروجردی، ص۳۴۷ تاریخ انتشار اولین شماره را بهمن ۱۳۳۷ ذکر کرده است. [۲] پس از انتشار مجله، حدود سی نامۀ اعتراض آمیز برای مرجع بزرگ آیت الله العظمی بروجردی ارسال شد که در آن‌ها از آقا درخواست گردیده بود تا جلوی انتشار مجلۀ مکتب اسلام را بگیرند ولی آقا با ژرف نگری خاصی که داشت در مقابل همۀ آنان ایستاد و تا آخر عمر از چنین کارهای اصلاحی و تحول آفرین پشتیبانی کرد «علی دوانی، زندگانی آیت الله بروجردی، ص۳۴۹.» [۳] نامۀ مفید شمارۀ ۱۶، ص۵۷. گفتنی است برخوردهای امام موسی صدر با رجال دولتی اعم از سیاسی، اطلاعاتی و... به قدری ظریف، دقیق و حساب شده بود که حکایت از قدرت و توانمندی کم نظیر این شخصیت حوزوی دارد. او با این تاکتیک‌های منحصر به فرد، ضمن اینکه توانست عزت، عظمت و قداست روحانیت و حوزه‌های علمیه را حفظ کند، همۀ رجال دولتی را چه در ایران، چه در عراق و چه در لبنان به بازی محترمانه گرفت و افرادی مانند منصور قدر را به سردرگمی و خواری فرونشاند. نمونه‌هایی از این تدبیرهای شگفت انگیز و افتخار آمیز را در بخش‌های مختلف همین کتاب مرور خواهید کرد، اما تفصیل آن را در گزارشات ساواک، جلد ۳، از مجموعۀ «یاران امام» ویژۀ امام موسی صدر در سه جلد مطالعه کنید. [۴] این آقایان اعضای مؤسس و اصلی به شمار می‌آمدند که پس از مدتی، شش تن از آنان استعفا کرده و تنها آقایان: مکارم شیرازی، شخصیت‌های دیگری دعوت به کار شده و هیأت فرعی مجله را تشکیل می‌دهند. برای توضیح بیشتر ر. ک؛ علی دوانی؛ زندگانی آیت الله بروجردی، ص۳۴۳. [۵] هفته نامۀ بعثت، سال دوازدهم، ش۲۶، ص۴. [۶] با همۀ مزایایی که مجله در دوران بیست سالۀ قبل از انقلاب داشت ولی روش خاصی را دنبال می‌کرد و برای اینکه از طرف رژیم شاه، توقیف و عطیل نگردد و به فعالیت خود ادامه دهد به مسایل نهضت و انقلاب به هیچ وجه نمی‌پرداخت. چنان که دانشمند آگاه آقای علی دوانی در ص۳۵۳ کتاب با ارزش خود «زندگانی زعیم بزرگ آیت الله بروجردی» به این مطلب تصریح می‌کند. در مقابل عده‌ای از فضلای حوزه برای اینکه مسایل انقلاب را نیز به گوش مردم برسانند اقدام به راه اندازی مجلۀ دیگری به نام «مکتب تشیع» کردند که زیر نظر روحانی مبارز آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر و... اداره می‌شد که پس از چندی رژیم احساس خطر کرد و مانع از ادامه فعالیت گردید آیت الله هاشمی رفسنجانی در یکی از خطبه‌های نماز جمعۀ تهران، (وقتی که به بیان سیر تاریخی انقلاب می‌پرداخت) به این موضوع با صراحت اشاره کردند. [۷] علی دوانی، خاطرات من از استاد شهید مطهری، ص۲۶. [۸] برای اطلاع خواننده عزیز یادآوری می‌شود که آقای علی دوانی در کتاب زندگی آیت الله بروجردی در ص۳۵۴ و همین طور آیت الله سید رضا صدر برادر بزرگ سید موسی استعفای سید موسی صدر را اختلاف دیدگاهی وی با دوستان دیگر، ذکر می‌کنند که البته مسافرت وی به لبنان و اقامت وی در آنجا هم به یقین نقش عمده‌ای در این باره داشته است.



[۱] آقای احمد اوحدی یکی از دبیران و مدیران با ایمان دبیرستان‌های دولتی آن زمان است که چند تن از شخصیت‌های بزرگ از جمله «امام موسی صدر» از شاگردان ممتاز او به شمار می‌رفتند. ایشان بعد از سال‌ها خدمت از مدارس دولتی استعفا می‌دهد و به خدمتگزاری در مدارس ملی همت می‌گمارد. طبق گفتۀ خود: اهل شهر رشت است و در زمان رضا شاه به خاطر فساد و تباهی که در اکثر شهر‌ها حاکم بوده و برای اینکه خانواده‌اش را از این مصیبت برهاند به شهر مقدس و مذهبی قم پناه می‌آورد و در آنجا ماندگار می‌شود. [۲] هم اکنون این دبیرستان به ساختمانی که در چهار راه شهدا (اول خیابان صفائیه) واقع شده منتقل گردیده است. این ساختمان چون با سرمایه مرحوم کامکار ساخته شد به نام ایشان مشهور گردیده است. هرچند که امتیاز ساخت به نام «دبیرستان صدر» صادر گردیده است. [۳] به نقل از نشریه ستاد پیگیری فرمایش‌های مقام معظم رهبری، ص۸. البته این اولین حرکت اصلاحی نبود که در حوزه انجام می‌گرفت بلکه پیش از آن نیز به وسیلۀ بزرگانی دیگر مانند امام خمینی (رض)، آیت الله سید احمد زنجانی و حاج شیخ مرتضی حایری و... به این کار اقدام شده و به نتیجه‌ای نرسیده بود. [۴] به نقل از سید حسین شرفالدین. وی یکی از نوادگان مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین و شوهر خواهر امام موسی صدر و به عنوان مورخ و نویسندۀ خوشنام لبنان مطرح است. تا کنون چندین کتاب از وی به چاپ رسیده و هم اکنون مقالات زیادی در موضوعات مختلف از او در مجلات و روزنامه‌های لبنان منتشر می‌شود. [۵] همان.


دومین سفر به لبنان

در اواخر سال ۱۹۵۹م (۱۳۳۸ش) بعد از وفات زعیم مصلح و عظیم ‏الشأن آیت‏ اللَّه سید عبد الحسین شرف‏ الدین طبق وصیت ایشان و به دعوت شیعیان لبنان که با ارسال نامه ‏اى، از سید موسى صدر درخواست نمودند، به آن دیار هجرت نماید و زعامت شیعیان را به عهده بگیرد و این دعوت با تأیید و تأکید آیت‏ اللَّه العظمى بروجردى همراه شد، امام موسى صدر به لبنان قدم نهاد و در شهر صور رحل اقامت افکند و بى‏ درنگ بعد از ورود و از‌‌ همان روزهاى نخستین فعالیتهاى همه جانبه خود را آغاز کرد و این فعالیت‌ها آن قدر دامنه ‏اش گسترده شد که حیات سیاسى، اجتماعى و اقتصادى جنوب لبنان و شیعیان را تحت تأثیر عمیق خود قرار داد به گونه ‏اى که به جرأت مى‏ توان لبنان را به دو برهه تاریخى تقسیم نمود: بخش اول قبل از ورود امام موسى صدر و بخش دوم بعد از آمدن ایشان. کما اینکه کاردینال فرانس کونیگ (اسقف اعظم اتریش) به امام چنین گفت: «عالى جناب! من راجع به شما زیاد شنیده ‏ام! ایمان دارم که مى ‏توان تاریخ لبنان را به دو دوره کاملا مجزا تقسیم نمود: دوران قبل از موسى صدر و دوران موسى صدر.» (۹)


تأسیس جامعه زنان

آقاى صدر در نخستین سال ورودش به لبنان اعلام داشت که زن‌ها نیز مى ‏توانند در ایام ماه مبارک رمضان به مسجد بیایند و جداگانه براى خویش مراسم نماز جماعت برپا دارند.

خانم‌ها با شور و اشتیاق زاید الوصفى در مراسم مذهبى شرکت جستند و در کنار مراسم فوق برنامه سخنرانى و وعظ نیز براى آنان ترتیب یافت و همین مسئله نقطه عطفى در مشارکت زنان مسلمان شد و از قبل آن مؤسسات فراوانى توسط بانوان تأسیس گردید که به چند نمونه از آن‌ها اشاره مى‏شود:

۱- مدرسه پرستاران و کمک پرستاران. ۲- کلاس مبارزه با بیسوادى. ۳- کودکستان. ۴- مدرسه نمونه براى دختران. ۵- مدرسه تربیت خانه دارى و آموزش (خیاطى، کمکهاى اولیه، دفاع غیر نظامى) برنامه ‏هاى آموزشى، دینى و فرهنگى.

موسسه اخیر به نام خانه دختران (بیت الفتات) مشهور بود در همه این مؤسسات مسئله حجاب و آداب و معارف اسلامى شدیدا مورد توجه قرار گرفته و خود نمونه‏ اى از یک اجتماع زنده، پرتحرک و نمونه دینى مى ‏باشد. (۱۶)


پاره ‏اى از مؤسسات دیگر

۱- مرکز تفریحات سالم براى جوانان (هیئت الشباب المسلم) باشگاهى در کنار دریاى مدیترانه ۲- الندوة اللبنانیه مؤسسه ‏اى است فرهنگى که فلاسفه و دانشمندان بزرگ و رؤساى کشور هاى خاورمیانه عربى در آن شرکت کرده، به بحث مى‏ پرداختند و در سایه همین مجالس سازمان خدمات اجتماعى به نام (تحرک اجتماعى) پدید آمد که این سازمان با همکارى مسیحیان و شیعیان لبنان اداره مى ‏شد که علاوه بر احداث یک صد واحد بهداشتى درمانى در سراسر لبنان و پخش دارو هاى مورد نیاز خدمات قابل توجهى نیز به مردم ارائه مى ‏داد. (۲۱)

مجموعه اقدامات فوق و همچنین شخصیت جذاب، پرنفوذ و اخلاق پیامبر گونه امام موسى صدر باعث گردیده بود که محبوبیتى غیرقابل تصور در بین مردم لبنان کسب نماید؛ در اسناد مى ‏خوانیم:


امام موسى صدر در لیبى

امام موسى صدر در تاریخ ۲۵/۸/۱۹۷۸ (۱۳۵۷ ش) به همراه شیخ محمد یعقوب و خبرنگار معروف استاد عباس بدرالدین بنا بر دعوت دولت لیبى و در طى دیدارى رسمى وارد لیبى شد و به عنوان می‌ه‌مان دولت در هتل شاطنى اقامت گزید پنج روز از سفر گذشته بود در روز ششم مورخه ۳۱/۸/۱۹۷۸ (۱۳۵۷ ش) ساعت دو بعد از ظهر امام صدر به همراه دو تن از همراهانش براى ملاقات با قذافى سوار اتومبیلهاى دولتى مى‏ شود ولى از آن پس دیگر دیده نمى ‏شود. (۶۰)

بعد از انتشار اخبار مربوط به ناپدید شدن امام موسى صدر دولت لیبى در تاریخ ۱۸/۹/۷۸ م (۱۳۵۷ ش) رسما اعلام کرد که امام موسى صدر در مورخه ۳۱/۸/۱۹۷۸ م با یک هواپیماى ایتالیایى از غرب طرابلس به سوى ایتالیا پرواز کرده ‏اند. سازمان قضایى کشور ایتالیا پس از یک تحقیق گسترده در مورخه ۱۲/۶/۱۹۷۹ م (۱۳۵۸ ش) اعلام کرد امام موسى صدر و دو همراهش هیچگاه وارد ایتالیا نشده‏‌اند.

البته معاون دادستان کل ایتالیا در تاریخ ۱۹/۵/۱۹۷۹ م (۱۳۵۸ش) به همین نتیجه رسیده بود که امام موسى صدر و همراهانش هرگز از مرزهاى لیبى خارج نگشته ‏اند.

سپس دولت ایتالیا طى یک ابلاغ رسمى به هر یک از حکومتهاى جمهورى عربى سوریه، جمهورى اسلامى ایران و همچنین به مجلس اعلاى اسلامى شیعه لبنان اطلاع داد که: امام موسى صدر و همراهانش به خاک ایتالیا وارد نگشته و حتى به صورت ترانزیت هم از آن کشور عبور نکرده‏‌اند.

مجلس اعلاى اسلامى شیعه در اعلامیه‏‌ها و بیانیه‏ هاى مکرر خویش و در کنفرانس مطبوعاتى که توسط نائب رئیس مجلس (آقاى شیخ مهدى شمس‏ الدین) در تاریخ ۳۱/۸/۷۹ (۱۳۵۸ ش) و ۱۰/۴/۱۹۸۰ (۱۳۵۹ ش) در بیروت صورت پذیرفت، شخص سرهنگ قذافى را مسئول ربایش امام موسى صدر و همراهانش اعلام نمود و همچنین اعلام کرد که: پادشاهان و رؤساى جمهور ممالک عربى به او و به نماینده مجلس اطلاع داده ‏اند که مسئولیت اختفاى امام موسى صدر به عهده شخص سرهنگ قذافى است. (۶۱)

و در گزارش حجت ‏الاسلام سید هادى خسروشاهى سفیر پیشین جمهورى اسلامى ایران در واتیکان به حضرت امام خمینى (ره) آمده است:

«... در مورد آقاى موسى صدر که با پاپ حضورا مذاکره کرده بودم پس از دو ماه به طور کتبى به اینجانب نوشته ‏اند که نتیجه تحقیقات آن‌ها با نتایج تحقیقات مقامات قضایى ایتالیا یکسان است و آن اینکه آقاى صدر هرگز وارد ایتالیا نشده است». (۶۲)

و اکنون بعد از گذشت سالیان سال، هنوز او در پرده اختفاست و به مثابه خورشیدى است در پشت ابر. والسلام

پانوشت‏‌ها و توضیحات

۱- فصلنامه دانشگاه مفید، نامه مفید ۱۶شماره چهارم، زمستان ۱۳۷۷، ص ۳۲ ۲- فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه ‏نامه (۵) قم - صندوق پستى ۱۳۶، ۱۳۷۵ ش، ص ۴۳-۴۴ ۳- پیشین، ص ۱۱۵ ۴- همان، ص ۲۴ ۵-‌‌ همان ص ۵۸، ۵۷ ۶- فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه ‏نامه ۵، ص ۲۱۰ ۷- پیشین، ص ۱۳ ۸- بنیاد شهید چمران، لبنان (گزیده‏ اى از مجموعه سخنرانى‏‌ها و دستنوشته‏ هاى سردار پرافتخار اسلام شهید دکتر مصطفى چمران درباره لبنان)، ۱۳۶۲، ص ۶۱ ۹- کمالیان، محسن و على‏اکبر رنجبر کرمانى، عزت شیعه (روایت صدر۱) مؤلف، زمستان ۱۳۷۷، ص ۲۰ ۱۰- ر. ک: حجتى کرمانى، على، لبنان به روایت امام موسى صدر و دکتر چمران، انتشارات قلم، بهار۱۳۶۴، ص ۲۳ - ۲۰ ۱۱- ر. ک: نادرى سمیرمى، احمد، لبنان، دفتر مطالعات سیاسى و بین‏المللى، تهران، وزارت امور خارجه، ۱۳۷۶ص، ۲۳ - ۲۰ ۱۲- ر. ک: بنیاد شهید چمران، لبنان، ص ۳۲ - ۳۰ ۱۳- ر. ک: پیشین، ص ۳۲۰ ۱۴- ر. ک: حجتى کرمانى، على، لبنان به روایت امام موسى صدر و دکتر چمران، ص ۴۹ ۱۵- همان، ص ۷۰ ۱۶- ر. ک: دعوتى، ابوالفتح، مسلمین شیعه در لبنان (فعالیت‌ها و مقالاتى از امام موسى صدر)، انتشارات بعثت، چاپ دهم، فروردین ۶۲، ص ۱۹ - ۱۷ ۱۷- همان، ص ۲۳ - ۲۰ ۱۸- بنیاد شهید چمران، لبنان، ص ۶۵ - ۶۴ ۱۹- ر. ک: دعوتى، میرابوالفتح، مسلمین شیعه در لبنان، ص ۳۰ - ۲۹ ۲۰- ر. ک: کمالیان، محسن، عزت شیعه، ص ۱۸ ۲۱- ر. ک: پیشین، ص ۴۱ - ۲۸ ۲۲- ر. ک: بنیاد شهید چمران، لبنان، ص ۱۷ ۲۳- دعوتى، ابوالفتح، مسلمین شیعه در لبنان، ص ۴۹ - ۴۵ ۲۴- براى آگاهى بیشتر بنگرید به، لبنان به روایت امام موسى صدر و دکتر چمران، ص ۲۱ - ۲۰و تاریخ و فرهنگ معاصر ویژه‏نامه ۵، ص ۳۴ ۲۵- ر. ک: حجتى کرمانى، على، لبنان به روایت امام موسى صدر و دکتر چمران، ص ۲۴ ۲۶- بنیاد شهید چمران، لبنان، ص ۷۶ ۲۷- براى آگاهى بیشتر بنگرید به: لبنان به روایت امام موسى صدر و دکتر چمران، ص ۲۵ - ۲۴و مسلمین شیعه در لبنان، ص ۸۰ – ۵۸ و بنیاد شهید چمران لبنان، ص ۷۹ - ۷۷ ۲۸- بنگرید به: لبنان به روایت امام موسى صدر و دکتر چمران، ص ۱۳۳و ۱۳۴و بنیاد شهید چمران، لبنان، ص ۸۳ ۲۹- ر. ک: حجتى کرمانى، على، لبنان به روایت امام موسى صدر و دکتر چمران، ص ۲۶و تاریخ و فرهنگ معاصر ویژه ‏نامه ۵، ص ۳۶ - ۳۵ ۳۰- بنیاد شهید چمران، لبنان، ص ۱۰۱ - ۹۸و ۳۱۷ - ۳۱۵ ۳۱- تاریخ و فرهنگ معاصر ویژه ‏نامه ۵، ص ۳۶، بنیاد شهید چمران، لبنان، ص ۳۶۶ ۳۲- حجتى کرمانى، على، لبنان به روایت امام موسى صدر و دکتر چمران، ص ۳۴ - ۲۹کمالیان، محسن، عزت شیعه، ص ۱۶ ۳۳- ر. ک: حجتى کرمانى، على، لبنان به روایت امام موسى صدر و دکتر چمران، ص ۳۶ ۳۴- کمالیان، محسن، عزت شیعه، ص ۱۴ ۳۵- همان، ص ۱۹ ۳۶- دعوتى، میرابو الفتح، مسلمین شیعه در لبنان، ص ۱۴۱ ۳۷- همان، ص ۱۲۳ - ۱۱۹ ۳۸- کمالیان، محسن، عزت شیعه، ص ۱۶ ۳۹- همان، ص ۱۹ ۴۰- همان، ص ۱۹ ۴۱- همان، ص ۴۱ ۴۲- چند مطلب اخیر که به صورت نقل قولهاى مستقیم و غیر مستقیم در خصوص روابط امام موسى صدر و حضرت امام (ره) آورده شده است عمدتا از عزت شیعه صفحات۷۱ و ۱۴، ۵۱، ۵۰ تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه‏ نامه امام موسى صدر، صفحه ۵۰اقتباس شده است. ۴۳- کمالیان، محسن، عزت شیعه، ص ۱۴ ۴۴- همان: ص ۷۷ ۴۵- ر. ک: ترجمان اندیشه، (ویژه بیستمین سالگرد ناپدید شدن امام موسى صدر)، سال اول، شماره دوم، اردیبهشت ۱۳۷۸، ص ۲۶ ۴۶- پیشین، ص ۱۵ ۴۷- همان، ص ۱۵ ۴۸- تاریخ و فرهنگ معاصر ویژه‏ نامه ۵ص ۴۲ - ۴۱ ۴۹- کمالیان، محسن، عزت شیعه، ص ۱۸۶ ۵۰- همان، ص ۵۰ ۵۱- همان، ص ۷۸ ۵۲- فصلنامه دانشگاه مفید، نامه مفید ۱۶، سال چهارم، شماره چهارم، ص ۴۵ ۵۳- نامه مفید ص ۱۰۳ ۵۴- همان، ص ۱۸ - ۱۷ ۵۵- همان، ص ۱۰۵ - ۱۰۴ ۵۶- ر. ک: کمالیان، محسن، عزت شیعه، ص ۱۸۲ ۵۷- همان. ۵۸- همان، ص ۱۸۵ ۵۹- ر. ک: نادرى سمیرمى، احمد، لبنان، دفتر مطالعات سیاسى و بین‏ المللى، تهران، وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، ص ۲۴ ۶۰- ر. ک: بنیاد شهید چمران، لبنان، ص ۳۸۶ ۶۱- ر. ک: حجتى کرمانى، على، لبنان به روایت امام موسى صدر و دکتر چمران، ص ۳۸ - ۳۶ ۶۲- تاریخ و فرهنگ معاصر ویژه‏ نامه ۵، ص ۵۲۷


(یاران امام به روایت اسناد ساواک، جلد ۱، ص ۲۰ ـ ۷۳ )




فعالیتها

همزمان با نفوذ استعمار فرانسه در لبنان، وضع آموزش و پرورش آن كشور بسیار دگرگون و در آور گردید; به طوری كه یكی از موفق ترین عوامل نشر فرهنگ بیگانگان وجود همین مراكز در آن كشور بود. چرا كه برنامه درسی مدارس و دبیرستانها نیز از سوی آنان تنظیم می شد و جوانان مسلمان سخت تحت تاءثیر آداب و رسوم دشمنان قرار داشتند.

در این حال (سال 1371 ه.ق) عالم دور اندیش سید عبدالحسین شرف الدین كه همواره در این قبیل مسائل حالت تهاجمی داشت، حركت كرد و در مقابل این تهاجم بزرگ فرهنگی نیز ایستاد.

با شروع فعالیت سید موسی صدر این مدارس نیز رونق بیشتری گرفت ; به گونه ای كه تلاشهای وی پس از مدتی مدرسه عاملیه بیروت، به دانشكده تبدیل شد و به دانشكده عاملیه معروف گردید.

او در عین حالی كه به سنگر مسجد اهمیت فراوان می داد از مراكز فرهنگی نیز غافل نبود و همچنان كه گذشت با ذوق سرشار و به كارگیری روشهای جدید، سعه صدر و برخوردهای مناسب خود، در مدت كوتاهی مدارس، دبیرستانها و دانشگاهها را تبدیل به سنگرهایی فولادین علیه فرهنگ بیگاه كرد و راه استاد برگ خود، عالم مبارز سید شرف الدین را ادامه داد.

سید موسی صدر معتقد بود كه فقر فرهنگی ارتباط تنگاتنگی با فقر اقتصادی دارد. همچنان كه این دو بی ارتباط با مسائل سیاسی، نظامی، اخلاقی و اعتقادی نیز نمی توانند باشند. بنابراین باید همه آنها در كنار هم ارزیابی شده، برای هر كدام به طور همزمان در كنار هم چاره اندیشی كرد او می گفت:

(چقدر تعجب آور است! اسلام طلب علم را فریضه (واجب) بداند و بیسوادترین مردم مسلمانها باشند.

(یا اینكه) نظافت را از ایمان بشمارد، در حالی كه كثیف ترین كوچه و بازار كوچه و بازارهای ما مسلمانها باشد ... دعوت صحیح اگر توأم با عمل نباشد و وضع اجتماعی دعوت كننده یا هم مذهبان او بد باشد، دعوت كم اثر خواهد بود. اصولا یكی از بزرگترین دلیلهای بطلان ادعای هر دعوت كننده، همان وضع اجتماعی اوست. آخر چطور ممكن است مردم ادعای مسلمانی را كه اسلام را ضامن سعادت دنیا و آخرت می داند باور كنند، در حالی كه فقر، جهل، مرض و عدم بهداشت آنها را فراگرفته است ; اخلاق تجار، روش جوانان، كردار زمان و رفتار سیاستمداران همه فاسد و منحرف باشد؟! این خود سند بی اعتباری مدعای هر دعوت كننده ای است.)

او با توجه به همه این ریزه كاریها و برای حل نابسامانیهای ریشه دار در ابعاد مختلف، به سنگر مسجد و فعالیت در دبیرستانها و دانشگاهها اكتفا نكرد و اقدام به تأسیس مراكز اساسی تری نمود از جمله:

1 ـ مدرسه صنعتی جبل عامل

اولین موسسه ای كه وی در شهر صور بنیان نهاد مدرسه صنعتی جبل عامل بود. هدف او از ایجاد این مركز آن بود تا فقر و جهل را كه سالها سایه شوم خود را بر سر این مردم افكنده بود از میان بردارد.

2ـ تأسیس جمعیت بر و احسان

این مركز كه به شكل تعاونی و به ابتكار و همت سید موسی ایجاد گردیده است دارای پنج كمیسیون جداگانه به نامهای تفتیش، برنامه، مالی، تبلیغات و مجالس مذهبی است، كه هر كدام فعالیتهای خاص خود را دنبال می كنند. این جمعیت در نخستین سال تاءسیس خود، تنها بیش از یكصد و بیست نفر فقیر دوره گرد را از كوچه و بازار جمع كرد و علاوه بر كمكهای مالی، برای هر یك شغل آبرومندی ایجاد نمود.

3 ـ تأسیس خانه دختران

زنان و دختران علاوه بر فعالیت در بخش بانوان جمعیت بر واحسان در سه موسسه مهم دیگر كه باز به اهمیت سید موسی صدر، برای آنان راه اندازی شده بود، به كار و كوشش پرداختند. یكی از آنها مدرسه ای به نام بیت الفتاه (خانه دختران) بود. در این مكان به دختران بی سرپرست و فقیر هنرهای دستی دیگر آموزش می دادند.

4 ـ آموزشگاه پرستاری

وی مركز دیگری نیز برای بانوان دایر كرد به عنوان آموزشگاه پرستاری. در این آموزشگاه دخترانی كه مدرك دیپلم گرفته بودند، پذیرفته می شدند و زیر نظر استادان با تجربه آموزش پرستاری می دیدند و پس از فارغ التحصیل شدن به مراكز بهداشتی، درمانی و بیمارستانها اعزام می شدند و در عین حالی كه برای خود و خانواده مایه امید و زندگی بودند در آن مراكز در خدمت محرومان و بیچارگان قرار می گرفتند.

5 ـ مركز پزشكی

این مركز به نام مدینه الطب شهرت یافته و تا به حال اقدامات وسیع و مهمی را در خصوص امور بهداشتی و درمانی به انجام رسانده و در بسیاری از قصبه های جنوب لبنان كه سالها مردمش از همه چیز محروم بودند، درمانگاه و مركز بهداشتی دایر نموده است.

6 ـ موسسه قالیبافی

این مركز آموزشی یكی از مراكز سرنوشت ساز برای بانوان و دیگر محرومان به حساب می آمد و به موجب همین اهمیت، زیر نظر شهید بزرگوار دكتر مصطفی چمران اداره می شد و بیش از 300 دختر از منطقه جبل عامل در این مركز آموزشی مشغول یادگیری قالیبافی بودند.

7 ـ حوزه علمیه

یكی دیگر از حركتهای مهم و ماندگار سید موسی صدر، راه اندازی مركز فعال دیگری به نام معهد الدراسات الاسلامیه (مركز بررسیهای) اسلامی بوده است.

البته موسسات و مراكز مختلفی را كه به همت و رهبری سید موسی صدر ساخته شده، نمی توان در همین هفت مورد خلاصه كرد، چنانكه دو موسسه مهم دیگر به نامهای دار الایتام و سازمان زنان هم در نتیجه تلاشها و جانفشانیهای او به ثمر رسیده است. كه توضیه و تفصیل این همه مجال دیگری را طلب می كند.

تدبیر تاریخی مردم شیعه لبنان كه جمعیت اكثر آن كشور را تشكیل می دادند، احتیاج به مركز سازماندهی قانونی برای خود داشتند، تا از حقوق طبیعی و شخصیت انسانی آنان بخوبی حراست نماید.

سید موسی صدر برای گرفتن حقوق قانونی شیعیان رهسپار بیروت شد و مبارزه وسیعی را در این خصوص آغاز نمود. وی تمام نیروی خود را به كار گرفت تا یك مجلس قانونی برای شعیان آن كشور تشكیل دهد. در حركت نخست، موضوع را به طور جدی با شخصیتهای بزرگ سیاسی و مذهبی شیعه و غیر شیعه لبنان در میان گذاشت و هدف خود از تاءسیس این مركز را برای آنان توضیح داد. در این میان مخالفتها و كار شكنیهایی از طرف دولتهای عربی و برخی از شخصیتهای داخلی آغاز گردید. ولی او هیچ وقت از پای ننشست و به تلاشهای پیگیر خود ادامه داد.

8 - تشكیل مجلس و انتخاب رهبر

بر خلاف كارشكنیها و مخالفتهای گوناگون، سرانجام تلاشهای مخلصانه سید موسی صدر به نتیجه رسید و نمایندگان شیعیان در مجلس شورای لبنان، به پیشنهاد وی یك طرح قانونی را تقدیم مجلس كردند كه این طرح در روز سه شنبه 6 صفر 1387 ه.ق به تصویب مجلس و امضای رئیس جمهور لبنان رسید.

بر اساس این طرح قانونی شیعیان اجازه داشتند مجلسی را به نام المجلس الاسلامی الشیعی الاعلی برای دفاع از حقوق حقه خود تاءسیس نمایند. پس از گذراندن مراحل قانونی، در تابستان سال 1389 ه.ق مجلس اعلای شیعیان درلبنان به طوررسمی وقانونی شروع به فعالیت كرد وباز با دستهای پرتوان سید موسی صدر صفحه درخشان دیگری برمبارزات تاریخی مردم شیعه لبنان اضافه شد.

9 - سازمان «جنبش مستضعفان»

سید موسی صدر شخصیتی بود كه دهها سال از زمان خود جلوتر بد و حوادث و مشكلات را قبل از وقوع شناسایی كرده، در پی علاج و پیشگیری بر می آمد. او در مدت چند سال اقامت خود در لبنان به این نتیجه رسیده بود كه جوانان این كشور زمینه های مساعدی برای فداكاری و سلحشوری در راه تحقیق آرمانهای مقدس اسلامی دارند از این رو برای سازماندهی، تربیت و تشكل نیروهای بالقوه آنان و آگاهی هر چه بیشتر و بهتر جوانان از جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی اقدام به تأسیس سازمانی به نام حركه المحرومین نمود، تا برای مبارزه اساسی با دشمنان اسلام در منطقه، از نیروهای كار آمد، با ایمان و جان بر كفی بر خوردار باشد.

شهید بزرگ دكتر مصطفی چمران كه از طرف امام موسی صدر به مسوولیت سازماندهی این جنبش منصوب شده بود چنین می نویسد:

... شیعیان فوج فوج وارد این نهضت می شدند، احزاب را رها می كردند و به این سازمان می پیوستند. سازمانی مكتبی و برا اساس ایدئولوژی اسلامی، بر اساس خط علی و حسین علیهما السلام ... نمی خواستیم سازمان به صورت دكان درآید و هر كس و ناكس و یا هر فكر غلطی وارد آن شود و خدای نكرده حزبی دیگر مثل احزاب فاسد لبنانی به وجود آید كه كارشان دروغ و تهمت و كار چاق كنی و زدن اموال مردم و حكومت و تقسیم منافع است. از همان اول تأكید كردیم كه ما ایجاد حركت كرده ایم نه حزب، و حركت از مبارزه با نفس تربیت نفس و اخلاق شروع می شود ...

این سازمان برای اولین بار طلسم وابستگی را شكست و با شعار نه شرقی، نه غربی حركت خود را آغاز كرد و با الهام از معارف ناب اسلامی در كوتاه مدت، كادرهای با ایمان، زبده و نمونه ای را تربیت نمود كه هر یك در میدانهای مختلف علمی، صمعتی، مظامی اخلاقی و ... الگو و سر آمد بودند.

در واقع می توان این بخش از فعالیت تأسیس حركه المحرومین از سوی امام موسی صدر را دومین مرحله از سری مراحل سازماندهی شیعیان لبنان به حساب آورد. زیرا اولین مرحله آن را وی با تاءسیس مركزی بزرگ به نام مجلس اعلای شیعیان شروع كرده بود.

10 - سازمان نظامی «امل»

پس از آنكه سازمانهای اداری، تشكیلاتی و عقیدتی با موفقیت كامل راه اندازی شد و با استقبال پرشور مردمی روز به روز پایه هایشان استوارتر گردید، نبوت به مرحله سوم سازماندهی چپ گرا و راست گرا هر كدام برای خود ارتشی كوچك تشكیل داده، برای تحقیق آرمانهای حزب متبوع خود، هر چند گاهی از آن استفاده می كردند. این ارتشها غالبا چون از انگیزه و آرمان دینی و مذهبی تهی بودند در برابر تهدیدات نظامی كشورهای بیگانه، از كارایی لازم برخوردار نبودند به همین علت امنیت مرزهای كشور لبنان به آسانی آسیب پذیر می شد.

برای از بین بردن چنین حالتی، و در پی ایجاد امنیت داخلی و خارجی كشور لبنان، تأسیس یك سازمان نظامی قوی، ضروری به نظر می رسید. سازمانی كه افراد آن با داشتن آگاهیهای سیاسی، مذهبی و نظامی، پاسدار مرزهای عقیده و نظام باشند. از این تاریخ بود كه پایه های یك سازمانی نظامی به نام افواج مقاومت لبنان (امل) پی ریزی گردید.

سرنوشت مبهم

از نخستین روزهای جایگزین شدن امام موسی صدر در لبنان، دولت و رهبر لیبی یكی از سر سخت ترین دشمنان وی به شمار می رفت. در مرداد ماه 1357 امام موسی صدر قصد سفری به كشور الجزایر داشت. به دنبال آن تماسهایی حاصل شد و بلافاصله از طرف دولت لیبی دعوتی رسمی از امام موسی صدر برای سفر به آن كشور به عمل آمد. روز نوزدهم رمضان 1398 ه.ق وی از الجزایر وارد كشور لیبی شد.

در یكی از نشستها امام موسی صدر با عقاید جنون آمیز قذافی كه خود را جانشین خدا در زمین می خواند بشدت مخالفت كرد و با شهامت، پیامدهای شوم این طرز تفكر انحرافی را وی گوشزد نمود.

بعد از یك هفته اقامت در لیبی امام موسی صدر تصمیم گرفت روز بیست و پنجم رمضان 1398 ه.ق (9 شهریور 1357 ش / 31 اوت 1978 م) آن كشور را به قصد لبنان ترك گوید تا ساعت 2 و سی دقیقه بعد از ظهر همین روز، وی در جلو هتل محل اقامت خود مشاهده گردیده ولی بعد از آن با دو تن از همراهان خود شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین ناگهان ناپدید شده است.

هنگامی كه خبر ربوده شدن امام موسی صدر انتشار یافت بی تابی و نگرانی جهان اسلام را فرا گرفت و ملتهایی كه كوچكترین شناختی از وی داشتند به غم و اندوه فرو رفتند. مردم لبنان یكپارچه به هیجان درآمدند و اعتصاب سرتاسری همه جا را از تحرك باز داشت.

در این حال روزنامه های وابسته به دولت لیبی مانند «السفیر» در پی انحرافا افكار عمومی با تیترهای بزرگ و با آب و تاب فراوان اعلان كردند كه: امام موسی صدر برای همكاری با انقلاب ایران و مبارزه بر ضد شاه مخفیانه به ایران سفر كرده است. ولی كسی به این حرفها گوش نمی داد. اعتراض و راهپیمایی همچنان ادامه داشت و هر روز بیش از روز گذشته بر شور و هیجان و اعتراض مردمی افزوده می شد.

حضرت آیه الله العظمی امام خمینی رضوان الله علیه نیز پس از اطلاع از ربوده شدن امام موسی صدر بشدت ناراحت گشته، بی درنگ تلگرامی بدین شرح خطاب به یاسر عرفات مخابره كردند:

بسم الله الرحمن الرحیم

«جناب آقای یاسر عرفات رئیس كمیته اجرائیه سازمان آزادی بخش فلسطین

از سلامت جناب حجه الاسلام آقای سید موسی صدر رئیس مجلس شیعیان لبنان هیچ گونه اطلاعی ندارم و موجب نگرانی این جانب است. از جناب عالی تقاضا دارم كه هر چه زودتر از مكان ایشان اطلاع پیدا كرده و این جانب را از سلامت ایشان آگاه گردانید.

توفیق جناب عالی را در اهداف اسلامی خواستارم.

روح الله الموسوي الخميني


منابع

  • کتاب امام موسی صدر، امید محرومان، عبدالرحیم اباذری.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک، جلد ۱، ص ۲۰ ـ ۷۳.




آرشیو عکس و تصویر

  1. یادنامه امام موسی صدر، به نقل از آیت الله مجدالدین محلاتی، ص۳۰۰.
  2. لبنان به روایت امام موسی صدر، مقدمه، ص۱۶.