النسیء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ استقرار مراسم حج در ماه ذی الحجه را به النسیء منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 8 ذی الحجه|سال= سال 10 هجری قمری}}
+
'''«النَّسِیء»''' در لغت به معنای تأخیر انداختن است و در [[قرآن|قرآن کریم]] به «جابجایی ماه‌های حرام» ([[ذی القعده|ذی‌القعده]]، [[ذی الحجه|ذی‌الحجه]] و [[ماه محرم|محرّم]]) توسط مردم [[شبه جزیره عربستان|جزیرة العرب]] برای گریز از حرمت ماه‌های حرام اشاره دارد؛ که بدین گونه، ماه‌های حرام و ایام [[حج]] را دستخوش هواهای نفسانی خود قرار داده و سنت الهی را تعطیل کردند. اما با ظهور [[اسلام]]، از این سنت‌شکنی [[جاهلیت|جاهلی]]<nowiki/> جلوگیری شد و ماه [[حج]] و [[زیارت|زیارت]] خانه خدا در ماه ذی‌الحجه -چنانکه قبلا بود- تثبیت گردید.
  
 +
== واژه‌شناسی ==
 +
معنای اصلی واژه «النَسیء»، عقب ماندن و تأخیر انداختن است. به عنوان مصداق‌های آن، می‌توان به تأخیر انداختن در زمان [[مرگ]]، تأخیر در پرداخت پول کالای خریداری شده (نسیه) و... اشاره کرد. [[راغب اصفهانی|راغب]] گوید: «النَسْ‌ء، یعنى تأخیر در وقت، نُسِئَتِ‌ المرأةُ‌ - وقتى که زن به آبستن بودن امید دارد و حیض او به تأخیر مى‌افتد».<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص ۸۰۴.</ref>
  
استقرار مراسم حج در ذي حجه
+
کلمه «النَسیء» یک بار در [[قرآن کریم]] در [[آیه 37 سوره توبه|آیه ۳۷ سوره توبه]] آمده است. «نَسیء» که بر وزن «فعیل» است و از معنای متعدی بودن به لازم بودن تغییر کرده، به معنای ماه حرامی است که در آن تأخیری رخ داده است. مردم عصر [[جاهلیت|جاهلی]] برای این‌که بتوانند در [[ماه محرم|ماه محرّم]] که سومین ماه حرام پس از [[ماه ذی القعده|ذی‌القعده]] و [[ماه ذی الحجه|ذی‌الحجه]] قرار دارد، به جنگ و غارت بپردازند، حرام بودن آن را نادیده گرفته و می‌گفتند که ماه حرام عقب افتاده است. در واقع نسیء، به معنای ماهی است که حرمت آن عقب افتاده و به ماه دیگر منتقل شده است.<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱۲، ص ۹۲.</ref>
  
<br />
+
== جابجایی ماههای حرام ==
==نخستین حج==
+
از [[احادیث]] متعدد بدست می‌آید که انجام مراسم [[حج]] برای نخستین بار از سوی [[حضرت آدم]] علیه‌السلام واقع گردید و حج او، پس از پذیرفته شدن [[توبه]]‌اش بود و او در ماه [[ذی الحجه|ذی الحجه‌]]، این عمل عبادی را به جای آورد.<ref> بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۱، ص ۱۷۸ و ج ۹۸، ص ۱۸۹.</ref>
از [[احاديث]] متعدد بدست مي‌آيد كه انجام مراسم [[حج]] براي نخستين بار از سوي [[حضرت آدم]] علیه‌السلام واقع گرديد و حج او، پس از پذيرفته شدن [[توبه]]‌اش بود و او در ماه [[ذی الحجه|ذی الحجه‌]]، اين عمل عبادي را به جاي آورد.<ref> بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 11، ص 178 و ج 98، ص 189.</ref>
 
  
در زمان [[حضرت ابراهيم]] و [[حضرت اسماعیل]] علیهماالسلام نیز، كه آن دو به امر پروردگار متعال [[خانه خدا]] را تجديد بنا نمودند، در ايام ذي الحجه مراسم حج را به جاي آوردند<ref> همان، ج 21، ص 99 و مجمع االبيان فضل بن حسن طبرسي، ج 2-ص 39.</ref> و اين سنت الهي در ميان اولاد و احفاد حضرت اسماعيل علیه‌السلام تا صدها سال برقرار بود، تا اين كه مردم [[شبه جزیره عربستان|جزيرة العرب]] به تدريج به [[كفر]] و [[شرك]] روي آورده و خانه خدا را بتكده خويش قرار دادند، ولي مراسم حج را به خاطر افتخار و مزيت خويش نگه داشتند.
+
در زمان [[حضرت ابراهیم]] و [[حضرت اسماعیل]] علیهماالسلام نیز، که آن دو به امر پروردگار متعال [[خانه خدا]] را تجدید بنا نمودند، در ایام ذی الحجه مراسم حج را به جای آوردند<ref> همان، ج ۲۱، ص ۹۹ و مجمع االبیان فضل بن حسن طبرسی، ج ۲-۱، ص ۳۹.</ref> و این سنت الهی در میان اولاد و احفاد حضرت اسماعیل علیه‌السلام تا صدها سال برقرار بود، تا این که مردم [[شبه جزیره عربستان|جزیرة العرب]] به تدریج به [[کفر]] و [[شرک]] روی آورده و خانه خدا را بتکده خویش قرار دادند، ولی مراسم حج را به خاطر افتخار و مزیت خویش نگه داشتند.
  
==جابجایی ماههای حرام==
+
آنان به دلایل شخصی و عدم شکیبایی در سه ماه حرام متوالی [[ذی القعده]]، [[ذی الحجه]] و [[ماه محرم|محرم]]، برای قتل و غارت و تجاوز به یکدیگر<ref> بحارالانوار، ج ۹، ص ۷۹.</ref> یا به انگیزه اقلیمی و اوضاع جوّی جهت نگه داشتن ایام حج در یک مقطع خاص از سال شمسی،<ref> همان، ج ۵۳، ص ۳۹.</ref> اقدام به جابجایی ماه‌های حرام کردند. [[قرآن مجید]] با اشاره به کردار آنان، عملشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار داده است: {{متن قرآن|«اِنّمَا النَّسیءُ زیادَةٌ فی الکفرِ یُضَّلُ بِهِ اِلذّینَ کفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَّرِمُونَهُ عاماً، لِیُواطِئُوا عِدََّةَ ما حَرَّمَ اللهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللهُ زُینَ لَهُم سُوءُ اَعمالِهِم...»}}؛<ref> [[سوره توبه]]، آیه ۳۷.</ref> جز این نیست که جابجا کردن [ماههاى حرام‌]، فزونى در کفر است که کافران به وسیله آن گمراه مى‌شوند؛ آن را یک سال حلال مى‌شمارند، و یک سال [دیگر]، آن را حرام مى‌دانند، تا با شماره ماههایى که خدا حرام کرده است موافق سازند، و در نتیجه آنچه را خدا [[حرام]] کرده [بر خود] [[حلال]] گردانند. زشتى اعمالشان برایشان آراسته شده است... .
آنان به دلايل شخصي و عدم شكيبايي در سه ماه حرام متوالي [[ذی القعده]]، [[ذی الحجه]] و [[ماه محرم|محرم]]، براي قتل و غارت و تجاوز به یکديگر<ref> بحارالانوار، ج ص 79.</ref> يا به انگيزه اقليمي و اوضاع جوّي جهت نگه داشتن ايام حج در يك مقطع خاص از سال شمسي،<ref> همان، ج 53، ص 39.</ref> اقدام به جابجايي ماه‌هاي حرام كردند. [[قرآن مجيد]] با اشاره به كردار آنان، عملشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار داده است: «اِنّمَا النَّسييُ زيادَة ُفي الكُفرِ يُضَّلُ بِهِ اِلذّينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَّرِمُونَهُ عاماً، لِيُواطِئُوا عِدََّةَ ما حَرَّمَ اللهُ فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللهُ زُيّنَ لَهُم سُوءُ اَعمالِهِم...»؛<ref> [[سوره توبه]](9)، آيه 37.</ref> جز اين نيست كه جابجا كردن [ماههاى حرام‌]، فزونى در كفر است كه كافران به وسيله آن گمراه مى‌شوند؛ آن را يكسال حلال مى‌شمارند، و يكسال [ديگر]، آن را حرام مى‌دانند، تا با شماره ماههايى كه خدا حرام كرده است موافق سازند، و در نتيجه آنچه را خدا حرام كرده [بر خود] حلال گردانند. زشتى اعمالشان برايشان آراسته شده است... .
 
  
به هر روي، عرب‌هاي [[جاهلیت|جاهلی]] براي گريز از حرمت ماه‌هاي حرام، ترفندهاي گوناگوني بكار بستند. آنان بنابر قولي، ماه‌هاي ذي القعده و ذي الحجه را ماه‌هاي حرام مي‌شمردند و سپس ماه محرم را حلال اعلام كرده و ماه [[صفر]] را به جاي آن حرام مي‌شمردند؛ تا اين كه هم حرمت سه ماه را نگه داشته و هم به مدت يك ماه در ميان آن‌ها، فرصت جنگ و جدال و غارت داشته باشند. بنابر قولي ديگر، آنان در هر دو سال يك ماه را حرام مي‌شمرده و دو ماه ديگر را حلال مي‌دانستند. مثلاً دو سال پشت سر هم ماه ذي القعده و دو سال پشت سر هم ماه ذي الحجه را و دو سال متوالي ماه محرم را ماه [[حج]] قرار مي‌دادند و بقيه ماه‌ها را بر خود حلال مي‌كردند. بدين گونه ماه‌هاي حرام و ايام حج را دستخوش هواهاي نفساني خود قرار داده و سنت الهي را تعطيل كردند.  
+
به هر روی، عرب‌های [[جاهلیت|جاهلی]] برای گریز از حرمت ماه‌های حرام، ترفندهای گوناگونی بکار بستند. آنان بنابر قولی، ماه‌های ذی القعده و ذی الحجه را ماه‌های حرام می‌شمردند و سپس ماه محرم را حلال اعلام کرده و ماه [[صفر]] را به جای آن حرام می‌شمردند؛ تا این که هم حرمت سه ماه را نگه داشته و هم به مدت یک ماه در میان آن‌ها، فرصت جنگ و جدال و غارت داشته باشند. ولی در واقع، آنها حرمت ماه حرام را حذف نمی‌کردند بلکه تنها آن‌را جابه‌جا می‌کردند. بنابر قولی دیگر، آنان در هر دو سال یک ماه را حرام می‌شمرده و دو ماه دیگر را حلال می‌دانستند. مثلاً دو سال پشت سر هم ماه ذی القعده و دو سال پشت سر هم ماه ذی الحجه را و دو سال متوالی ماه محرم را ماه [[حج]] قرار می‌دادند و بقیه ماه‌ها را بر خود حلال می‌کردند. بدین گونه ماه‌های حرام و ایام حج را دستخوش هواهای نفسانی خود قرار داده و سنت الهی را تعطیل کردند.  
  
اما با ظهور [[اسلام]] و آزادسازي [[مكه]] معظمه بدست [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله، از سنت‌شكني عرب‌ها جلوگيري شد و ماه حج و [[زیارت|زيارت]] خانه خدا به جاي اصلي‌اش برگشت.<ref> بحارالانوار، ج 53، ص 39.</ref>
+
== استقرار مراسم حج در ذی‌الحجه ==
 
+
اما با ظهور [[اسلام]] و آزادسازی [[مکه]] معظمه بدست [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله، از سنت‌شکنی عرب‌ها جلوگیری شد و ماه حج و [[زیارت|زیارت]] خانه خدا به جای اصلی‌اش برگشت.<ref> بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳۹.</ref>
عرب‌هاي جزيرة‌العرب در سال هشتم هجري، حج را در ذي القعده انجام دادند، اما در سال نهم هجري آن را در ماه ذي الحجه به جاي آوردند و در [[حجة الوداع]]، كه رسول خدا صلی الله علیه وآله در ذي الحجه سال دهم هجري به زيارت خانه خدا رفته بود، همان ماه را براي هميشه ماه انجام حج [[واجب]] قرار داد و در ضمن خطبه‌اي فرمود: «همانا زمان به مانند هيأتي كه خداوند در آفرينش زمين و آسمان به وجود آورد به جاي اصلي‌اش برمي گردد. به اين صورت كه هر سال دوازده ماه دارد و چهار ماه از آن‌ها حرام است كه سه ماه پشت سر هم ذي القعده، ذي الحجه و محرم و چهارمين ماه [[رجب]] كه ميان [[جمادی الثانی]] و [[شعبان]] قرار گرفته است».<ref> مجمع البيان، ج 6-5، ص 45.</ref> از آن هنگام مراسم حج، همه ساله در ماه ذی الحجه برگزار مي‌گردد.
 
  
 +
عرب‌های جزیرة‌العرب در سال هشتم هجری، حج را در ماه [[ماه ذی القعده|ذی القعده]] انجام دادند، اما در سال نهم هجری آن را در ماه [[ذی الحجه]] به جای آوردند و در [[حجة الوداع]]، که رسول خدا صلی الله علیه وآله در ذی الحجه سال دهم هجری به زیارت خانه خدا رفته بود، همان ماه را برای همیشه ماه انجام حج [[واجب]] قرار داد و در ضمن خطبه‌ای فرمود: «همانا زمان به مانند هیأتی که خداوند در آفرینش زمین و آسمان به وجود آورد به جای اصلی‌اش برمی گردد. به این صورت که هر سال دوازده ماه دارد و چهار ماه از آن‌ها حرام است که سه ماه پشت سر هم ذی القعده، ذی الحجه و محرم و چهارمین ماه [[رجب]] که میان [[جمادی الثانی]] و [[شعبان]] قرار گرفته است».<ref> مجمع البیان، ج ۶-۵، ص ۴۵.</ref> از آن هنگام مراسم حج، همه ساله در ماه ذی الحجه برگزار می‌گردد.
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام، مؤسسه تبیان.
* نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام، مؤسسه تبیان.
+
*[https://www.islamquest.net/fa/archive/fa45223 "تفسیر آیه شریفه ۳۷ سوره توبه"، پایگاه اسلام کوئست].
 
+
*[https://quran.inoor.ir/fa/ayah/9/37/related-vocabulary "النسیء"، پایگاه جامع قرآنی].
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
+
[[رده:واژگان قرآنی]]
[[رده:سال ۱۰ هجری قمری]]
+
[[رده:تاریخ اسلام]]
 +
[[رده:دوران جاهلیت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۷

«النَّسِیء» در لغت به معنای تأخیر انداختن است و در قرآن کریم به «جابجایی ماه‌های حرام» (ذی‌القعده، ذی‌الحجه و محرّم) توسط مردم جزیرة العرب برای گریز از حرمت ماه‌های حرام اشاره دارد؛ که بدین گونه، ماه‌های حرام و ایام حج را دستخوش هواهای نفسانی خود قرار داده و سنت الهی را تعطیل کردند. اما با ظهور اسلام، از این سنت‌شکنی جاهلی جلوگیری شد و ماه حج و زیارت خانه خدا در ماه ذی‌الحجه -چنانکه قبلا بود- تثبیت گردید.

واژه‌شناسی

معنای اصلی واژه «النَسیء»، عقب ماندن و تأخیر انداختن است. به عنوان مصداق‌های آن، می‌توان به تأخیر انداختن در زمان مرگ، تأخیر در پرداخت پول کالای خریداری شده (نسیه) و... اشاره کرد. راغب گوید: «النَسْ‌ء، یعنى تأخیر در وقت، نُسِئَتِ‌ المرأةُ‌ - وقتى که زن به آبستن بودن امید دارد و حیض او به تأخیر مى‌افتد».[۱]

کلمه «النَسیء» یک بار در قرآن کریم در آیه ۳۷ سوره توبه آمده است. «نَسیء» که بر وزن «فعیل» است و از معنای متعدی بودن به لازم بودن تغییر کرده، به معنای ماه حرامی است که در آن تأخیری رخ داده است. مردم عصر جاهلی برای این‌که بتوانند در ماه محرّم که سومین ماه حرام پس از ذی‌القعده و ذی‌الحجه قرار دارد، به جنگ و غارت بپردازند، حرام بودن آن را نادیده گرفته و می‌گفتند که ماه حرام عقب افتاده است. در واقع نسیء، به معنای ماهی است که حرمت آن عقب افتاده و به ماه دیگر منتقل شده است.[۲]

جابجایی ماههای حرام

از احادیث متعدد بدست می‌آید که انجام مراسم حج برای نخستین بار از سوی حضرت آدم علیه‌السلام واقع گردید و حج او، پس از پذیرفته شدن توبه‌اش بود و او در ماه ذی الحجه‌، این عمل عبادی را به جای آورد.[۳]

در زمان حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهماالسلام نیز، که آن دو به امر پروردگار متعال خانه خدا را تجدید بنا نمودند، در ایام ذی الحجه مراسم حج را به جای آوردند[۴] و این سنت الهی در میان اولاد و احفاد حضرت اسماعیل علیه‌السلام تا صدها سال برقرار بود، تا این که مردم جزیرة العرب به تدریج به کفر و شرک روی آورده و خانه خدا را بتکده خویش قرار دادند، ولی مراسم حج را به خاطر افتخار و مزیت خویش نگه داشتند.

آنان به دلایل شخصی و عدم شکیبایی در سه ماه حرام متوالی ذی القعده، ذی الحجه و محرم، برای قتل و غارت و تجاوز به یکدیگر[۵] یا به انگیزه اقلیمی و اوضاع جوّی جهت نگه داشتن ایام حج در یک مقطع خاص از سال شمسی،[۶] اقدام به جابجایی ماه‌های حرام کردند. قرآن مجید با اشاره به کردار آنان، عملشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار داده است: «اِنّمَا النَّسیءُ زیادَةٌ فی الکفرِ یُضَّلُ بِهِ اِلذّینَ کفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَّرِمُونَهُ عاماً، لِیُواطِئُوا عِدََّةَ ما حَرَّمَ اللهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللهُ زُینَ لَهُم سُوءُ اَعمالِهِم...»؛[۷] جز این نیست که جابجا کردن [ماههاى حرام‌]، فزونى در کفر است که کافران به وسیله آن گمراه مى‌شوند؛ آن را یک سال حلال مى‌شمارند، و یک سال [دیگر]، آن را حرام مى‌دانند، تا با شماره ماههایى که خدا حرام کرده است موافق سازند، و در نتیجه آنچه را خدا حرام کرده [بر خود] حلال گردانند. زشتى اعمالشان برایشان آراسته شده است... .

به هر روی، عرب‌های جاهلی برای گریز از حرمت ماه‌های حرام، ترفندهای گوناگونی بکار بستند. آنان بنابر قولی، ماه‌های ذی القعده و ذی الحجه را ماه‌های حرام می‌شمردند و سپس ماه محرم را حلال اعلام کرده و ماه صفر را به جای آن حرام می‌شمردند؛ تا این که هم حرمت سه ماه را نگه داشته و هم به مدت یک ماه در میان آن‌ها، فرصت جنگ و جدال و غارت داشته باشند. ولی در واقع، آنها حرمت ماه حرام را حذف نمی‌کردند بلکه تنها آن‌را جابه‌جا می‌کردند. بنابر قولی دیگر، آنان در هر دو سال یک ماه را حرام می‌شمرده و دو ماه دیگر را حلال می‌دانستند. مثلاً دو سال پشت سر هم ماه ذی القعده و دو سال پشت سر هم ماه ذی الحجه را و دو سال متوالی ماه محرم را ماه حج قرار می‌دادند و بقیه ماه‌ها را بر خود حلال می‌کردند. بدین گونه ماه‌های حرام و ایام حج را دستخوش هواهای نفسانی خود قرار داده و سنت الهی را تعطیل کردند.

استقرار مراسم حج در ذی‌الحجه

اما با ظهور اسلام و آزادسازی مکه معظمه بدست رسول خدا صلی الله علیه وآله، از سنت‌شکنی عرب‌ها جلوگیری شد و ماه حج و زیارت خانه خدا به جای اصلی‌اش برگشت.[۸]

عرب‌های جزیرة‌العرب در سال هشتم هجری، حج را در ماه ذی القعده انجام دادند، اما در سال نهم هجری آن را در ماه ذی الحجه به جای آوردند و در حجة الوداع، که رسول خدا صلی الله علیه وآله در ذی الحجه سال دهم هجری به زیارت خانه خدا رفته بود، همان ماه را برای همیشه ماه انجام حج واجب قرار داد و در ضمن خطبه‌ای فرمود: «همانا زمان به مانند هیأتی که خداوند در آفرینش زمین و آسمان به وجود آورد به جای اصلی‌اش برمی گردد. به این صورت که هر سال دوازده ماه دارد و چهار ماه از آن‌ها حرام است که سه ماه پشت سر هم ذی القعده، ذی الحجه و محرم و چهارمین ماه رجب که میان جمادی الثانی و شعبان قرار گرفته است».[۹] از آن هنگام مراسم حج، همه ساله در ماه ذی الحجه برگزار می‌گردد.

پانویس

  1. مفردات ألفاظ القرآن، ص ۸۰۴.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱۲، ص ۹۲.
  3. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۱، ص ۱۷۸ و ج ۹۸، ص ۱۸۹.
  4. همان، ج ۲۱، ص ۹۹ و مجمع االبیان فضل بن حسن طبرسی، ج ۲-۱، ص ۳۹.
  5. بحارالانوار، ج ۹، ص ۷۹.
  6. همان، ج ۵۳، ص ۳۹.
  7. سوره توبه، آیه ۳۷.
  8. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳۹.
  9. مجمع البیان، ج ۶-۵، ص ۴۵.

منابع