ارکان ایمان
مراد از «ارکان ایمان» چیزهایی می باشد که پایه و اساس ایمان قرار می گیرند. در این باره که ایمان دینى بر چه پایه یا پایههایى بنا مىشود، متکلّمان شیعه چند نظریه مطرح ساختهاند. برخى بر آن اند که ایمان تنها یک رکن دارد و آن، همان باور قلبى است. بنابراین نظر، ایمان، تصدیق به قلب است و اقرار زبان و عمل به ارکان در تحقّق آن نقشى ندارند.[۱]
امّا برخى متکلّمان شیعه ایمان را داراى دو رکن دانستهاند: باور قلبى و اقرار زبانى. اینان معتقدند که ایمان، عبارت از تصدیق به قلب و زبان است و تصدیق قلبى هر چند لازم است، کافى نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «با این که (فرعونیان) در دل یقین داشتند، از روى کبر و ستم آن را انکار کردند».[۲] اقرار زبانى نیز به تنهایى کافى نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «اعراب گفتند: ایمان آوردیم. به آنان بگو: ایمان نیاوردهاید؛ بلکه بگویید اسلام آوردهایم».[۳] این کسان به زبان بر یگانگى خدا و نبوت و معاد گواهى مىدادند؛ ولى خداوند با صراحت، آنان را بىایمان مىخواند. پس مىتوان دریافت که ایمان بر دو پایۀ باور و اقرار بنا شده است و هیچ یک به تنهایى کافى نیست.[۴]
همچنین در روایتى از امام على (علیه السلام) آمده است که ایمان بر چهار رکن استوار است: صبر و یقین و عدل و جهاد.[۵]
از جهت دیگرى امام على (علیه السلام) مى فرماید: «الإیمانُ أَرْبَعَةُ اَرْکان: اَلرِّضا بِقَضَاءِ اللهِ وَالتَوکُّلُ على اللهِ وتفویضُ الأمرِ إلَى اللهِ والتَّسْلیمُ لاِمْرِ اللهِ; ایمان داراى چهار رکن و پایه است: راضى بودن به اراده خدا، و توکّل نمودن بر خدا، و واگذار کردن کارها به خدا، و تسلیم بودن در برابر فرمان خدا».[۶]
در حدیث دیگرى، امام رضا (علیه السلام) از پدر و اجداد بزرگوارش و امام على (علیه السلام) نقل مى کند که: «قالَ رسول الله: الإیمانُ مَعْرِفَةٌ بِالقلبِ وإقرارٌ بِاللِّسانِ وعملٌ بالأرکانِ...; رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمودند: ایمان عبارت از شناخت قلبى و اقرار زبانى و عمل به وسیله اعضا و جوارح است». در حقیقت اینها ارکان ایمان به حساب مى آیند».[۷]
از مجموع آیات، روایات و نیز دیدگاههاى دانشمندان شیعه برمىآید که ایمان سه رکن اساسی دارد: باور قلبى، اقرار زبانى و عمل به ارکان بدنى.
پانویس
منابع
- فرهنگ شیعه، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۷۳-۷۴.
- پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی.