اباحه گری
محتویات
معنای اباحه گری
مباح در اصطلاح: آنچه که متساوی الطرفین باشد، بی حُکمی است و مقابل مندوب ، مکروه ، حلال ، حرام و واجب است . هر کاری که فعل و ترک آن مساوی و بی تفاوت باشد.[۱] و اِباحه: مباح کردن؛ حلال دانستن؛ جایز شمردن؛ روا دانستن.[۲] اباحه گری در اصطلاح به معنای اباحهاندیشی و بیاعتنایی عملی به محرمات و منهیات و منکرات است.[۳] که موجب بى تفاوتى به و پاى بند نبودن به ارزشهاى دينى می شود
مبانی فکری اباحه گری
طرفداران اباحه گری معتقدند که اباحه، همانا عدم منع عقلی و شرعی از فعل یا ترک فعل است. در این مشرب فکری، اباحه به همه منهیات راه مییابد و تنها تعیین کننده منهیات و مکروهات و اصول اخلاقی و ارزشها نه شرع مقدس بلکه عقل عملی و شرایط اجتماعی است و شرع مقدس در این میان سهمی ندارد.اباحهگران قلمرو این اندیشه را به حوزههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی میگسترانند و حدود الهی را کنار میگذارند و همه چیز را در دایره مباحات میگنجانند و در پی بیشترین حدّ آزادی برای انساناند. [۴] تفكر اباحىگرى دو مبناى فكرى دارد
اباحىگرى سنّتى
هيچ فرقهاى در اسلام، خود را اهل اباحه ندانسته است. با اين حال، چگونگى نگرش برخى فرقهها به دستورهاى دينى، آنها را به اباحىگرى لغزانيد؛ چنان كه «اباحيّه» مبدل به يكى از لقبهاى اصلى آنها گرديد. اباحىگرى سنتى پيرو تحولات جامعه اسلامى در قرون گذشته پيدا شد. وقوع جنگهاى متعدد در بلاد اسلامى و ناديده انگاشتن نقش بنيادى امامان معصوم (ع) در هدايت جامعه، به بىثباتى حكومتهاى اسلامى انجاميد و در پى آن، هرج و مرج كلامى پديد آمد و فرقههاى منحرف ظهور يافتند. حاصل اين فرقهگرايى، كژفهمى و برداشت ناصواب از آموزههاى دينى بود كه در پارهاى موارد به اباحىگرى منتهى شد و در پارهاى نيز به تعصبات نا به جا. كتابهاى «ملل و نحل» نام مهمترين فرقههاى اباحه گرا را بر شمردهاند [۵]
اباحىگرى نو
اين انديشه با تفكرات غربى همچون ليبراليسم، سكولاريسم و تساهل و تسامح همراه و سازگار است. طرفداران اين نوع اباحىگرى براى دفاع از انديشه خويش از تفسيرهاى التقاطى و نسبىانگار مبتنى بر قرائتهاى مختلف از دين سود مىجويند.
زيان هاى اباحه گرى
این پدیده در حوزه فردی موجب میگردد تا آدمی وظایفی را که در برابر خود و خداوند دارد، ادا نکند و حرام را مباح شمارد و راه بیقیدی در پیش گیرد.زیانهای اباحیگری در حوزه اجتماعی نمودی بیشتر دارد و شخص با مباح شمردن نبایدهای اجتماعی دست به هر کاری که پسند دل است، میآلاید و هنجارهای زندگی جمعی را نادیده میانگارد.با مراجعه به آمارهاى رسمى، به خوبى مىتوان دريافت كه دور شدن انسان از تعاليم الهى و ترويج اباحىگرى، نسل بشر را روز به روز از مسير سعادت دور مىسازد ([۶] انحطاط اخلاقى، جرم و جنايت و تجاوز اعضاى جامعه به حقوق يكديگر، از نتايج تفكر اباحىگرى است كه بسيارى از روشنفكران غربى نيز وقوع چنين بحرانهايى را در كشورهاى خود اعتراف كردهاند [۷]
پانویس
منابع
- فرهنگ شیعه، جمعی از نویسندگان، ج1، ص 55 در دسترس در کتابخانه فقاهت، بازیابی:7 بهمن 1391
- لغت نامه دهخدا
- فرهنگ فارسی عمید
- فرهنگ فارسی معین