نور الأبصار فی مناقب آل بیت النبی المختار (کتاب)
نور الابصار فى مناقب آل بيت النبى المختار نوشته مؤمن شبلنجى يكى از علماى اهل سنت در قرن سيزدهم هجرى است.
محتویات
انگيزه نگارش
وى در مقدمه كتاب انگيزه تأليف آن را چنين بيان مىكند كه درد چشمى پيدا كردم و به سيده نفيسه توسل جستم و نذر كردم اگر شفا يافتم كلماتى از بزرگان را در باره مناقب اهل بيت پيامبر(ص) جمع آورى نمايم. مدتى نگذشت كه شفا حاصل شد و تصميم گرفتم به وعده ام وفا كنم هر چند خود را اهل اين كار نمى دانستم و بضاعتى نداشتم.
شبلنجى در ادامه مقدمه مى گويد كتاب نور الابصار را بر چهار باب و يك خاتمه تنظيم كردم. باب اول در سيره پيامبر(ص) و خلفاى اربعه، باب دوم ذكر حسنين و باقى ائمه اثنا عشر، باب سوم در باره گروهى از ذريه پيامبر(ص) كه در مصر مزار و مسجدى به نام آنها وجود دارد و باب چهارم در باره ائمه چهار گانه مذاهب. خاتمه هم در باره چهار نفر از اقطاب.
منظور مؤلف از اين چهار قطب كه در خاتمه كوتاه آخر كتاب در باره آنان سخن گفته عبارتند از احمد رفاعى، عبدالقادر جيلى، احمد بدوى و ابراهيم دسوقى كه هر چهار نفر از سادات حسينى و حسنى قرن ششم و هفتم بودهاند و از بزرگان مذهب شافعى و صوفيه به شمار مى روند.
محتوا
مؤلف در باب نخست كتاب اجمالى از زندگى و سخنان پيامبر(ص) را آورده و هنگام ذكر احاديث آن حضرت با رموزى به منابع خود اشاره مىكند. سپس به شرح حال بستگان پيامبر(ص) مىپردازد. در ادامه اين باب شرح مختصرى از احوال سه خليفه نخست و شرح مفصل ترى از مناقب، كلمات و دوران خلافت اميرمؤمنان عليهالسلام آورده است. باب دوم به اخبار ائمه شيعه از حسن بن على عليهماالسلام تا امام دوازدهم اختصاص دارد و مؤلف همانند ديگر سنيان دوازده امامى به شرح زندگانى و فضايل اين يازده امام میپردازد. در باب سوم كتاب به افرادى چون سكينه دختر امام حسين عليهالسلام، رقيه دختر علی عليهالسلام، حضرت زينب عليهاالسلام، فاطمه بنت الحسين(ع)، عايشه دختر امام صادق(ع)، سيده نفيسه از نوادگان امام مجتبى، فاطمه دختر امام رضا عليهالسلام و ديگرانى كه در مصر مزارهايى منسوب به آنان وجود دارد پرداخته شده است. باب چهارم كتاب در باره چهار پيشواى فقهى اهل سنت است.
روش تأليف
شبلنجى در قسمت مناقب ائمه اهل البيت كه بخش اصلى و حجم بيشتر كتاب را در برگرفته است، بيشتر مطالب را به صورت پيوسته و بدون ذكر منبع و سند آورده است. گاهى هم از منابع خود ياد كرده و راوى اصلى خبر را نام مى برد. مؤلف در ابتداى فصول كتاب گاه با عباراتى چون: «ذَكَََر جماعة من اهل السير» آغاز كرده و گاه بدون مقدمه به بيان مطالب میپردازد. در مجموع مطالب خود را از ديگران نقل كرده است كسانى چون ابن صباغ مالكى، ابن خشاب، ابونعيم، ابن جوزى و... به نظر مى رسد بخشى از مطالب اين كتاب نيز از شيعيانى است كه در باره زندگى دوازده امام تأليفاتى داشتهاند.
منبع
ویکی نور