شرح علی المائة کلمة لامیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهالسلام (کتاب)
محتویات
معرفى اجمالى
شرح المأه كلمه، تألیف كمالالدين ميثم بن على بن ميثم بحرانى از عالمان شيعه قرن هفتم هجرى قمرى كتابى است، به زبان عربى در شرح صد كلمه از كلمات دُرربار على(ع).
ساختار كتاب
كتاب، مشتمل بر مقدمهاى به قلم مصحح و ناشر، مير جلالالدين حسينى اُرموى و سه جزء (شرح مستقل) به شرح ذيل است:
جزء اول، شرح صد كلمه ابن ميثم را در بردارد و مشتمل بر سه بخش و فصول متعدد است. جزء دوم، شرح اين صد كلمه را به قلم شخصى به نام عبدالوهاب در برمىگيرد. جزء سوم، "مطلوب كل طالب من كلام اميرالمومنين على بن ابيطالب" نام دارد كه در واقع شرح منظوم آن به زبان فارسى است كه توسط رشيدالدين وطواط نگاشته شده است.
آثار رشيد وطواط
وى علاوه بر ديوان شعر (كه به طبع رسيده) آثار ديگرى بهنثر دارد. از آن جمله است، مجموعه منشآت او كه حائز اهميت بسيار است و بهطبع رسيده؛ و كتاب حدائقالسحر و تاكنون چند بار طبع شده است.
از آثار ديگر او است:
- نثر اللآلى من كلام اميرالمؤمنين على(ع) كه در آن هر يك از كلمات آن حضرت به نثر فارسى ترجمه و در دو بيت منظوم شده است. چون اين مجموعه متضمن صد نكته از كلام على بن ابىطالب است به "صد كلمه" نيز شهرت دارد و در نسخه حاضر در برنامه موجود است.
- تحفه الصديق من كلام ابىبكر الصديق؛ فصل الخطاب من كلام عمر بن الخطاب؛ انس اللهفان من كلام عثمان بن عفان.
- مجموعه رسائل عربى وطواط به سال1315 ه-.ق. در دو مجلد در مصر به طبع رسيد. اين رسائل از قديم مشهور و مورد مراجعه بود.
- منظومهاى در عروض پارسى از رشيد در دست است، شامل شانزده بحر از بحور عروض پارسى.
گزارش محتوا
نخستين كسى كه به جمع و تدوين مجموعهاى از سخنان امام على عليهالسلام همت گماشت و صد سخن را كه هر يك از آن به نظر او با هزار سخن برابر بود، انتخاب كرد، جاحظ، اديب، سخنشناس و نويسنده پرآوازه عرب بود كه د رسالهاى 160 تا 250ق. مىزيست. پس از جاحظ كار گردآورى و انتخاب مجموعههايى از سخنان امام على عليهالسلام به همت سخنشناسان و اديبان دنبال شد. اين بزرگان به سايقه ذوق خود و ترغيب مشتاقان، يا احتمالا به پيروى از جاحظ مجموعههايى فراهم آوردند كه امروز شمارى از آنها را مىشناسيم كه از آن جملهاند: دستور معالم الحكم و مأثور مكارم الشّيم، از قاضى ابوعبدالله محمد بن سلامه قضاعى(م:454ق.)، غرر الحكم و درر الكلم از ابوالفتح عبدالواحد بن محمد آمدى تميمى(م:نيمه اول قرن ششم)، نثراللآلى كه برخى گردآورنده آن را شيخ طبرسى، مفسر بزرگ شيعه مىدانند، الحكم المنثوره و نيز مطلوب كل طالب رشيدالدين وطواط (م:573ق.).
شرح ابن ميثم
شرح ابن ميثم كه «شرح المأه كلمه المرتضويه» نام دارد، شرحى است كه جمعى از كسانى كه نقد حال شيخ ميثم را گزارش كردهاند، از آن ياد نمودهاند. يادكرد آن در انوار البدرين با اين توصيف كه «شرحى است نفيس و بىمانند» و در لؤلؤۀالبحرين با اين توضيح نويسنده لؤلؤه كه «اين كتاب نزد من بود؛ ولى در واقعهاى كه برايم پيش آمد، از دستم رفت» و در هديهالعارفين بدون هيچ توصيفى آمده است. صاحب الذريعه بدان اشارت كرده و آن را شرح الكلمات المئه خوانده است. بعضى متاخران، مثل [سيد محسن] امين در اعيان الشيعه، و زركلى در الاعلام، و دكتر اباحسين در مقالهاش درباره حركت تألیف در بحرين، آن را ياد كردهاند.
اين شرح در سه بخش تألیف شده و هر بخش فصول متعددى را به شرح ذيل دربردارد:
بخش اول در مبادى و مقدمات، فصل اول درباره نفس حيوانى و لواحق آن، فصل دوم درباره نفس انسانى و فلكى، فصل سوم در احوال نفس بعد از مفارقت از بدن، فصل چهارم در اشاره به برخى از احوال سالكين الى الله تعالى، فصل پنجم در بيان احكام ديگرى براى نفوس كامل.
پس از اين بخش، صد كلمه اميرالمومنين(ع) را به عنوان بخش دوم تحت سه فصل بدين ترتيب شرح مىكند: فصل اول در مباحث مربوط به عقل و علم و جهل و ظن و نظر. در ذيل اين عنوان بيست و دو كلمه از حكمتهاى اميرالمومنين(ع) را شرح كرده است.
فصل دوم، در مباحث اخلاق پسنديده و ناپسند و آداب آن با شرح سى و دو كلمه.
فصل سوم، در مباحث مربوط به آداب و مواعظ و حكمتهاى شايسته براى انسان كه شرايع الهى با آنها هماهنگ است و دلائل حكمت و فلسفه نيز آنها را تاييد مىكنند با شرح چهل و شش كلمه.
بخش سوم پس از شرح صد كلمه در مسائل الحاقى و تكميلى است؛ در دو فصل: فصل اول در بيان اين كه على عليهالسلام جامع همه فضائل انسانى است، فصل دوم در بيان اطلاع آن حضرت از غيبها و نيز در بيان توانايى آن حضرت در انجام كارهاى خارقالعاده اوست. بخش اول را بدان جهت نوشته است كه زمينهاى مناسب براى درك مطالب در ذهن خواننده ايجاد شود و بخش سوم را به عنوان تكملهاى براى شرح كلماتى حكمتآميز از اميرالمومنين(ع) آورده كه هر خوانندهاى را به شگفتى مىاندازد. شارح از آن جا كه صد كلمه را به سه موضوع تقسيم كرده، نظم انتخابى جاحظ را بر هم زده است. شيوه شرح عرفانى و حكيمانه است.
شرح عبدالوهاب
اين صد كلمه را شخص ديگرى به نام عبدالوهاب شرح كرده است و در آغاز هر كلمه نوشته است: قال اميرالمومنين(ع) و در پايان شرح مىگويد: و الصلوه و السلام الاتمّان الاكملان على سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعين. مؤلفه و محرّره عبدالوهاب رحمه الله ولد خواجه اميرادنه و هو ابراهيم بن پيرپاشا؛ تمت. اين شرح به عربى است.
مطلوب كل طالب
اين رساله به ابوالفتح ايل ارسلان(م:حدود568ق.) و يا فرزند او، ابوالقاسم محمود بن ايل ارسلان(م:589ق.) تقديم شده است. بنابراين بايد تاريخ تألیف آن را ميانه سالهاى 551ق. و 568ق. دانست.
رشيد وطواط در اين كتاب صد كلمهاى را كه جاحظ از كلام على عليهالسلام انتخاب كرده بود، به تازى و پارسى شرح كرده و از خود دو بيت شعر(قطعه) در همان معنى مىآورد.
اين كتاب از هر جهت رسالهاى ارجمند و گرانقدر و در نوع خود كمنظير است و مؤلفان متون فارسى بسيارى از ابيات آن را آرايش سخن خود كردهاند و حضور اغلب آنها در امثال و حكم دهخدا، نشانه حضورشان در زبان و ادب فارسى است.
اما پس از رشيد نيز افرادى و هر يك به گونهاى كار او را دنبال كردند كه از آن جمله مىتوان، به ابن ميثم فوقالذكر اشاره كرد.
عبدالوهاب، پس از ابن ميثم به شرح صد كلمه دست زده است كه مشخصات و تاريخ حيات او بدرستى دانسته نيست.
از مقايسه شرح عبدالوهاب با مطلوب كل طالب و دستنوشتههايى كه از آن در دست است، مىتوان دريافت كه شارح مذكور به زبان و ادب فارسى آشنا بوده و در شرح موجز و عارفانه خود به شرح رشيد وطواط نظر داشته است، چنانكه سخنش در موارد بسيارى ترجمه كلام وطواط يا نزديك به آن گشته است.
رشيد وطواط در مقدمه شرح خود مىنويسد: اما بعد، چنين گويد محمد بن محمد بن عبدالجليل العمرى الكاتب الرشيد...كه اميرالمومنين على ابن ابىطالب صلوات الله عليه و على اولاده الطيبين الطاهرين با آنكه امام اخيار و قدوه ابرار و سيد فتيان و مقدم شجعان بود فصاحتى داشت كه عقود جواهر از انفاس او در غيرتاند و نجوم زواهر از الفاظ او در حيرت و عمرو بن بحر الجاحظ، رحمةاللهعليه، كه در كمال براعت و وفور بلاغت، نادره اين امت و اعجوبه اين ملت بوده، از مجموع كلام اميرالمومنين على بن ابىطالب كرم الله وجهه كه جمله بدايع غرر و روايع درر است، صد كلمه اختيار كرده است و هر كلمهاى از آن برابر هزار كلمه داشته، و به خط خويش نبشته، و خلق را يادگار گذاشته، واجب ديدم من بنده كه پرورده خاندان و پديدآورده دودمان مجلس عالى خداوند و خداوند زاده، شاه معظم عادل....سلطان ابوالقاسم محمودبن خوارزمشاه ايل ارسلان بن خوارزمشاه...ام، آن صد كلمه را به رسم خدمت خزانه كتب معموره او...به دو زبان تازى و پارسى تفسير كردن و در آخر تفسير هر كلمه دو بيت شعر از منشآت خويش كه مناسب آن كلمه باشد آوردن، فقط تا فائده آن عامتر و منفعت آن تامتر باشد و هر دو فريق، هم ارباب نظم و هم اصحاب نثر، در مطالعه آن رغبت نمايند.
وضعيت كتاب
نسخه حاضر در برنامه مشتمل بر پاورقىهايى مصحح؛ محدث اُرموى و فهرست موضوعات كتاب در انتهاى جزء نخست، فهرست كلمات امام در انتهاى جزء دوم و متون احاديث طبق شماره ترتيب كتاب در انتهاى جزء سوم مىباشد. در پايان كتاب نيز فهرستهاى ذيل به اهتمام ميرهاشم محدث درج گرديده است:
فهرست رجال، طوائف و جماعات، امكنه و نيز كتب.
شرح صد كلمه ابن ميثم توسط آقاى عبدالعلى صاحبى به فارسى ترجمه و توسط بنياد پژوهشهاى آستان قدس رضوى منتشر شده است.
منابع مقاله
- جعفرى، محمد مهدى، دائرۀ المعارف تشيع، ج9، ص548-549.
- مقدمه محدث ارموى بر كتاب.
- سايت aftab.ir، 22/3/1389.
- متن كتاب.
- جهانبخش، جويا، پژوهش و حوزه، پاييز1380، ش7، ص81-118.
- مطلوب كل طالب، تصحيح و تعليقات دكتر محمود عابدى، مقدمه مصحح، بنياد نهجالبلاغه، چاپ سوم، 1386.
منبع
ویکی نور