بانوان عالمه و آثار آنها (کتاب)
معرفى اجمالى
بانوان عالمه و آثار آنها، از انتشارات معاونت پژوهش مركز مديريت حوزههاى علميه خواهران است، وليكن نويسندهاش مشخص نشده است.
ساختار
اثر حاضر متأسفانه مقدمه ندارد و از متن اصلى شامل معرفى تعداد 111 نفر از بانوان دانشور از قرن اول تا قرن پانزدهم هجرى قمرى، بهصورت اختصار تشكيل شده، ولى هيچكسى از قرن دهم شناسايى نشده است. مشخصات و چگونگىهاى نگارش اين كتاب (زمان، مكان، اهداف، مشكلات و...) توضيح داده نشده است.
گزارش محتوا
براى آشنايى با روش و محتواى كتاب حاضر، توجه به برخى از مطالب جالب آن سودمند است:
- خديجه (محدث، متوفى سال 10ق) دختر خويلد، بانويى بافضيلت از بانوان شرافتمند و بزرگوار، اولين كسى بود كه اسلام آورد و همواره حامى و پشتيبان همسرش رسول خدا(ص) بود و از بذل جان و مال در راه دين خدا و پيامبرش دريغ نداشت. وى 68 سال قبل از هجرت (پانزده سال قبل از عام الفيل) به دنيا آمد. مادرش فاطمه دختر زائده است. خديجه بانويى تاجر و شرافتمند و ثروتمند بود. وى مردان را به اجاره مىگرفت و به آنها سرمايه مىداد كه به مضاربه تجارت كنند. عموهاى پيامبر(ص) كه قصد داشتند همسرى براى آن حضرت بگيرند، نزد خديجه رفتند و از وى خواستند تا سرمايهاى در اختيار نبى گرامى كه آن زمان جوانى پاك و ستوده بود قرار دهد تا با آن به تجارت رود و با سود حاصل از اين تجارت ازدواج كند. خديجه چون به صفات حضرت واقف شد، وى را براى تجارت به شام فرستاد. در طى سفر، ميسره (غلام خديجه) معجزات و كراماتى از حضرت مشاهده كرد و از راهبى شنيد كه وى پيغمبر خداست. ميسره پس از بازگشت همه آنچه را كه شنيده بود به اطلاع خديجه رساند. شوق و رغبت خديجه به حضرت بيشتر شد و در نهايت به رسولالله(ص) ارادت و علاقه خويش را ابراز داشت و پيشنهاد ازدواج داد و به رسول خدا(ص) عرض كرد: «به سبب خويشاوندىات با من، و شرف و بزرگى و امانتدارىات در ميان قوم و اخلاق نيكو و راستگويىات، مايلم با تو ازدواج كنم». تنها همين شرف و بزرگى وى را بسنده است كه مادر دخترى چون فاطمه زهرا(ع) است.[۱]
- آمنه بيگم مجلسى (عالم، فقيه، محدث، متوفى قرن 12ق)، از زنان عالم، محدث و فقيه است. وى دختر ملا محمدتقى مجلسى و خواهر علامه محمدباقر مجلسى است و از زنان عالم، محدث و فقيه است. آمنه بيگم از كمال و جمال برخوردار بود. وى در خانواده علم و فضيلت و تقوا پرورش يافت و مدارج ترقى را تا درجه اجتهاد بهسرعت پيمود. پدرش، ملا محمدصالح مازندرانى را كه از افاضل شاگردان خود و مردى تهيدست، ولى باتقوا و مورد احترام و علاقه و اعتمادش بود، جهت ازدواج به او پيشنهاد كرد و آمنه بيگم نيز با اين بيان كه «فقر و تنگدستى عيب مردان نيست»، موافقتش را با اين ازدواج اعلام داشت.[۲]
- ملا فضّه (عالم، اديب، زنده تا سال 1249ق)، فرزند شيخ احمد بلاغى و همسر شيخ حسن بلاغى از زنان عالم، فاضل، اديب و خوشنويس بود. به نوشته «أعيان الشيعة»، وى قرآن و ادبيات عربى را نزد پدرش و فقه و اصول را نزد علماى خانوادهاش فراگرفت و از آنان اجازه دريافت كرد. سرپرستى تدريس اصول و فقه و حديث را برعهده داشت و بعضى از طلاب در درس او حاضر مىشدند و برخى علما كتاب «قوانين» ميرزاى قمى را نزد او خواندند؛ زيرا او از ميرزا اجازه داشت. به نوشته حسن صدر در «تكملة أمل الآمل»، اين بانوى فاضل و جليل خط خوشى داشت و خانوادهاش از راه استنساخ او امرار معاش مىكردند. بعضى كتابها را به خط خودش نوشته است كه از جمله آنها «كشف الغطاء» و «كفايه» حاج ملا هادى سبزوارى است.[۳]
- بىبى عالم خراسانى (دانشمند، پارسا، متوفى سال 1335ق) و دختر حاج ميرزا طاهر خراسانى و از اهالى خراسان بود. مقدمات علوم اسلامى و فنون ادب را نزد پدرش، متولى مسجد گوهرشاد و ديگران فراگرفت. سپس با شاعر معروف، سيد ميرزا حبيبالله شهيدى خراسانى ازدواج كرد. فقه و اصول و حديث و عرفان را از محضر همسرش بهرهمند شد و به مطالعه و تحقيق در سيره انبيا، تاريخ و قصص عرب، اشعار جاهليت، ادبيات و احوال اوليا و عرفا پرداخت. تبحّر و تخصص ويژهاى در شرح حال اوليا و عرفا و تاريخ انبيا و دوران قبل از اسلام داشت. همسرش در مقدمه ديوان شعر خود، او را چنين وصف كرده است: «بىبى عالم مقدمات تحصيلى را على الرسم در خانواده آموخته بود و بعدا در همسرى و معاشرت آقا به مطالعه تواريخ انبيا و رسل و حكايت احوال اوليا و عرفا پرداخت. تهجد و نوافل و تعقيبات نمازها و تلاوت قرآن روزانه را ترك نمىكرد.[۴]
- سپيده باكوجى (كاشانى) خانم سرور باكوجى، معروف به سپيده كاشانى، از شاعران معاصر و از شاعران متعهد انقلاب اسلامى ايران است. پدر و مادر وى اولين و بزرگترين معلمان او بودند. مادر از همان ايام طفوليت به او قرآن آموخت و پدر او را با شعر و شرح حال شاعران بزرگ آشنا ساخت. وى در مدرسه آقابزرگ درس خواند و هميشه بهخاطر ذوق سرشارى كه داشت از شاگردان ممتاز محسوب مىشد. او به شعر و شاعرى هم علاقهاى وافر نشان مىداد. وى در تمام مقاطع عمر خود، از كودكى تا جوانى و بعد از آن براى ديگران نمونه بود. كمتر كسى حتى در دوران جوانى خندهاى بلند از او شنيد و حجاب و آرامش روحى او همواره مثالزدنى بود. ميزان علاقهمندى بانو سپيده كاشانى به حضرت امام خمينى(قده) تا آن اندازه بود كه وقتى امام بزرگوار در بستر بيمارى افتاد او نيز كارش به بيمارستان كشيد. وى به جبهههاى نبرد حق عليه باطل سر مىزد. در غرب، جنوب، آبادان، محله ذوالفقاريه، كوت شيخ و هركجا توفيق يارش بود در ميان رزمندگان حاضر مىشد و شعر دفاع و مقاومت مىخواند و مىسرود.[۵]
وضعيت كتاب
براى اثر حاضر، فقط فهرست تفصيلى مطالب در آغاز آن آمده و متأسفانه فهارس فنى (آيات، روايات، اعلام و...) و حتى فهرست منابع فراهم نشده است.
متأسفانه اين كتاب، مستند نيست و مآخذ مطالب، بهصورت جزئى و دقيق بيان نشده است. البته بهصورت كلى گاهى منبع ذكر شده؛ مثل: «مجلسى به نقل از كتاب العدد روايتى از امّالفضل نقل كرده...».[۶]و...
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
منبع
ویکی نور