رضاع

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

محرم رضاعى

اگر كودكى، شير غير مادر خود را با شرايط خاصى بنوشد، به آن زن (دايه) و بستگان او محرم مى شود كه به آن، محرم رضاعى يا شيرى گفته مى شود.

شرايط شيرخوارگى محرميت

  • 1. شير دايه، محصول زايمان و آميزش شرعى و حلال باشد. بنابراين، اگر زنى بدون زايمان، كودك را شير بدهد يا از راه زنا زايمان كند، به كودك محرم نمى شود.
  • 2. كودك، شير را به طور مستقيم از پستان بمكد. اگر شير را در دهانش بدوشند يا در ظرفى بدوشند و به او بدهند، محرم نمى شود.
  • 3. دايه هنگام شيردادن، زنده باشد؛ بنابراين اگر كودك، همه يا برخى از نصاب شيرخوارگى را از زن مرده تغذيه كند، سبب محرميت نمى شود.
  • 4. سن شيرخوار از 24 ماه قمرى، تجاوز نكرده باشد.
  • 5. كميت و كيفيت شيرخوردن به سه شكل زير باشد:

الف) آن قدر شير بخورد كه گوشتش برويد و استخوانش محكم شود.

ب) يك شبانه روز، غذايش منحصر در شير دايه باشد.

ج) 15 مرتبه به طور مكفى و متوالى شير دايه را بنوشد.

كودك بايد 15 مرتبه از يك زن شير بنوشد و اگر چند مرتبه از يك زن و چند مرتبه از زن ديگر شير بنوشد، گرچه شوهر آن دو، يك نفر باشد، سبب محرميت نمى شود.[۱]

احكام شيرخوارگى

هرگاه شيرخوارگى با همه شرايط، تحقق يافت، دايه و شوهرش، پدر و مادر رضاعى كودك شيرخوار مى شوند و پدران و مادران آن‌ها اجداد كودك محسوب مى شوند و فرزندانشان برادران و خواهران رضاعى كودك شمرده مى شوند - چه آن‌ها كه پيش‌تر به دنيا آمده اند و چه آن‌ها كه بعداً به دنيا مى آيند - و در واقع كودك شيرخوار، يكى از فرزندان اين خانواده به حساب مى آيد و كليه كسانى كه در جدول گذشته برشمرديم از راه شيرخوارگى بر اين كودك محرم مى شوند.[۲]

پدر اصلى كودك رضاعى، نمى تواند با هيچ يك از فرزندان پدر رضاعى او ازدواج كند؛ چنان كه نمى تواند با فرزندان نسبى مادر رضاعى كودك، ازدواج كند.[۳] اگر مادربزرگى، نوه دخترى خود را با شرايط يادشده شير بدهد، مادر كودك بر همسرش حرام مى شود و عقد ازدواج آن‌ها باطل مى گردد.[۴] اگر كسى در تحقق شيرخوارگى يا برخى از شرايط آن از نظر كمى و كيفى ترديد داشته باشد بايد بنا را بر عدم محرميت بگذارد.[۵][۶]

پانویس

  1. تحريرالوسيله، ج 2، ص 265-267، مسأله 1-5.
  2. تحريرالوسيله، ج 2، ص 268، مسأله 7.
  3. همان، ص 271، مسأله 12.
  4. همان، ص 272، مسأله 1.
  5. همان، ص 275، مسأله 5.
  6. احكام خانواده، يوسفيان/ الهامى نيا، ص 32.