ستم ستیزی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


ستم ستیزى

انسان در برخورد با همنوعان خویش، یكى از چهار حالت زیرا را می‌‌تواند داشته باشد

  1. ستمگر باشد.
  1. به ستمگران مدد رساند.
  1. بى‌تفاوت باشد.
  1. با ستم پیشه‌گان بستیزد.

بدون تردید سه حالت نخست از نظر دین و خرد، زشت و محكوم است و تنها راه چهارم، فراروى انسان مؤمن باز است و او موظف است همه همت خویش را بكار گیرد كه با ستمگر هر كه باشد به ستیز برخیزد و ریشه ستم را هر جا باشد، بخشكاند و چنین روحیه‌اى در دیدگاه عقل و شرع از اصول خدشه‌ناپذیر اخلاق اجتماعى است كه امام على علیه‌السلام آن را بهترین نوع عدالت معرفى می‌‌كند: «اَحْسَنُ الْعَدْلِ اِعانَةُ الْمَظْلُومِ؛[۱] بهترین شكل عدالت یارى كردن به ستمدیده است».

پیكار با ستم و ستم‌پیشه و یارى رسانى به مظلوم در اسلام به حدى مهم است كه ترك آن گناه كبیره محسوب می‌‌شود.[۲]

ابعاد ستم ‌ستیزى

ظلم و بیداد، آتش سوزانى است كه اگر مهار نگردد همه چیز را در كام خود فرو می‌‌برد و همه ارزش‌هاى زندگى را به نیستى خواهد كشاند، به همین دلیل براى خاموش كردن شعله‌هاى سركش آن به یك بسیج همگانى نیاز است. در مرحله نخست خود افراد تحت ستم و سپس دولت و مردم باید از وقوع و دوام بیداد جلوگیرى كنند، چنان كه در مرحله بعد خدا نیز به جنگ ستمگر خواهد آمد:

الف) ظلم ستیزى ستم دیده

در دیدگاه اسلام، ستم‌پذیرى نیز چون ستمگرى محكوم است و هیچ كس حق ندارد زمینه ستم‌كشى خویش را فراهم آورد و در برابر ستمگر، نرمش و سازش نشان دهد؛ در قرآن مجید می‌‌خوانیم:‌‌ «...لاتَظْلِمُونَ وَلاتُظْلَمُونَ؛[۳] ستم نمی‌‌كنید و ستم نمی‌‌كشید».

بر این اساس، هر مسلمانى كه مورد هجوم ظالم قرار می‌‌گیرد باید در حد توان مقاومت كند، دیگران را به یارى خویش ‍ طلبد و یا از تیررس ستمگر فرار نماید.[۴]

ب) ظلم ستیزى دولت

دولت‌ها موظفند زمینه هر گونه ستمگرى و ستم‌پذیرى را در جامعه نابود كنند و به هیچ كس اجازه كمترین ستم را ندهند. ضرورت چنین اقدامی‌ ‌نیاز به هیچ برهانى ندارد و مورد تأكید خردمندان است. حضرت امیر در مقام خلافت با صلابت و تأكید می‌‌فرماید: «...وَ اَیْمُ اللّهِ لاََنْصَحَنَّ لِلْخَصْمِ وَلاََنْصِفَنَّ لِلْمَظْلُومِ؛[۵] به خدا سوگند، براى دشمن خیرخواهى كرده داد مظلوم را خواهم ستاند».

اصلى‌ترین كار حكومت علوى، اقامه عدالت در همه ابعاد آن و ستیز با ستم بود؛ ابن عباس می‌‌گوید: امیرمؤمنان صلوات الله علیه، هنگام عزیمت به جنگ جمل در محلى به نام (ذى قار) نشسته و كفش خود را وصله می‌‌زد، از من پرسید: قیمت این كفش چقدر است؟ گفتم:‌‌ هیچ ارزشى ندارد. فرمود: «وَاللّهِ لَهِىَ اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اِمْرَتِكُمْ اِلاّ اَنْ اُقیمَ حَقّاً اَوْ اَدْفَعَ باطِلاً؛[۶] به خدا سوگند این كفش بى‌ارزش از حكومت بر شما نزد من باارزش‌تر است، مگر این كه حقى را بر پاى دارم یا از باطلى جلوگیرى كنم».

سعید بن قیس همدانى نیز می‌‌گوید: در روزى گرم و سوزان امیرمؤمنان علیه‌السلام را در سایه دیوارى دیدم، پرسیدم:‌‌ چرا در چنین ساعتى از منزل بیرون آمده‌اى؟ پاسخ داد: «ما خَرَجْتُ اِلاّ لاُِعینَ مَظْلُوماً اَوْ اُغیثَ مَلْهُوفاً؛[۷] بیرون نیامدم جز این كه ستمدیده‌اى را كمك كنم یا به فریاد دادخواهى برسم».

ج) ظلم ستیزى مردم

افراد جامعه نیز در این باره مسئولیتى خطیر دارند و موظفند به شكل انفرادى یا دسته جمعى در برابر ظالمان بایستند و مظلومان را یارى رسانند. رسول گرامی‌‌ اسلام صلی الله علیه و آله یارانش را فرمان داده بود كه ستمدیده را یارى نمایند.[۸]

امام صادق علیه‌السلام از پدرش حضرت امام باقر علیه‌السلام نقل می‌‌كند كه فرمود: اگر پادشاه ستمگرى بخواهد فردى را بى‌سبب كتك بزند یا بكشد یا به او ستم كند، شما اگر نمی‌‌توانید به ستمدیده یارى رسانید، نباید در آنجا حضور یابید زیرا اگر مؤمن نزد مؤمن مظلومی ‌‌باشد واجب است او را كمك كند...[۹]

حضرت امام رضا علیه‌السلام نیز می‌‌فرماید: «...سِرْ خَمْسَةَ اَمْیالٍ انْصُرْ مَظْلُوماً وَ سِرْسِتَّةَ اَمْیالٍ اَغِثْ مَلْهُوفاً؛[۱۰] (اگر شده) پنج میل راه برو و مظلومی‌ ‌را كمك كن و شش میل راه برو و به فریاد ستمدیده‌اى برس!».

مردم در این وادى آن قدر باید حساس و پرتلاش باشند كه اگر در عمل از عهده بركندن ستم برنیامدند، حداقل در اندیشه آن باشند و در دل به آن تن درندهند وگرنه شریك جرم ستمگران خواهند بود.

امام صادق علیه‌السلام می‌‌فرماید: «اَلْعامِلُ بِالظُّلْمِ وَالْمُعینُ لَهُ وَالرّاضى بِهِ شُرَكاءُ فیهِ؛[۱۱] ستم كننده، دستیار او و آن كه به ستم راضى باشد، در آن ظلم سهیمند».

اراده الهى

چه بسا گستردگى زمینه‌هاى ستم و تنومندى درخت ظلم، توان مردم و حكومت‌ها را از رویارویى با آن بگیرد یا ستمگر دور از دسترس مردم و حكومت‌ها دست به بیداد بزند، در چنین مواردى اراده ستم‌سوز‌ الهى كارساز خواهد بود و ذات مقدس او با الطاف بیكران خویش به یارى مظلوم می‌‌شتابد و او را از چنگ ستمگر رهایى می‌‌بخشد و بیدادگر را به كیفر می‌‌رساند؛ علاوه بر آیات متعدد قرآن  [۱۲]. در حدیث قدسى نیز آمده:‌‌ «یا مـُوسى... لاتـَرْضَ بـِالظُّلْمِ وَلاتـَكـُنْ ظالِماً فـَاِنـّى لِلظـّالِمِ بـِمَرْصَدٍ حَتّى اُدیلَ مِنْهُ الْمَظْلُومَ؛[۱۳] اى موسى! به ستم راضى نشو و خود نیز ستم نكن كه من در كمین ستمگرم تا انتقام مظلوم را از او بگیرم».

امام صادق علیه‌السلام نیز به نقل از پدر بزرگوارش می‌‌فرماید: «اِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى حَكَمٌ عَدْلٌ یَاءْخُذُ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظّالِمِ؛[۱۴] خداوند بزرگ داور دادگرى است كه داد ستمدیده را از ستمگر می‌‌ستاند».

یارى همه جانبه

آنچه یاد شد، منحصر به یارى مظلوم در برابر ضرر مالى و جانى تنها نیست بلكه هر گونه كمك به مؤمن مظلوم را شامل می‌‌شود و همه موظفند هر گونه ستمی ‌‌را اعم از مادى و معنوى همچون ضرر مالى، آسیب جانى، استضعاف فكرى و فرهنگى، آسیب عرضى و ناموسى و... همه را از مؤمن دور سازند و اجازه ندهند در هیچ یك از ابعاد یاد شده ستمی ‌‌ببیند.

رسول گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله درباره ستم‌ستیزى فرهنگى می‌‌فرماید: ...هر كس ضعیفى را در فهم و معرفتش كمك كند و به او یاد دهد كه چگونه با دشمنان دینى كه باطل گرا هستند، بحث نماید. خداوند در سختى‌هاى جان دادن، یارى‌اش می‌‌كند... و هر كس انسان مشغول به دین و دنیا را در كارش یارى رساند تا كارش آسان شود، خداوند مزاحمت‌هاى شغلى او را مرتفع سازد.[۱۵]

به جرات می‌‌توان گفت: اعانت مظلوم در بعد فرهنگى و فكرى به مراتب از یارى فیزیكى او در مسائل مادى ارزنده‌تر است زیرا اگر فرد و جامعه در استضعاف فرهنگى بسر ببرند چه بسا زمینه‌هاى ستم‌پذیرى بیشترى را در خود فراهم آورند و ستمگران دیگرى را بر سرنوشت خویش حاكم سازند اما اگر رشد فرهنگى یابند و از اسارت جهل و نادانى آزاد شوند با اتكاى برخود و جوشش درونى خویش و حتى بدون یارى دیگران و با اتكاى بر توانایى‌هاى فكرى خود زنجیرهاى اسارت و ستم را پاره می‌‌كنند و اجازه هیچ گونه استثمار و ظلمی ‌‌را به دیگران نمی‌‌دهند.

در بعد حیثیت و آبرو نیز هیچ مؤمنى نباید مورد ستم واقع شود و همه موظفند در حضور یا غیاب هم‌كیشان خود از آنان دفاع كنند و حرمتشان را پاس دارند چرا كه ضربه زدن به عرض و آبروى مؤمن به مراتب از ستم مادى و ظاهرى شكننده‌تر است.

امام باقر علیه‌السلام در این باره می‌‌فرماید: «مـَنِ اغـْتیبَ عـِنْدَهُ اَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ یَنْصُرْهُ وَلَمْ یَدْفَعْ عَنْهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلى نُصْرَتِهِ وَ عَوْنِهِ خَفَضَحَهُ اللّهُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ؛[۱۶] كسى كه نزد او از برادر مؤمنش غیبت شود پس یاریش نكند و از او دفاع ننماید در حالى كه بر نصرت و یارى او تواناست، خداوند در دنیا و آخرت او را بى‌مقدار سازد».

یادآور می‌‌شویم كه یارى مظلوم منحصر به درخواست او نیز نمی‌‌شود و به صرف اطلاع باید بدان اقدام كرد حتى اگر خود او از كسى یارى نخواهد.

پاداش یارى رسان

مبارزه با ستم و یارى رساندن به مظلوم، خود ارزشى والاست كه باید بدون هیچ چشم‌داشتى مغتنم شمرده شود، گرچه خداوند حكیم آثار گرانقدرى را نیز در دو سرا براى این كردار شایسته قرار داده است از جمله:‌‌

  1. زدودن گناهان:‌‌ امیرمؤمنان صلوات اللّه علیه فرمود: «مِنْ كَفّاراتِ الذُّنُوبِ العِظامِ اِغاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَالتَّنْفیسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ؛[۱۷] فریادرسى مظلوم و رهاسازى فرد گرفتار از اسباب پوشاننده گناهانِ بزرگ است».
  1. توجه خدا: امام صادق علیه‌السلام فرمود: «اَرْبَعَةٌ یَنْظُرُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ اِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ: مَنْ اَقالَ نادِماً اَوْ اَغاثَ لَهْفانَ...؛[۱۸] خداوند عزوجل، در روز قیامت به چهار نفر نظر لطف می‌‌اندازد: (اول آنها) كسى است كه انسان پشیمانى را عفو كند یا به فریاد بیچاره‌اى برسد...».
  1. استوارى قدم:‌‌ رسول اكرم صلی الله علیه و آله می‌‌فرماید: خداوند به حضرت داود علیه‌السلام فرمود: «...لَیـْسَ مـِنْ عـَبـْدٍ یـُعینُ مـَظـْلُوماً اَوْ یـَمـْشى مـَعـَهُ فى مـَظـْلَمَتِهِ اِلاّ اُثْبِتَ قَدَمَیْهِ یَوْمَ تَزِلُّ الاَْقْدامُ؛[۱۹] هیچ بنده‌اى نیست كه ستمدیده‌اى را یارى رساند یا در رفع ستم از او گام بردارد جز این كه گام‌هایش را در روزى كه قدم‌ها بلغزد، استوار دارم».
  1. اجر فراوان:‌‌ رسول گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس مؤمنى را كمك كند تا از غم و اندوه و گرفتارى نجات یابد، خداوند ده حسنه برایش می‌‌نویسد، ده درجه بر درجاتش می‌‌افزاید، ثواب آزادسازى ده بنده به او عطا می‌‌كند، ده بدى را از او دور می‌‌گرداند و روز قیامت شفاعت ده نفر را به او می‌‌سپارد.[۲۰]
  1. همنشینى پیامبر: امام رضا علیه‌السلام از پدرانش از رسول خدا صلوات الله علیهم نقل می‌‌كند كه فرمود: من، على شیعیان و كسى كه مظلومی‌‌ را مدد رساند با هم خواهیم بود.[۲۱]

امام صادق علیه‌السلام نیز فرمود: «مَنْ اَرادَ اَنْ یُدْخِلَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ فى رَحْمَتِهِ وَ یُسْكِنَهُ جَنَّتَهُ... وَلْیُعِنِ الضَّعیفَ؛[۲۲] هر كس می‌‌خواهد خداوند بزرگ او را در باب رحمت خود وارد سازد و در بهشتش جاى دهد باید ضعیف را یارى رساند».

كیفر یارى نرساندن به مظلوم

گفتیم كه یارى نرساندن به مظلوم از گناهان كبیره است و كیفر گناه كبیره در صورت عدم توبه دوزخ خواهد بود، علاوه بر این در سخنان پیشوایان معصوم عقوبت‌هاى شدیدى براى ترك نصرت مظلوم پیش‌بینى شده است كه به سه مورد اشاره می‌‌كنیم:‌‌

  1. بیچارگى در دنیا و آخرت:‌‌ حضرت امام صادق علیه‌السلام می‌‌فرماید: «ما مـِنْ مـُؤْمـِنٍ یـَخـْذُلُ اَخاهُ وَ هـُوَ یـَقـْدِرُ عـَلى نـُصـْرَتـِهِ اِلاّ خـَذَلَهُ اللّهُ فـِى الدُّنـْیا وَالاْخِرَةِ؛[۲۳] هر مؤمنى كه با داشتن توانایى برادر مؤمنش را یارى نكند، خداوند او را در دنیا و آخرت خوار خواهد كرد».
  1. نزول بلا: امام سجاد علیه‌السلام فرمود: «...اَلذُّنُوبُ الَّتى تُنْزِلُ الْبَلاءَ تَرْكُ اِغاثَةِ الْمَلْهُوفِ وَ تَرْكُ مُعاوَنَةِ الْمَظْلُومِ...؛[۲۴] از گناهانى كه سبب نزول بلا می‌‌شود، ترك فریادرسى مظلوم و ترك یارى ستمدیده است».
  1. آتش برزخى:‌‌ امام ششم علیه‌السلام فرمود: «(ملائك) به مرد نیكوكارى كه مرده بود، تازیانه‌اى زدند كه بر اثر آن گورش مالامال آتش شد. به دو گفتند: این كیفر آن است كه یك نماز بى‌وضو خواندى و به ضعیفى گذر كردى و او را یارى نرساندى!».[۲۵] از سوى دیگر ترك یارى مظلوم، نوعى كمك به ستمگر نیز محسوب می‌‌شود كه آن نیز كیفرهاى سختى در پى دارد.[۲۶]

پانویس

  1. شرح غررالحكم، ج 2، ص 394.
  2. بحارالانوار، ج 10، ص 229.
  3. سوره بقره(2)، آیه 279.
  4. سوره نساء(4)، آیه 148، سوره نحل همان، ج 78، ص 382.، آیه 41، سوره حج همان، ج 75، ص 18.، آیه 39.
  5. بحارالانوار، ج 32، ص 33.
  6. نهج البلاغه، خطبه 33، ص 111.
  7. بحارالانوار، ج 40، ص 113.
  8. وسائل الشیعه، ج 3، ص 301.
  9. بحارالانوار، ج 75، ص 17.
  10. همان، ج 74، ص 21.
  11. بحارالانوار، ج 75، ص 377.
  12. ر.ك:‌‌ المعجم المفهرس، قرآن مجید، واژه ظلم
  13. بحارالانوار، ج 13، ص 337.
  14. همان، ج 78، ص 382.
  15. بحارالانوار، ج 75، ص 21.
  16. همان، ص 254.
  17. بحارالانوار، ج 75، ص 21.
  18. همان، ص 19.
  19. میزان الحكمة، ج 5، ص 615، به نقل از الدّر المنثور، ج 2، ص 255.
  20. بحارالانوار، ج 75، ص 20.
  21. همان، ج 68، ص 19.
  22. همان، ج 75، ص 18.
  23. همان، ج 68، ص 17.
  24. بحارالانوار، ج 73، ص 375.
  25. همان، ج 75، ص 18.
  26. براى اطلاع بیشتر ر.ك گناهان كبیره، شهید دستغیب، گناه شماره 30.

منابع

جمعی از نویسندگان، پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه، اصول اخلاق اجتماعی.