فقه شیعه در دوره حضور ائمه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۲۴ توسط بهنام (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اجتهاد در دوره ائمه

این دوره از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله آغاز مى‌شود و تا پایان غیبت صغرى (329 ه‍ـ) ادامه مى‌یابد. در این عصر گرچه به علت رحلت پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله باب اجتهاد در نزد اهل سنت مفتوح شد ولى شیعه به دلیل حضور امامان به اجتهاد نیازى پیدا نكردند، چه به عقیده آنان اقوال، افعال و تقریرات امامان به منزله قول، فعل و تقریر پیامبر صلى الله علیه و آله است و در حجیّت آن جاى هیچ گونه ترددى وجود ندارد.

البته كسانى كه به علت دورى و یا جهات دیگر به آن بزرگواران دسترسى نداشتند به صورت ساده‌اى در مسائل اجتهاد مى‌كردند. مثلاً ناگزیر بودند به خبر ثقه عمل كنند زیرا براى ایشان دسترسى به نفس قول یا فعل یا تقریر پیامبر یا امامان به طورى كه علم وجدانى حاصل كنند ممكن نبود و یا ناگزیر بودند به ظواهر قرآن یا حدیث نبوى و یا روایات امامان علیهم‌السلام عمل كنند و یا در موارد فقد نص یا اجمال و یا تعارض نصوص به آن چه عقل آنان حكم مى‌كرد، از برأت یا احتیاط و غیره عمل كنند.(ابوالقاسم گرجى، تاریخ فقه و فقها، مؤسسه سمت، تهران-ایران، سوم، 1421 ه‍ـ.ق، ص 117)

تدوین حدیث در دوره حضور ائمه

اهل تسنن تا سالیانی پس از رحلت پیامبر به دستور و فشار خلفا که - علل آن خود جای بحث مستقل دارد - از کتابت و تدوین حدیث دوری می‌نمودند ولی شیعیان به ترغیب و تشویق ائمه اطهار علیهم‌السلام اهتمام بلیغی به جمع احادیث پیامبر و ائمه علیهم‌السلام داشتند ولذا نگارش کتاب‌های زیادی در این دوران گزارش شده است.

نگارش احادیث

نگارش احادیث در بین شیعیان از همان زمان صدور آن‌ها از لسان مبارك ائمه هدی علیهم‌السلام متداول بوده است و بسیاری از اصحاب ائمه احادیث شنیده‌شان را در دفاتری ثبت می‌نمودند كه به آن‌ها كتاب یا اصل اطلاق می‌شد این اقدام كه با توصیه آینده نگرانه اهل بیت علیهم‌السلام صورت می‌گرفت نقش بسزایی در حفظ دقیق احادیث داشت و این نگاشته‌ها در كنار منقولات پایه تالیفات بعدی مانند: كافى، من لایحضره الفقیه، استبصار و تهذیب الاحكام قرار گرفت و از بركت غناى این منابع، فقهاى پس از دوران ائمه علیهم‌السلام نیز از فروافتادن در شیوه‌هاى نادرست و خطرناك اجتهاد همچون قیاس و استحسان و دیگر نمودهاى اجتهاد به رأى كه جماعتى از فقهاى عامه به علت كم آوردن نصوص به آن روى آوردند، در امان ماندند. ([علی‌اکبر کلانتری، اصول اربعمائه یا نخستین مرحله فقه شیعه، فقه، ش 25، 26، (پاییز، زمستان 1379)، پورتال علوم انسانی]، بازیابی: 20 تیر 1391)

تنها كسانى كه از ثقات با اختلاف مقالاتشان از امام صادق علیه‌السلام روایت كرده اند چهار هزار تن بوده اند و نیز گفته شده از میان شاگردان حضرتش چهارصد كتاب از احادیثى كه جنابش تدریس و املاء مى فرموده، پرداختند که از آن‌ها به اصول اربعمائه تعبیر می‌شود. ([كاظم مدیرشانچی، علم الحدیث، بخش سیر تدوین حدیث در شیعه، اندیشه قم]، بازیابی: 20 تیر 1391)

منابع

  • كاظم مدیرشانچی، علم الحدیث، بخش سیر تدوین حدیث در شیعه.
  • ابوالقاسم گرجى، تاریخ فقه و فقها، مؤسسه سمت، تهران-ایران، سوم، 1421 ه‍ـ.ق، ص 117.
  • علی‌اکبر کلانتری، اصول اربعمائه یا نخستین مرحله فقه شیعه، فقه، ش 25، 26، (پاییز، زمستان 1379): ص 304-331.