المشاعر (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از نرم افزار های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


مؤلف

المشاعر از آثار حكيم و فیلسوف متأله صدرالدين محمد بن ابراهيم بن يحيى شيرازى مشهور به صدرالمتألهين و ملاصدرا و از نامدارترين حكيمان دوره اسلامى و بنيان‌گذار حكمت متعاليه است.

وجه تسميه

نام كتاب بنا به تصريح مصنف آن مشاعر است و ناميدن كتاب به اين نام از آن جهت است كه مصنف، مطالب هر يك از چهار بخش اصلى كتاب يعنى فاتحه و سه منهج آن را به چند مشعر تقسيم نموده و از آنجا كه مشاعر جمع مشعر است اين عنوان را براى كتاب برگزيده است و جعلت الرسالة منطوية على فاتحة و موقفين و كل منها مشتمل على مشاعر و سميتها بها لمناسبة بين الفحوى والظاهر والعلن والسر.[۱]

و اما ناميدن هر يك از فصل‌هاى كتاب به مشعر شايد از آن باب باشد كه هر يك از آنها محل وقوف و عكوف فكر و انديشه براى دستيابى به حقيقت از طريق تدبر در علائم و شعائرى است كه در آن گنجانيده شده است و يا از آن باب كه هر يك از آنها دريچه‌اى را به عالم ملكوت و عالم اسماء و صفات حق مى‌گشايد آن گونه كه مشاعر انسان دريچه‌هايى هستند به عالم ملك و جهان طبيعت.

موضوع

اين كتاب پيرامون اثبات وجود خداوند و بيان اسماء و صفات و افعال او تأليف شده است و از آنجا كه اين نوع مباحث توقف بر معرفت وجود و احكام آن دارد بخشى از كتاب با عنوان الفاتحة به احكام وجود اختصاص يافته است.

انگيزه تأليف

هر چند مؤلف به انگيزه تأليف كتاب تصريح ننموده است اما از مقدمه كتاب چنين استنباط مى‌شود كه گويا غرض از تأليف آن بيان اصول و قواعد برهانى و كشفى پيرامون وجود و به دنبال آن تبين صفات و افعال حق و اثبات وجود او بر اساس اين قواعد و به دور از مجادلات لفظى بوده است و چون بسيارى از اين قواعد و اصول كه از ابتكارات مؤلف است به صورت پراكنده در كتاب‌ها و تأليفات ديگرش ثبت گرديده مؤلف كوشيده است تا اهم آنها را به شيوه‌اى منقح و پيراسته از زوائد و اضافات در اين اثر ارزشمند گرد آورد.

تاريخ تأليف

از تاريخ تأليف كتاب مشاعر اطلاع دقيقى در دست نيست اما با توجه به اين كه در اين كتاب نقاوه و چكيده حكمت متعاليه آمده است و با توجه به پختگى مباحث طرح شده در آن مى‌توان نتيجه گرفت كه اين كتاب از جمله تأليفاتى است كه در دهه آخر عمر صدرالمتألهين تأليف شده است و چون بنا به اصح اقوال وفات آن حكيم بزرگ در سال 1045 هـ.ق رخ داده است. بنابراين، اين كتاب بين سال‌هاى 1035 تا 1045 هـ.ق تأليف شده است.

از سويى ديگر، طبق تصريح مؤلف، برهان معروف او بر اتحاد عاقل و معقول موسوم به برهان تضايف در سن 58 سالگى بر او افاضه شده است.

در حاشيه مشاعر چاپ سنگى در ذيل اين عبارت متن ثم إن كل صورة إدراكية سواء كانت معقولة أو محسوسة فهي متحدة الوجود مع وجود مدركها ببرهان فائض علينا من عندالله آمده است‌.

تاريخ هذه الإفاضة كان ضحوة يوم الجمعة سابع جمادى الاول لعام سبع و ثلاثين بعد الألف من الهجرة النبوية و قد مضى من عمر المؤلف ثمان و خمسون سنة و با توجه به اين كه اين برهان در اين كتاب آمده است تأليف آن بايد پس از سال 1037 هـ.ق صورت گرفته باشد.

البته اين مطالب صرفاً مى‌تواند قرينه‌اى بر زمان تأليف كتاب باشد زيرا به اين برهان در كتاب مبدأ و معاد نيز اشاره شده است. با اين كه صدرالمتألهين در سن چهل سالگى مبدأ و معاد را تأليف نموده مبدأ و معاد، تصحيح استاد آشتيانى، ص 198 و اين حاكى از اين است كه صدرالمتألهين در طول حيات خود به تأليفات اوليه‌اش چيزهايى مى‌افزوده است.

اهميت و اعتبار

اهميت اين كتاب را مى‌توان در دو جهت دانست.

1. اين كتاب دربرگيرنده افكار و انديشه‌هاى نهايى صدرالمتألهين پيرامون احكام وجود و صفات و افعال مبدأ هستى است. افكار و انديشه‌هايى كه پس از عمرى مطالعه و تحقيق در منابع فلسفى و كلامى و عرفانى و روايى و قرآنى و نيز پس از عمرى مجاهده و رياضت و كشف و شهود بدست آمده است، لذا در مقدمه كتاب مى‌گويد: و علومنا هذه ليست من المجادلات الكلامية ولا من التقليدات العامية ولا من الأنظار الحكمية البحثية والمغالطات السفسطية ولا من التخيلات الصوفية بل من البرهانيات الكشفية التي شهد بصحتها كتاب الله و سنة نبيه و أحاديث أهل بيت النبوة والولاية والحكمة سلام الله عليه و عليهم أجمعين.

به همين دليل مطالب اين كتاب چه از حيث محتوا و چه از حيث بيان و تعبير از پختگى خاصى برخوردار است و كمتر اثرى از آثار صدرالمتألهين از اين جهت به پايه آن مى‌رسد.

2. روشى كه صدرالمتألهين در عرضه مباحث در اين كتاب بكار گرفته است به اهميت و اعتبار آن افزوده است. زيرا از آنجا كه هدف و غرض اصلى او اثبات وجود حق و تبيين صفات و افعال او بوده مباحث كلى پيرامون وجود و احكام آن را آن گونه عرضه نموده است كه در تحقق اين غرض مفيد افتد. لذا به مباحث جنبى و قيل و قال‌هاى بى‌حاصل نپرداخته و لب لباب مطالب را به صورتى دقيق و مبرهن و منقح و پيراسته از زوائد عرضه نموده است.

و از آنجا كه شناخت وجود احكام آن اساس و محور اصلى در معرفت مبدأ و معاد است به نحو شايسته‌اى به وجود و احكام آن و به خصوص به اصالت وجود و اثبات آن پرداخته و با ارائه هشت برهان و طرح هشت پرسش و پاسخ به آنها اين اصل مبنايى را به اثبات رسانيده است و به همين دليل اين كتاب را بهترين كتاب در وجود شناسى دانسته‌اند.

مباحث

صدرالمتألهين در مورد چهارچوب كلى كتاب در مقدمه آن مى‌گويد و جعلت الرسالة منطوية على فاتحة و موقفين و كل منهما مشتمل على مشاعر مشاعر، ص5.

ظاهر عبارت ايشان اين است كه دو موقف مستقل از فاتحه كتاب هستند و در واقع فاتحه به منزله مقدمه براى مباحث مطرح شده در دو موقف است. اما در چاپ موجود از كتاب كه منقح‌ترين چاپ كتاب نيز مى‌باشد:

  • اولاً عنوان موقف در كار نيست و به جاى آن عنوان منهج آمده است.
  • ثانياً آنچه در كتاب آمده است سه منهج است نه دو منهج.
  • ثالثاً اين مناهج به عنوان زير مجموعه مشعر دوم از مشعر هشتم از مشاعر هشتگانه فاتحه آمده است.

قطعاً در اينجا چند اشتباه رخ داده است و روشن نيست اين اشتباهات از ناحيه مؤلف بوده يا از ناحيه نسخه برداران.

1. اگر عناوين به همين ترتيب باشد كه در چاپ موجود آمده است مستلزم اين است كه اين كتاب فقط مشتمل بر فاتحه باشد و مناهج نيز زير مجموعه مشعر دوم از مشعر هشتم فاتحه باشند كه در اين صورت عنوان فاتحه نيز لغو خواهد بود.

2. تقسيم مشعر هشتم از مشاعر فاتحه به دو مشعر نيز منطقى به نظر نمى‌رسد، زيرا پيش از اين مطالبى كه زير عنوان فاتحه آمده است با عنوان مشعر و مطالبى كه زير عنوان مشعر آمده با عنوان شاهد تنظيم و تقسيم شده است.

پس از آن نيز به عنوان منهج با عنوان مشعر تنظيم و تقسيم شده است و در نتيجه تنظيم مباحث مطرح شده زير عنوان مشعر با خود اين عنوان علاوه بر اين كه كار سنجيده‌اى نيست در هيچ جاى ديگر كتاب ملاحظه نمى‌شود.

بهر حال ترتيب مباحث كتاب بر اساس چاپ موجود به شرح زير است:

  • مقدمه شامل خطبه كتاب و نكاتى در معرفى حكمت صدرايى و اشاره‌اى به ترتيب مباحث عرضه شده در كتاب و نيز اهميت معرفت وجود و احكام آن.
  • فاتحه در تحقيق مفهوم وجود و بيان برخى از احكام آن در ضمن هشت مشعر.
  1. مشعر اول بى‌نياز بودن مفهوم وجود از تعريف و تعريف ناپذير بودن آن و عدم امكان اكتناه حقيقت وجود از طريق علم حصولى و عدم حصول آن در ذهن و در نتيجه مترتب نبودن احكام مفاهيم از قبيل نوعيت و جنسيت و فصليت و كليت و... بر آن
  2. مشعر دوم در بيان اين كه شمول حقيقت وجود نسبت به اشياء، شمول مفهومى نيست بلكه شمول سعى و سريانى و انبساطى است.
  3. مشعر سوم اثبات اصالت وجود و اعتبارى بودن ماهيت در ضمن هشت شاهد كه هر شاهد برهانى مستقل بر مدعا است.
  4. مشعر چهارم دفع ايرادات و اشكالات بر اصالت وجود در ضمن هشت پرسش و پاسخ به آنها.
  5. مشعر پنجم در بيان نحوه اتصاف ماهيت به وجود و اين كه اين اتصاف نه در ذهن است و نه در خارج بلكه به حسب تحليل عقلى است و نيز در ضمن اين مشعر قاعده فرعيه و اشكالى كه بر اساس اين قاعده در مورد اتصاف ماهيت به وجود مطرح است بحث شده و از آن پاسخ مى‌دهد و نيز اتحاد وجود و ماهيت وجودا و تغاير آنها مفهوما اثبات مى‌گردد.
  6. مشعر ششم تخصيص هويات وجودى و بررسى اقوال مختلف در اين زمينه و بيان ديدگاه مؤلف در مورد آن.
  7. مشعر هفتم در اثبات مجهول بالذات بودن وجود در ضمن هشت شاهد.
  8. مشعر هشتم در كيفيت جعل و افاضه و اثبات مبدأ أول و توحيد او در ضمن دو مشعر.
    1. مشعر اول نسبت مجعول و معلول به جاعل و علت حقيقى نسبت شى‌ء به فى‌ء و ناقص به كامل است.
    2. مشعر دوم در اثبات مبدأ موجودات و صفات و افعال او، اين مشعر در ضمن سه منهج و هر منهج در ضمن چند مشعر بحث شده است.
      1. منهج اول وجود خداوند و وحدت او، در ضمن هشت مشعر.
        1. مشعر اول اثبات وجود خداوند
        2. مشعر دوم در اين كه واجب الوجود غيرمتناهى است از نظر شدت و قوت و غير او محدود و متناهى است.
        3. مشعر سوم اثبات توحيد واجب تعالى بر اساس قاعده بسيط الحقيقة
        4. مشعر چهارم واجب الوجود مبدأ و غايت همه موجودات است.
        5. مشعر پنجم در بيان اين كه خداوند تمام و كمال هر شى‌ء است.
        6. مشعر ششم در بيان قاعده بسيط الحقيقة و اثبات آن و نيز اثبات مرجعيت حق تعالى نسبت به جميع اشياء.
        7. مشعر هفتم در بيان علم حق به ذات خود و اثبات علم حق به اشياء از طريق علم به ذات خود و اثبات اتحاد عاقل و معقول.
        8. مشعر هشتم وحدت حقيقت وجود و اثبات وحدت شخصى آن و بيان اين حقيقت كه ممكنات ظل وجود حق و عين ربط به حق هستند و از خود هيچ استقلالى ندارند.
      2. منهج دوم بيان برخى از احكام و احوال صفات حق تعالى در ضمن چهار مشعر.
        1. مشعر اول در عينيت صفات حق با ذات او.
        2. مشعر دوم در بيان كيفيت علم حق نسبت به هر چيزى.
        3. مشعر سوم اشاره به ديگر صفات كمالى حق تعالى.
        4. مشعر چهارم كلام و كتاب حق تعالى و تفاوت آنها با يكديگر.
      3. منهج سوم اشاره به صنع و ابداع حق تعالى در ضمن سه مشعر.
        1. مشعر اول در بيان فاعليت حق تعالى و اقسام و انواع فاعل.
        2. مشعر دوم در فعل حق تعالى و نقل و توضيح رواياتى كه از ائمه معصومين سلام الله عليهم اجمعين در اين زمينه وارد شده است.
        3. مشعر سوم بيان حدوث عالم و حركت جوهرى و نحوه ربط حادث به قديم.

در خاتمه به براهين مختلف اثبات وجود خداوند و به خصوص برهان صديقين و برترى آن بر سائر براهين اشاره نموده و با نگاهى گذرا به مراتب هستى، كتاب را به پايان برده است.

چاپ‌ها

  1. چاپ سنگى در سال 1315 هـ.ق در تهران.
  2. چاپ حروفى همراه با ترجمه فارسى از ميرزا عمادالدوله و مقدمه و ترجمه فرانسوى از پرفسور هانرى كربن توسط قسمت ايران شناسى انجمن ايران و فرانسه در تهران و انجمن تحقيقات ايرانى دانشگاه پاريس و كتابخانه در پاريس چاپ و منتشر گرديد.

چاپ اول آن در سال 1342 هـ.ش و چاپ دوم آن توسط كتابخانه ظهورى در سال 1363 هـ.ش انجام گرفت، اين چاپ با متن مشاعر آغاز مى‌شود و به دنبال آن ترجمه عمادالدوله و پس از آن فهرست نام‌ها و اصطلاحات و فهرست كتاب مشاعر آمده است و در بخش پايانى، مقدمه و ترجمه هانرى كربن همراه با فهرست اسامى و اصطلاحات و فهرست كتاب به زبان فرانسه در 270 صفحه چاپ شده است.

ترجمه‌ها، حواشى، شروح

الف) ترجمه‌ها

  1. ترجمه فارسى از بديع الملك عمادالدولة بن عمادالدولة امام قلى بن محمدعلى بن فتحعلى شاه قاجار.
  2. ترجمه فارسى از غلام‌حسين آهنى كه در سال 1340 هـ.ش توسط منشورات دانشگاه اصفهان نشر يافت.
  3. ترجمه فرانسوى از پرفسور هانرى كربن كه همراه با ترجمه عمادالدولة و متن كتاب، چاپ اول آن در سال 1342 هـ.ش و چاپ دوم آن در سال 1363 هـ.ش منتشر گرديده است.

ب) شروح‌

  1. شرح شيخ احمد احسائى كه همانند شرح او بر عرشيه بيش از اين كه شرح باشد، نقد است.
  2. شرح ملا محمدجعفر لاهيجى كه بهترين شرح مشاعر است و همراه با تعليقات و توضيحات استاد سيد جلال الدين آشتيانى چاپ شده است.
  3. شرح ملا زين العابدين نورى از شاگردان ملا على نورى.
  4. شرح فارسى از عمادالدولة كه همراه با ترجمه فارسى او چاپ شده است. و آن طور كه شارح اشاره نموده است مطالبى را كه در شرح آورده است از استاد خود مرحوم ميرزا على اكبر مدرس يزدى استفاده نموده است. (مشاعر، چاپ ظهورى، ص 75)

ج) حواشى و تعليقات‌

  1. حواشى آخوند ملا رضا تبريزى
  2. حواشى آقا ميرزا احمد اردكانى شيرازى
  3. حواشى ملا محمداسماعيل اصفهانى
  4. حواشى آقا ميرزا ابوالحسن جلوه
  5. حواشى آخوند ملا على نورى

برخى از اين حواشى مفصل و برخى بسيار مختصر است. قسمتى از اين تعليقات در حاشيه مشاعر چاپ سنگى چاپ شده است.

پانویس

  1. المشاعر، ص5.


منابع

  • مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار نورالحکمه (نسخه 3)، بخش اطلاعات جانبی (کتابشناسی).