سوره احقاف

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۳۹ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (تعیین رده)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

سوره 46 / الأحقاف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ / به نام خداوند رحمتگر مهربان

حم ﴿1﴾ / حاء ميم.(1)

تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿2﴾ / فرو فرستادن اين كتاب از جانب خداى ارجمند حكيم است.(2)

مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنذِرُوا مُعْرِضُونَ ﴿3﴾ / (ما) آسمان ها و زمين و آن چه را كه ميان آن دو است جز به حق و (تا) زمانى معين نيافريديم و كسانى كه كافر شده اند از آن چه هشدار داده شده اند روي گردانند.(3)

قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ اِئْتُونِي بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿4﴾

بگو: به من خبر دهيد آن چه را به جاى خدا فرا مى خوانيد به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين (را) آفريده يا (مگر) آنان را در (كار) آسمان ها مشاركتى است اگر راست مى گوييد كتابى پيش از اين (قرآن) يا بازمانده اى از دانش نزد من آوريد.(4)

وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّايَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ﴿5﴾ / و كيست گمراه تر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مى خواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمى دهد و آن ها از دعايشان بى خبرند.(5)

وَ إِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاء وَ كَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ ﴿6﴾ / و چون مردم محشور گردند دشمنان آنان باشند و به عبادتشان انكار ورزند.(6)

وَ إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿7﴾ / و چون آيات روشن ما برايشان خوانده شود آنان كه چون حقيقت به سويشان آمد منكر آن شدند. گفتند: اين سحرى آشكار است.(7)

أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿8﴾

يا مى گويند اين (كتاب) را بربافته است. بگو: اگر آن را بربافته باشم در برابر خدا اختيار چيزى براى من نداريد. او آگاه تر است به آن چه (با طعنه) در آن فرو مى رويد. گواه بودن او ميان من و شما بس است و اوست آمرزنده مهربان.(8)

قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ وَ مَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَ مَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿9﴾ / بگو: من از (ميان) پيامبران نودرآمدى نبودم و نمى دانم با من و با شما چه معامله اى خواهد شد. جز آن چه را كه به من وحى مى شود پيروى نمى كنم و من جز هشدار دهنده اى آشكار (بيش) نيستم.(9)

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ كَفَرْتُم بِهِ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِّن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَايَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿10﴾

بگو: به من خبر دهيد اگر اين (قرآن) از نزد خدا باشد و شما بدان كافر شده باشيد و شاهدى از فرزندان اسرائيل به مشابهت آن (با تورات) گواهى داده و ايمان آورده باشد و شما تكبر نموده باشيد (آيا باز هم شما ستمكار نيستيد؟) البته خدا قوم ستمگر را هدايت نمى كند.(10)

وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَّا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَ إِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ ﴿11﴾

و كسانى كه كافر شدند به آنان كه گرويده اند. گفتند: اگر (اين دين) خوب بود بر ما بدان پيشى نمى گرفتند و چون بدان هدايت نيافته اند. بزودى خواهند گفت: اين دروغى كهنه است.(11)

وَ مِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَ رَحْمَةً وَ هَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ بُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ ﴿12﴾ / و (حال آن كه) پيش از آن كتاب موسى راهبر و (مايه) رحمتى بود و اين (قرآن) كتابى است به زبان عربى كه تصديق كننده (آن) است تا كسانى را كه ستم كرده اند هشدار دهد و براى نيكوكاران مژده اى باشد.(12)

إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿13﴾ / محققا كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداست، سپس ايستادگى كردند. بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد.(13)

أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿14﴾ / ايشان اهل بهشتند كه به پاداش آن چه انجام مى دادند جاودانه در آن مى مانند.(14)

وَ وَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ كُرْهًا وَ حَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلَى وَالِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿15﴾

و انسان را (نسبت) به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد و باربرداشتن و از شيرگرفتن او سى ماه است تا آن گاه كه به رشد كامل خود برسد و به چهل سال برسد. مى گويد: پروردگارا بر دلم بيفكن تا نعمتى را كه به من و به پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس گويم و كار شايسته اى انجام دهم كه آن را خوش دارى و فرزندانم را برايم شايسته گردان در حقيقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان پذيرانم.(15)

أُوْلَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَن سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿16﴾ / اينانند كسانى كه بهترين آن چه را انجام داده اند از ايشان خواهيم پذيرفت و از بدي هايشان در خواهيم گذشت در (زمره) بهشتيانند (همان) وعده راستى كه بدانان وعده داده مى شده است.(16)

وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَّكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتْ الْقُرُونُ مِن قَبْلِي وَ هُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿17﴾

و آن كس كه به پدر و مادر خود گويد: اف بر شما. آيا به من وعده مى دهيد كه زنده خواهم شد و حال آن كه پيش از من نسل ها سپرى (و نابود) شدند و آن دو به (درگاه) خدا زارى مى كنند. واى بر تو ايمان بياور وعده (و تهديد) خدا حق است و(لى پسر) پاسخ مى دهد: اين ها جز افسانه هاى گذشتگان نيست.(17)

أُوْلَئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ﴿18﴾ / آنان كسانى اند كه گفتار (خدا) عليه ايشان همراه با امت هايى از جنيان و آدميان كه پيش از آنان روزگار به سر بردند به حقيقت پيوست. بى گمان آنان زيانكار بودند.(18)

وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ هُمْ لَايُظْلَمُونَ ﴿19﴾ / و براى هر يك در (نتيجه) آن چه انجام داده اند درجاتى است و تا (خدا پاداش) اعمالشان را تمام بدهد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت.(19)

وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُم بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِمَا كُنتُمْ تَفْسُقُونَ ﴿20﴾

و آن روز كه آن هايى را كه كفر ورزيده اند بر آتش عرضه مى دارند (به آنان مى گويند) نعمت هاى پاكيزه خود را در زندگى دنيايتان (خودخواهانه) صرف كرديد و از آن ها برخوردار شديد پس امروز به (سزاى) آن كه در زمين به ناحق سركشى مى نموديد و به سبب آن كه نافرمانى مى كرديد به عذاب خفت (آور) كيفر مى يابيد.(20)

وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿21﴾

و برادر عاديان را به ياد آور آن گاه كه قوم خويش را در ريگستان بيم داد در حالى كه پيش از او و پس از او (نيز) قطعا هشدار دهندگانى گذشته بودند كه جز خدا را مپرستيد واقعا من بر شما از عذاب روزى هولناك مى ترسم.(21)

قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿22﴾ / گفتند: آيا آمده اى كه ما را از خدايانمان برگردانى؟ پس اگر راست مى گويى آن چه به ما وعده مى دهى (بر سرمان) بياور.(22)

قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَاللَّهِ وَ أُبَلِّغُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ ﴿23﴾ / گفت: آگاهى فقط نزد خداست و آن چه را بدان فرستاده شده ام به شما مى رسانم ولى من شما را گروهى مى بينم كه در جهل اصرار مى ورزيد.(23)

فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُّمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿24﴾

پس چون آن (عذاب) را (به صورت) ابرى روى آورنده به سوى وادي هاى خود ديدند، گفتند: اين ابرى است كه بارش دهنده ماست (هود گفت: نه) بلكه همان چيزى است كه به شتاب خواستارش بوديد. بادى است كه در آن عذابى پر درد (نهفته) است.(24)

تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَايُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ﴿25﴾ / همه چيز را به دستور پروردگارش بنيان كن، مى كند. پس چنان شدند كه جز سراهايشان ديده نمى شد. اين چنين گروه بدكاران را سزا مى دهيم.(25)

وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِن مَّكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَ جَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَ أَبْصَارًا وَ أَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَ حَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون ﴿26﴾

و به راستى در چيزهايى به آنان امكانات داده بوديم كه به شما در آن ها (چنان) امكاناتى نداده ايم و براى آنان گوش و ديده ها و دل هايى (نيرومندتر از شما) قرار داده بوديم و(لى) چون به نشانه هاى خدا انكار ورزيدند. (نه) گوششان و نه ديدگانشان و نه دل هايشان به هيچ وجه به دردشان نخورد و آن چه ريشخندش مى كردند به سرشان آمد.(26)

وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُم مِّنَ الْقُرَى وَ صَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿27﴾ / و بى گمان همه شهرهاى پيرامون شما را هلاك كرده و آيات خود را گونه گون بيان داشته ايم اميد كه آنان بازگردند.(27)

فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَ ذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿28﴾ / پس چرا آن كسانى را كه غير از خدا به منزله معبودانى براى تقرب (به خدا) اختيار كرده بودند. آنان را يارى نكردند بلكه از دستشان دادند و اين بود دروغ آنان و آن چه برمى بافتند.(28)

وَ إِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ ﴿29﴾ / و چون تنى چند از جن را به سوى تو روانه كرديم كه قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند (به يكديگر) گفتند: گوش فرا دهيد و چون به انجام رسيد، هشدار دهنده به سوى قوم خود بازگشتند.(29)

قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلَى طَرِيقٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿30﴾ / گفتند: اى قوم ما، ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده (و) تصديق كننده (كتاب هاى) پيش از خود است و به سوى حق و به سوى راهى راست راهبرى مى كند.(30)

يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَ آمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَ يُجِرْكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿31﴾ / اى قوم ما دعوت كننده خدا را پاسخ (مثبت) دهيد و به او ايمان آوريد تا (خدا) برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و از عذابى پر درد پناهتان دهد.(31)

وَ مَن لَّايُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَ لَيْسَ لَهُ مِن دُونِهِ أَولِيَاء أُوْلَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿32﴾ / و كسى كه دعوت كننده خدا را اجابت نكند در زمين درمانده كننده (خدا) نيست و در برابر او دوستانى ندارد آنان در گمراهى آشكارى اند.(32)

أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَ لَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَى بَلَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿33﴾ / مگر ندانسته اند كه آن خدايى كه آسمان ها و زمين را آفريده و در آفريدن آن ها درمانده نگرديد. مى تواند مردگان را (نيز) زنده كند. آرى اوست كه بر همه چيز تواناست.(33)

وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿34﴾ / و روزى كه كافران بر آتش عرضه مى شوند (از آنان مى پرسند) آيا اين راست نيست؟ مى گويند: سوگند به پروردگارمان كه آرى مى فرمايد: پس به (سزاى) آن كه انكار مى كرديد عذاب را بچشيد.(34)

فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ ﴿35﴾

پس همان گونه كه پيامبران نستوه صبر كردند، صبر كن و براى آنان شتابزدگى به خرج مده روزى كه آن چه را وعده داده مى شوند بنگرند. گويى كه آنان جز ساعتى از روز را (در دنيا) نمانده اند (اين) ابلاغى است. پس آيا جز مردم نافرمان هلاكت خواهند يافت.(35)