سعایت
آن گاه که سخن چينى نزد کسى انجام شود که از او بيم زيان و آزردن می رود؛ سعايت ناميده مىشود.
مرحوم " نراقى " در جامع السعادات مىنويسد:
" سعايت همان سخن چينى است با اين شرط که کسى که نزد او سخن چين مىشود از او بيم ضرر و اذيت باشد، مانند سلاطين و امراء و حکام و روسا و امثال آنان. و اين بدترين نوع سخن چينى و گناه آن از همه بيش تر است. و آن نيز از دشمن و مال دوستى و طمع به آن ناشى مىشود و از پستى و خبائث دو قوه غضب و شهوت است.
رسول خدا (ص) فرمود:
" الساعى بالناس الى الناس لغير رشده " .کسى که نزد مردم از مردم سعايت مىکند اين به علت گمراهى او است.
امام صادق عليه السّلام فرمود: ((الساعى قاتل ثلاثة قاتل نفسه و قاتل من يسعى به و قاتل من يسعى اليه ؛ سعايت كننده هم قاتل خويشتن است ، و هم قاتل كسى است كه بر ضد او سعايت مى كند و هم قاتل كسى است كه در نزد وى از ديگران سعايت كرده است )).[۱]
بسيار مى شود كه سعايت نسبت به كسى در نزد شاهان و امراء واقعا سبب قتل او مى گردد، و در چنين صورتى سعايت كننده نيز قاتل خويشتن در پيشگاه خدا محسوب مى شود و كسى كه نزد او سعايت شده است به خاطر عدم تحقيق كافى ، گويى به دست سعايت كننده به قتل رسيده است چون بى گناهى را كشته است .
تفاوت سعایت با سخن چینی
نمامى و سخن چينى آن است كه فردی ميان دو دوست يا دو خويشاوند يا دو همكار را جدايى بيندازد ولى سعايت اين است كه نزد شخص بزرگى بدگويى از كسى كند و كار او و جان او را به خطر بيندازد. لذا سعايت در بسيارى از روايات به عنوان سعايت نزد سلطان و مانند آن به كار رفته است . امّا نزديك بودن افق هر دو معنى ، سبب شده كه گاهی تحت يك عنوان ذكر شود.
پانویس
- ↑ خصال شيخ صدوق ، صفحه 122 (باب الثلاثه ).
منابع
- اخلاق در قرآن، ناصر مکارم شیرازی، جلد 3(فروع مسائل اخلاقی).
- سعایت، اصطلاحنامه جامع علوم اسلامی، بازیابی: 5 اسفند 92.