قرائت حفص از عاصم

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


یگانه قرائتی که دارای سندی صحیح و با پشتوانه جمهور مسلمین استحکام ‌یافته، قرائت‌ حفص است. این قرائت در طی قرون پی در پی تا امروز هم‌واره میان‌مسلمانان متداول بوده و هست و تداول آن به چند سبب برمی‌گردد:

  • 1- سبب اول، همان است که قبلاً به آن اشاره شد. در واقع، قرائت‌ حفص همان ‌قرائت عامه مسلمانان است زیرا حفص و استاد او عاصم شدیدا به آنچه که با قرائت عامه و روایت صحیح و متواتر میان مسلمانان موافق بود، پای بند بودند. این‌ قرائت را عاصم از شیخ خود ابو عبدالرحمان سلمی و او از امام‌ «امیرالمؤمنین‌» اخذ کرده است و علی علیه السلام به هیچ قرائتی جز آنچه با نص اصلی وحی که میان مسلمانان‌ از پیامبر صلی الله علیه و آله متواتر بوده، قرائت نمی‌کرده است.

این قرائت را عاصم به شاگرد خود حفص آموخته است. از این‌رو در تمامی ادوار تاریخ مورد اعتماد مسلمانان قرارگرفت و این اعتماد عمومی صرفاً از این جهت‌ بوده است که با نص اصلی و قرائت ‌متداول توافق و تطابق داشته است. نسبت این قرائت نیز به حفص، به این معنا نیست که این قرائت مبتنی بر اجتهاد حفص است، بلکه این یک نسبت رمزی است‌ برای تشخیص این قرائت و قبول قرائت‌ حفص، به معنا قبول قرائتی است که حفص ‌اختیار کرده و پذیرفته است زیرا این قرائت از روز نخست ‌بین مسلمانان متواتر و متداول بوده است.

  • 2- عاصم در بین قراء، معروف به خصوصیات و خصلت‌هایی ممتاز بوده که ‌شخصیتی قابل توجه به او بخشیده است. وی ضابطی بی‌نهایت استوار و در اخذ قرآن از دیگران بسیار محتاط بوده است، لذا قرائت را از کسی غیر از ابوعبدالرحمان‌ سلمی که از علی علیه السلام فراگرفته بود، اخذ نمی‌کرد و آن را بر زر بن حبیش که قرائت را از ابن مسعود آموخته بود، عرضه می‌کرد.

ابن عیاش می‌گوید: «عاصم به من گفت: هیچ کس جز ابوعبدالرحمان، حرفی از قرآن را برای من قرائت نکرد و من هر وقت که از پیش وی بازمی‌گشتم، مسموعات‌ خود را درباره قرآن به زر بن حبیش عرضه می‌کردم. ابوعبدالرحمان نیز قرائت را از علی علیه السلام و زر بن حبیش از عبدالله بن مسعود، اخذ کرده بودند».[۱] از این جهت است که ‌به تعبیر ابن خلکان: «عاصم در قرائت، یگانه مورد عنایت و توجه بوده است‌».[۲] به ‌این ترتیب، در تمام دوره‌های تاریخ، قرائت عاصم قرائتی بوده که بر همه قرائت‌ها ترجیح داشته و بین عامه مسلمانان رواج داشته و همگان بدان توجه داشته‌اند.

قاسم بن احمد خیاط (متوفی 292) که از افراد حاذق و مورد وثوق بود، در قرائت‌ عاصم امام به شمار می‌آید و از این جهت مردم اتفاق بر آن داشتند تا قرائت او را بر دیگر قرائت‌ها ترجیح دهند.[۳]

در ابتدای قرن چهارم، در جلسه قرائت ابن مجاهد قاری بغداد، پانزده تن‌ متخصص قرائت عاصم وجود داشته است و ابن مجاهد تنها قرائت عاصم را به آنان ‌تعلیم می‌داد.[۴] نفطویه، ابراهیم بن محمد (متوفی 323) که پنجاه سال آموزش ‌قرائت را به عهده داشت، هر وقت که جلسه خود را آغاز می‌کرد، قرآن را به قرائت‌ عاصم می‌خواند و پس از آن به قرائت‌های دیگر می‌پرداخت.[۵]

امام احمد بن حنبل نیز قرائت عاصم را بر دیگر قرائت‌ها ترجیح می‌داد، زیرا مردم کوفه که اهل علم و فضیلت‌ بودند، قرائت عاصم را پذیرفته بودند.[۶] همان طور که ذهبی نقل کرده است: «احمد بن حنبل گفته است: عاصم مورد وثوق بود و من قرائت او را اختیار کرده‌ام‌».[۷]

لذا تمام ائمه قرائت کوشش کرده‌اند تا اسناد قرائت ‌خود را به عاصم به روایت‌ حفص به خصوص متصل کنند. امام شمس الدین ذهبی می‌گوید: «بالاترین چیزی‌ که برای ما به وقوع پیوست‌ بدست آوردن قرائت قرآن عظیم از طریق عاصم است‌».

او سپس اسناد خود را متصلا تا حفص نقل می‌کند که او از عاصم و عاصم از ابوعبدالرحمان سلمی و وی از علی علیه السلام و از زر بن حبیش و او از ابن مسعود گرفته و این دو (علی و ابن مسعود) آن را از پیامبر صلی الله علیه و آله اخذ کرده و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به واسطه ‌جبرئیل از خداوند گرفته است.[۸]

از این‌رو، همواره بزرگان و شاخص‌های فقهای امامیه، قرائت عاصم به روایت ‌حفص را ترجیح داده و برگزیده‌اند زیرا آن را یگانه قرائت‌ برتر و مطابق با لهجه ‌فصیح قریش که قرآن بر وفق آن نازل گشته می‌دانستند که عرب و مسلمانان بر آن ‌توافق دارند.

دانشمند بزرگ و مجاهد ابوالحسن ثابت ‌بن اسلم حلبی از شاگردان برجسته‌ تقی الدین ابوالصلاح حلبی و جانشین او در آن دیار که حدود سال (460) به درجه ‌رفیع شهادت نائل گشت، کتابی ارزنده در ترجیح و توجیه قرائت عاصم نگاشته و روشن ساخته که قرائت او همان قرائت قریش است.[۹]

نیز ابوجعفر رشیدالدین محمد بن علی بن شهر آشوب (متوفی 588) در کتاب ‌پرارج خود «المناقب‌» گوید: «عاصم قرائت را از ابوعبدالرحمان سلمی فراگرفته که ‌او نیز قرائت تمامی قرآن را از علی امیرمؤمنان علیه السلام دریافت نموده و اضافه می‌کند فصیح‌ترین قرائات، قرائت عاصم است زیرا از ریشه آن فراگرفته و هر آنچه‌ دیگران کج رفته‌اند، او راه استوار را انتخاب نموده است‌».[۱۰]

همچنین فقیه گرانمایه ابومنصور جمال الدین حسن بن یوسف، ابن مطهر علامه حلی (متوفی 762) در کتاب‌ «المنتهی‌» گوید: «بهترین قرائت‌ها نزد من قرائت ‌عاصم است‌».[۱۱]

قاری بزرگ قدر عمادالدین استرآبادی - از علمای قرن نهم - کتابی در خصوص ‌قرائت عاصم نوشته و سند خود را به او بیان داشته است. این رساله در این باب ‌یگانه است و برای دختر شاه طهماسب صفوی نگاشته و در خاتمه آن، آنچه را که ‌از شاطبی در قصیده شاطبیه‌اش فوت شده، یادآور شده و استدراک نموده است.[۱۲]

معلم و قاری بزرگ مصطفی فرزند محمد ابراهیم تبریزی، مقیم مشهد مقدس که ‌در قرن یازده می‌زیسته (ولادت وی به سال 1007 بوده) رساله‌ای ارزنده در اسناد قرائت عاصم تالیف نموده است.[۱۳] خلاصه کتب فراوان و متعددی بر دست ‌بزرگان ‌علما درباره ارزش قرائت عاصم به رشته تحریر درآمده و همواره دانشمندان با جمهور مسلمین در بها دادن به قرائت عاصم هم دوش و هم صدا بوده‌اند که بر اهمیت‌شان این قرائت دلالت دارد. علاوه بر مزایای دیگر که شرح آن رفت.

  • 3- از طرف دیگر، حفص که قرائت عاصم را در مناطق مختلف رواج داده به ‌انضباط و استواری شایسته‌ای معروف بود و از این جهت همه مسلمانان علاقه‌مند بودند تا قرائت عاصم را به خصوص از وی اخذ کنند. علاوه بر آن که حفص، اعلم ‌اصحاب عاصم نسبت ‌به قرائت او بوده و در حفظ و ضبط قرائت عاصم بر ابوبکر بن عیاش، هم ردیف خود، پیشی گرفته بود.[۱۴]

ابوعمرو دانی گوید: «حفص کسی است که قرائت عاصم را برای مردم تلاوت ‌می‌کرد و در ترویج آن می‌کوشید. او در بغداد و در مکه به آموزش قرائت عاصم ‌همت گماشت‌».[۱۵]

ابن المنادی گفته است: «پیشینیان حفص را در حفظ و ضبط قرآن برتر از ابن عیاش می‌دانستند و او را به ضبط کامل قرائتی که از عاصم آموخته بود، توصیف کرده‌اند».[۱۶]

شاطبی درباره وی می‌گوید: «و حفص و بالاتقان کان مفضلا،[۱۷] حفص به جهت ‌دقت و اتقان در قرائت، برتر از دیگران شمرده می‌شد».

ارباب نقد و تحقیق روایت ‌حفص را از عاصم روایتی صحیح می‌دانند. ابن معین‌ گوید: «روایت صحیحی که از قرائت عاصم باقی است، روایت‌ حفص بن سلیمان است‌».[۱۸] با این کیفیت، قرائتی که بین همه مسلمانان رواج یافت، قرائت عاصم از طریق ‌حفص است.

  • 4- علاوه بر آن اسناد حفص در نقل قرائت عاصم از علی امیرالمؤمنین علیه السلام، اسنادی صحیح و عالی است که در دیگر قرائت‌ها نظیر ندارد، زیرا: اولاً عاصم قرائت را به طور کامل از احدی غیر از شیخ و استاد خود ابو عبدالرحمان سلمی اخذ نکرده که شخصیتی بزرگ و موجه به شمار می‌آمد و اگر عاصم این قرائت را بر دیگری عرضه کرده است، صرفاً برای حصول اطمینان‌ بوده است.

ابن عیاش می‌گوید: «عاصم بن من گفت: احدی حرفی از قرآن را برای من قرائت ‌نکرد، مگر ابوعبدالرحمان سلمی که قرآن را از علی علیه السلام اخذ کرده است. من موقعی‌ که از نزد ابوعبدالرحمان بازمی‌گشتم، آنچه را که فراگرفته بودم بر زر بن حبیش که ‌قرائت را از عبدالله بن مسعود اخذ کرده بود، عرضه می‌کردم‌».[۱۹]

ثانیا هیچگاه عاصم با استاد و شیخ خود ابوعبدالرحمان سلمی مخالفت‌ نورزید زیرا یقین داشت آنچه را از او فراگرفته، دقیقا همان است که او از علی علیه السلام‌ فراگرفته است. عاصم در این باره گوید: «من در قرائت هیچ اختلافی با ابو عبدالرحمان سلمی نداشتم و در هیچ مورد با قرائت او مخالفت نورزیدم، زیرا به یقین می‌دانستم که ابوعبدالرحمان سلمی نیز در هیچ موردی با قرائت علی علیه السلام ‌مخالفت نورزیده است‌».[۲۰]

ثالثا عاصم، اختصاصا اسناد طلایی و عالی قرائت‌ خود را به ربیب خود حفص [۲۱] منتقل کرده و نه به هیچ کس دیگر! و این فضیلت ‌بزرگی است که تنها حفص در بین ‌دیگر قراء، بدان ممتاز است. این همان شایستگی ویژه است که برای حفص فراهم ‌آمد تا مسلمانان به او روی آورند و تنها قرائت او را بپذیرند.

حفص می‌گوید: «عاصم‌ به من گفت: قرائتی را که به تو آموختم، همان قرائتی است که از ابوعبدالرحمان‌ سلمی اخذ کرده‌ام و او عیناً از علی علیه السلام فراگرفته است و قرائتی را که به ‌ابوبکر بن عیاش آموختم، قرائتی است که بر زر بن حبیش عرضه کرده‌ام و او از ابن مسعود اخذ کرده بود».[۲۲]

پانویس

  1. ذهبی، معرفة القراء الکبار، ج1، ص75.
  2. وفیات الاعیان، ج3، ص9، شماره315.
  3. ابن الجزری، الطبقات، ج2، ص11.
  4. ذهبی، معرفة القراء الکبار، ج1، ص217.
  5. ابن حجر، لسان المیزان، ج1، ص109.
  6. ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج5، ص39.
  7. ذهبی، میزان الاعتدال، ج2، ص358.
  8. معرفة القراء الکبار، ج1، ص77.
  9. به نقل از«صفدی‌» ر.ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج18، ص176، شماره 92 پاورقی شماره 1 و نیز مقدمه ‌کتاب‌ «الکافی‌» ص18 عاملی، و اعیان الشیعه، ج4، ص7، ستون2. سید عاملی نسبت کتاب یاد شده را به وی از ذهبی نقل می‌کند.
  10. مناقب آل ابی طالب، ج2، ص43.
  11. منتهی المطلب، چاپ سنگی، ج1، ص273، فرع ششم.
  12. منتهی المطلب، چاپ سنگی، ج1، ص273، فرع ششم.
  13. همان، ج12، ص236، شماره1542.
  14. ابن الجزری، طبقات القراء، ج1، ص254.
  15. همان.
  16. النشر فی القراءات، ج1، ص156.
  17. شرح الشاطبیة (سراج القاری‌ء)، ص14.
  18. النشر فی القراءات، ج1، ص156.
  19. معرفة القراء الکبار، از ذهبی، ج1، ص75.
  20. همان والطبقات، ج1، ص348.
  21. حفص، فرزند همسر عاصم و در دامن وی پرورش یافته بود.
  22. ابن الجزری، طبقات القراء، ج1، ص348.


منابع