جبر

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۲۲ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها) (ایجاد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائره المعارف لغات قرآن کریم(نثر طوبی) است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


از مشتقات این کلمه غیر جبار در قرآن نیامده است بمعنی گردنکش و متکبراز «جبر علیه» ای «اکرهه» کسی را بر خلاف رضای او بکاری واداشت.

اختیار از لوازم طبیعت انسان است که خداوند او را به این خوی سرشته و مصلحت در آن دانسته است. هیچ چیز بر انسان سخت تر از آن نیست که او را مجبور کنند در کاری و اختیار از او باز گیرند، اگر همه لذائذ جهان را برای کسی فراهم آورند و او را در خانه در بسته گذارند آن نعمت وی را نقمت است. انسان آزادی را با معیشت تنگ بر می گزیند بر نعمت فراخ در زندان اگر کسی خواهد خود را بسوزاند و دیگری او را باز دارد از دست وی می گریزد یعنی مجبوری را سخت تر از سوختن به آتش می داند. خداوند در دین و احکام خویش مردم را مجبور نخواست و اگر جبر می خواست یک تن گناهکار بر روی زمین نبود «و لو شاء لامن من فی الارض کلهم جمیعاً» اگر خدا می خواست اجبار کند همه اهل زمین مؤمن می شدند اما نخواست «لیهلک من هلک عن بینة» تا هر کس هلاک میشود به برهان باشد و هر که زنده می شود نیز به برهان و دلیل باشد.

جبار کسی است که بندگان خدا را مجبور کند به کاری بر خلاف رضای خودشان مانند فرعون و نمرود، در حقیقت جباران رقیب پیغمبرانند پیغمبران فرمان کسی را بر دیگری روا نمی دارند، جبار خویش رابالاتر از دیگران می شمارد و آزار و رنج همه را برای آسایش خویش مجاز و صحیح می داند پیغمبران همه افراد را بنده خدا و در یک رتبه قرار دادند باید حکم خدای را همه گردن نهند نه قوی محکوم ضعفا است و نه ضعفا محکوم قوی «و عصوا رسله واتبعوا أمر کل جبار عنید» (سوره هود/آیه59). و خداوند مذمت می کند آنها را که نافرمانی پیغمبران کردند و پیروی فرمان گردنکشان نمودند «و ما انت علیهم بجبار» (سوره ق/آیه45) تو بر مردم جبار نیستی که آنان را بزور به اسلام آری «فذکر بالقرآن من یخاف وعید». پند ده به قرآن کسی را که از وعید من بترسد.

اگر گوئی پیغمبر صلی الله علیه و آله مردم را به دین اسلام خواند بجنگ و والیان را فرمود مرتد را بکشند و گناهکار را حد زنند آیا اینها همه جبر نیست؟ گوئیم:

قول صحیح آن است که جبر و اکراه در دین صحیح نیست مطلقاً و خداوند از مردم یقین و ایمان خواسته است و با جبر و اکراه یقین حاصل نمی شود، جنگهای پیغمبر برای دفع زحمت و آزار کفار بود چنانکه در آیات جهاد خواهد آمد، اما حد و مجازات گناهکاران خود مؤید آن است که جبر در دین نیست زیرا گناهکاری که به اختیار خود گناه کرده و آزاد بوده است حد می زنند نه مجبور را، معنی اختیار نه آن است که مرتکب اعمال زشت را مجازات نکنند و نه آنکه هر کار هر کس بکند زشت نیست بلکه افعال بعضی نیکواست و بعضی زشت و باید بدکاران را مجازات کرد تا ضرر آنها به دیگران نرسد اما مجازات هم در کار اختیاری است و حکم دین همیشه بر اختیار است نه بر اجبار.

منبع

نثر طوبی:دائره المعارف لغات قران کریم، علامه شعرانی و محمد قریب، واژه "جبر" (ج1، ص 122)