ثواب
ثواب در لغت جزا است بر عمل نیک یا بد، و در اصطلاح جزای نیک است.
محتویات
ثواب در قرآن
ثواب بجزاى اعمال نيك و بد هر دو اطلاق شده است.
جزای اعمال نیک مثل :
وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً ... (كهف/46)؛ و كردارهاى نيك كه همواره بر جاى مىمانند نزد پروردگارت بهتر و اميد بستن به آنها نيكوتر است.
وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّواب (آل عمران/195)؛ و آنان را در بهشتهايى كه در آن نهرها جارى است داخل مىكنم. اين پاداشى است از جانب خدا و پاداش نيكو نزد خداست.
و جزای اعمال بد مثل :
«هل ثوب الکفار ما کانوا یعلمون» (سوره مطففین /آیه36)؛ آیا جزا داده شدند کفار آنچه عمل می کردند
«فاثابکم غماً بغم» (سوره آل عمران /آیه145)؛ جزا داد شما را اندوهی در مقابل اندوهی
اما بیشتر در قرآن بر جزای نیکو اطلاق شده است.[۱]
ثواب در اصطلاح متکلمین
در اصطلاح اهل کلام آنچه در برابر اعمال به بندگان می دهند سه قسم است. اگر بنده مستحق آن نباشد تفضل است و اگر مستحق باشد بر عمل اختیاری ثواب است و بر غیر اختیاری عوض مثلا عبادتی که زندگان برای اموات بجای آرند آنچه بمیت رسد تفضل است چون استحقاق ندارد و آنچه به زنده که خود عمل کرده است دهند ثواب است و آنچه در برابر فقر و بیماری و امثال آن دهند عوض است. استحقاق ثواب از آن جهت است که چون بنده برای اطاعت امر مولی رنجی کشد به اختیار خود بر مولاست آن رنج را پاداش دهد و در مذهب کریمان این پاداش واجب است و خداوند فرمود «کتب علی نفسه الرحمة» اشاعره گویند ثواب مطلقا تفضل است و هیچکس استحقاق ندارد مبنی بر اصل خویش که حسن و قبح عقلی را انکار دارند و چون اصل آنان را قبول نکرده ایم فرع را نیز نمی پذیریم.[۲]
پاداش دهنده
خدای متعال در راستای مصلحت بندگان، تکالیفی الزامی و غیرالزامی بر عهده آنان نهاده است. بندگان با عمل به این تکالیف هیچ گونه حقی بر خدا پیدا نمیکنند؛ لیکن خدای مهربان چنین بندگانی را مشمول فضل و کرم خویش قرار داده و برای اعمال نیک آنان پاداش مقرّر کرده است.[۳]
پاداش گیرنده
هر کسی که توفیق انجام دادن عمل نیک و محبوب خداوند متعال را پیدا کند، مستحق پاداش است؛[۴]لیکن پاداش اخروی تنها به مؤمنان اختصاص دارد.[۵]
عمل مورد پاداش
هر عمل صالح و محبوب و مطلوب خداوند از عبادات و طاعات، خواه واجب باشد یا مستحب؛ از افعال جوارحی باشد همچون نماز یا از افعال قلبی همچون اعتقادات صحیح و محبوب خداوند.
نیّت کار خیر، هر چند نیت کننده توفیق به جا آوردن آن را نیابد، پاداش دارد؛[۶]بلکه اعمال مباحی که به قصد قربت انجام میگیرد مانند خوردن برای توانمندی بر عبادت، خوابیدن جهت رفع خستگی و کسب نشاط برای طاعت نیز دارای ثواب است.[۷]
شرایط ثواب
قصد قربت و ایمان دو شرط پاداش است و بدون آن دو پاداشی به صاحب عمل تعلّق نمیگیرد.[۸] بنده اگر به قصد ثواب عبادتی انجام دهد از دو صورت بیرون نیست؛ زیرا تحصیل ثواب یا داعی بر عبادت است؛ یعنی عبادت به قصد اطاعت و امتثال انجام میگیرد و داعی و باعث آن تحصیل ثواب است و یا عبادت به قصد ثواب بردن بهجا آورده میشود نه به قصد امتثال. عبادت در صورت اوّل، صحیح و دارای ثواب است؛ لیکن در صورت دوم، بطلان عمل و عدم ترتّب ثواب بر آن به مشهور نسبت داده شده است.[۹]
مراتب ثواب
افزایش یا کاهش ثواب معلول عواملی چند است، از جمله: نیّت که میزان خلوص آن در افزایش یا کاهش ثواب دخیل است؛[۱۰] دشواری عمل. عمل دشوارتر دارای ثواب برتر است؛[۱۱]زمان، مانند عبادت در ماه رمضان، به ویژه شب قدر[۱۲]شب عید فطر و عید قربان[۱۳]و هنگام سحر[۱۴]که موجب افزایش پاداش میگردد و مکان، همچون مسجد،[۱۵]بویژه مسجدالحرام و مشاهد مشرّفه[۱۶] که عبادت در آنها ثواب بیشتری دارد.
اهدای ثواب
انجام دادن عبادت و اهدای ثواب آن به مؤمنان، به ویژه معصومان علیهم السّلام و عالمان ربّانی مستحب است و ثواب عمل اهدایی به ایشان خواهد رسید.[۱۷]انشاءاللّه.
پانویس
- ↑ نثر طوبی: دائرة المعارف لغات قران کریم، علامه شعرانی، ذیل واژه "ثوب" (ج1، ص120)/ قاموس قرآن،سید علی اکبر قرشی، ج1، ص321
- ↑ نثر طوبی: دائرة المعارف لغات قران کریم، علامه شعرانی، ذیل واژه "ثوب" (ج1، ص120)
- ↑ المقنعة/ 30 و 284.
- ↑ المیزان 3/127 و 8/107.
- ↑ المقنعة/701؛ النهایة/666.
- ↑ وسائل الشیعة 1/49.
- ↑ اصطلاحات الاصول/ 276.
- ↑ وسائلالشیعة 1/46 و 118.
- ↑ جواهرالکلام 2/87.
- ↑ وسائل الشیعة 1/62.
- ↑ المراسم العلویة/263.
- ↑ وسائل الشیعة 15/303.
- ↑ 7/ 478
- ↑ الجامع للشرائع/ 635؛ عدة الداعی/ 193
- ↑ وسائل الشیعة 5/ 239 و251.
- ↑ العروةالوثقی 1/596؛ وسائل الشیعة 5/262.
- ↑ مختلف الشیعة 3/453؛ الدروسالشرعیة2/17؛ کشفالغطاء3/464-465.
منابع
- جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جلد 2، صص 695-694.
- نثر طوبی: دائرة المعارف لغات قران کریم، علامه شعرانی، ذیل واژه "ثوب"