سائب بن یزید کندی
سائب بن یزید كِندی ، محدّث و صحابی قرن اول. کنیه اش را ابویزید و نسبت او را أسَدی، سُلَّمی، لَیْثی، هُذَلی و أزْدی ذکرکرده و برخی نیز او را از شمار قبیلۀ كِنانه دانسته اند (ابن عبدالبر، ج2، ص576؛ ابن عساکر، ج 20، ص 106، 111؛ مزی، ج 10، ص193. برای سلسله نسب کامل وی رجوع کنید به ابن عساکر، ج 20، ص 106) ، اما متداولترین نسبت وی، کِندی است (رجوع کنید به ابن عساکر، ج 20، ص 109، 121). وی به خواهرزادۀ نَمِر (نَمِر بن جبل) شهرت داشته است (ابن عبدالبر، ج 2، ص 576؛ ابن حجر، ج 3، ص 26ـ27). مادرش، عُلَّیه ،دختر شریح حضرمی (مزی، ج 10، ص 194) بود و نیاکان او در دوران جاهلیت هم پیمان خاندان عبدالشمس بودند(ابن عساکر، ج 20، ص 109، 112) . پدرش، یزید بن سعید، نیز از صحابۀ پیامبر بود(مزی، ج10، ص194؛ ابن حجر، ج 3، ص 27). به نوشتۀ ابن حزم (ص428) ، اجداد سائب به بنی شیطان معروف بودند و پیامبراکرم آنان را بنی عبدالله نامید. سائب بن یزید در سال دوم یا سوم هجرت به دنیا آمد (رجوع کنید به ابن عبدالبر، ج2، ص576ـ 577؛ ابن عساکر،همانجا). وی، به گفتۀ خودش ، در سفر حجه الوداع هفت سال داشته (ابن عبدالبر، ج2، ص577؛ ابن عساکر، ج 20، ص 111، 114؛ قس ابن عساکر، ج 20، ص 112، که سن وی را در این هنگام ،به نقلی، ده سال ذکر کرده )، که در این صورت او در سال سوم هجری به دنیا آمده است .
بنا بر روایتی از خود وی، خالۀ سائب او را در کودکی به حضور پیامبر برد تا برای بهبود بیماریش دعا کند. حضرت برایش دعا کرد و بر سرش دست کشید. سپس وضو گرفت و نماز خواند و سائب به ایشان اقتدا کرد و در همین حین، خاتم نبوت را بین دو کتف پیامبر مشاهده کرد (بخاری، ج1، ص55ـ56، ج7، ص9ـ10؛ابن عبدالبر، ج 2، ص 577). همچنین از وی نقل شده است که پیامبر صلی الله عليه و آله وسلم در کودکی بر سر او دست کشید و از این رو، موی وسط سرش سیاه مانده بود (ابن عساکر، ج20، ص115- 116). سائب بن یزید، پس از صحابۀ صدر اول، یکی از صاحبان فتوا در مدینه بوده است (ابن سعد، ج2، ص383؛ یعقوبی، ج2، ص240). وی مورد توجه عمربن خطّاب بود، چنان که گفته اند در زمان عمر و پس از آن تا زمان عثمان، در مدینه قضاوت را بر عهده داشت (رجوع کنید به مسعودی، ص290؛ ابن عساکر، ج 20، ص 118). عمر مدتی نیز وی را، به همراه عبدالله بن عتبه بن مسعود و سلیمان بن أبی خیثمه، به سرپرستی بازار مدینه گماشت (ابن عبدالبر، ج2، ص576؛ ابن عساکر، ج 20، ص 117). ابن عساکر (همانجا) در چند خبر، به صورت مشخص، مسئولیت وی را در بازار مدینه ، جمع آوری خراج ذکر کرده است. سائب در زمان امارت معاویه در شام، به شام سفر کرد و ابن عساکر (ج 20، ص 107) از او به عنوان یکی از کسانی که به شام آمده و با معاویه دیدار داشته، یاد کرده که نشان دهندۀ مناسبات او با خلافت اموی است. ابن عساکر (ج 20، ص 119) و ابن حجر (ج 3، ص 28)، نقل یعقوب بن سفیان را دربارۀ قتل سائب در واقعة حره* بازگو کرده و آن¬ را نادرست دانسته اند.
سائب از پیامبر و کسانی چون حُوَیطب بن عبدالعُزَّى، رافع بن خَدیج، سعدبن أبی وَقّاص، عثمان بن عفّان و عمربن خطّاب حدیث نقل کرده است و از وی کسانی چون ابن شهاب زُهری، اسماعیل بن عبیدالله بن أبی مُهاجر پسرش عبدالله بن سائب روایت کرده اند (برای فهرست کاملی از مشایخ و راویان او رجوع کنید به مزی، ج10، ص194ـ 195). درصحت برخی روایات سائب، به سبب سن کم او در روزگار پیامبر (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ص72ـ 76)، تردید وجود دارد، از جمله این روایت که پیامبر در جنگ احد دو زره بر تن داشت (ابن¬سعد، ج 2، ص 46) ، زیرا جنگ احد در شوال سال سوم هجری رخ داده و سائب نیز در همین سال متولد شده است.
دربارۀ تاریخ وفات وی اختلاف هست؛ آن را از سال 71 تا دهۀ آخر قرن اول هجری ذکر کرده اند (رجوع کنید به ابن عبدالبر، ج 2، ص 577؛ ابن عساکر، ج 20، ص 112، 119ـ122).
منابع
- دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل سائب بن یزید کندی از محمود مهدوی دامغانی، در دسترس در پایگاه دانشنامه جهان اسلام