آیه 58 نساء
نسخهٔ تاریخ ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۰ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و سا...' ایجاد کرد)
منبع: نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه ، ص 211
نویسنده: محمدباقر محقق
شأن نزول آيه 58 سوره نساء
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها».[۱]
«شیخ طوسی» ابن جريح گويد: اين آيه درباره عثمان بن طلحة نازل شده هنگامى كه خداوند به رسول خويش دستور داد كه كليد خانه كعبه را به وى برگرداند.[۲] اگرچه نبايد فقط به اين شأن و نزول اكتفا نمود و ممكن است شأن و نزول آيه اين موضوع نباشد.[۳]
پانویس
- ↑ بقيه آيه، «وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَمِيعاً بَصِيراً؛ خداوند به شما فرمان ميدهد كه امانت ها را به صاحبان آنها پس بدهيد و اگر خواستيد ميان مردم داورى نمائيد به دادگرى داورى كنيد. همانا خداوند نيكو پند ميدهد شما را و خداوند شنوا و بينا است».
- ↑ صاحب روض الجنان گويد: عثمان بن طلحة از بنى عبدالدار و از خادمين خانه كعبه بود. كليد خانه كعبه را على بن ابىطالب عليهالسلام از دست او گرفت و خانه را گشود، رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه كعبه رفت و نماز گذارد، - صاحب البرهان از امام باقر عليهالسلام نقل نمايد كه فرمود اين قسمت آيه «إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ» درباره ما نازل گرديده است -.
- ↑ صاحب كشف الاسرار گويد: رسول خدا صلی الله علیه و آله خواست كليد خانه كعبه را به عباس بدهد، جبرئيل آمد و اين آيه را آورد. پيامبر كليد را به عثمان بن طلحة پس داد، در تفسير ابن مردويه از طريق كلبى از ابن عباس روايت شده كه وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله مكه را فتح نمود عثمان بن طلحة را خواند و به او فرمود: كليد خانه كعبه را بدهد، عباس برخاست و عرض كرد: يا رسول الله پدر و مادرم فداى تو باد. كليد را با سقايت حاج به من واگذاريد. بعد از اين گفتار عثمان از دادن كليد تعلل ورزيد. پيامبر دوباره به او فرمود: كه كليد را بدهد پس از گرفتن كليد درب خانه كعبه را گشود و طواف كرد سپس جبرئيل آمد و گفت: كليد را به عثمان پس بدهد. رسول خدا عثمان را طلبيد و كليد را به او داد و اين آيه نازل گرديد. چنان كه شعبة نيز اين موضوع را در تفسير خود از حجاج او از ابن جريح روايت نموده است.