آیه 19 نساء
نسخهٔ تاریخ ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۹ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و سا...' ایجاد کرد)
منبع: نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه ، ص 186
نویسنده: محمدباقر محقق
شأن نزول آيه 19 سوره نساء
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لايَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً».[۱]
«شیخ طوسى» گويند: اين آيه درباره ابوقيس بن سلت نازل گرديد، وقتى كه وفات يافت پسرش خواست زوجه پدر خويش دختر معن بن عاصم (البته مادر او نبوده است) به عقد خويش درآورد. كبشه نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله رفت و گفت: يا رسول اللّه، نه از شوهرم چيزى به ارث بردم و نه مرا رها مينمايند كه شوهر ديگرى اختيار كنم. اين موضوع را امام محمدباقر عليهالسلام و ديگران نيز روايت كرده اند.[۲][۳]
پانویس
- ↑ بقيه آيه، «وَلاتَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً؛ اى آن كسانى كه گرويده اند، بر شما روا نيست كه زنان را به زور به ارث ببريد و نيز آنها را وادار نكنيد كه برخى از كابين خود را كه به آنها داده ايد به شما پس بدهند مگر اين كه رفتار زشت آشكار از آنها سر بزند و با آنها (در زندگى زناشوئى) خوشرفتارى كنيد و اگر (از آنها) بدتان بيايد چه بسا چيزهائى است كه شما را بد آيد ولى خداوند در آن، خوبى بسيارى نهاده باشد».
- ↑ صاحب مجمع البيان پس از شرح قضيه كبيشه آن را از مقاتل نقل نموده، چنين افزايد. ابوالجارود نيز از امام محمدباقر عليهالسلام روايت نموده و نيز حسن بصرى و مجاهد گويند: كه در جاهليت رسم چنين بود اگر مردى از دنيا ميرفت. پس او زن پدر خود را (در صورتى كه غيرمادر مى بود) به ارث مى برد و جامه بر سر او مى افكند و اگر ميخواست او را به عقد خويش درمى آورد و اگر ميخواست به عقد ديگرى درمى آورد و صداق و مهر او را خودش مى گرفت. سپس با نازل شدن اين آيه نهى گرديد و نيز از امام محمدباقر عليهالسلام و زهرى چنين روايت گرديده كه مردان، زنان خويش را زندانى مى كردند و منتظر مرگ او مى شدند تا از او ارث ببرند سپس اين آيه نازل گشت و از اين عمل جلوگيرى به عمل آمد.
- ↑ صاحب كشف الاسرار گويد: اين آيه در شأن قيس بن ابىقيس الانصارى و زن پدرش كبيشه دختر معن الانصاريه نازل گرديده چون ابوقيس از دنيا رفت كبيشه از وى ماند و قيس پيش از آن كه كبيشه به خانه پدرش برود، جامه به روى او افكند و گفت: من تو را به ارث ميبرم. (عادت بر اين جارى بود كه وارث شوهر جامه اى به روى زن مى افكند پيش از آن كه به اهل خويش برگردد و اگر نزد اهل خويش برمى گشت پيش از آن كه جامه اى به روى او افكنده شود اين حق از وى سلب مى گرديد.) بعد از اين جريان كبيشه را به ارث برد ولى مراعات نفقه دادن را به وى نمى نمود و در عين حال او را از حباله خويش رها نمى كرد به طمع اين كه كبيشه خودش را از قيس بخرد و آزاد بشود كبيشه شكايت نزد پيامبر برد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: برو خانه بنشين تا حكم خداوند فرارسيد. بعد از اين قضيه جماعتى از زنان مدينه چون قضيه كبيشه را شنيدند، نزد پيامبر آمدند و گفتند: كبيشه را پسر شوهر او به ارث برده و ما را پسرعموى شوهر ما به ارث برده اند سپس اين آيه نازل گرديد، در تفاسير طبرى و ابن ابىحاتم از ابوامامة به سهل بن حنيف و نيز در تفسير فريابى و طبرانى و باز در تفسير ابن ابىحاتم از عدى بن ثابت او از مردى انصارى و همچنين ابن سعد از محمد بن كعب القرظى روايت نموده اند، بخارى و ابوداود و نسائى از ابن عباس نقل نمايند كه اگر كسى ميمرد. اولياء او خود را نسبت به زوجه او صاحب حق ميديدند. اگر ميخواستند براى خود به زوجيت درمى آوردند و اگر ميخواستند خودشان او را شوهر ميدادند و خود را سزاوارتر از ديگران نسبت به زن او مى دانستند تا اين كه اين آيه نازل گرديد.