آیه 128 آل عمران
منبع: نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه ، ص 146
نویسنده: محمدباقر محقق
شأن نزول آيه 128 سوره آلعمران
لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْ ءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ».[۱]
«شیخ طوسى» از انس بن مالك و حسن بصرى و ابن عباس و قتادة و ربيع روايت شده وقتى كه مشركين در غزوه احد دندان رسول خدا صلى الله عليه و آله را شكستند به قسمى كه از دهان وى به صورت او خون ميريخت. فرمود: چگونه رستگار ميشوند قومى كه پيامبرشان به اين روز سخت افتاده باشد و پيوسته به دعا مى پرداخت سپس اين آيه نازل گرديد و به پيامبر فهمايند كه رستگارى آنها با رسول نيست بلكه رسول بايد به تبليغ رسالت پرداخته و كوشش كند تا دين خدا را ظاهر كند.[۲]
كسى كه دندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را شكسته بود. عتبة بن ابىوقاص بود و پيامبر او را نفرين كرد كه آن سال را به آخر نرساند و نفرين پيامبر مؤثر شد. عتبة آن سال را به پايان نرسانيد و با حالت كفر جان سپرد.[۳]
بعضى گويند: رسول خدا صلى الله عليه و آله در صدد نفرين كردن آن قوم بود كه اين آيه به عنوان تسكين براى پيامبر نازل گرديد و از نفرين كردن صرفنظر فرمود، ابوعلى جبائى گويد: پيامبر از پروردگار اجازه خواست كه نفرين نمايد اين آيه نازل شد و اجازه نفرين به وى داده نشد زيرا معلوم بود كه بعضى از آنها توبه ميكردند.[۴]
پانویس
- ↑ بقيه آيه، «أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ؛ در دست تو (اى پيامبر) كارى نيست (و داراى اختيار نيستى) اگر خداوند بخواهد از آن كافران درگذرد و يا آنها را عذاب بنمايد كه آنها مردمى ستمكارند».
- ↑ اين موضوع در مسند احمد و صحيح مسلم نيز از انس روايت شده است.
- ↑ صاحب كشف الاسرار گويد: موقعى كه دندان پيامبر را شكستند و خون سرازير شد سالم مولى ابىحذيفه صورت رسول خدا صلی الله علیه و آله را مى شست. شعبى گويد: پيامبر در غزوه احد منظره مثلهشدن كشتهشدگان را به دست كفار ميديد، چنان كه هند را با جماعتى ملاحظه ميكرد كه بر سر كشته ها ميرفتند و گوشها و بينى هايشان را مى بريدند و آن را قلاده ساخته به گردن خود مى آويختند و نيز جگر حمزه را بيرون آوردند و عبدالله جحش را مثله كرده و شكم وى را دريدند. پيامبر گفت: اگر ما پيروز بشويم چنين مى كنيم كه اينان كردند سپس خداوند اين آيه را نازل فرمود، مقاتل گويد درباره اهل بئر معونة نازل شد كه هفتاد نفر بودند و امير ايشان منذر بن عمرو بود رسول خدا صلی الله علیه و آله اينان را به بئر معونة فرستاد تا تعليم قرآن و آداب دين كنند. كفار قصد ايشان نمودند و همه را كشتند. پيامبر بىنهايت اندوهگين شد كه هيچ وقت به اين اندازه غمگين و خشمگين نشده بود و آن كفار را با نام نفرين فرستاد. پس از گذشتن يك ماه از اين واقعه اين آيه نازل گرديد.
- ↑ صاحب روض الجنان از عبدالله بن مسعود روايت كند كه رسول خدا خواست افرادى از صحابه را كه در جنگ احد فرار كرده بودند، نفرين كند. خداى تعالى گفت: من توبه آنها را پذيرفتم كار ايشان با تو نيست بلكه با من است.