تقریظ
اين عبارت واژهاي عربي، مأخوذ از قَرَظَ است كه در لغت به معناي مدح و ستايش و هم ستايشكردن شخص زنده است. در اصطلاح نسخهشناسي معاصر به يادداشتي كوتاه يا بلند اطلاق ميگردد كه نويسنده بنا به خواسته مؤلف بر كتاب او بنويسد و طي آن از مؤلف و كتابش تمجيد كند. تقريظ نويسي در ادب فارسي پديدهاي جديد است اما ميتوان نوعي شباهت ميان آن و ديباچهنويسي سراغ گرفت.
صورت كماليافته ديباچه ـ كه گاه مقدمه هم خوانده ميشده ـ از نيمه دوم سده 9 ق. در زبان فارسي نمايان گرديد و مبتني بر يادداشتي كوتاه يا بلند بود كه ديباچهنويس با انشاي ادبي در تعريف و تمجيد كتاب و مؤلف آن مينوشت و هم در طي آن كتاب را به نام سلطان يا يكي از حاكمان وقت مصدّر ميكرد.
ديباچهنويسان در واقع، منشيان دربارها و ديوانهاي حكومتي بودند كه يكي از وظايف فرهنگي آنان ديباچهنويسي بود. برخلاف ديباچهنويس، تقريظنويس وظيفهاي به نام تقريظنويسي نداشت بلكه وي يكي از مشاهير عصر به شمار ميرفت كه مؤلف و اثرش با تقريظ وي معرفي ميگرديد و احياناً اعتبار علمي مييافت. از اين رو كسي كه به نوشتن تقريظ بر كتابي اهتمام ميكرد، ميبايست از شهرت علمي بيشتر و از پيشينه فرهنگي طولانيتري نسبت به مؤلف برخوردار ميبود تا تقريظ وي باعث اعتبار مؤلف و اثر او گردد.
تقريظ كه به ستايش و تمجيد از مؤلف (يا مترجم) و اثرش ميپرداخت، در دو دهه اخير به "مقدمه" و "پيش گفتار"هاي بلند در زبان فارسي تبديل شده كه نويسنده، علاوه بر تمجيد و تعريف از اثر و صاحب آن به نقد و بررسي و تحليل و تعليل اثر يا موضوع آن نيز ميپردازد.
به لحاظ نسخهپردازي، تقريظ (يا اشكال متحول آن: مقدمه و پيشگفتار) ميبايست قبل از مقدمه مؤلف (يا مترجم) قرار گيرد و بههنگام انتشار نيز از صفحه فرد آغاز شود.
منابع
- دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "تَقْريظ" از نجيب مايل هروي، بازیابی: 9 مرداد 1392.