طهارت
طهارت
طهارت كه همان زدودن و پاك كردن درون و برون، از آلودگيها و خبائث است.[۱]
از مهمترين شروط انجام عبادت است، چرا كه طهارت ظاهرى - اعم از طهارت بدن و لباس - مقدمه رسيدن به طهارت باطنى است. و بدون آن نمى توان به حقيقت عبادت رسيد، از اين رو، دين مقدس اسلام، اهميت فراوانى براى پاكيزگى بدن و لباس قائل شده است.
طهارت در اصطلاح فقهى، غسل، وضو و تيمم است. رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره اهميت طهارت و پاكيزگى چنين فرموده است: «بُنِىَ الدّينُ عَلَى النَّظافَةِ وَ قالَ: مِفْتاحُ الصَّلاةِ الطَّهُورُ[۲]؛ دين بر نظافت و پاكى بنا شده و كليد قبولى نماز طهارت است».
در جاى ديگر فرمود: «الطَّهُورُ شَطْرُ الْايمانِ[۳]؛ طهارت نيمى از ايمان است».
در شريعت مقدس اسلام طهارت شرط صحت بعضى از عبادات است كه بدون آن عمل باطل است و در برخى، شرط كمال است كه نبود آن از ارزش عمل مى كاهد. از اين رو، امام حسن مجتبى عليه السلام به عنوان يك رهنمود كلى فرمود: «إِنَّ مَنْ طَلَبَ الْعِبادَةَ تَزَكَّى لَها[۴]؛ هر كس خواهان عبادت است، خود را براى آن پاكيزه مى كند».
مسجد در اسلام، ارزنده ترين و مناسبترين جاى عبادت است. قرآن مجيد مسجد روندگان را انسانهاى خوش طينتى دانسته كه براى تطهير و تزكيه خويش وارد مسجد مى شوند و مورد عنايت الهى هستند: «فيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرينَخطای یادکرد: برچسب تمامکنندهٔ </ref>
برای برچسب <ref>
پیدا نشد، آيه 108.</ref>؛ در آن (مسجد) مردانى هستند كه دوست دارند پاكيزه و طاهر باشند و خدا پاكيزگان را دوست دارد».
طهارت ظاهرى، مقدمه طهارت روحى
پاكيزگى لباس و بدن و طهارت كه عبارت از وضو، غسل و تيمم است، رابطه مستقيم با تزكيه درونى دارد به طور مثال؛ امام كاظم عليه السلام مى فرمايد: «مَنْ تَوَضَّأَ لِلْمَغْرِبِ كانَ وُضُوءُهُ ذلِكَ كَفَّارَةً لِما مَضى مِنْ ذُنُوبِه فى نَهارِهِ ما خَلَا الْكَبائِرَ...[۵]؛ كسى كه براى نماز مغرب وضو مى گيرد، اين وضو كفاره گناهانى است كه در آن روز مرتكب شده به جز گناهان كبيره».
امام صادق عليه السلام نيز مى فرمايد: «غُسْلُ يَوْمِ الْجُمُعَةِ طَهُورٌ وَ كَفَّارَةٌ لِما بَيْنَهُما مِنَ الذُّنُوبِ مِنَ الْجُمُعَةِ الَى الْجُمُعَةِ[۶]؛ غسل جمعه، پاك كننده و كفاره گناهان است از جمعهاى تا جمعه ديگر. بنابراين؛ طهارت ظاهرى، مقدمه طهارت روح و دستيابى به تقوا مى گردد كه آن نيز مايه بالا رفتن اعمال و پذيرش آن در درگاه الهى است».
حضرت امير سلام الله عليه در اين باره مى فرمايد: «...فَانَّ تَقْوَى اللَّهِ دَواءُ داءِ قُلُوبِكُمْ... وَ طَهُورُ دَنَس انْفُسِكُمْ...[۷]؛ تقواى الهى، دواى بيمارى دل و پاك كننده پليدى جان شماست».
امام خمينى در زمينه لزوم تطهير درون مى فرمايد: «تطهير قلوب از قذرات معنويه و كثافات خلقيه، از مهمات است كه انسان بايد با هر عده و عده اى كه شده، و به هر رياضت و مجاهده اى است به آن قيام كند و خود را از ننگ و عار آن خلاص نمايد».[۸]
دانستن اين نكته ضرورى است كه اگر انسان هنگام عبادت به تطهير و پاك نگهداشتن بدن و لباس ظاهر مكلف شده است، نبايد از تطهير قلب و درون كه حقيقت وجود انسانى است، غافل باشد. بايد به وسيله توبه رو به خدا آورده، در پاك نگه داشتن قلب و روح و روان بكوشد و خود را براى عبادت مهيا سازد.
عرش خدا، جاى پاكان
مؤمن عابد سزاوار است، در هنگام تطهير توجه داشته باشد كه تكليف به اين امر (تطهير) براى انجام عبادات و مناجات با آفريدگار از اين جهت است كه اعضايى كه امر به تطهير آنها شده، مباشر امور دنيوى[۹] بوده و در تيرگيهاى طبيعت مادى فرورفته و از لياقت ايستادن در پيشگاه خداى سبحان و اشتغال به عبادات؛ بيرون رفته اند. پس؛ به تطهير آنها امر شده تا از آن تيرگيها و كدورتها پاك شود و شايسته مناجات با خداى سبحان گردد.[۱۰]
امام رضا عليه السلام درباره علت طهارت و وضو گرفتن فرمود: «...امر به وضو بدان سبب است كه بنده، هنگام ايستادن در برابر خداى بزرگ و مناجات با او پاكيزه باشد... از پليدى و نجاست پاك باشد همچنين در وضو، نابودى كسالت و دورى از خواب آلودگى است و دل براى ايستادن در پيشگاه خدا تزكيه مى گردد».[۱۱]
از اين رو، قرآن پس از دستورهاى لازم براى انجام غسل، وضو و تيمم مى فرمايد: «ما يُريدُاللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ[۱۲]؛ خداوند نمى خواهد دشوارى براى شما ايجاد كند، بلكه مى خواهد شما را پاكيزه سازد».
نكته جالبتر اين كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله واژه «غسل» به معناى «شستن» را كه در مورد پاكيزگى و شستن ظاهرى لباس و بدن به كار مى رود، در مورد طهارت و پاكيزگى درونى استعمال كرده، در دعا مى فرمايد: «اللَّهُمَّ اغْسِلْنى فيهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنى فيهِ مِنَ الْعُيُوبِ[۱۳]؛ خدايا در اين روز، مرا از گناهانم بشوى و از عيبها پاكم كن».
آثار طهارت
طهارت شرعى (غسل، وضو و تيمم) علاوه بر اين كه مقدمه طهارت و پاكيزگى روحى است خود نيز به طور مستقيم آثار ارزنده اى دارد كه به بعضى از آنها اشاره مى شود:
الف) طول عمر:
يكى از آثار پاكيزگى و طهارت در دنيا عمر طولانى است كه چون اين گونه افراد مورد محبت خدا و فرشتگان قرار دارند سزاوار چنين پاداشى هستند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در نصايح خود به انس بن مالك فرمود: «يا أَنَسُ أَكْثِرْ مِنَ الطَّهُورِ يَزيدُاللَّهُ فى عُمْرِكَ...[۱۴]؛ اى انس! بسيار طاهر و پاكيزه باش خداوند عمرت را طولانى مى كند».
ب) اجر شهيد:
عاقبت نيكو و خوب مردن، آرزوى هر مسلمانى است. هر بنده اى دوست دارد در هنگام مرگ، خداوند از وى راضى و خوشنود باشد و طهارت و پاكيزگى يكى از عواملى است كه سبب اين توفيق مى شود.
رسول اكرم صلی الله علیه و آله در اين باره فرمود: «إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَكُونَ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ عَلى طَهارَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّك تَكُونُ إِذا مِتَّ عَلى طَهارَةٍ شَهيداً...[۱۵]؛ اگر مى توانى در طول شبانهروز با وضو و طاهر باشى، اين كار را بكن؛ زيرا اگر با وضو بميرى، شهيد محسوب مى شوى».
ج) كفاره گناهان :
سومين اثر طهارت و پاكيزگى، آمرزش و پاك شدن از گناهان است. اين عمل چون براى رضاى خدا و جداشدن از آلودگيهاى ظاهرى است، خداوند آلودگيهاى درونى و گناهان را نيز با آن شسته و پاك مى سازد.
د) پاداش بىحساب :
از ديگر آثار طهارت، پاداش و ثواب فراوانى است كه نصيب پاكيزگان مى گردد. اين پاداش به سبب محبوبيت آنان نزد خداوند است. به عنوان مثال، امام صادق عليه السلام در مورد غسل روز عيد غدير خم فرمود: «...وَ مَنْ صَلَّى فيهِ رَكْعَتَيْنِ يَغْتَسِلُ عَنْدَ زَوالِ الشَّمْسِ... عَدَلَتْ عِنْدَاللَّهِ مِأَةَ أَلْفِ حَجَّةٍ وَ مِأَةَ أَلْفِ عُمْرَةٍ...[۱۶]؛ كسى كه در اين روز دو ركعت نماز بخواند و در وقت ظهر غسل كند،... اين عمل نزد خداوند ابراست با ثواب صد هزار حج و صد هزار عمره...».
هـ) بلندى مقام :
برترى مقام و منزلت و يافتن درجه و شوكت معنوى يكى ديگر از آثار طهارت است كه در دو جهان نصيب پاكيزگان مى گردد. رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «يَحْشُرُاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أُمَّتى يَوْمَ الْقِيامَةِ بَيْنَ الْأُمَمِ غُرّاً مُحَجَّلينَ مِنْ آثارِ الْوُضُوءِ[۱۷]؛ خداوند امت مرا در قيامت در حالى محشور مى كند كه بين امتهاى ديگر همچون نور مى درخشند و اين از آثار وضو (و طهارت و پاكيزگى) آنهاست».[۱۸]
طهارت، چهار مرتبه دارد.
- اول: پاک ساختن بدن، از حدث و خبث و فضلات.
- دوم: پاک نمودن اعضا و جوارح، از معاصی و گناهان.
- سوم: پاک نمودن نفس، از اخلاق ذمیمه و ملکات رذیله.
- چهارم: پاک ساختن خانه دل از آنچه غیر از خدا است.
و این طهارت انبیاء و صدیقین است. و طهارت در هر مرتبه نصف عمل است، که در آن مرتبه است زیرا غایت قصوای اعمال قلب آن است که: انوار جلال و عظمت پروردگار بر آن بتابد و معرفت کامل و حب و انس به خدا از برای او حاصل شود. و اینها ممکن نمیشود تا غیر از خدا از آنجا کوچ کند، زیرا خدا با غیر در یک دل جمع نمیشود. پس پاک ساختن دل از غیرخدا نیمه عمل دل است. و نیمه دیگر، تابیدن نور حق است در آن.[۱۹]
طهارت شرط صحت نماز و برخى ديگر از عبادات است و بر دو قسم مى باشد:
- 1- طهارت از خبث و منظور از آن، پاكى لباس و بدن عبادت كننده از انواع نجاسات است و نجاسات ده چيز است؛ بول، غائط، منى، مردار، خون، سگ و خوك، كافر، شراب و فقاع.
اسباب پاك شدن از نجاسات، مطهرات نام دارند و عبارتند از: آب، زمين، آفتاب، استحاله، انتقال، انقلاب، اسلام، تبعيت، برطرف شدن عين نجاست، استبراء حيوان نجاست خوار، غائب شدن مسلمان و خارج شدن خون متعارف از حيوان ذبح شده. صحت نماز و طواف، مشروط به اين قسم از طهارت نيز مى باشد، هر چند در حصول آن قصد قربت لازم نيست.
- 2- طهارت از حدث كه با انجام وضو، غسل يا تيمم بدست مى آيد، همچون نماز، طواف و... شرط صحت برخى عبادات است؛ و در انجام آن قصد قربت معتبر است. اين طهارت حالتى روحانى و معنوى است كه به سبب وضو، غسل و تيمم حاصل مى شود.[۲۰]
پانویس
- ↑ فرهنگ سياح، ج 2، ص 980.
- ↑ محجة البيضا، ج 1، ص 281، بيروت.
- ↑ ميزان الحكمة، ج 5، ص 558.
- ↑ بحارالانوار، ج 78، ص 112.
- ↑ ثواب الاعمال، شيخ صدوق، ص 32، چاپ صدوق.
- ↑ وسائل الشيعه، ج 2، ص 945.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه 189، ص 635.
- ↑ سرالصلوة، امام خمينى، ص 37، مركز نشر آثار امام خمينى.
- ↑ منظور از امور دنيوى امورى است كه ائمه معصومين علیهم السلام نيز از آنان رويگردان بودند، مثل جمع كردن مال و ثروت و استفاده نادرست از آن.
- ↑ وسائل الشيعه، ج 1، ص 257.
- ↑ عيون اخبارالرضا عليه السلام، مترجم، محمدباقر ساعدى، ج 2، ص 427، اسلاميه.
- ↑ سوره مائده(5)، آيه 6.
- ↑ مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمى، دعاى بيست و سوم ماه رمضان.
- ↑ وسائل الشيعه، ج 1، ص 269.
- ↑ امالى، شيخ مفيد، مترجم استاد ولى، ص 74، آستان قدس. چنان كه پيشتر از قول امام صادق و امام كاظم عليهماالسلام نقل شد.
- ↑ وسائل الشيعه، ج 2، ص 961، بيروت.
- ↑ دعائم الاسلام، نعمان بن محمد، ج 1، ص 100، آل البيت.
- ↑ اخلاق عبادى (ج 1)، الهامى نيا/ طاهرزاده ، ص 67.
- ↑ معراج السعادة،نراقی احمد، ص 749.
- ↑ كليات فقه اسلامى، عليرضا على نورى ، ص 88.