آیه ۳۰ انفال

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

«وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه

و آن هنگام را به یادآور که کافران درباره تو مکری کردند تا در بندت افکنند یا بکشندت یا از شهر بیرون سازند آنان مکر کردند و خدا نیز مکر کرد و خدا بهترین مکرکنندگان است.

نزول

«شیخ طوسی» سبب نزول آیه چنین نبوده است. مشرکین در دارالندوة اجتماع کردند و درباره این که چگونه رسول خدا صلی الله علیه و آله را از بین ببرند به مشورت پرداختند. عمرو بن هشام گفت: او را در قید و بند نمائیم و به بلاى سخت گرفتار سازیم.

ابوالبخترى گفت: او را از مکه بیرون کنیم تا هر کس بتواند به آزار رسانیدن او دسترسى داشته باشد. ابوجهل گفت: او را بکشیم و درباره کشتن او از هر طایفه اى چند نفر با شمشیرهاى خود در کشتن او شریک گردیم و بعد با دادن دیه به بهاى ریختن خون او بنى‌هاشم را راضى کنیم.

شیطان این رأى را پسندید و آرا قبلى را خطا دانست. خداوند به توسط وحى به رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر داد و امر کرد که از مکه بیرون رود سپس پیامبر به طرف غار بیرون رفت و آیه «وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیرُ الْماکرِینَ» نازل گردید.

چنان که ابن عباس و مجاهد و قتادة روایت کرده اند و بعد به على بن ابى‌طالب علیه‌السلام دستور فرمود: که به جاى او بخوابد وقتى که هنگام صبح حمله کردند و به خانه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ریختند بجاى پیامبر على را یافتند و به او گفتند: صاحب و رفیق تو کجا رفته است؟ على اظهار بى‌اطلاعى نمود.[۱]

پانویس

  1. در تفسیر برهان به نقل از تفسیر على بن ابراهیم این قضیه به طور مفصل ترى بیان گردیده است و نیز در تفسیر ابن ابى‌حاتم با مختصر تفاوتى از ابن عباس نقل نموده و در جریان ذکر قضیه اسمى از على بن ابى‌طالب علیه‌السلام نبرده است.

منابع

پیوندها