ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام در مسجد کوفه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۴۱ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی ' <keywords content='کلید واژه: امام علی علیه السلام، 19 رمضان، عبدالرحمن بن ملجم مرادی، ض...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

منبع: نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام

ضربت خوردن حضرت علي علیه‌السلام در مسجد كوفه: سال 40 هجري قمري/ 19 رمضان

عبدالرحمن بن ملجم مرادي از گروه خوارج و از آن سه نفري بود كه در مكه معظمه با هم‌ پيمان بسته و هم سوگند شدند كه سه شخصيت مؤثر در جامعه اسلامي، يعني امام علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام، معاويه بن ابي‌سفيان و عمرو بن عاص را در يك شب واحد ترور كرده و آن‌ها را به قتل رسانند. هر كدام به سوي شهرهاي محل مأموريت خويش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادي به سوي كوفه رفت و در بيستم شعبان سال 40 قمري وارد اين شهر بزرگ شد.

نگاه كنيد: بيستم شعبان سال 40 هجري قمري

وي به همراهي شبيب بن بجره اشجعي كه از همفكران وي بود و هر دوي آن‌ها از سوي "قطام بنت علقمه" تحريك و تحريث شده بودند در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سال 40 قمري در مسجد اعظم كوفه كمين كرده و منتظر ورود اميرمؤمنان علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام شدند.[۱] همچنين قطام، شخصي به نام "وردان بن مجالد" را كه از افراد طايفه‌اش بود به ياري آن دو نفر فرستاد.[۲]

أشعث بن قيس كندي كه از ناراضيان سپاه امام علی علیه‌السلام و از دو چهرگان و منافقان واقعي آن دوران بود، آنان را راهنمايي، پشتيباني و تقويت روحي مي‌نمود.[۳]

حضرت علي علیه‌السلام در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان، مهمان دخترش ام‌كلثوم سلام الله علیها بود و در آن شب حالت عجيبي داشت و دخترش را به شگفتي درآورد.

روايت شد كه آن حضرت در آن شب بيدار بود و بسيار از اتاق بيرون مي‌رفت و به آسمان نظر مي‌كرد و مي‌فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمي‌گويم و به من دروغ گفته نشده است. اين است آن شبي كه به من وعده شهادت دادند.[۴]

به هر روي، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسجد اعظم كوفه شد و خفته‌گان را براي اداي نماز بيدار كرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادي را كه به رو خوابيده بود، بيدار و خواندن نماز را به وي گوشزد كرد. هنگامي كه آن حضرت وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گرديد و سر از سجده اول برداشت، نخست شبيث بن بجره با شمشير بران بر وي هجوم آورد، وليكن شمشيرش به طاق محراب اصابت كرد و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادي فريادي برداشت: "لله الحكم يا علي، لالك و لالأصحابك"! و شمشير خويش را بر فرق نازنين حضرت علي علیه‌السلام فرود آورد و سر مباركش را تا به محل سجده‌گاهش شكافت.[۵]

حضرت علي علیه‌السلام در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: بسم الله و بالله و علي ملّه رسول الله، فزت و ربّ الكعبه؛ سوگند به خداي كعبه رستگار شدم.[۶]

نمازگزاران مسجد كوفه، برخي در پي شبيب و ابن ملجم رفته تا آن‌ها را بيابند و برخي در اطراف حضرت علي علیه‌السلام گرد آمده و به سر و صورت خود مي‌زدند و براي آن حضرت گريه مي‌نمودند. حضرت علي علیه‌السلام، در حالي كه خون از سر و صورت شريفش جاري بود، فرمود: هذا ما وعدنا الله و رسوله؛[۷] اين همان وعده‌اي است كه خداوند متعال و رسول گرامي‌اش به من داده‌اند.

حضرت علي علیه‌السلام كه توان ادامه نماز جماعت را نداشت، به فرزندش امام حسن‌مجتبي علیه‌السلام فرمود كه نماز جماعت را ادامه دهد و خود آن حضرت، نمازش را نشسته تمام كرد. روايت شد كه در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر حضرت علي علیه‌السلام، زمين به لرزه درآمد و درياها مواج و آسمان‌ها متزلزل شدند و درهاي مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمان‌ها بلند شد و باد سياهي وزيد به طوري كه جهان را تيره و تاريك ساخت و جبرئيل امين در ميان آسمان و زمين ندا داد و همگان ندايش را شنيدند.

وي مي گفت: تهدمت والله اركان الهدي، وانطمست أعلام التّقي، وانفصمت العروه الوثقي، قُتل ابن عمّ المصطفي، قُتل الوصيّ المجتبي، قُتل عليّ المرتضي، قَتَله أشقي الْأشقياء؛[۸]

سوگند به خدا كه اركان هدايت درهم شكست و ستاره‌هاي دانش نبوت تاريك و نشانه‌هاي پرهيزكاري برطرف گرديد و عروه الوثقي الهي گسيخته شد. زيرا پسرعموي رسول خدا صلی الله علیه و آله شهيد شد، سيد الاوصيا و علي مرتضي به شهادت رسيد. وي را سياه‌بخت‌ترين اشقياء، يعني ابن ملجم مرادي به شهادت رسانيد.

بدين گونه پيشوايي شايسته، امامي عادل، خليفه‌اي حق‌جو، حاكمي دلسوز و يتيم‌نواز، كامل‌ترين انسان برگزيده خدا و جانشين بر حق محمد مصطفي صلی الله علیه و آله بدست شقي‌ترين و تيره‌بخت‌ترين انسان روي زمين يعني ابن ملجم مرادي ملعون از پاي درآمد و به سوي ابديت و لقاءالله و همنشيني با پيامبران الهي و رسول خدا صلی الله علیه و آله رهسپار گرديد و امت را از وجود شريف خويش محروم نمود.

پانویس

  1. الارشاد (شيخ مفيد)، ص 20؛ الجوهره في نسب الامام علي و آله (البري)، ص 112.
  2. وقايع الايام (شیخ عباس قمی)، ص 41؛ تاريخ ابن خلدون، ج 2، ص 184.
  3. الارشاد، ص 21؛ وقايع الايام، ص 41؛ منتهي الآمال (شيخ عباس قمی)، ج 1، ص 171.
  4. منتهي الآمال، ج 1، ص 172.
  5. الارشاد، ص 23؛ منتهي الآمال، ج 1، ص 172؛ الجوهره في نسب الامام علي و آله، ص 113؛ وقايع الايام، ص 41.
  6. منتهي الآمال، ج 1، ص 174.
  7. همان.
  8. همان.

منابع بیشتر:

وقایع الایام شیخ عباس قمی، 19 رمضان.