عبادت
«عبادت» در لغت به معنى ذليل و رام شدن مى باشد، «عبادت» به معنی پرستش كردن، بندگى كردن و نهايت تعظيم براى خداى متعال است.
عبادت نوعى از سپاس و مرتبه والاى آن است زيرا حقيقت عبادت خضوع است در حد اعلاى آن كه با عالى ترين مراحل تعظيم توأم بوده و از اين رو تنها كسى مستحق عبادت است كه نعمت هاى اساسى و پايه اى مانند آفرينش و زندگى و قدرت از او باشد و جز خداوند متعال كسى بدين امور قادر نباشد. پس عبادت خاص ذات احديت مي باشد.[۱]
«عبادت» خداكردن دو نوع است: اطاعت از دستورات او در همه شئون زندگى كه آن را عبادت عام گويند و ديگر عبادت بمعنى تذلل توأم با تقديس و نهايت خضوع و آن را عبادت خاص نامند مانند نماز و امثال آن.
«عبادت» در آیات و روایات
آيات و روايات درباره عبادت بيش از حد و حصر است كه به برخى از آنها اشاره مي شود:
- «قل انما امرتُ ان اعبدَاللّه ولااشرك به». (سوره رعد:36)
- «و ما لى لااعبد الذي فطرنى و اليه ترجعون». (سوره يس:22)
- «و قضى ربُّك الاّ تعبدوا الاّ ايّاه». (سوره اسراء:23)
- «تعالوا الى كلمة سواء بيننا و بينكم الاّ نعبد الاّ اللّه». (سوره آل عمران:64)
«عبادت» در منظر روایات
رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «بهترين مردم كسى است كه دلباخته عبادت بوده آن را به آغوش كشد و از عمق جان آن را دوست داشته به آن بچسبد و خود را در اختيار آن نهد و چنين كسى در غم دنياى خويش نباشد كه به خوشى و رفاه مي گذراند، يا در سختى و شدت».
اميرالمؤمنين علیه السلام در بیانات شیوای خود در این زمینه می فرمایند: «لو عاينوا كنه ما خفى عليهم منك لحقّروا اعمالهم، و لزروا على انفسهم، ولعرفوا انهم لم يعبدوك حق عبادتك، ولم يطيعوك حق طاعتك».[۲] اگر مردم ببینند آنچه از ذات تو بر آنها مخفی است، اعمال خود را کوچک شمارند و خود را سرزنش کنند و خواهند دانست که حق طاعت و عبادت تو را به جا نیاورده اند.
- «ولا عبادة كاداء الفرائض».[۳] هیچ عبادتی همچون عمل به واجبات نیست.
- «و خادِع نفسَك فى العبادة وارفق بها ولا تقهرها وَ خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا إِلَّا مَا كَانَ مَكْتُوباً عَلَيْكَ مِنَ الْفَرِيضَةِ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ تَعَاهُدِهَا عِنْدَ مَحَلِّهَا»[۴] نفس خود را در واداشتن به عبادت فريب ده و با آن مدارا كن و به زور و اكراه بر چيزى مجبورش نساز و در وقت فراغت و نشاط به كارش گير، جز در آنچه كه بر تو واجب است، و بايد آن را در وقت خاص خودش به جا آورى.
- اميرالمؤمنين علیه السلام فرمود: گروهى خدا را بدين هدف عبادت كنند كه به منافع و لذات اخروى دست يابند و اين عبادت، عبادت بازرگانان باشد و گروهى خدا را از ترس عبادت كنند و اين عبادت بردگان است و گروه ديگر او را به جهت سپاس از نعمت هايش عبادت كنند و اين عبادت آزادگان است.
- و فرمودند: عبادت خالص آن است كه آدمى جز از پروردگارش به كسى اميد نداشته باشد و جز از گناهانش از چيزى نترسد.
- از امام صادق علیه السلام روايت است كه خداوند به آن بندگانش كه در بندگى خالصند مى فرمايد: اى بندگانم امروز در دنيا به (لذت) بندگيم كامروا باشيد تا فردا به نعمت هائى كه در نتيجه آن به شما خواهد رسيد، متنعم گرديد.
- پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر عبادتى (در آغاز) شور و نشاطى دارد كه رفته رفته به سردى مى گرايد، پس هر آنكس كه شور و نشاطش در عبادت طبق سنت بود (نه به سليقه خودش) وى در راه هدايت مى باشد و هر كه (در آن حال) برخلاف سنت من بود، گمراه است و عملش به زيان او خواهد بود؛ من هم نماز مى خوانم و هم مى خوابم، گاه روزه و گاه مفطرم، هم مى خندم و هم مى گريم ؛ پس هر كه از روش من روى گردان باشد، از من نيست.
- امام صادق علیه السلام فرمود: شما را هشدار مى دهم آنچه را كه به فراگيرى آن ناگزيريد فراگيريد و در شناخت آنچه كه عذرتان در جهل به آنها پذيرفته نيست، سخت بكوشيد زيرا دين خدا را اركانى است كه با جهل به آنها هيچ «عبادت» سود ندهد و چون كسى به آن اركان (و معارف) آشنا و آگاه بود ميانه روى در عبادت او را زيان نزند و جز به يارى خداوند دسترسى به آن معارف ميسّر نباشد.
- پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: اين دين، دينى متين و استوار (و معتدل) مى باشد به مدارائى و متانت در آن درآئيد و بندگى خدا را بر بندگانش تحميل مكنيد كه در آن صورت به سوارى تندرو مى مانيد كه هنوز به منزل نرسيده مركب سوارى خويش را از پا درآورد.[۵]
پانویس
- ↑ مجمع البيان.
- ↑ نهج البلاغه، للصبحي صالح، ص 158، خطبه 109.
- ↑ همان، ص 488، حكمت 109.
- ↑ همان، ص 461، نامه 69.
- ↑ بحارالانوار.
منابع
سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ «معارف و معاریف».