حجر اسماعيل

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۳۴ توسط Saeed zamani (بحث | مشارکت‌ها) (تغییر رده)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

فضایى است در شمال كعبه كه دیوارى كوتاه و نیمداره اى به ارتفاع 1/30 متر و به پهناى نیم متر، در فاصله میان ركن شامى و عراقى، اطراف آن كشیده شده است و عرض آن از دیوار كعبه 6 متر و 80 سانتى متر است.

منابع تاریخى و روایى نشانگر آن است كه تاریخ بناى حجر به زمان بناى بازسازى كعبه توسط حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهماالسلام باز مى گردد و در آنجا اسماعیل علیه‌السلام، مادر خویش هاجر را به خاك سپرد و اطراف آن را سنگچین كرد تا قبر او زیر گام‌هاى زائران كعبه واقع نشود و اسماعیل خود و دخترانش نیز در آنجا به خاك سپرده شدند و پیامبران دیگرى نیز در آنجا مدفون مى باشند.[۱]

ابن زبیر هنگام بازسازى كعبه و خاكبردارى از محل حجر اسماعیل، قطعه سنگ سبز رنگى مشاهده كرد و درباره آن از مردان قریش سؤال كرد ولى از كسى پاسخ نشنید تا این كه به دنبال مردى به نام عبدالله بن صفوان فرستاد. او گفت: آنجا قبر حضرت اسماعیل علیه‌السلام است و آن را به همان حال باقى بگذار.

هنگامى كه منصور عباسى به حج رفت و مشغول طواف بود، سنگ هاى معمولى دیوار حجر توجه او را جلب كرد. امیر مكه (زیاد بن عبدالله) را خواست و به او گفت: سنگ هاى دیوار حجر تا فردا صبح باید به سنگ سفید مرمر تعویض گردد و زیاد شبانگاه این كار را به پایان رساند، سپس جانشین منصور (مهدى عباسى) آن سنگ‌ها را تعویض كرد.

در سال 161 هجرى كه مهدى عباسى نخستین بار به توسعه مسجدالحرام پرداخت، صحن حجر به وسیله جعفر بن سلیمان بن على (امیر وقت مكه و مدینه) با سنگ مرمر سبز، سفید و سرخ پوشیده شد. پس از وى ابوالعباس عبداللّه بن محمد (امیر مكه) آن سنگ‌ها را كه شكستگى هایى در آن‌ها ایجاد شده بود، تعویض كرد و در سال 283 هجرى نیز تعویض دیگرى صورت گرفت.[۲]

حجر اسماعیل جزو مطاف نیست و از این رو نباید از داخل آن طواف كرد، نه از این جهت كه حجر از كعبه شمرده مى شود بلكه براى تأسّى به پیامبر خدا صلى الله علیه و آله كه از خارج آن طواف مى شود.[۳]

پانویس

  1. كافى، ج 4، ص 210، ح 16؛ وسائل الشیعه، ج 13، ص 267، ح 6534.
  2. ازرقى، ج 1، صص 314-312.
  3. لمعه، ج 2، ص 249.

منابع

محمد محمدحسن شرّاب ،فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى، ترجمه حمیدرضا شیخی