شعر امام حسین علیه السلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


ائمه شيعه، گاهى به اقتضاى زمان و مكان و موقعيت، شعر هم مى‌سرودند. گاهى هم به ‌شعر شاعران پيشين، استناد و استشهاد مى‌كردند. از حسين بن على‌ علیه السلام نيز شعرهاى ‌فراوانى نقل شده است، چه آنچه در حوادث كربلا به صورت موعظه، رجز و جز آن بيان‌ كرده و چه آنچه پيشتر به مناسبت هاى مختلف سروده است. كتابى هم به نام‌ «ديوان‌الحسين بن على‌» كه حاوى اشعار آن حضرت است، چاپ شده است[۱] و بيشتر اشعار آن، مواعظ و حكمت است.

در نهضت عاشورا، امام حسين‌ علیه السلام هم شعرهايى از خود دارد، هم شعرهايى از شعراى‌ عرب كه به آنها تمثل كرده است، مانند شعرى با اين مطلع: «فان نهزم فهزامون قدما...» يا شعر ديگرى با اين آغاز: «مهلا بنى عمنا ظلامتنا...» اما برخى از آنچه از شعرهاى خود آن ‌حضرت است، چنين است: وقتى در منزلگاه صفاح با فرزدق برخورد كرد و اوضاع‌ داخلى كوفه و سست رايى بيعت كنندگان را شنيد، چنين سرود: لئن كانت الدنيا تعد نفيسة فدار ثواب الله اعلى و انبل و ان كانت الابدان للموت انشاب فقتل امرء بالسيف في الله افضل و ان كانت الارزاق شيئا مقدرا فقلة سعى المرء فى الرزق اجمل و ان كانت الاموال للترك جمعها فما بال متروك به المرء يبخل.

شب عاشورا پس از سخنرانى براى ياران و اعلام وفادارى از سوى آنان، به خيمه خود بازگشت و در حالى كه به اصلاح و آماده سازى شمشير خود مشغول بود، چنين مى‌سرود: يا دهر اف لك من خليل كم لك بالاشراق والاصيل من صاحب و طالب قتيل والدهر لايقنع بالبديل و انما الامر الى الجليل و كل حى سالك السبيل.[۲]

روز عاشورا، رجزى را كه در يكى از حمله‌هايش مى‌خواند، اين بود: الموت اولى من ركوب العار والعار اولى من دخول النار.

و در حمله به جناح چپ لشكر عمر سعد، چنين رجز مى‌خواند: انا الحسين بن على اليت ان لاانثنى احمى عيالات ابى امضى على دين النبى.

و نيز در طول رزم آورى‌ها و حماسه آفرينى‌هاى خود، چنين رجزى بر لب داشت: انا ابن علي الخير، من آل هاشم كفانى بهذا مفخرا حين افخر و جدى رسول الله اكرم من مشى و نحن سراج الله فى الناس يزهر و فاطمة امى سلالة احمد و عمى يدعى ذوالجناحين جعفر و فينا كتاب الله انزل صادقا و فينا الهدى و الوحى و الخير يذكر.

و شعر بلند ديگرى دارد، با اين مطلع: غدر القوم و قدما رغبوا عن ثواب الله رب الثقلين كه هنگام حمله به دشمن سوار بر اسب، ابيات آن را مى‌خواند.[۳]

برخى اشعار هم به امام حسين‌ علیه السلام نسبت داده شده، در حالى كه قرن ها پس از آن ‌حضرت، از زبان آن امام شهيد سروده شده و رواج يافته است، از قبيل: ان كان دين محمد لم يستقم الا بقتلى يا سيوف خذينى.[۴]

پانویس

  1. گردآورنده: محمد عبدالرحيم، ناشر: دارالمختارات العربية، چاپ اول 1412 ق، 222 صفحه در اين كتاب كه ‌فصولى در زندگى امام هم دارد به شرح لغات اشعار هم پرداخته و ترتيب الفبايى قافيه رعايت‌ شده است.
  2. در بعضى نقل ها «سالك سبيلى‌» است.
  3. بحارالانوار، ج 45، ص 47. البته در متن اشعار، در منابع مختلف تفاوت هاى جزئى وجود دارد.
  4. از شيخ محسن ابى الحب خثعمى (1305-1235 ق) است از شاعران خاندان آل ابى الحب در كربلا كه ديوان‌ مخطوطى دارد به نام ‌«الحائريات‌» و بيت بالا، در يكى از قصايد مشهور اوست (تراث كربلا، سلمان هادى طعمه، ص 156).

منابع

جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.