آیه 48 نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

«إِنَّ اللّهَ لاَيَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَادُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَ مَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه آیه

مسلما خدا اين را كه به او شرك ورزيده شود نمى بخشايد و غير از آن را براى هر كه بخواهد مى بخشايد و هر كس به خدا شرك ورزد به يقين گناهى بزرگ بربافته است.

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

كلبى گويد: كه اين آيه درباره مشركينى امثال وحشى قاتل حمزه و يارانش نازل گرديده، بدين شرح كه وحشى بن حرب وقتى كه حمزه عموى رسول خدا صلى الله عليه و آله را كشت، برده اى بيش نبود كه به او وعده آزادى بعد از كشتن حمزه داده بودند ولى بعد از كشتن حمزه آزادش نكردند لذا به مكه آمد در حالتى كه از رفتار خود سخت پشيمان بود.

خود و ياران مشرك او نامه اى به رسول خدا صلی الله علیه و آله نوشتند و در آن نامه اظهار پشيمانى از كرده خويش نموده و چاره‌جوئى كردند و نيز نوشتند كه ما سخت پشيمانيم ولى چون آياتى كه بر تو نازل گرديده مانند آيه «وَالَّذِينَ لايَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَلايَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلايَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً»[۳] مانع از اسلام آوردن ما مى باشد زيرا ما هم به خداوند شرك آورده ايم و هم قتل نفس نموديم و نيز زناكار هم بوده ايم. اگر اين رفتار از ما سر نمي‌زد هر آينه مسلمان مي‌شديم، پس از اين نامه آيه «إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً»[۴] نازل گرديد، پيامبر اين آيه را براى آن‌ها فرستاد.

آن‌ها آيه را خواندند، گفتند: اين شرط هم بر ما مشكل است زيرا مى ترسيم عمل صالح از ما سر نزند و مصداق اين آيه قرار نگيريم سپس اين آية نازل گرديد. پيامبر همين آيه 48 را از براى آن‌ها فرستاد، گفتند: مى ترسيم از آن‌هائى نباشيم كه خدا خواسته باشد سپس آيه «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»[۵] نازل گرديد. پيامبر آن را از براى آن‌ها فرستاد وقتى كه آن را خواندند، همگى ايمان آورده و مسلمان شدند و به طرف رسول خدا آمدند. پيامبر آن‌ها را پذيرفت سپس به وحشى فرمود: به من بگو كه چطور عموى مرا كشتى؟

وحشى كيفيت ناهنجار قتل حمزه را بدست خود براى رسول خدا صلى الله عليه و آله شرح داد. پيامبر وقتى كه شنيد منقلب شد و حال وى دگرگون گشت به وحشى فرمود: واى بر تو! از من دور شو. وحشى از آن به بعد به طرف شام رفت و همان جا بود تا وفات يافت.[۶]

عبدالله بن عمر گويد: وقتى كه آيه «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» درباره مؤمنين نازل شد، پيامبر به منبر رفت و براى آن‌ها قرائت فرمود. در آن ميان شخصى برخاست و گفت: يا رسول الله، اين آيه حتى از براى كسانى كه به خداوند شرك بياورند نيز شامل خواهد شد؟ پيامبر سكوت فرمود؛ براى بار دوم سؤال كرد، باز پيامبر سكوت فرمود، براى بار سوم سؤال كرد سپس اين آيه نازل گرديد.[۷]

و نيز از عمر بن الخطاب[۸] و همچنين از پسرش عبدالله بن عمر[۹] روايت شده كه گويند: در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله اگر كسى با ارتكاب گناه كبيره اى وفات مى يافت ما مى پنداشتيم كه از اهل دوزخ است تا اين كه اين آيه نازل گرديد و دانستيم كه از اهل جهنم نخواهند بود، شيخ بزرگوار ما در تفسير تبيان ذيل تفسير اين آيه حديثى را با اظهارنظر موافق ذكر نموده كه عين عبارت او را مى آوريم. «قال ابن عمر ما كنّا نشكّ معشر اصحاب رسول الله صلى الله عليه و آله في قاتل المؤمن و آكل مال اليتيم و شاهد الزّور و قاطع الرحم حتى نزلت هذه الآية فامسكنا عن هذه الشّهادة، و هذا يدلّ انّ الصّحابة كانت تقول بما نذهب اليه من جواز العفو عن فسّاق اهل الملّة من غير توبة بخلاف ما يذهب اصحاب الوعيد من المعتزلة و الخوارج و غيرهم».[۱۰]

ما با احترام به شخصيت ممتاز علمى و مقام ارجمند و والاى فضل و دانش شیخ طوسی اعلى الله مقامه بايد بگوئيم كه در خصوص ابراز عقيده ايشان درباره حديث مزبور بايد تأمل كرد زيرا اولاً در آيات عديده قرآن براى بخشش گناهكاران توبه قرار داده شده و ثانياً در پاره ديگر از آيات قرآن، خداوند گناهكاران را امر به توبه كردن فرموده تا آن‌ها را مورد عفو و بخشش خويش قرار دهد.

در مورد اول مانند آيه 25 سوره شورى آنجا كه فرمايد: «هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ»[۱۱] و آيه 17 سوره نساء، «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً»[۱۲] و آيه 18 سوره نساء «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً»[۱۳] و در مورد دوم مانند آيه 31 سوره نور «وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[۱۴] و آيه 8 سوره تحريم، «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»[۱۵] و آيه 3 سوره هود «وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ»[۱۶] و ثالثاً در موضوع خوردن مال يتيم كه حق‌الناس است در صورتى كه اموال يتيم به صاحب آن مسترد نگردد چگونه ممكن است خداوند چنين شخصى را مورد عفو و بخشش قرار دهد در حالتى كه توبه اين گونه افراد پس دادن اموال مغصوبة و دارائى خورده شده يتيم است و از براى اين اشخاص بالصراحة عذاب دوزخ تعيين گرديده است آنجا كه فرمايد: آيه 10 سوره نساء «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً»،[۱۷] و رابعاً در موضوع قتل نفس كه آن هم تا اندازه اى به حق‌الناس تعلق مي‌گيرد، چگونه ممكن است بدون توبه و بدون رضايت ولى دم مقتول از مجازات و عذاب اخروى رهائى يافته و مورد عفو و بخشش پروردگار قرار گيرد.

چنان كه در آيه 93 سوره نساء «وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِيماً»[۱۸]، - از براى اين گونه افراد نيز با كمال صراحت وعده عذاب جهنم داده شده است، - بلى از دو راه مي‌توان عقيده شيخ بزرگوار را توجيه نمود؛ اول آن كه كلمه (جواز) مانند امكان دو طرف وقوع ولا وقوع دارد يعنى ممكن است خداوند اين چنين فسّاق را مورد عفو قرار بدهد و نيز ممكن است مورد عفو قرار ندهد. دوم آن كه ممكن است خداوند درباره حق‌الناس از براى كسى كه داراى حق است از راه ها و الطافى كه خود مي‌داند، جبران كند و صاحب حق را راضى گرداند.

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 203.
  3. آيه 68 سوره فرقان؛ ترجمه: «كسانى كه با خداوند يكتا خداى ديگر را پرستش نمى كنند و نيز نفس محترمى را كه خداوند كشتن او را حرام گردانيده نمى كشند و نيز دنبال زناكارى نمى روند و البته كسى كه چنين اعمالى را مرتكب شود كيفرش را خواهد يافت».
  4. آيه 70 سوره فرقان؛ ترجمه: «مگر كسانى كه (از گناه) توبه كنند و با ايمان به خدا عمل صالح انجام دهند سپس خداوند گناهان آن‌ها را به ثواب مبدل گرداند و خداوند بسيار آمرزنده و مهربان مى باشد».
  5. آيه 53 سوره زمر؛ ترجمه: «بگو (اى پيامبر) كه اى بندگان من كه (از راه گناه) اسراف بر خويشتن نموده ايد از رحمت (بى‌منتهاى) خداوند نوميد مباشيد كه همانا خداوند همه گناهان را مي‌آمرزد زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است».
  6. تفاسير مجمع البيان از خاصه و كشف الاسرار از عامه.
  7. تفاسير روض الجنان و مجمع البيان از خاصه و كشف الاسرار از عامه.
  8. تفسير مجمع البيان.
  9. تفاسير كشف الاسرار و روض الجنان يا روح الجنان.
  10. عبدالله بن عمر گويد: ما اصحاب رسول خدا در اين عقيده شك و ترديدى نداشتيم كه قاتل شخص مؤمن و خورنده مال يتيم و شهادت‌دهنده به دروغ و قطع‌كننده ارحام معذب بوده و از طرف خداوند به خاطر ارتكاب اين گناهان عذاب خواهند ديد. اما وقتى كه اين آيه نازل شد از داشتن چنين عقيده اى خوددارى كرديم (سپس شيخ فرمايد) اين حديث دلالت دارد كه اصحاب آن چه را كه ما معتقد هستيم، معتقد مى باشند از اين كه جائز است و امكان دارد كه فاسقين و گناهكاران بدون اين كه توبه كنند مورد عفو و بخشش خداوند قرار بگيرند. برخلاف اصحاب وعيد از معتزله و خوارج و ديگران كه مانند ما چنين عقيده اى را ندارند.
  11. ترجمه: «اوست خدائى كه توبه بندگان را قبول مي‌كند و گناهان را مى بخشد و مي‌داند آنچه را كه انجام مي‌دهيد».
  12. ترجمه: «مسلّما پذيرش توبه از طرف خداوند براى كسانى است كه عمل ناشايسته را از روى نادانى انجام مي‌دهند پس از آن بزودى توبه نمايند اينان كسانى اند كه خداوند توبه ايشان را قبول مي‌كند و خداوند دانا و مدبر در امور و كارها است».
  13. ترجمه: «كسى كه در تمام عمر به اعمال زشت اشتغال ورزد، آنگاه كه مشاهده مرگ نمايد در آن ساعت پشيمان شود و بگويد كه اكنون توبه كرده ام توبه چنين كسى قبول نخواهد شد چنان كه كسى به حال كفر بميرد باز توبه اش قبول نخواهد بود براى اين گروه عذابى دردناك مهيا و آماده كرده ايم».
  14. ترجمه: «به سوى خدا توبه كنيد اى مؤمنين، باشد كه رستگار شويد».
  15. ترجمه: «اى آن كسانى كه گرويده ايد توبه كنيد به سوى خداوند (آن هم) توبه خالص و بادوام اميد است كه خداوند از گناهان شما چشم‌پوشى نمايد و شما را در بهشت هائى داخل كند كه از زير (درختان) آن نهرها جارى است».
  16. ترجمه: «تا به خلق بگويم كه از خداوند درخواست آمرزش كنيد و به سوى او توبه نمائيد كه شما را تا وقت مرگ لذت و بهره نيكو بخشد و در حق هر مستحق رحمت و تفضل فرمايد و اگر روى برگردانيد از عذاب روز قيامت براى شما مى ترسم».
  17. ترجمه: «آن در جاى خود گفته شده است».
  18. ترجمه: «كسى كه (شخص) مؤمنى را از روى عمد به قتل برساند كيفر او دوزخ است كه در آن هميشه خواهد بود و خداوند بر او خشم كند و او را از رحمت خويش به دور داشته و از براى او عذاب بزرگ آماده و مهيا نموده است».

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
  • محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
  • فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.

پیوندها