آیه ۱۴ مدثر

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۳۸ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیدًا |سوره=74|آیه=14}} === ترجمه === ...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیدًا

مشاهده آیه در سوره


ترجمه

و کارهای او را به نیکوتر وجهی برساختم

شأن نزول آیات 12 تا 17

این آیات با آیه 11 درباره ولید بن مغیرة که پیرمردى مجرب و از زیرکان عرب بود، نازل شده است و کسى بود که پیامبر را مسخره می‌کرد. روزى رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجره خویش مشغول خواندن قرآن بود، قریش که آن آیات را مى شنیدند. نزد ولید رفتند و گفتند: اى ابو عبد شمس این کلماتى که محمد می‌خواند، چیست؟ آیا شعر است که می‌خواند و یا کهانت است که مى گوید و یا خطبه است که به زبان می‌راند؟

ولید گفت: بگذارید تا خودم گوش فرادارم و بشنوم سپس نزدیک رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا محمد از اشعار خود براى من بخوان. پیامبر فرمود: آنچه من تلاوت کرده و می‌خوانم، شعر نیست بلکه کلام پروردگار است که به توسط فرشتگان براى انبیاء و رسل خویش مى فرستد.

ولید گفت: همان را براى من اندکى بخوان، رسول خدا صلی الله علیه و آله سوره حم سجده را قرائت کرد تا به این آیه رسید. «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُکمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ».[۱]

ولید وقتى این آیات را شنید به خود لرزید و موى سر و ریش او بر بدنش راست شد از آنجا یکسر به خانه خویش رفت و از آن پس از خانه بیرون نیامد. قریش هر قدر به انتظار وى ماندند، او را ندیدند تا این که نزد ابوجهل رفتند و گفتند: اى ابوالحکم ولید به سوى دین محمد رفته و چند روزى است که از خانه بیرون نمى آید.

ابوجهل نزد ولید رفت و گفت: اى عم، تو آبروى ما را برده اى و ما را در میان قریش رسوا نموده اى و دشمن از هر طرف ما را شماتت و سرزنش می‌نمایند. آیا واقعا به دین محمد گرویده اى؟ ولید گفت: اى ابوالحکم من به دین محمد نگرویده ام ولى کلامى از او شنیدم که بدن من لرزید.

ابوجهل گفت: آیا براى تو خطبه خواند؟ گفت: نه، خطبه یک سلسله کلام متصل به یکدیگر است ولى کلام او پراکنده بود و هیچکدام با دیگرى شباهتى نداشت، ابوجهل گفت: آیا شعر بود که براى تو خواند؟ گفت: شعر هم نبود زیرا من انواع و اقسام اشعار عرب را به جهات مختلف شنیده ام. کلام او به شعر هم شباهتى نداشت، ابوجهل گفت: پس چه بود؟ ولید گفت: واگذار مرا تا درباره آن بیندیشم تا براى گفتار او نامى بگذارم. فرداى آن روز دوباره ابوجهل با عده اى از قریش نزد او آمدند، گفتند: بالاخره کلام محمد را چه نامیده اى؟ گفت: کلام او سحرى است که بسیار جذب قلوب مردم می‌کند سپس این آیات نازل گردید.[۲]

چنان که ابن عباس[۳] و دیگران از مفسرین با اندک تفاوت نیز آن را نقل و روایت نموده اند[۴] و نیز گویند: این شأن و نزول درباره ولید بن مغیرة در طى آیات 19 تا 25 این سوره با اندک تفاوتى نازل گردیده است.[۵]

پانویس

  1. آیه 13 (ترجمه)، «و اگر از آیات خدا دورى کردند؛ بگو شما را به صاعقه اى که عاد و ثمود را هلاک نمود، مى ترسانم».
  2. تفسیر على بن ابراهیم.
  3. حاکم صاحب المستدرک.
  4. تفاسیر طبرى و ابن ابى حاتم.
  5. کشف الاسرار.
===


منابع

  • قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.

پیوندها