آیه ۲ قمر
متن آیه
ترجمه
و اگر معجزه ای ببینند، روی، بگردانند و گویند: جادویی بزرگ است
شأن نزول آیات 1 و 2
ابن مسعود گوید: دو نیمه شدن ماه در مکه پیش از آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله از مکه بیرون برود. اتفاق افتاده و خود آن را دیده ام و در همان موقع بود که مى گفتند ماه را سحر و جادو کرده اند، سپس این آیات نازل گردید.[۱]
انس گوید: ماه دو بار در مکه منشق گردید و این آیات نازل شد.[۲] یونس از امام صادق علیهالسلام نقل کند که چهارده نفر در شب چهاردهم ماه ذی الحجه نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند. گفتند: یا محمد هر پیامبرى براى اثبات نبوت خوددارى آیت و معجزه اى بوده است. ما میخواهیم که معجزه اى از جانب تو براى ما آشکار شود. پیامبر گفت: مقصود شما از این گفتار چیست؟ گفتند: اگر نزد خداى خود داراى قدر و منزلت مى باشى، فرمان بده تا ماه به دو نیمه شود پس از این درخواست جبرئیل نزد پیامبر آمد و گفت: یا محمد خداوند بر تو سلام و درود فرستاده و گوید: من هر چیزى را در فرمان تو قرار داده ام سپس پیامبر سر خود را به طرف آسمان بلند کرد و فرمان داد تا ماه به دو نیمه شود پس از این فرمان ماه به دو نیمه گردید. پیامبر سجده شکر بجاى آورد و اصحاب که با وى بودند نیز سجده نمودند سپس پیامبر سر خویش را از سجده برداشت و دوباره به طرف آسمان بلند کرد، اصحاب نیز همان عمل را انجام دادند سپس پیامبر خواست که ماه به صورت اول خود برگردد. ماه نیز به حالت اول خود بازگشت سپس آن چهارده نفر گفتند یا محمد موقعى که مسافرین ما از یمن و شام بازآیند. از آنها سؤال خواهیم کرد که آیا چنین منظره اى را در آن ممالک دیده اند یا نه؟
اگر بگویند که انشقاق ماه را دیده اند، یقین خواهیم کرد که این عمل از نزد پروردگار تو بوده است و اگر بگویند که چنین انشقاقى را در آن سامان ندیده اند. معلوم میشود که عمل تو سحر و جادوئى بیش نخواهد بود سپس این آیات نازل گردید.[۳]
شیخ بزرگوار ما در تفسیر خود چنین گوید: طبرى معتقد است که منظور از آیه 1 روز قیامت است که یکى از نشانه ها و علامات نزدیک شدن آن انشقاق قمر است که در آیه ذکر گردیده و عده اى نیز منکر انشقاق و دو نیمه شدن قمر در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند و معتقدند که منظور آیه انشقاق قمر هنگام نزدیک شدن روز رستاخیز و قیامت است چنان که روایت آن از عثمان بن عطا و پدر او نقل و روایت شده و نیز حسن بصرى از تابعین و بلخى از مفسرین معروف هم از منکرین انشقاق قمر در زمان پیامبر مى باشند و نیز عده زیادى از صحابه معتقدند که انشقاق قمر در زمان پیامبر بنا به درخواست او روى داده است و اگر بگویند مردم سایر کشورها در آن وقت متوجه این امر نگردیده اند و کسى آن را ندیده است در جواب گویند: ممکن است وجود ابرها مانع دیدن مردم سایر کشورها گردیده و یا خواب بودن آنها مانع از دیدار آنها شده باشند زیرا حالت انشقاق قمر به طور استمرار و طولانى نبوده بلکه پس از انشقاق به مدت کمى دوباره به حالت اول خویش برگردانیده شده است.[۴]
باید دانست که اعتقاد به انشقاق قمر در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله از ضروریات دین و مذهب نیست و اعتقاد به آن دلیل بر ایمان و عدم اعتقاد به آن دلیل بر کفر نخواهد بود.
پانویس
===
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه ، ص 762