شهاب الدین سهروردی
شهابالدین یحیی بن حَبَش بن امیرک سهروردی (۵۴۹–۵۸۷ق) فیلسوف ایرانی و بنیانگذار مکتب «حکمت اشراق» است. در دستگاه فکری او «نور» اصل بنیادین هستی است و تبیین مراتب موجودات بر پایهٔ شدّت و ضعفِ نور سامان مییابد؛ خداوند «نورالأنوار» است و دیگر موجودات مراتب نازلتر نورند.[۱] این تلقی در شرحهای اشراقی پس از او نیز بسط یافته و جایگاه او را در سنت حکمت اسلامی تثبیت کرده است.[۲]
زندگینامه
سهروردی در روستای سَهْرَوَرد از نواحی زنجان به دنیا آمد و از سنين كم در طلب علم و حكمت شروع به سفر کردن نمود و پس از تحصیل در مراغه و اصفهان، به شام و آسیای صغیر سفر کرد و سرانجام به حلب رفت[۳]
از استادان او مجدالدین عبدالرزاق جیلی و ظهیرالدین بیهقی فارسی و فخرالدین ماردینی را نام بردهاند.[۴]
نفوذ سهروردی در حلب خشم گروهی از فقها را برانگیخت. تا اینکه سرانجام آنان او را به بدعت و الحاد متهم کردند و به صلاحالدین ایوبی نامه نوشتند. صلاحالدین فرمان داد و ملک ظاهر، فرزندش، در حلب در سال ۵۸۷ق حکم را اجرا کرد.[۵]
شیوه فلسفی سهروردی
سهروردی با وارد کردن کشف و شهود به وادی حکمت اسلامی و ناکافی دانستن استدلال و برهان عقلی و با بهره گیری از حکمای ایران باستان و حکمای الهی یونان، فلسفه را به عرفان نزدیک کرد و موسس مکتبی فلسفی شد که سیر حکمت در جهان اسلام را تحت تاثیر جدی خود قرار داد به طوری که حکمت متعالیه تلفیق حکمت مشاء و حکمت اشراق می باشد.[۶]
سهروردی در معرفتشناسی بر «علم حضوری» تأکید کرد. به نظر او علم نفس به خود و قوایش و حقایق مجرّد به نحو حضوری است.[۷]
در دستگاه فلسفی سهروردی، «نور» حقیقت نخستین و بنیادی هستی است. خداوند «نورالأنوار» است که همهٔ انوار و موجودات دیگر از او صادر میشوند. هر موجودی بهرهای از نور دارد، و تفاوت مراتب وجود ناشی از شدت و ضعف نور است.[۸]
سهروردی برای تبیین هستی، مراتبی از نور را مطرح کرد:
نورالأنوار: واجبالوجود و منبع همهٔ انوار. این مرتبه بسیط و بینیاز است.
انوار قاهرهٔ طولی: عقول برتر که به صورت طولی از نورالأنوار صادر میشوند. این مرتبه در فلسفهٔ مشّاء با عقول دهگانه مقایسه میشود، اما سهروردی آن را به تعداد محدود منحصر نکرد.[۹]
انوار متکافئه: انوار همعرض که سهروردی آنها را با مُثُل افلاطونی تطبیق داد. این انوار واسطهٔ میان عقول طولی و موجودات مادیاند و هر نوع مادی، مثالی نورانی در این مرتبه دارد.
عالم اشباح مجرّده: مرتبهای که در آن موجودات مثالی وجود دارند. سهروردی از این عالم برای تبیین رؤیا و معاد جسمانی بهره برد؛ زیرا صور مثالی میتوانند در خواب یا پس از مرگ برای نفس آشکار شوند.[۱۰]
آثار و نوشتهها
مجموعه آثار سهروردی در چهار جلد با عنوان مجموعه مصنفات شیخ اشراق تصحیح شده است.[۱۱]
از آثار مهم او:
- حکمةالاشراق، که نظام کامل فلسفه اشراق را بیان میکند.[۱۲]
- تلویحات، مقاومات و المطارحات به زبان عربی.
- رسالههای رمزی فارسی مانند عقل سرخ، صفیر سیمرغ و الغربة الغربیة.[۱۳]
- رسالههای کوتاه مانند هیاکل النور و الواح عمادی.[۱۴]
- رسالههایی در شرح یا اقتباس از ابنسینا مانند رسالة فی حقیقة العشق.[۱۵]
- نوشتههایی در ادعیه و اذکار که آنها را «واردات و تقدیسات» نامید.[۱۶]
بازتاب و تأثیر اندیشه
پس از مرگ سهروردی، شارحانی چون شمسالدین شهرزوری در نزهة الأرواح زندگی و فلسفهٔ او را شرح دادند.[۱۷] قطبالدین شیرازی در شرح حکمةالاشراق او را «شهاب ملت و دین» و «سلطان متألّهین» نامید.[۱۸] در دورهٔ صفویه، ملاصدرا در حکمت متعالیه آموزههای اشراقی، بهویژه علم حضوری و مراتب نور، را در دستگاه خود ادغام کرد.[۱۹]
پانویس
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۱۴۰.
- ↑ قطبالدین شیرازی، شرح حکمةالاشراق، ص۳۴۰.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۴، ص۳.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل "سهروردی، شهاب الدین" از انسیه برخواه
- ↑ یافعی، مرآة الجنان و عبرة الیقظان، ج3، ص331.
- ↑ کاظم خانلو، ناصر؛ آزادی، علی، "تحلیل عرفانی کشف و شهود در فلسفه سهروردی"، عرفان اسلامی، پاییز 1396، شماره 53.
- ↑ فنائی اشکوری، محمد، "سهروردی و مسئله معرفت"، معرفت فلسفی، پاییز 1384، شماره 9.
- ↑ رجوع کنید: سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۱۴۰.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۱۴۲-۱۴۵.
- ↑ v[,u ;kdn:سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۲۳۰-۲۴۱.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۱، ص۴۹۴.
- ↑ سهروردی، حکمةالاشراق، ج۳، ص۲۷۶.
- ↑ بدیعالزمان فروزانفر، سخن و سخنوران، ج۴، ص۸۹.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۱۰.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۲۱۷.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۴، ص۴۹.
- ↑ شهرزوری، نزهة الأرواح و روضة الأفراح، ج۲، ص۴۶۲.
- ↑ قطبالدین شیرازی، شرح حکمةالاشراق، ج۱، ص۱.
- ↑ قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۷.




