هنرهای اسلامی
دوره «هنر اسلامی» يکی از دورانهای شکوهمند تاريخ هنر و يکی از ارزشمندترين دستاوردهای بشری در عرصه هنری به شمار میآيد. هنر اسلامی شامل تمام هنرهايی است كه در جغرافيای فرهنگی اسلام توليد شدهاند و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری، خوشنويسی، نقاشی، سفالگری و مانند آنها میشود.
سیر تاریخی هنر اسلامی
سیر تحول هنر اسلامی - از قرن هفتم تا هجدهم میلادی - را در سه دوره میتوان طبقهبندی کرد. دوره شکلگیری هنر اسلامی، کمابیش با حاکمیت اولین حاکمان اسلامی یا خلفای بنیامیه (661-750 م) که اسلام را از دمشق در سوریه تا اسپانیا (اندلس) گسترش دادند، همزمان بود.
دوره میانی، عصر خلفای عباسی (750-1258 م)؛ که تا زمان استیلای مغول را دربر میگیرد. در این دوران که در ترویج آموزش و فرهنگ پرآوازه است تأثیر نماهای هنر ایرانی چشمگیر شد.
دوره پسین هنر اسلامی: از استیلای مغول تا قرن هجدهم میلادی را میتوان برای سهولت، دوره پسین هنر اسلامی نامید. در این دوره سبکهای متمایز هنر در بخشهای مختلف جهان اسلام قابل شناسایی است که با سلسلههای گوناگون حاکمان ارتباط دارند.[۱]
ظهور هنر اسلامي از دل دين و دولت جديد به صورت تدريجي و گام به گام نبود، بلکه همچون ظهور خود دين اسلام و حکومت اسلامي، روندي پرشتاب و ناگهاني داشت. عمده آنچه بر شکلگيري و تزئين بناهاي صدر اسلام تأثير گذاشت، ويژه مسلمانان بود و اين تأثيرات در خدمت اهدافي قرار گرفت که پيش از اسلام به آن شکل و صورت وجود نداشت.
هنر اسلامي براي گسترش خود از منابع بسياري الهام گرفت: هنر رومي، هنر اوليه مسيحي و هنر بيزانس در هنر و معماری اسلامي اوليه مؤثر بودند؛ نفوذ هنر ساساني از ايران پيش از اسلام، اهميت بيشتري داشت؛ بعدها روشها و عناصر مختلفي از هنر آسياي مرکزي و هنر چين طي تاخت و تازهاي چادرنشينان مغول اثر مهمي در نقاشي اسلامي، سفالگري و منسوجات بر جاي گذاشت.
برخی ويژگیهای هنر اسلامی
برخی از ويژگیهای هنر اسلامي را چنين میتوان برشمرد:
ثمره معرفت الهی:
هنر اسلامي ثمره معرفتي است كه خود محصول تجلي وحدت در عالم كثرت است، هنر اسلامي به شدت توحيدي است و همه چيز را به يك مبدا واحد رجعت ميدهد، آنچه در معماري مساجد، خطوط و حروف در خوشنويسي قرآنی، شعر و... ديده ميشود از اين قبيل ميباشد.
هنرمند اسلامی در مسير تكامل:
هنرمند اسلامي در مسير اين تكامل قرار گرفته و اثرش روحي خداگونه با خود همراه دارد كه ذره ذره وجود اثر هنري او مناديهايياند كه به سوي خداوند متعال دعوت ميكند، سرشت روحاني از خصوصيتهاي ملازم و جدانشدني هنر اسلامي است و به راستي مملو از حكمت است.
تعالی بخشيدن به مخاطب:
اگر هنر غربي به سمت ايجاد حس لذت و خوشايند بودن مخاطب گام برداشته، در هنر اسلامي ارشاد و تعالي بخشيدن به مخاطب، گوهر اصلي هنر بوده؛ و اصولاً آنچه به جهت تفنن و سرگرميهاي بيمغز باشد را هنر نخواندهاند، بلكه مذمت نيز نمودهاند. تعاليم اسلام پيروان خود را به گونهاي تربيت نموده كه از لحظه لحظه عمرشان بهره جسته و به سوي كمال كه همان سعادت ابدي و تقرب به خداوند است گام بردارند و به خاطر ساعاتي كه به بيهودگي و بيهدفي بگذرانند، ملامت ميشوند.
تقارن با عرفان:
هنر اسلامي تناسب و تقارب عجيبي با عرفان دارد. چرا كه هنرمند اسلامي از طريق خلق آثاري الهي و يا هدف تعالي بخشي به مخاطب، به سمت و سوي وحدت گام برميدارد و هر دو -هم مؤلف و هم مخاطب- به سمت غايت هنر اسلامي ميروند. البته عرفان اسلامی بر وصول و اتحاد با حقيقت تكيه دارد و با عرفانهاي غربي نظير آنچه افلوطين و... ميگويند متفاوت است.
حس عبوديت نقطه حركت هنرمند:
شروع هنر اسلامي از حس عبوديت يا اصطلاحاً انبساط روح است، چرا كه در هنر اسلامي هم عوامل عاطفي و حسي مؤثر است و هم عوامل عقلي و هر دوي اين عوامل است كه هنر اسلامي را خلق مينمايد. لذا اين احساس گاه نتيجه تعقل و تدبر است، و هنرمند اسلامي از قدرت و توانايي عنصر عاطفه و شهود استفاده كرده و مخاطب را به تدبر واميدارد.
مخالفت با لذتهای نامشروع:
هنر اسلامي، هرگز ارضای حس زيبايي يا احساس لذتي كه نامشروع باشد يا در جهت غير تقرب به خدا باشد را نميپذيرد و هنر فاسد و هنر شيطاني را از اين قبيل ميداند، از آن جهت كه هنر نيز احساسات و عاطفه را مورد توجه قرار ميدهد. در هنر اسلامي لذتهاي سمعي و بصري كه در چارچوب دين خدا نباشد مردود و غيرقابل تاييد ميباشد، بسا يك چهره زيبا كه از لحاظ زيبايي بصري در حد اعلا باشد، اما دين اسلام نگاه به آن را همچو تير مسمومي از سوي شيطان دانسته و از آن فرمان حذر و دوري ميدهد.[۲]
رشتههای مختلف هنر اسلامی
معماری:
شايد يکي از مهمترين نمودهاي هنر اسلامي، معماري باشد. به ويژه مساجد چهار ايوانه و ستوندار که معرف هنر و معماري اسلامي هستند. اين عمارتهاي باشکوه، ميتواند تأثير فرهنگهاي متفاوت در درون تمدن اسلامي را نشان دهد. به عنوان مثال عناصر رومي ـ بيزانسي، در معماري شمال آفريقا و اسپانياي اسلامي در کاخ الحمراء در گرانادا يا در مسجد جامع قرطبه به خوبي قابل مشاهده است. نقش گنبد در معماري اسلامي بسيار قابل توجه بوده و طي قرنها گنبد در معماري اسلامي مورد استفاده قرار گرفته است. قديميترين گنبد باقي مانده در تاريخ اسلام، بخشي از بناي تاريخي قبة الصخرة متعلق به سال 691 ميلادي است. يکي ديگر از گنبدهاي شاخص متعلق به بناي زيباي تاج محل متعلق به معماري هندي ـ ايراني از سده 17 ميلادي است. در اواخر سده نوزدهم ميلادي گنبدهاي اسلامي با معماري غربي ادغام شدهاند.[۳]
تزئینات بناها:
تزئينات بناها و نقوش مختلف بر آنها، رشته مهم ديگري در هنر اسلامي است. شايد بتوان گفت كه به جهت تحريم مجسمهسازي و نقاشي در ميان مسلمانان، استعداد هنرمند به سوي تنوع نقوش معطوف شده است.[۴] بازنمايي تصويري موجودات زنده در قرآن به صراحت منع نشده، با اين وجود بسياري از مسلمانان ترسيم چهرهها و موجودات زنده را خطري به سوي بت پرستی به شمار ميآوردند و گناه ميدانستند؛ بنابراين هنر اسلامي اغلب بر خلق زيبايي با نقوش انتزاعي و استفاده از حروف، متمرکز بوده است و به دليل محدوديت نسبي ساير هنرها همچون نقاشي، مجسمهسازي، موسيقي، مسلمانان به توسعه سبکهاي مختلف در زمينههايي انتزاعي سوق داده شدند.
صنایع مستظرفه:
رشته ديگر، صنايع مستظرفه است. نكته مهم اين است كه از ساختن ظروف بدون استعمال و صرفاً تجملي و نمايشي اجتناب شده است. يعني اين ظروف با وجود تزئينات و اشكال و نقوش متعدد همگي موارد استفاده داشته اند.[۵]
خوشنويسی:
خوشنويسي بارزترين هنر اسلامي است. خوشنويسي را ميتوان شاخصترين هنر در پهنه سرزمينهاي اسلامي دانست و آن را به مثابه زبان هنري مشترک براي تمامي مسلمانان تلقي کرد. هنر خوشنويسي همواره براي مسلمانان اهميتي خاص داشتهاست، زيرا در اصل آن را هنر تجسم کلام وحی ميدانستهاند. در سرزمينهاي اسلامي خط زيبا را نه فقط در نگارش قرآن، بلکه در اغلب هنرها بکار ميبردند. در هنر اسلامي تزئينات خطي و خوشنويسي در همه جا به چشم ميخورد در کتيبههاي ديوارها و گنبدهاي بناهاي مختلف مذهبي و غيرمذهبي، منبرها، سکهها، سفالينهها، ظروف فلزي، سلاحها، لباسها و منسوجات، نسخههاي خطي اسناد و کتابها و قطعات هنري تذهيب شده و در همه جا از خط به عنوان عاملي تزئيني بهره گرفتهاند.[۶]
شعر اسلامی:
شعر اسلامي از وجوه برجسته هنري در فرهنگ اسلامي به شمار ميآيد که در سه زبان عربي، فارسي و ترکي به اوج رونق خود رسيده است. دو زبان مهم ديگر در شعر اسلامي، زبان اردو و بنگالي هستند.[۷]
قالیبافی و منسوجات:
قاليبافي و منسوجات از هنرهاي دستي و سنتي مهم در کشورهاي اسلامي به ويژه در ايران و آسياي مرکزي است که شهرتي جهاني دارد.[۸]
سفالگری و کاشيکاری:
وسايل و محصولات مختلف از سفال و سراميک در تمامي مناطق مسلماننشين با اندکي اختلاف در نوع مواد اوليه، رنگ و طرحهاي تزئيني، همواره توليد ميشده است؛ از اين رو محصولات هر ناحيه به خوبي قابل تشخيص از فرآوردههاي ساير نقاط است. بسياري از نقوش تزئيني اين سفالينهها از آثار برجسته هنري به شمار ميآيند. همچنين کاشيکاري به عنوان پوششي تزئيني براي ساختمانها به ويژه در ايران و آسياي مرکزي رشد شگرفي را تجربه کرده است و از مفاخر هنر اسلامي و بلکه هنر جهاني محسوب ميشوند.[۹]
هنرهای نمايشی:
علاوه بر انواع هنرهاي مختلف نمايشي مانند نمايشهاي خيمهشب بازي يا سايه عروسکها و مانند آنها، تعزيه در ايران که نوعي نمايش سنتي در سوگ مصائب امام حسین علیهالسلام است، يکي از نمونههاي بارز هنرهاي نمايشي سنتي در جهان اسلام ميباشد.[۱۰]
پانویس
- ↑ هنر و معماری اسلامی دبورا ال. تامسون؛ برگردان سید روح الله موسوی، سایت فیروزه.
- ↑ "درباره هنر اسلامي و سينما - سينماي توحيدي"، مصطفی نوروزی، هفتهنامه پگاه حوزه، بهمن 1387، شماره 248.
- ↑ دوره هنر اسلامي: دوران باشکوه تاريخ هنر، حسین آریانی، سایت سازمان، تبلیغات اسلامی.
- ↑ درآمدي بر هنر ديني و اسلامي، معصومه عطايي، نشريه هنر ديني، شماره 1.
- ↑ درآمدي بر هنر ديني و اسلامي، معصومه عطايي، نشريه هنر ديني، شماره 1.
- ↑ دوره هنر اسلامي: دوران باشکوه تاريخ هنر، حسین آریانی، سایت سازمان، تبلیغات اسلامی.
- ↑ دوره هنر اسلامي: دوران باشکوه تاريخ هنر، حسین آریانی، سایت سازمان، تبلیغات اسلامی.
- ↑ دوره هنر اسلامي: دوران باشکوه تاريخ هنر، حسین آریانی، سایت سازمان، تبلیغات اسلامی.
- ↑ دوره هنر اسلامي: دوران باشکوه تاريخ هنر، حسین آریانی، سایت سازمان، تبلیغات اسلامی.
- ↑ دوره هنر اسلامي: دوران باشکوه تاريخ هنر، حسین آریانی، سایت سازمان، تبلیغات اسلامی.