شعبان دیوشلی گیلانی
«آیتالله شعبان دیوشلی گیلانی» (۱۲۷۵-۱۳۴۸ ق)، عالم وارسته و از فقها و مراجع شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان شیخ عبدالله مازندرانی و میرزا حبیبالله رشتی بود. ایشان گذشته از مقامات علمی، مقامات عالی معنوی داشت و در میان بزرگان، از شدت فضل و تقوا به «سلمان عصر» شهرت داشت.
نام کامل | شعبان دیوشلی لنگرودی گیلانی |
زادروز | ۱۲۷۵ قمری |
زادگاه | لنگرود گیلان |
وفات | ۱۳۴۸ قمری |
مدفن | نجف، وادی السلام |
اساتید |
شیخ عبدالله مازندرانی، میرزا حبیبالله رشتی، فاضل ایروانی، زینالعابدین مازندرانی،... |
شاگردان |
ملا عبدالله ممجد لنگرودی، اسماعیل تنکابنی، حسین فقیه اشکوری، سید مهدی رودباری،... |
آثار |
صلاة المسافر، کتاب القضاء، احکام الخلل فی الصلاة، المقامات العلمیة، المتاجر،... |
محتویات
زندگینامه
شعبان گیلانی فرزند مهدی بن عبدالوهاب، در نیمه شعبان ۱۲۷۵ قمری در روستای «دَیوشَل» از توابع لنگرود استان گیلان به دنیا آمد. پدرش شیخ مهدی از عالمان ولایت مدار و متقی آن دیار به شمار میرفت.
جدّ این فرزند نورسیده، شیخ عبدالوهاب اهل خراسان بود که به گیلان مهاجرت کرد و در این دیار ساکن شد. شیخ شعبان در کودکی پدر بزرگوارش را از دست داد و تحت حمایت و سرپرستی مادرش که از زنان پاکدامن و آگاه به مسایل دینی بود، قرار گرفت.
شعبان بعدها در حوزه علمیّه نجف اشرف با عناوین «گیلانی» و «رشتی» و «رشتی نجفی» و در منطقه گیلان و در نزد گیلانیان مقیم نجف اشرف، به همان عنوان زادگاهش، «دَیوشلی» شهرت یافت.
مرحوم آیتالله شعبان گیلانی، سرانجام در ۲۴ شوال ۱۳۴۸ قمری در نجف اشرف وفات نمود. حاج شیخ علی زاهد قمی بر پیکرش نماز خواند و در نزدیک قبر هود و صالح پیامبر در وادی السلام مدفون گردید.
تحصیل و استادان
شعبان گیلانی تحصیلات مقدماتی را در همان زادگاهش، در نزد آقا شیخ علی دیوشلی فراگرفت. با تشویق ایشان بعضی از مقدمات ادبی را در نزد میرزا حسین مدرس لاهیجی در مدرسه علمیه «شعربافان» لاهیجان آموخت.
بعد از آن به قزوین مهاجرت کرد و متون فقه و اصول را در آن شهر و در نزد بزرگانی مانند سید علی (صاحب حاشیه بر قوانین) و میرزا عبدالوهاب بهشتی فراگرفت و خود نیز به تدریس سطوح پایینتر پرداخت.
آیتالله گیلانی پس از تحصیلات مقدماتی در سال ۱۲۹۲ قمری راهی نجف اشرف شد و سالیان متمادی از ملازمان و خواص اصحاب استاد و همشهری خود آیتالله ملا عبدالله مازندرانی بود و توانست از محضر این فقیه وارسته و مبارز، بهرههای علمی و معنوی فراوانی ببرد. شیخ شعبان گیلانی به درس اساتید نجف بسنده نکرد. لذا به کربلا سفر کرد و از درس پرفایده آیتالله شیخ زین العابدین مازندرانی که مهمترین کرسی تدریس حوزه کربلا را بر عهده داشت، سالیان متمادی بهره مند گردید.
برخی دیگر از اساتید ایشان در حوزه نجف عبارتند از:
- میرزا حبیب الله رشتی
- محمد فاضل ایروانی
- محمدحسن مامقانی
- محمد فاضل شربیانی
- سید ابوالقاسم اشکوری
شاگردان
آیتالله گیلانی علاوه بر تحصیل و کسب علم، خود نیز از مدرسان بزرگ حوزه نجف اشرف به شمار میرفت. مخصوصا بعد از رحلت استادش شیخ عبدالله مازندرانی، اغلب طلاب و فضلای شمالی محضر این فقیه والامقام، زانوی شاگردی بر زمین زدند، از جمله:
- عبدالحسین فقیهی رشتی، (فرزند آن مرحوم)
- ابوالحسن فقیهی، مشهور به آیتالله زاده گیلانی (فرزند آن مرحوم)
- شیخ مرتضی مدرس گیلانی، (فرزند آن مرحوم)، که از نویسندگان و پژوهندگان نامدار و پرکار معاصر بود.
- اسماعیل تنکابنی
- حسین فقیه اشکوری
- ابراهیم اشکوری گورجی
- غلامعلی اشکوری تنکابنی
- محمدعلی اشکوری
- سید محسن هاشمی رامسری
- علی اعتمادالواعظین گیلانی
- سید مهدی رودباری
- عبدالله ممجد لنگرودی
ضمنا بسیاری از اعلام و شخصیتهای برجسته روحانی از آیتالله شیخ شعبان گیلانی اجازات اجتهادی دارند که متن دست خط و نام و امضای آن بزرگوار به تفصیل در کتاب ارزشمند «الاجازة الکبیرة» آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی آمده است.
آثار و تألیفات
- احکام فقهی
- تعادل و تراجیح
- کتاب القضاء
- مباحث الالفاظ
- المتاجر
- صلوة المسافر
- حاشیه بر العروة الوثقی
- رسالة فی حکم العزل و انعزال الولاة المنصوبین عن الائمة علیهم السلام
- الاصول العملیة و القطع و الظن و التعادل و التراجیح
- رسالة فی تزویج الصغیر بالکبیر و بالعکس بالعقد المنقطع
- رسالة فی عدم وجوب الترتیب فی فوائت المیت
- رسالة فی الطلاق بعوض.
- حجیة القطع (شرح بر مبحث قطع رسائل شیخ انصاری با تصحیح مدرس گیلانی)
- رسالة فی انتقال الترکه الی الوارث مع الدین المستغرق للترکه.
خصوصیات اخلاقی
سلمان عصر:
آیت الله شیخ شعبان گیلانی گذشته از مقامات علمی، مقامات عالی معنوی داشت و اهل باطن بود. پرهیزگار و صاحب فضل و ادب بود. او عالمی خوش بیان و خوش سلیقه بود. شناخت کامل از معارف و مردم داشت. بسیار عبادت میکرد و ذکر میگفت، به طوری که در میان بزرگان، از شدت فضل و تقوا معروف به «سلمان زمان» شده بود.
تکریم اساتید:
آیت الله شیخ شعبان گیلانی نسبت به همگان تواضع و فروتنی داشت، خصوصا نسبت به اساتید و الامقام خود. آن بزرگوار در میان اساتید، نسبت به استاد بزرگوارش ملا عبدالله مازندرانی عشق میورزید، حتی منزل مسکونی وی را متبرک و مقدس میدانست. از آیتالله بهجت نقل شده است، منزلی که آیتالله ملاعبدالله مازندرانی در قریه دیوشل لنگرود در آنجا متولد شده بود، بعد از گذشت سالیان متمادی از هجرت آن بزرگوار، باقی بود و آیتالله شیخ شعبان گیلانی که از مجتهدان و اخیار و اوتاد روزگار بود، در زمان اقامت خویش، اغلب عباداتش را مقید بود در این منزل، انجام بدهد و معتقد بود که این منزل، قداست و روحانیت خاصی نزد پروردگار دارد و محل استجابت دعا است. او تا بدین اندازه نسبت به بزرگان و اساتید خود تجلیل و تکریم میکرده است.
مکتب اخلاقی و عرفانی:
تهذیب نفس و پالایش روح و روان از آلودگیهای دنیوی و اوصاف شیطانی، اساس کار در زندگی آیتالله گیلانی بود. وی با الهام گیری از سیره معصومان علیهم السلام، و توصیههای آنان، بر این باور بود که درک حقایق عالم برای انسان، بدون تابش نور الهی بر دل و جان، ممکن نیست. این مرد الهی جامع همه چیز بود. کمالات و ملکات خوبی داشت. بسیار مؤدب بود. هیچ وقت از افراد بدگویی نمیکرد، حتی از کسانی که به ایشان کم محبت بودند. عفت زبان داشتند. علاقه ی شدیدی به شب زنده داری و نافله ی شب داشت و معتقد بود که توفیقات الهی در انجام دادن نافله شب به دست میآید. آن بزرگوار با این که بعد از آیات عظام شریعت اصفهانی و سید محمدکاظم یزدی در ردیف مراجع بزرگ قرار داشت و برخی از مردم بلاد شیعه از او تقلید میکردند و وجوه فراوانی نیز به دستش میرسید، ولی زندگی فقیرانه و زاهدانه داشت. چنان زاهدانه زندگی میکرد که موقع مرگ، غیر از مقداری کتاب و برخی وسایل کهنه، چیز دیگری نداشت.
مبارزه با ستم:
در سال ۱۳۲۴ قمری آغاز زمزمههای مشروطه خواهی آغاز شد. آن زمان آیتالله شیخ شعبان گیلانی به عنوان یکی از برجستهترین شاگردان ملاعبدالله مازندرانی به شمار میرفت. مرحوم مازندرانی به همراه آیات آخوند خراسانی و میرزا خلیل تهرانی از رهبران ثلاث نهضت مشروطیت در نجف اشرف، عهده دار این انقلاب بودند. شرح مبارزات آنان در برابر تباهیهای استبداد قاجاریه تفصیل در کتب تاریخ آمده است. آیتالله گیلانی نیز با تاثیرپذیری از استادش به صف مبارزان مشروطه خواه در نجف پیوست و با حمایت همه جانبه از استادش، ستیز با ستم را در برنامه ی کار خود قرار داد و به تبلیغ و ترویج افکار و آگاه کردن مردم از اهداف مشروطه خواهان پرداخت، اما بعد از رحلت آیات آخوند خراسانی و ملاعبدالله مازندرانی و آگاه شدن از انحراف نهضت مشروطه از موازین شرعی، همانند بسیاری از روحانیان مبارز و طرفدار مشروطه، همانند آیتالله نایینی و... نادم میگردد و فعالیتهای خود را متوقف میکند.
منابع
- سايت شعائر.
- مقاله "فقیه وارسته"، محمدتقی ادهمنژاد.
- سایت فرهیختگان تمدن شیعه.