منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید ابراهیم مجاب

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

سید ابراهیم فرزند سید محمد عابد، نوه‌ی امام موسى‏ بن جعفر (علیه السلام)، معروف به «سید ابراهیم مجاب» - که در منابع قدیمی از وی با عنوان ضریر کوفى یاد می‌شود -[۱] در قرن دوم هجری در مدینه به دنیا آمد.

او اوّلین شخصیت علوی بود که در سال ۲۴۷ هـ.ق - که منتصر عباسى اجازه داد شیعیان به زیارت امام حسین (علیه السلام) مشرف شوند - به کربلا رفته و در آن‌جا سکونت گزید.[۲]

یکى از پژوهش‌گران معاصر در این خصوص مى‏ نویسد: «بین مورّخان و نسب شناسان اتّفاق نظر است که پس از ویرانى کربلا به دستور متوکل، اوّلین علوى که در دوره منتصر عباسی به سال ۲۴۷ هـ.ق، سرزمین کربلا را مسکن دائمى خویش قرار داد، سید ابراهیم مجاب بود. وقتی او از کوفه به کربلا هجرت کرد بینایى خود را از دست داده بود».[۳]

معروف است هنگامى که او را به کنار قبر سید الشهداء (علیه السلام) هدایت کردند و بر امام (ع) سلام داد و گفت: «السلام علیک یا جدّاه»، از داخل روضه شریفه این ندا برخاست که: «و علیک السلام یا وَلدى»؛ لذا بدین جهت وى به ابراهیم مجاب (جواب داده شده) شهرت یافت.[۴] علامه سید محسن امین پس از نقل این داستان می‌گوید: «و الله اعلم بصحة ذلک»؛[۵] خداوند داناتر به درستی این داستان است.

سید ابراهیم مجاب سرانجام در سن ۷۰ سالگی در کربلا دار فانی را وداع گفت و در کنار مرقد مطهر امام حسین (علیه السلام) به خاک سپرده شد. امروزه بقعه ابراهیم مجاب، در زاویه شمال غربى رواق مطهّر حسینى در نقطه تلاقى رواق شاهى و رواق بالاى سر واقع است. این بقعه از زیارتگاه‌هاى مهم داخل آستانه حسینى است. امروزه نیز چندین طائفه بزرگ از سادات موسوى از نسل همین سید بزرگوار در کربلا زندگى مى ‏کنند.

شایان ذکر است، مرقد امامزاده محمد عابد، پدر سید ابراهیم مجاب نیز در ۱۲ کیلومتری شمال شهر اراک و در مجاورت روستای مشهد می‌قان واقع شده است.

پانویس

  1. فخر رازی، الشجرة المبارکة فی أنساب الطالبیة، ص ۱۰۳.
  2. سید محسن امین، أعیان الشیعة، ج ۲، ص ۲۳۰.
  3. دائرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۳۴۵، به نقل از: صحتى سردرودى، سیماى کربلا حریم حریت‏، ص ۸۵- ۸۶.
  4. ابراهیم حموینى جوینى، فرائد السمطین‏، ج ۱، ص ۵۴؛ أعیان الشیعة، ج ۲، ص ۲۲۴؛ سید جواد شبّر، ادب الطف أو شعراء الحسین، ج ۸، ص ۵۷.
  5. أعیان الشیعة، ج ۲، ص ۲۲۴.

منابع