سید یونس موسوی اردبیلی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله العظمی سيد یونس اردبيلی (۱۲۹۳ - ۱۳۷۷ ق) از مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم، فقیهی مبارز، مجتهدی محقق، زاهد و پیشرو بود که مفید ترین بخش حیات پربار علمی و سیاسی خود را در مشهد مقدس سپری کرد. ایشان به واسطه نقشی که در واقعه مسجد گوهرشاد داشت، دستگیر و تبعید شد.

Unes.jpg
نام کامل سيد یونس موسوی اردبيلی
زادروز ۱۲۹۳ قمری
زادگاه اردبیل
وفات ۱۳۷۷ قمری
مدفن مشهد - حرم امام رضا علیه السلام

Line.png

اساتید

آیات عظام: آخوند خراسانی، محمد فاضل شربیانی، فتح الله شیرازی

شاگردان

سید ابوالحسن مولانا، کاظم مدیر شانه چی، مسلم ملکوتی و ...

آثار

تعلیه بر کفایه الاصول، دوره فقه کامل استدلالی و ...


نسب

سید یونس فرزند سید محمد تقی، فرزند میر فتحعلی فرزند سيفعلی اردبیلی در سال ۱۲۹۳ قمری[۱] در اردبیل چشم به جهان گشود.
لازم به ذکر است سید فتحعلی (میر فتحعلی) علاوه بر مقامات علمی در عرفان عملی به درجات عالی رسید. به نوشته آقا بزرگ تهرانی دستورالعملی عرفانی نگاشت و در اختیار شیخ مرتضی انصاری نهاد. این نگاشته نزد نواده اش، سید یونس نگاهداری می‌شد.[۲]

تحصیلات

وی، تحصیلات مقدماتی را نزد پدرش سپری کرد و در سطوح عالی از محضر آیت الله سید مرتضی خلخالی بهره برد.

هجرت به زنجان

ایشان برای ادامه تحصیلات، رهسپار زنجان شد و طی 2 سال دروس فقه و اصول و علوم عقلی را از آخوند ملا قربانعلی زنجانی معروف به «حجت الاسلام»، حکیم آخوند ملا سبز علی زنجانی و حکیم میرزا مجید زنجانی فرا گرفت.

مهاجرت به عتبات

در حوالی سال ۱۳۱۰ قمری، چهارده سال پیش از ثمر رسیدن نهضت مشروطه، عازم نجف شد و همزمان با پی گیری جریانات نهضت در نزد برخی از پیشگامان روحانی آن، یعنی آخوند خراسانی و عالمان برجسته دیگری ، تلمذ کرد و درس فقه و سیاست را با هم فراگرفت. همچنین در آنجا با آیت الله ابوالقاسم کاشانی هم حجره بود.
پس از آن به کربلا سفر کرد و در حوزه درس میرزا محمد تقی شیرازی، رهبر نهضت علمای عراق علیه اشغالگران انگلیسی، شرکت کرد و مورد اعتماد ایشان قرار گرفت. به کاردانی و مدیریت سید یونس، میرزا برای مدتی سرپرستی حوزه نجف را به ایشان سپرد و این مدیریت تا پایان اقامت وی در عراق استمرار یافت.
بنا به نقل آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ایشان از ملا فتح الله شیخ الشریعه اصفهانی و میرزا محمد تقی شیرازی، اجازه نقل حدیث داشت و خودش نیز به آیت الله مرعشی نجفی اجازه نقل حدیث داده است.[۳]

اساتید

  • آیت الله ملا قربانعلی زنجانی
  • آیت الله میرزا مجید حکمی زنجانی
  • آیت الله ملا فتح الله اصفهانی
  • آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی
  • آیت الله فاضل شربیانی
  • آیت الله سید محمد کاظم یزدی
  • و آخوند خراسانی

بازگشت به ایران

ابتلا به درد چشم موجب شد آیت الله، مدیریت حوزه نجف را واگذار کرده و در سال ۱۳۴۸ قمری به ایران برگردد.

اردبیل

در مدت هفت سال در محله شهیدگاه، واقع در پشت مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی، ساکن شد و به خدمات علمی، دینی و پاسخ گویی به مراجعه کنندگان پرداخت.

آیت الله اردبیلی در مسجد قنبلان (تازه میدان فعلی)، به اقامه نماز جماعت پرداخت. در بعضی مناسبت ها نیز در مسجد اعظم و مسجد جامع به وعظ و ارشاد مردم می پرداخت و سطوح عالی و خارج فقه برای بعضی از طلاب تدریس می کرد. او برای ساماندهی به مسائل فرهنگی، تقویت هویت مذهبی و احیای ارزشهای الهی تمام توان خود را به کار گرفت.

بعد از آنکه دو مرجع بلندپایه، سید ابوالحسن انگجی و میرزا صادق آقا تبریزی درباره تغییر لباس و بر سر گذاشتن کلاه شاپو و وقایع وقاحت آمیز شیراز اعتراض کردند و قیام تحت رهبری روحانیون سرکوب گردید، آیت‌الله میرزا صادق به سنندج و آیت‌الله انگجی به سمنان تبعید شدند، آیت‌الله سید یونس اردبیلی با هوشیاری به دفاع از این قیام برخاست و گروهی از روحانیون مؤثر در این نهضت را که در اردبیل تبعید شده و یا در آن حدود متواری و مخفی بودند، مورد حمایت شدید قرار داد و ضمن میزبانی آنان ماهیت ضد دینی رضاخان را افشا کرد و با اقدامات وقیحانه اش به مقابله برخاست. وی درقیام آذربایجان نقش مؤثر و در عین حال پنهانی داشت، لذا حتی زادگاهش برای وی منطقه‌ای امن نبود. ازاین رو تصمیم گرفت اردبیل را به قصد اقامت در مشهد مقدس ترک گوید.[۴]

مشهد

آیت الله سید یونس اردبیلی در سال ۱۳۱۴ شمسی به مشهد مقدس رفت. مقدمات قیام مسجد گوهرشاد در خانه وی شکل گرفت. در این جلسات آیت‌الله سید یونس اردبیلی، آقا زاده و حاج آقا حسین قمی به دلیل اعتبار علمی، نفوذ مردمی و عنوان مرجعیتی، محور و منشا تصمیم گیری های مهم بودند.[۵]

منبع

سايت شعائر

  1. سال ولادت وی، 1292، 1294، 1296، و 1297 هجری قمری نیز ذکر شده است.
  2. تاریخ اردبیل و دانشمندان، فخرالدین موسوی اردبیلی، ج۲، ص۱۷۱.
  3. الاجاره الکبیره، ص 241 - 242.
  4. تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج۶، ص۲۸۱.
  5. سیره صالحان، ص۳۸۱-۳۸۲.