حمزة بن قاسم علوی
حمزةبن قاسم بن علي، معروف به ابويعلي؛ يكي از نوادگان حضرت ابوالفضل علیهالسلام است.
نجاشي در شأن او مینگارد: حمزةبن قاسم بن علي بن حمزة بن الحسن بن عبيدالله بن عباس بن عليّ بن ابي طالب علیهالسلام كه «ابويعلي» كنيه او است، يكي از دانشوران موجه و بزرگ مرتبه عالمان شيعي است. وي اخبار فراواني را نقل كرده است و آن بزرگوار ضمن كتابي، راوياني را كه از امام جعفرصادق علیهالسلام حديث نقل كردهاند، نام برده و آن كتاب بسيار خوبي است.[1]
حكايتي درباره محل دفن حمزةبن قاسم نقل شده كه 150 سال قبل رخ داده و نشان دهنده عنايت حضرت بقية الله عجل الله تعالی فرجه شریف به وي است. حاجي نوري در كتاب شريف نجم الثّاقب به سند بسيار معتبر، از فرزند حضرت آيت الله سيد مهدي قزويني، كه صاحب كرامات فراوان است، نقل میكند: پدرم (مرحوم سيد مهدي قزويني) گفت: من همواره به يكي از جزايري كه بين رودخانه دجله و فرات واقع است، براي تبليغ و ارشاد عشاير بني زبيد میرفتم. چون آنان از اهل سنت بودند، میكوشيدم آنان را به مذهب اهل بيت علیهمالسلام هدايت كنم. (با تلاشهاي پدرم همه آنان به تشيع گرايش يافتند و شيعه شدند و اينك بر همين عقيده باقياند.) پدرم فرمود: در همان جزيره، مزاري است معروف به مرقد حمزه فرزند حضرت موسي بن جعفر علیهالسلام. مردم او را زيارت میكنند و كرامات زيادي هم براي او نقل میكنند. در نزديك آن بارگاه روستايي، حدود صد خانوار بود. هرگاه به جزيره میرفتم، از كنار مرقد حمزه میگذشتم و او را زيارت نمیكردم؛ چون در نزد من ثابت شده بود كه قبر او در شهر ري نزديك قبر حضرت عبدالعظيم حسنی است.
روزي نزد اهل آن روستا مهمان بودم. اهالي آنجا از من درخواست كردند كه من صاحب آن قبر را زيارت كنم؛ ولي من نپذيرفتم و به آنان گفتم: مزاري را كه نشناسم، زيارت نمیكنم. اين سخن موجب كاهش رغبت مردم بدانجا شد. آن گاه از آن روستا به مزيديه رفتم و شب نزد بعضي از سادات آنجا مهمان بودم. سحرگاه برخاستم و نافله شب گزاردم. نشسته بودم و مشغول ذكر و دعا و منتظر طلوع فجر بودم، ناگهان سيدي را كه میشناختم و از اهل تقوا و صلاح و سداد بود، داخل خانه شد و بر من سلام كرد و نشست. آن گاه گفت: مولاي من! ديروز مهمان اهل روستاي حمزه بودي و او را زيارت نكردي؟ گفتم: آري. گفت: چرا؟ گفتم: آن را كه نشناسم، زيارت نمیكنم؛ حمزه در شهر ري مدفون است. گفت: چه بسا چيزهايي كه شهرت دارد؛ ولي اصل و اساسي ندارد. اين قبري كه در اينجا هست، قبر حمزه پسر امام كاظم علیهالسلام نيست، هر چند مشهور شده؛ بلكه آن قبرِ ابويعلي حمزة بن قاسم علوي عباسي است كه يكي از عالمان اجازه و اهل حديث است و دانشمندان علم رجال، او را ذكر و ستايش كردهاند.
پدرم سيد مهدي گفت: من با خود گفتم: اين از عوام سادات است و اهل اطلاع بر دانش رجال نيست. شايد اين سخن را از بعضي عالمان آنجا فراگرفته است. آن گاه برخاستم تا ببينم كه آيا فجر طالع شده يا نه؟ آن سيد هم برخاست و رفت... من نماز صبح را خواندم... تا آن كه آفتاب طلوع كرد. چون بعضي از كتب رجال را نزد خود داشتم... ديدم مطلب همان است كه آن سيد گفته. پس اهل روستا به ديدن من آمدند و همان سيد در ميان آنان بود. به او گفتم: پيش از طلوع فجر نزد من آمدي و خبردادي كه آن، قبر ابويعلي حمزة بن قاسم علوي است. تو آن را از كجا و از چه كسي نقل كردي؟
آن سيد گفت: به خدا سوگند! من قبل از طلوع فجر نزد تو نيامده و تو را تا حال نديدهام و پيش از اين ساعت و شب گذشته بيرون روستا بودم و چون آمدن شما را به روستا شنيدم، نزد شما آمدم. من سپس به اهالي روستا گفتم: حالا بايد به جهت زيارت قبر حمزه برگردم و ترديد ندارم آن شخصي را كه ديدم، حضرت صاحب الزمان علیهالسلام بود. من و تمام اهل آن روستا براي زيارت جناب حمزه حركت كرديم. از اين پس، مردمان بسياري از راههاي دور براي زيارت او میآيند و شأن و منزلت او بيش از پيش آشكار شد.[2]
آيت الله ممقاني مینويسد: قبر اين بزرگوار الآن در روستاي مزيديه، از روستاهاي شرقي شهر حله است و در چهار فرسخي آن و ميان رودخانه دجله و فرات قرار دارد.[3]
پانویس
1 رجال نجاشي، چاپ داوري قم، ص 101 و 154.
2 نجم الثاقب، ص 367، چاپ انتشارات علميه تهران فوائد الرضوية، ص 674 و تنقيح المقال، ابطحي، ج 1، ص 376، چاپ قم.
3 تنقيح المقال، ج 1، ص 377.
4 معجم الرجال، ج 5، ص 88.
منابع
ابوالحسن رباني سبزواري، ستارگان حرم، جلد 13.