سید ابراهیم دروازه ای
سید ابراهیم دروازهاي (1381-1313 ق)، از عالمان بزرگ شیعه در قرن 14 هجری و از شاگردان شيخ الشريعه اصفهاني بود. وي از قريحه شعري بسيار سليس و روان برخوردار بود و اشعار خود را در مدح اهل بيت علیهم السلام و مسائل اجتماعي، مواعظ و ارشاد مردم بكار ميگرفت.
محتویات
ولادت
سید ابراهیم دروازهاي در سال 1313 هجری در خانه محقر آيت الله سيد مهدي موسوي، پا به عرصه وجود نهاد. پدر او از عالمان بزرگ و از فقيهان مبرز سده چهاردهم است. سيد ابراهيم، كودكي را با سرپرستي پدر فرزانهاش پشت سر نهاد و شروع به تحصيل علوم ديني كرد.
تحصيلات و استادان
آيت الله دروازهاي[۱] پس از آموزشهاي ابتدايي و فراگيري مقدمات در مكتبخانهها، به تحصيل علوم اسلامي و ادبي پرداخت. او دروس متداول حوزه (صرف، نحو، منطق، كلام، فقه و اصول) را به نحو شايسته فراگرفت و سپس در محافل علمي و حلقات درسي بزرگان فقه و فقاهت، آيات عظام: حاج ميرزا ابوالحسن انگجي (م، 1357 ق)، حاج سيد محمد مولانا (م، 1363 ق) و حاج ميرزا حسن مجتهد تبريزي (م، 1337 ق) حاضر شد و از محضر علمي آنان بهرهها برد.[۲]
سید ابراهیم دروازه ای پس از كسب اجازه اجتهاد از استاد بزرگوارش آيت الله حاج ميرزا ابوالحسن انگجي، براي بهرهوري از حوزه پررونق و كهن نجف و پژوهش در علوم اسلامي، رهسپار آن ديار گشت. وي در جلسات درسي فقه و اصول حضرات آيات: شيخ الشريعه اصفهاني (م، 1339 ق)، شيخ عبدالله مامقاني (م، 1351 ق) و شيخ محمدتقي حائري شيرازي حاضر گرديد. اقامت وي در نجف زياد طول نكشيد و به علت پارهاي از گرفتاريهاي خانوادگي، بعد از دو سال اقامت در مركز علم و مهد فضيلت، به وطن خويش بازگشت.[۳]
اجازه اجتهاد
آيت الله دروازهاي در سايه تلاش و كوشش فراوان و تحمل زحمات بسيار در راه كسب دانش، به دريافت اجازه اجتهاد و روايت از شخصیت هاي بزرگواري نايل آمد كه اسامي آنان بدين قرار است:
1- حاج ميرزا ابوالحسن انگجي:
ميرزا ابوالحسن انگجی در اجازهنامه مختصري كه براي ايشان مرقوم داشته، اجتهاد او را تصديق نموده و نوشته است: «بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله ربّ العالمين والصلوة والسلام علي اشرف الانبياء والمرسلين محمد و آله الطاهرين. و بعد فان شرف العلم لايخفي و فضلاً لايحصي، و ممن تصدي بالرجوع الي مدارك الاحكام حتي بلغ مرتبة اليقين و ترّقي من حضيض التقليد الي اوج الاجتهاد جناب العالم الفاضل سيد الاعلام و حجة الاسلام الحاج السيد ابراهيم دامت افاضاته فله العمل بما استنبطه من الاحكام و جزاه الله الملك العلام عن الاسلام واهله خير جزاء المجتهدين».[۴] كتبه بيده الداثرة ابوالحسن الحسيني.
2- آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني:
مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني در اجازهنامهاي كه به آيت الله دروازهاي عنايت نموده، مينگارد: بسم الله الرحمن الرحيم بعد الحمد والصلوة فان جناب العالم العامل والفاضل الكامل السيد الجليل صفوة العلماء الاعلام و حجة المسلمين والاسلام السيد ابراهيم الموسوي الدروازهاي دامت تأييداته ممن صرف عمره في تحصيل العلوم الشرعيه و تنقيح مبانيها النظرية فاحصاً باحثاً مُجداً مجتهداً حتّي بلغ بحمدالله مرتبة الاجتهاد فله العمل بما يستنبطه من الاحكام علي المنهج المألوف بين الاعلام و قد احرزت اله ان يروي عنّي ما صحّ لي روايته بطرقي المنتهيئة الي المشايخ العظام و منهم الي ائمتنا المعصومين عليهم الصلوة والسلام و اوصيه و نفسي و جميع اخواني المؤمنين بملازمة التقوي و الاخذ بالاحتياط الواقي زلل الصراة و الرّجاء من جنابه دامت توفيقاته ان لاينساني من صالح الدعاء انه ولّي الاعطاء.[۵] حرّر في شهر شعبان المكرم سنه 1348. الاحقر ابوالحسن الموسوي الاصفهاني.
3- سيد محسن حكيم: كه مراتب علم و پارسايي دروازهاي را ستوده است.
4- ملا فتح الله شيخ الشريعه اصفهاني؛
5- شيخ عبدالله مامقاني؛
6- محمدتقي حائري شيرازي؛
7- حاج سيد حسين بروجردي.[۶]
تدريس
آیت الله دروازهاي، در تدريس و تفهيم كتابهاي درسي و تقرير و تبيين مطالب علمي، تسلط و مهارت خاصي داشت. بيانش رسا، جذاب و شيوا بود. شاگردان وي در جلسه درسش كمترين خستگي و ناراحتي را احساس نمي كردند و نقطه مبهم و اشكالي برايشان باقي نميماند، به همين جهت، درس وي همواره مملو از بسياري از فضلاي طلاب و اهل علم بود.[۷]
ایشان در زمينه ادبيات - به خصوص شعر عربي - استاد و كم نظير بود. كتابهاي درسي ادبيات عرب، مانند: مغني و مطول را در دوران جوانياش چند دوره تدريس نمود و حواشي و تعليقات سودمندي بر آن ها نوشت. در مواقع مقتضي قسمتهايي از كتابهاي ادبي، مانند مقامات حريري و محاضرات راغب اصفهاني و... را از حفظ مي خواند. به قدري استادانه به اشعار و قصايد عربي استشهاد ميكرد كه شنونده را بياختيار به اعجاب و تحسين واميداشت.[۸]
آثار و تألیفات
سيد ابراهيم دروازه ای در كنار تحصيل و تدريس، با نگارش حاشيهها و تعليقههاي فراوان در مسائل و موضوعات مختلف ادبي، فقهي، تفسيري و اصولي، آثار خوبي از خود به يادگار گذاشت. آثار ايشان بدين شرح است:
- تفسير قرآن كريم؛
- كشكول؛
- كتاب الصلوة؛
- تحفة الاخيار في علائم آخر الاعصار؛
- اللطائف الادبيّة في الحكايات الاصمعية؛
- حاشيه بر لمعه؛
- حاشيه بر مغني الاريب؛
- حاشيه بر مطول؛
- حاشيه بر رسائل؛
- حاشيه بر مكاسب.[۹]
متأسفانه آثار اين فقيه فرزانه به طبع نرسيده و هم اكنون در كتابخانه فرزند دانشمندش مرحوم آيت الله سيد مهدي دروازهاي، نگهداري ميشود.
ويژگيهاي اخلاقي
سيد مهدي دروازهاي، در مورد صفات و فضايل اخلاقي مرحوم پدر بزرگوارش مينويسد:
«او عالمي بود عامل، وارسته و متقي. در برخورد با مردم گشادهرو، مهربان و متواضع بود. از منيت و خودپسندي و خودنمايي به دور بود و از ریا و تظاهر به فضل، كه احياناً دامنگير بعضي از ارباب فضل و كمال مي شود، به طور جدي پرهيز داشت. از نفوذ فوق العاده و محبوبيت خاصي كه در ميان طبقات مختلف مردم داشت، هيچ گاه بهرهبرداري شخصي نميكرد و دنبال اسم و رسمهاي ظاهري و عناوين فريبنده نبود و در يك كلام، خود را نباخته بود. ولي در عين حال در مقابل ارباب زر و زور و افراد از خود راضي و كساني كه بي جهت در ميان مردم عزيز شده بودند، هرگز خود را كوچك و حقير نميشمرد و عزت نفس را با هيچ چيز معامله نميكرد. او زندگي بسيار ساده و فقيرانهاي داشت و با وجود امكانات وسيع مالي و وجوه شرعي فراواني كه در اختيارش قرار ميگرفت، در اداره زندگي خود و خانوادهاش بسيار مقتصد و محتاط بود. و تمام توان و امكاناتش را در اداره طلاب علوم ديني و تأمين حوايج مستمندان و رفع نياز نيازمندان مبذول مي داشت. او ذاتاً عاشق درس و بحث بود و با اين كه از نظر بدني و مزاجي ضعيف بود، تا پايان عمر، مطالعه و درس و بحث برايش نشاط آور و غذاي روحي بود. روزهاي جمعه و شب هاي ماه مبارك رمضان به تفسير قرآن ميپرداخت. وي در اين زمينه، مطالب را طوري بيان ميكرد كه مورد استفاده همه اقشار مردم باشد. او واقعاً يك عالم رباني بود كه عمر پربركت خود را در يك خانه محقر و قديمي، كه از پدرش به ارث برده بود و با يك زندگي ساده و بي تكلف و به ظاهر كم ارزش ولي توأم با عزت و كرامت نفس به پايان برد».[۱۰]
وفات
مرحوم آيت الله سيد ابراهيم دروازهاي سرانجام پس از 68 سال عمر بابركت و سالها تلاش در جهت نشر و گسترش علوم آل محمد و ترويج مذهب جعفري، به سبب عارضه قلبي، در نهم رجب 1381 قمری (مطابق 1340 ش) در تهران بدرود حيات گفت.[۱۱] طبق وصيت وي، پيكر پاك و مطهرش به شهر مقدس قم منتقل گرديد و در قبرستان «نو»، در مقبره خاندان «اتفاق»، به خاك سپرده شد.
پانویس
- ↑ دروازه، در اصل «دروازه گجيل» بوده كه بعدها دروازه گلستان ناميده شد و به مناسبت سكونت آن بزرگوار در آن محله، به دروازهاي شهرت يافت.
- ↑ نامداران تاريخ، عمران عليزاده، ج 2، ص 279.
- ↑ همان.
- ↑ مجله تاريخ و فرهنگ معاصر، ش 3 و 4، سال اول، ص 269.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ نامداران تاريخ، عمران عليزاده، ج 2، ص 283.
- ↑ مجله تاريخ و فرهنگ معاصر، سال اول، ش 3 و 4، ص 271.
- ↑ همان.
- ↑ مجله تاريخ و فرهنگ معاصر، سال اول، ش 3 و 4، ص 273.
- ↑ مفاخر آذربايجان، ج 1، ص 342.
منابع
- محمد الوانساز خويي، ستارگان حرم، جلد 18، صفحه 54-64.