جابر بن سمره

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۶ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها) (Zamani صفحهٔ جابربن ثمره را به جابر بن ثمره منتقل کرد)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


جابر بن ثمره از صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هستند. مورخان و رجال شناسان نام کامل وی را جابر بن سَمُرَة بن عمرو بن جُنادة بن جُنْدَب سُوائی و کنیه اش را ابوعبداللّه یا ابوخالد ذکر کرده اند.[۱]

ولادت و نسب جابر بن ثمره

جابر بن ثمره به قبیلة بنی سُواءَة بن عامر بن صَعْصَعة منسوب است.[۲] پدرش از صحابة پیامبر و مادرش خالده، خواهر سعد بن ابی وَقّاص (متوفی 55) صحابی معروف پیامبر بود.[۳] از تاریخ تولد جابر اطلاع دقیقی در دست نیست. وی به همراه پدرش در رکاب دایی خود سعد بن ابی وقاص در فتح مدائن (سال 16) شرکت داشت[۴] و پس از آن با پدرش در کوفه ماندگار شد.[۵] به نوشته ذهبی، (1402، ج3، ص186) وی به هنگام ایراد خطبه مشهور خلیفه دوم در سال 16 در منطقة جابیه (حوالی دمشق)، حضور داشته است.[۶]

راوی حدیث

جابر 146 حدیث از پیامبر روایت کرده که بخاری (ج1، ص183، 185) و مسلم بن حجاج (ج1، ص275، 321) تنها اندکی از آنها را صحیح دانسته اند.[۷] علاوه بر این مؤلفانِ دیگرِ صحاح روایاتی از وی نقل کرده اند.[۸]

جابر علاوه بر پیامبر از برخی صحابه، از جمله علی بن ابی طالب، عمر بن خطّاب، ابوایوب خالد بن زید انصاری، سعد بن ابی وقاص و پدرش سمرة بن عمرو نیز روایت نقل کرده است.[۹]

راویانی چون اسود بن سعید هَمْدانی، تمیم بن طَرَفَه، حُصین بن عبدالرحمان، عامر بن سعد بن ابی وقاص و ابوخالد بَجَلی نیز از وی حدیث روایت کرده اند.[۱۰]

در منابع حدیثی اهل سنّت چون صحیح بخاری (ج8، ص127) و صحیح مسلم (ج2، ص1452ـ1453)، حدیثی با اختلافاتی اندک در متن از جابر نقل شده که بنابر آن پیامبر اکرم در جمعی از اصحاب ــ از جمله جابر که کودکی خردسال بوده و پدرش ــ گفته بودند که این امت دوازده امیر خواهد داشت. به گفته جابر پیامبر در ادامه سخن خود مطلبی گفته بودند که وی آن را نشنیده بود، اما پدرش سمره ادامه سخن پیامبر را برای او نقل کرد: این دوازده امیر جملگی از قریش اند.[۱۱]

در منابع حدیثی و احتجاجی امامیه به این حدیث در مقام تأیید اعتقاد شیعی دوازده امامی استناد شده است.[۱۲]

مورخان درباره سال مرگ جابر اختلاف نظر دارند. برخی آن را در 66 [۱۳] و برخی در 74 یا 75 [۱۴] و در دوران خلافت عبدالملک و امارت بِشر بن مروان بر کوفه دانسته اند.[۱۵]

منابع مقاله

  • ابن ابی زینت، کتاب الغیبة، چاپ علی اکبر غفاری، تهران [1397].
  • ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، چاپ علی اکبر غفاری، قم 1363 ش.
  • ابن حبّان، کتاب الثقات، حیدرآباد دکن 1393ـ1403/1973ـ1983، چاپ افست بیروت [بی تا].
  • ابن حزم، جمهرة انساب العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره [1982]
  • ابن سعد (لیدن)
  • ابن عساکر، تهذیب تاریخ دمشق الکبیر، چاپ عبدالقادر بدران، بیروت 1379/1979.
  • ابن قتیبه، عیون الاخبار، چاپ یوسف علی طویل و مفید محمد قمیحه، بیروت [1985].
  • ابن ماجه، سنن ابن ماجة، استانبول 1401/1981.
  • ابن منجویه، رجال صحیح مسلم، چاپ عبداللّه لیثی، بیروت 1407/1987.
  • سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، استانبول 1401/1981.
  • محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، استانبول 1401/1981.
  • محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، استانبول 1401/1981.
  • خطیب بغدادی
  • خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، روایة بقی بن مخلد، چاپ سهیل زکار، بیروت 1414/1993.
  • محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر والاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات 11ـ40 ه، بیروت 1417/1997، حوادث و وفیات 61ـ80 ه، بیروت 1418/1998.
  • همو، سیر اعلام النبلاء، ج3، چاپ شعیب ارنؤوط، محمد نعیم عرقسوسی و مأمون صاغرجی، بیروت 1402/1982.
  • سمعانی؛ لطف اللّه صافی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر علیه السلام، قم 1419.
  • محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، چاپ عباداللّه طهرانی و علی احمد ناصح، قم 1411.
  • احمد بن محمد کلاباذی، رجال صحیح البخاری، المسمّی الهدایة والارشاد فی معرفة اهل الثقة والسداد، چاپ عبداللّه لیثی، بیروت 1407/1987.
  • یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج4، چاپ بشار عواد معروف، بیروت 1403/1983.
  • مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، استانبول 1401/1981.
  • احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، استانبول 1401/1981.
  • یحیی بن شرف نووی، تهذیب الاسماء واللغات، مصر: ادارة الطباعة المنیریه، [بی تا] [چاپ افست تهران] بی تا.

پانویس

  1. رجوع کنید به ابن حِبّان، ج3، ص52؛ خطیب بغدادی، ج 1، ص541.
  2. ابن حَزْم، ص273؛ سمعانی، ج3، ص330.
  3. کلاباذی، ج1، ص142.
  4. خطیب بغدادی، ج1، ص540ـ541.
  5. ابن سعد، ج6، ص14؛ سمعانی، ج3، ص330ـ331.
  6. نیز رجوع کنید به ابن قتیبه، ج1، ص117؛ ابن عساکر، ج3، ص388؛ ذهبی، 1417، حوادث و وفیات 11ـ40 ه، ص162.
  7. نَوَوی، ج1، ص142.
  8. رجوع کنید به ابن ماجه، ج1، ص317؛ ابوداوود، ج1، ص431؛ ترمذی، ج2، ص111؛ نسائی، ج3، ص109.
  9. رجوع کنید به ابن عساکر، همانجا؛ رجوع کنید به مِزّی، ج4، ص437.
  10. رجوع کنید به مزی، ج4، ص438.
  11. برای منابع مختلف این حدیث و بحثی همه جانبه از آن رجوع کنید به صافی، ص45ـ83.
  12. برای نمونه رجوع کنید به ابن ابی زینب، ص102ـ104، 106ـ107؛ ابن بابویه، ج1، ص66؛ طوسی، ص126ـ129، 132ـ133.
  13. رجوع کنید به نووی، همانجا؛ ذهبی، 1418، حوادث و وفیات 61ـ80 ه، ص50.
  14. رجوع کنید به خلیفة بن خیاط، ص209؛ ابن حبّان، ج3، ص52؛ ابن مَنْجویه، ج1، ص114.
  15. رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج1، ص542؛ ابن عساکر، ج3، ص389.


منابع