قیس بن سعد

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

قيس بن سعد بن عباده

نام او قيس و کنيه‌اش ابوعبدالله بود. پدرش سعد بن عباده رئيس قبيله خزرج بود و مادرش فکهيه نام داشت. قيس در سال آغازين اسلام و يا اندکي پيش از آن در مدينه به دنيا آمد. او در همان روزهاي نوجواني به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم علاقه‌مند شد و در شمار صحابه آن حضرت درآمد. پس از حضور در غزوه بني المصطلق در همه جنگ‌‌هاي زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم حاضر بود.

قيس از ارادتمندان به اميرالمؤمنين علیه‌السلام و از كسانى است كه در امتثال اوامر آن حضرت تسليم بلاشرط بوده است. در واقعه غدير خم حاضر بود و با توجه به آنچه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنيده بود (حديث غدير) يکي از دوازده نفري بود که تصميم به رويارويي با ابوبکر گرفتند؛ ولي امام علی عليه‌السلام آن‌‌‌ها را به آرامش دعوت کرد و آنان به اعتراض لفظي بسنده کردند.

قيس در سال 19 در فتح مصر شرکت کرد و سپس ساکن همان جا شد تا اين که در ماجراي اعتراض به عثمان به مدينه آمد و پس از به حکومت رسيدن حضرت علي عليه‌السلام از سوي امام حاکم مصر شد؛ وى با حسن تدبير و فراستى كه داشت محض ورود به آنجا و قرائت نامه على بر مردم مصر و مختصر سخنرانى توانست كاملاً بر آن ديار مسلط شود و اگر احياناً در برخى نقاط مصر زمزمه وفادارى به عثمان به گوش مى‌خورد با آن‌ها مدارا كرد و بدون درگيرى با آن‌ها ادامه حيات داد ولى معاويه از اين كه شخصيت لايقى مانند قيس بر سرزمين مصر كه با كشور شام هم‌مرز بود، از طرف على حكومت مى‌كند. سخت نگران بود زيرا بيم آن داشت كه اگر على علیه‌السلام از كوفه حركت كند وى با لشكر مصر از غرب با وى هم‌عنان گردد و از دو سوى او را محاصره كنند.

لذا نامه‌اى به مضمون اين كه عثمان خليفه مظلوم به تحريك على كشته شده و چون من خوندار او مى‌باشم پس من به امر خلافت اولويت دارم و تو وظيفه دارى مرا در اين امر يارى دهى به قيس نوشت و قيس پاسخى دو پهلو به مضمون اين كه من در اين باره بايد بينديشم و تو از خطر من ايمن باش، به وى نگاشت. اما معاويه به اين قانع نشد و در نامه دوم با صراحت او را مورد تهديد قرار داد و قيس نيز با صراحت كامل به وى نوشت: تو از اين خواب خيال به در رو و هرگز گمان مبر كه من آن كس را كه از هر كسى به خلافت مقدم است رها ساخته. تو را كه از هر كسى از مقام خلافت دورترى به جاى او بپذيرم و من از تهديد تو هراسى ندارم و در برابر هر گونه اقدامى آماده‌ام.

چون اين نامه به معاويه رسيد در عين حال كه برآشفت آرامش اعصاب خود را از دست نداد و در جمع مردم شام چنين وانمود كرد كه والى مصر از على برگشته و به من پيوسته است و دو نامه را كه يكى اولين نامه قيس بود و ديگر نامه‌اى ساختگى به نام قيس كه اين دومين نامه او است و در آن نامه معاويه را اميرالمؤمنين خوانده و بيعت خود را با وى در آن اعلام كرده بر مردم شام قرائت نمود. در نهایت توطئه‌هاي معاويه بر علیه او حضرت علي را وادار به احضار قيس و گزاردن محمد بن ابى‌بكر به جای او نمود. (الغارات ثقفى)

قيس بن سعد در نبردهاي جمل و صفين و نهروان حضوري چشمگير داشت و به جانبازي رسيد. وي در دوران حکومت امام علی عليه‌السلام فرمانده شرطه الخميس (گروهي از ياران جان‌نثار حضرت علي عليه‌السلام) بود.

از سوي حضرت علي عليه‌السلام قيس بن سعد مدتي فرماندار آذربايجان شد. وي پس از شهادت امام علی عليه‌السلام در کنار امام حسن‌مجتبي عليه‌السلام قرار گرفت و از فرماندهان و پيش قراولان سپاه آن حضرت شد و پس از امام حسن عليه‌السلام نيز از ياران وفادار آن حضرت بشمار مي‌‌آمد.

گفته شده که وي بسيار بلندقد بود و مردي سخاوتمند و شجاع شناخته مي‌‌شد و در سال 59 يا 60 هجري دارفاني را وداع گفت.

منابع